eitaa logo
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
36.6هزار دنبال‌کننده
13.7هزار عکس
11.5هزار ویدیو
112 فایل
♥️باهمه وجود دوستتون دارم #حضرت_زهرا_سلام_الله مادر همه ی شهیدان شده اید می شود #مادر ما هم بشوید❓ با دعوت #شهدا به این کانال اومدید پس لفت ندید. تاریخ تاسیس 1397/1/25
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ ❤️ از دور سلامم بہ تو اے اے پیڪر صد پاره شده زخمے خنجر جانم بہ فــدا ےتو و یاران شهیدٺ لبیڪ ڪشتہ‌ے بےسر 🖤 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حرف‌های تکان‌دهنده پدر شهید حججی: 🔹از پیکر فرزندم فقط یک پا و قسمتی از بدنش را لمس کردم💔/ وقتی محسن اسیر شد مادرش نذر کرد که شهید شود😔 🖤 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 پاسخ کلیپ شب اول محرم : آن امتحان بزرگ چه بود؟ 🔻ما احتمالا در آستانه چه آزمایشی هستیم؟ حتما گوش دهید 🖤 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
32.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬حرم ابا عبدالله الحسین علیه السلام ▰ اَلسَّلامُ عَلى مَنْ بكته ملائكة السَّماءِ ▰ ▰ Peace be upon the one for whom the heavenly Angels wept ▰ ▰ سلام بر كسى كه فرشتگان آسمان بر او گريستند ▰ به قصد زیارت.......... 🌹 🖤 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊 🌷مدافع حرم و وطن شهیدجوادکاکه جانے🌷 نام : جواد کاکه جانے نام پدر : عبدالله سن شهادت : ٢٧ سالگی تاریخ ولادت : ٠٩/٠٢ /١٣۶٨ تاریخ شهادت : ٠۶ / ٠۴/ ١٣٩۵ مصادف با شب بیست ویکم ماه رمضان {شب قدر} وضعیت تاهل : متاهل و داراے یڪ فرزند پسر به نام محمدحسین. ایشان تنها فرزند پسر خانواده و برادر چهار خواهر مے باشند. سن ازدواج : ٢٢ سالگی تحصیلات : دانشجوے دانشگاه علمی کاربردے واحد سنندج نحوه ے شهادت : در آذر ماه سال ١٣٩۴ قصد شرکت در پیاده‌روے عظیم اربعین حسینے را داشتند. همه چیز جهت سفر به آماده شده بود و این نخستین بار بود که توفیق عزیمت به کربلا را یافته بودند، اما باتوجه به علاقه قلبے فراوانے که به حرم حضرت زینب(س) داشتند بصورت مقصد خود را به سمت جهت دفاع از حرم حضرت زینب (س) تغییر دادند، و این در حالے بود که تنها یادگارشان محمدحسین متولد نشده بود. پس از ۴۵ روز دفاع و مبارزه با نیروهاے داعش به کشور بازگشتند و این در حالے بود که هنوز به آرزوے خود یعنے نرسیده بودند. پس از یڪ ماه فرزندشان متولد شد، اما تولد فرزند هم نمے توانست مانع حضور ایشان در ماموریت هاے محوله شود. سرانجام باوجود گذشت ۶ماه از اعزام سوریه درماه مبارڪ رمضان مصادف با شب بیست ویکم ماه رمضان (شب قدر) با زبان روزه در درگیرے با گروهڪ های ضدانقلاب در منطقه کوهسالان سروآباد کردستان به همراه دوتن از همرزمان شان به نام های شهیدان و به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. همرزمان شان لحظه شهادت ایشان را اینگونه توصیف مے کنند : شهید کاکه جانے گردان تکاوران بود. همیشه در ماموریت ها باوجود دلمان قرص بود، چون ایشان به این سلاح آشنایے