خیلی عجیب است که هر سال وقتی عید غدیر می آید
مومنین و مذهبی ها و حتی روحانیون ما همه اش مشغول بحثهای 1400 سال پیش میشوند
یکی تمام تلاشش این هست که اثبات کند اسم حضرت علی (ع) توی قرآن آمده!
آن یکی مشغول اثبات خلافت حضرت هست. یکی برای صدمین بار برای مذهبی ها میاد و داستان غدیر رو میگوید و...
🔷نمی گویم این بحثها نشود این هم در جای خودش لازم است ؛
ولی هزار برابر مهم تر از این بحثها
تبیین "ولایت فقیه" در جامعه هست.
چقدر مسخره هست که یه نفر سال ها سنگ ولایت حضرت علی علیه السلام و اهل بیت را به سینه بزند؛
💢 ولی تا به بحث "دفاع از ولایت فقیه" میرسد بگه بحث رو سیاسی نکنید!
💢 واقعا چه فایده ای دارد شما در مورد ولایت اهل بیت حرف بزنید ولی به ولایت فقیه که میرسی ساکت بشی؟
💢 یک نفر سال ها تفسیر قرآن بگه ولی از #ولایت_فقیه حرف نزند!
💢 یک نفر سال ها فقه و اصول تدریس کند ولی به #ولایت_فقیه که میرسد رویش رو برگرداند...
💢 یک نفر سال ها کار فرهنگی در مورد نماز و حجاب و همه چیز انجام بدهد ولی تا به #ولایت_فقیه میرسد از ترس اینکه بهش انگی بزنند سکوت کند !
خیلی راحت از کنار مساله ولایت فقیه رد شود ...
🚷 و این دردنامه بزرگ زمان ماست...
🚫 در حالی که اگر ولایت فقیه نبود با همین قرآن خواندن ما را به بردگی میگرفتند...
دقیقا همون کاری که با #وهابیت کردند...
همگی حافظان و قاریان قرآن هستند اما در خدمت یهود...
🚫 اگر ولایت فقیه نبود "با نام اهل بیت" ما رو به بردگی و نوکری می گرفتند
دقیقا مثل #شیعه_انگلیسی و اسلام آمریکایی...
💢 اگر ولایت فقیه نبود، چیزی از اسلام حقیقی باقی نمی ماند...
🚫 جالب است که دشمن توی کار رسانه ای خودش از هر ده تا شبهه ای که مطرح می کند ۹ تا به ولایت است !
⭕️ چون آنها به خوبی میدانند "نقطه قوت انقلاب اسلامی، ولایت فقیه هست "
برای همین بیشترین توانش را برای زدن ولایت فقیه می گذارد .
💢 اما ما وقتی میخواهیم از پیشرفت انقلاب حرف بزنیم، نمی گویم این پیشرفت ها به خاطر ولایت فقیه بوده !
وقتی از پیشرفت در ورزش و تکنولوژی و سایر خوبی ها صحبت میکنیم نمی گویم که "ریشه همه خوبی ها ولایت فقیه هست".
✔️ ولایت فقیه و در زمان ما "شاخص و معیار همه خوبیها ست ...
♥️ کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
سلام وقت بخیر ببخشید میشه ی،خاهش کنم ؟ بنده خدابی مشکلاتی داره میخایم حدیث کسا واسشون بخونیم میشه کانالتون بذارید؟
#ارسالی_از_اعضای_محترم_کانال 👆
سلام خوب هستید عیدتون مبارک من خیلی مشکلات دارم خیلی سر در گم هستم میشه ازتون عاجزانه خواهش کنم از اعضا خوب کانالتون بخواین ۴۰ تا حدیث کسا برای رفع مشکلاتم و باز شدن گره زندگیم بخونن ممنونم من به کانال شما و دعای خیر اعضا اعتقاد دارم
#ارسالی_از_اعضای_محترم_کانال 👆
🌸💫🌸💫🌸
💫🌸💫🌸
🌸💫🌸
💫🌸
🌸
وقتی ادم با دنیای شهدا آشنا میشه خیلی از واقعیات بهتر میبینه یه چیزای تو دنیای شهدا هست که داخل دنیای ما بقی آدما نیست دنیا شون خیلی قشنگ هست
من اونقدر تو دنیاشون عاشقی کردم که نگو دلم میخواست مثل ابراهیم گمنام باشم مثل همت اخلاص مثل برونسی عاشق و دلسوز مثل بروجردی مسیح بشم مثل صیاد صیاد دلها بشم مثل مثل مثل و مثل ......اما من من هستم و اونا هر کدوم خودشون یه مکتب عشقی هستند پس من میتونم مثل کی باشم جز خودم پس من میخواهم خودم باشم و فقط برا خدا و اهل بیت زندگی کنم دقیقا درس بزرگی که همه شهدا به ما دادند و می دهند همه شهدا چراغ راه هدایتی شدن تا من راه را گم نکنم اسم شهدا رو بردن کار سختی نیست مثل شهدا زندگی کردن سخت هست رسم و مرام شهدا داشتن سخته ولی واسه عاشق هر چیزی که معشوق بخواد همونه واسه عاشقان راه خدا مثل شهدا زندگی کردن سخت نیست خیلی لذت بخش هست چون عاشق با نگاه راضی معشوق آرام میگیرد...