کامل داشتند، اما در ماموریت آخر ایشان توسط دشمن غافلگیر شدند و زمانے که تیر به قلب ایشان اصابت کرد، فریاد بلند سر دادند و با این نجوا به دوستان شهیدشان پیوستند و به درجه رفیع نائل آمدند. محل شهادت : کردستان - ارتفاعات کوهسالان سروآباد آخرین مقام : فرمانده تیم و سرباز امام زمان(عج) علاقه : اهل بیت علیهم السلام و علے الخصوص حضرت فاطمه زهرا (س) و امام زمان (عج)، مقام معظم رهبری(مدظله العالی) ‌شهداے گمنام، شهید ابراهیم همت و شهادت در راه خدا این نوشته از طرف خواهر بزرگوار هست خواهر شون در کانال عضو هستند برای شادی روح این شهید عزیز و همه شهدا هرکس می تونه یک سوره یس♥️ تلاوت کنه و هدیه کنه به روح این شهید بزرگوار روحشان شاد و یادشان گرامی باد 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤✨نوحه خوانی 🦋🥀 دوست دارم تشنه لب باشم به هنگام شهادت جرعه ای نوشم ز جام کوثر 🖤 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
🔻 👈این داستان⇦《 کفش‌های بزرگ‌تر 》 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎خبری از ابالفضل نبود ... وارد ساختمان که شدم ... چند نفر زودتر از موعد توی سالن، به انتظار نشسته بودن ... رفتم سمت منشی و سلام کردم ... پسر جوانی بود بزرگتر از خودم ... 🔹زود اومدید ... مصاحبه از ۹ شروع میشه ... اسمتون... و اینکه چه ساعتی رو پای تلفن بهتون اعلام کرده بودن؟ ... - مهران فضلی ... گفتن قبل از 8:30 اینجا باشم ... 🔸شروع کرد توی لیست دنبال اسمم گشتن ... اسمتون توی لیست شماره ۱ نیست ... در مورد زمان مصاحبه مطمئنید⁉️ 🔻تازه حواسم جمع شد ... من رو اشتباه گرفته ... ناخودآگاه خندیدم ... من برای مصاحبه شدن اینجا نیستم ... قرار جزء مصاحبه کننده‌ها باشم ...😊 🔹تا این جمله رو گفتم ... سرش رو از روی برگه‌ها آورد بالا و با تعجب بهم خیره شد ... گوشی رو برداشت و داخلی رو گرفت ...☎️ -آقای فضلی اینجان ... 🔹گوشی رو گذاشت و با همون نگاه متحیر، چرخید سمت من ... - پله ها رو تشریف ببرید بالا ... سمت چپ .. اتاق کنفرانس... 🔸تشکر کردم و ازش دور شدم ... حس می‌کردم هنوز داره با تعجب بهم نگاه می‌کنه ...😳 🔻حس تعجبی که طبقه بالا ... توی چهره اون چهار نفر دیگه عمیق‌تر بود ... هر چند خیلی سریع کنترلش کردن ... من در برابر اونها بچه محسوب می‌شدم ... و انصافا از نشستن کنارشون خجالت کشیدم ... برای اولین بار توی عمرم ... حس بچه‌ای رو داشتم که پاش رو توی کفش بزرگ ترش کرده ...😐 💢آقای علیمرادی، من و اون سه نفر دیگه رو بهم معرفی کرد... و یه دورنمای کلی از برنامه شون ... و اشخاصی که بهشون نیاز داشتن رو بهم گفت ... 🔹به شدت معذب شده بودم ... نمی‌دونستم این حالتم به خاطر این همه سال تحقیر پدرم و اطرافیانه که ... - ادای بزرگترها رو در نیار ... باز آدم شده واسه ما و ...😳😔 🔸و حالا که در کنار چنین افرادی نشستم ... خودم هم، چنین حالتی پیدا کردم ... یا اینکه ... این چهل و پنج دقیقه، به نظرم یه عمر گذشت ... و این حالت زمانی شدت گرفت که ... یکیشون چرخید سمت من ... 💠آقای فضلی ... عذر می‌خوام می‌پرسم ... قصد اهانت ندارم ... شما چند سالتونه⁉️ ...😳😳 ۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰ ـ ـ
🔻 👈این داستان⇦《 چهارمین نفر 》 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎نفسم بند اومد ... همون حسی رو که تا اون لحظه داشتم... و تمام معذب بودنم شدت گرفت ... - ۲۱ سال 🔸نگاهش با حالت خاصی چرخید سمت علیمرادی ... و من نگاهم رو از روی هر دوشون چرخوندم ... می‌ترسیدم نگاه و چهره پدرم رو توی چهره‌شون ببینم ... 🔹اولین نفر وارد اتاق شد ... محکم‌تر از اون ... من توی قلبم بسم الله گفتم و توکل کردم ... حس می‌کردم اگر الان اون طرف میز نشسته بودم ... کمتر خورد می‌شدم و روم فشار می‌اومد ...😔 🔻یکی پس از دیگری وارد می‌شدن ... هر نفر بین ۲۰ تا ۳۰ دقیقه ... و من، تمام مدت ساکت بودم ... دقیق گوش می‌دادم و نگاه می‌کردم ... بدون اینکه از روشون چشم بردارم... 💢می‌دونستم برای چی ازم خواستن برم ... هر چند، بعید می‌دونستم بودنم به درد بخوره اما با همه وجود روی کار متمرکز شدم ... در ازای وقتی که اونجا گذاشته بودم، مسئول بودم ... این روند تا اذان ظهر ادامه داشت ... از اذان، حدود یه ساعت وقت استراحت داشتیم ...🍃✨ 🍀بعد از نماز، ده دقیقه‌ای بیشتر توی سالن و فضای بیرون اتاق کنفرانس موندم ... وقتی برگشتم داشتن در مورد افراد... شخصیت‌ها، نقاط و قوت و ضعف ... و خصوصیاتشون حرف می‌زدن ... نفر سوم بودن که من وارد شدم ... 🔹آقای علیمرادی برگشت سمت من ... - نظر شما چیه آقای فضلی؟ ... تمام مدت مصاحبه هم ساکت بودید ... - فکر می‌کنم در برابر اساتید و افراد خبره‌ای مثل شما ... حرف من مثل کوبیدن روی طبل خالی باشه ... جز صدای بلندش چیز دیگه‌ای برای عرضه نداره ...😁 🔹کسی که کنار علیمرادی نشسته بود، خندید ... اشکال نداره ... حداقلش اینه که قدرت و تواناییت رو می‌سنجی ... اگر اشکالی داشته باشی متوجه می‌شی ... و می‌تونی از نقاط قوتت تفکیک‌شون کنی ...😐 💠حرفش خیلی عاقلانه بود ... هر چند حس یه طبل تو خالی رو داشتم که قرار بود صداش توی فضا بپیچه ... برگه‌ها رو برداشتم و شروع کردم ... تمام مواردی رو که از اون افراد به دست آورده بودم ... از شخصیت تا هر چیز دیگه‌ای که به نظرم می‌رسید ... 🔻زیر چشمی بهشون نگاه می‌کردم تا هر وقت حس کردم ... دیگه واقعا جا داره هیچی نگم ... همون جا ساکت بشم ... اما اونها خیلی دقیق گوش می‌کردن ... تا اینکه به نفر چهارم رسید ...😳 🔸تمام خصوصیات رو یکی پس از دیگری شمردم ... ولی نظرم برای پذیرشش منفی بود ... تا این جمله از دهنم خارج شد ... آقای افخم ... همون کسی که سنم رو پرسیده بود ... با حالت جدی‌ای بهم نگاه کرد ...😳 🔻شما برای این شخص، خصوصیات و نقاط مثبت زیادی رو مطرح کردید ... به درست یا غلط تشخیصتون کاری ندارم ... ولی چرا علی‌رغم تمام این خصوصیات، پیشنهاد رد کردنش رو می‌دید⁉️ ... 🔹نگاهش به شدت، محکم و بی پروا بود ... نگاهی که حتی یک لحظه هم ... اون رو از روی من برنمی‌داشت ...😳😳 ۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰ ـ ـ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹ببينيد| ديدار پدر شهيد بادپا با رهبرانقلاب شب گذشته، پدر شهید بادپا از شهدای شاخص مدافع حرم به پسر شهیدش ملحق شد 🖤 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