#ارسالی_از_اعضای_محترم_کانال 👆
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻 #قسمتــــ_صدوششم 👈این داستان⇦《 برده 》 ــــــــــــــــــــــــــــ
داستان واقعی
قسمت 107 و 108
نسل سوخته 👇
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻
#قسمتــــ_صدوهفتم
👈این داستان⇦《 حادثه بیخبر نیست 》
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📎توی راهرو بهم رسیدیم ... با سر بهش سلام کردم و از کنارش رد شدم ... صدام کرد ...🗣
🔹از همون روز اول ازت خوشم نیومد ... ولی فکر نمیکردم از یه بچه اینطوری بخورم ... فکر میکردم اوجش دهن لقی و خبرچینی کنی ...😳
خندیدم ...😁
- که بعدش ... بچه مذهبی کلاس بشه خبرچین و جاسوس... لو بره و همه بهش پشت کنن❓ ...
خنده اش کور شد ...😐
خیلی دست کم گرفته بودمت ...
مکث کوتاهی کرد و با حالت خاصی زل زد توی چشمم ...👁
🔸میدونی؟ ... زمان انقلاب و جنگ ... امثال تو رو میکشتن ...
دستش رو مثل تفنگ ... آورد کنار سرم ...
بنگ ... یه گلوله میزدن وسط مخش ...🔫 هنوزم هستن ... فقط یهو سر به نیست میشن ... میشن جوان ناکام ...
و زد تخت سینهام ...
🔻جوان هایی که یهو ماشین توی خیابون لهشون میکنه ... یا یه زورگیر چاقو چاقوشون میکنه ... حادثه فقط بعضی وقتهاست که خبر نمیکنه ...
ناخودآگاه، بلند از ته دلم خندیدم ...😂
اشکال نداره ... شهـــ🌹ــدا با رجعت برمیگردن ... حتی اگه روی سنگشون نوشته شده باشه ... جوان ناکام ... خدا موقع رجعت به اسامی بنیاد شهید کار نداره ... برو اینها رو به یکی بگو که بترسه ...✨
هر کی یه روز داغ میبینه ... فرق مرده و شهیـــ🌹ــد هم همینه ... مرده محتاج دعاست ... شهید دعا می کنه ...🍃✨
🔹و راهم رو کشیدم و رفتم سمت دفتر ...
بعد از مدرسه ... توی راه برگشت به خونه ... تمام مدت داشتم به حرفهاش فکر میکردم ... و اینکه اگه رفتنی بشم ... احدی نمیفهمه چه بلایی و چرا سرم اومد ... و اگه بعد من، بازم سر کسی بیاد چی❓ ...
🔻به محض رسیدن ... سریع نشستم و کل ماجرا رو نوشتم ... با تمام حرفهایی که اون روز بین ما رد و بدل شد ... و زنگ زدم☎️ به دایی محمد ... و همه چیز رو تعریف کردم ...
🔹شما، تنها کسی بودی که می تونستم همه چیز رو بهت بگم ... خلاصه اگر روزی اتفاقی افتاد ... همه اش رو نوشتم و تاریخ زدم، امضا کردم ... توی یه پاکته توی کتابخونه سومی... عقایدش که به سازمان مجاهدین و ... ها می خوره ... اگه فراتر از این حد باشه ... لازم میشه ...🍃✨
۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰
#ادامــــــہ_داردـ ـ ـ
👇👇👇
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻
#قسمتــــ_صدوهشتم
👈این داستان⇦《 رتبه 》
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📎اون تابستان ... اولین تابستانی بود که ما مشهدی نشدیم... علیرغم اینکه خیل دلم میخواست بریم ... اما من پیش دانشگاهی بودم ... و جو زندگیم باید کاملا درسی میشد ...📚
🔹مدرسه هم برنامهاش رو خیلی زودتر از سایر مدارس و از اوایل تابستان شروع میکرد ... علیالخصوص که یکی از مراکز برگزاری آزمونهای آزمایشی * بود ... و کل بچههای پیش هم از قبل ... ثبت نام شده محسوب میشدن ...