عزاداری خواهران روستای چاهملک شهرستان خور و بیابانک استان اصفهان ظهر عاشورا در بیابان # ماملت امام حسینیم 👆👆👆
سلام.وقت شما بخیر.داداشم الان اتاق عمل هست عمل قلب داره محتاج دعای شما خوبان هستیم.اگه ممکنه تو کانالتون اعلام کنید براش دعا کنند.خدا به شما جزای خیر بده. 👆 یکی از اعضا مشکلی برایشان بوجود آمده و التماس دعا دارند. و شفا و سلامتی دختر 7 ساله ای بنام ثمین که دچار تومور مغزی شده و قرار است عمل شود . خانواده اش خیلی التماس دعا دارند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📝قابل توجه افرادی که میگن چرا من؟ 👩‍⚕خانم دکتر صحابی متخصص قلب و عروق و چگونگی رویارویی با سختی‌ها ازقبیل شهادت همسر ... 🌹خواهشا همه اعضااین کلیپ راببینند 🖤 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎼 داستان دختر فلج تهرانی و حضرت رقیه (سلام الله علیها) ✨اگر چشمانتان بارانی شد ✨برای فرج امام زمان دعا کنید.. الهی به رقیه اللهم عجل لولیک الفرج 🖤 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
92468912.mp3
1.06M
🔳نوحه وداع 🌴خداحافظ ای برادر زینب 🌴به خون غلطان در برابر زینب 🖤 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
🌿🌺﷽🌿🌺 💢 امام حسین(ع) یعنی؟ امام حسین(ع) یعنی دوری از مال حرام امام حسین(ع) یعنی دروغ نگفتن امام حسین(ع) یعنی حمایت از فقیر امام حسین(ع) یعنی رعایت حق الناس امام حسین(ع) یعنی ربا نخوردن امام حسین(ع) یعنی ظلم نکردن امام حسین(ع) یعنی ظلم نپذیرفتن امام حسین(ع) یعنی دست یتیم گرفتن امام حسین(ع) یعنی نماز اول وقت امام حسین(ع) یعنی حمایت از مظلومان امام حسین(ع) یعنی اهمیت به خانواده امام حسین(ع) یعنی رعایت حقوق طبیعت امام حسین(ع) یعنی محبت به مردم امام حسین(ع) یعنی مراعات حق همسایه امام حسین(ع) یعنی حرام بودن اختلاس امام حسین(ع) یعنی مراقبت از بیت المال امام حسین(ع) یعنی پایبند بودن به همه ی ارزشها و دوری از همه ی رذیلت ها و ماه محرم نماد زنده نگه داشتن این امام است. هیات ها و مراسمات عزاداری مرکز انتقال این مفاهیم اند. کسانی که دانسته یا ندانسته اقامه ی عزا درماه محرم را زیر سوال میبرند و یا آن را به انحراف می‌کشانند در واقع امام حسین(ع) را نمی‌شناسند و از کاربرد محبت او در جامعه غافل اند. 🖤 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
💚سلام و صبح بخیر بـہ امام زمانم!✋ 💚آقا سلام می دهم از جان و دل به تو🌺 💚تا اینکه بشنوم «و علیک السّلام» را 🥀 💚یقین دارم صدایم را میشنوی و سلامم را پاسخ میدهي☘ 💚 🖤 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
یه‌جوری‌باش‌که‌سرنوشتت‌هرچی‌شد ختم‌به‌امام‌زمان(عج)‌بشه... 🖤 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
یک مریضی که اصلا حالشان مساعد نیست. و خانوادش خیلی التماس دعا دارند 👆