امتحان نهایی رو که دادیم ... این بار دایی بدون اینکه سوالی بپرسه ... خودش هر چی کتاب📚 که فکر میکرد به درد کنکور میخوره برام خرید ... هر چند اون ایام، تنوع کتابها و انتشارات مثل الان نبود ... و غیر 3 تا انتشارات معروف ... بقیه حرف چندانی برای گفتن نداشتن ...
💢 آزمون جمع بندی پایه دوم و سوم ... رتبه کشوریم ... تک رقمی شد ... کارنامهام رو که به مادرم نشون دادم ... از خوشحالی اشک توی چشماش جمع شد ...😢
🔸کسی توی خونه، مراعات کنکوری بودن من رو نمیکرد ... و من چارهای نداشتم جز اینکه ... حتی روزهایی رو که کلاس نداشتیم توی مدرسه بمونم ...😊
🔻اونقدر غرق درس خوندن شده بودم ... که اصلا متوجه نشدم... داره اطرافم چه اتفاقی می افته ... روزهایی که گاهی به خاطرش احساس گناه میکنم ... زمانی که ایام اوج و طلایی ... و روزهای خوش و پر انرژی زندگی من بود ...😍💪
▫️مادرم، ایام سخت و غیر قابل تصوری رو میگذروند ... زن آرام و صبوری ... که دیگه صبر و حوصله قبل رو نداشت ...😳
🔻زمانی که مشاورهای مدرسه ... بین رشته ها و دانشگاههای تهران ... سعی میکردن بهترین گزینهها و رشتههای آینده دار رو بهم نشون بدن ... و همه فکر میکردن رتبه تک رقمی بعدی دبیرستان منم ... و فقط تشویق میشدم که همین طوری پیش برم ...
🌺آینده زندگی ما ... داشت طور دیگهای رقم میخورد ...
🔹نهار نخورده و گرسنه ... حدود ساعت 7 شب ... زنگ در رو زدم 🛎... محو درس و کتاب که میشدم ... گذر زمان رو نمیفهمیدم ... به جای مادرم ... الهام در رو باز کرد و اومد استقبالم ...😊
🍀✨سلام سلام الهام خانم ... زود، تند، سریع ... نهار چی خوردید؟ ... که دارم از گرسنگی میمیرم ...
🔸برعکس من که سرشار از انرژی بودم ... چشمهای نگران و کوچیک الهام ... حرف دیگهای برای گفتن داشت ...😳😔
۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰
#ادامــــــہ_داردـ ـ ـ
مزار #شهید_رسول_خلیلی🌸
و
#شهید_نوید_صفری🌹
و
#شهید_حامد_سلطانی💔
هم اکنون پرچم حرم حضرت علی (ع)بر سرمزار شهید رسول خلیلی
#التماس_دعا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#غدیر
😍واکنش مردم به جملهای که تا بحال نشنیدهاند!
«تا قبل از عید غدیر برای دوستانتان ارسال کنید»
#پیشنهاد_دانلود
🍃🌹اللّهم عجّل لولیکـ الفـرج🌹
♥️ کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
🌸همیشه در کار خیر پیشقدم بود و در واسطهگری #ازدواج💍 پیشقدمتر. هرکس قصد ازدواج میکرد اول به سراغ سیدجواد میرفت آنقدر که در مدت یک سال نامزدیاش، بیش از پنجاه مراسم نامزدی بهواسطه او به انجام رسیده بود🌹. بعد از شهادتش هم این رسم دیرینهاش ادامه دارد و خیلیها از حاجترواییشان به واسطه شهید گفتهاند.
🌸همیشه میگفت : «خدایا من به غیر از تو کسی رو ندارم.» همسرش ناراحت میشد و میگفت : «پس من و فاطمه چی❗️؟» در جواب میگفت :
🌸"آره، ولی اول و آخر خداست. از اول که میای این دنیا تا آخر که میخوای بری باید بدونی که باید باب طبع اون باشی؛ با خدات دوست باشی."🍃
🌸همینطور هم شد. آنقدر غرق دوستی خود و خدایش بود و باب طبع او میزیست که از همسر باردارش، فاطمه چهارسالهاش و زهرایی که هنوز طعم در آغوش گرفتنش را هم حس نکرده بود، گذشت💔. سیوهفت ساله بود که در تاریخ ۹۵.۰۷.۲۶ و در منطقه حلب، پیوندش با خدایش آسمانی شد.
#مدافع_حرم
#شهید_سیدجواد_حسن_زاده
♥️ کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124