eitaa logo
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
36.7هزار دنبال‌کننده
13.7هزار عکس
11.5هزار ویدیو
112 فایل
♥️باهمه وجود دوستتون دارم #حضرت_زهرا_سلام_الله مادر همه ی شهیدان شده اید می شود #مادر ما هم بشوید❓ با دعوت #شهدا به این کانال اومدید پس لفت ندید. تاریخ تاسیس 1397/1/25
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️دایی همسر شهید: 💟بهش گفتم: از این تون که اینقدر سنگش رو به سینه می‌زنی، برام بگو. 💟راستش آن اوایل تا می‌دیدمش، مدام به رهبر، بد و بیراه میگفتم. او هم سرش را می‌انداخت پایین و لام تا کام حرفی نمی‌زد. 💟آن روز گفت: گفتنی نیست، باید راهش رو بری تا بشناسی‌ش! چشم انداخت توی چشمم و بهم قول داد: اونوقت محسن نیستم اگه تو رو ننشونم جلوی آقا. 💟بعد از شهادتش، خواهرم زنگ زد گفت: داریم میریم دیدار ، گفتیم تو هم بیای. 💟پیش خودم گفتم: حتماً باید از پشت میله ها ببینمش. باورم نمیشد نمازم رو پشت سر رهبر بخوانم، نه از پشت میله ها، به فاصله یک و نیم متری. 💟 از این بالاتر که بروی دست مجروح رهبر را بگیری و ببوسی و دستت را در دست سالمش فشار بدهد و بگوید: بشی! 💟همانجا به محسن گفتم: تو قول دادی و به قولت عمل کردی، منم شدم؛ ولی هوام رو داشته باش نشم. 📕برگرفته از کتاب ؛ روایت هایی از زندگی شهید محسن حججی 🌸🍃🌸🍃🌸 🌹وصیت شهید مدافع حرم محسن حججی:👇👇👇👇👇 💟از غافل نشوید و بدانید من به یقین رسیدم که نائب بر حق است. 🍃 ( از عاشقان شهید ابراهیم هادی ) 🍃
👌👌👌 ⭕️پیش بینی شهید اندرزگو👇👇👇 🔸چند ماه قبل از در خانه نشسته بودیم. یک ذغال گداخته🔥 را برداشت و کف گرفت. من شگفت زده پرسیدم سید😲 دستت نمی سوزد⁉️ 🔹سید لبخندی زد و گفت: «این که هیچ، بدن من به هم حرام⛔️ است. بعد سید علی گفت بزودی پهلوی می رود و پیروز✌️ خواهد شد. دو سال بعد از پیروزی شخصی رئیس جمهور خواهد شد که نامش است. از آنروز به بعد منتظر حضرت ولی عصر(عج)💫 باشید. 🔸بعد گفت: در آن دوران مثل نگه داشتن این ذغال گداخته در دست است. گفت من پرسیدم: سیدعلی! منظورتان این است که خودتان می شوید⁉️ سید پاسخ داد خیر❌ من آنروز نیستم. ❤️شهید سید علی اندرزگو❤️ 👌شهیدی که با مولا علی گره خورده است و در آسمانی شد. (ره) در وصف ایشان فرمود: 💠اگر مثل او (شهیداندرزگو) داشتیم دنیـ🌍ـا زیر سلطه اسلام بود👌 روای: همسر بزرگوار شهید شادی روح بلندش صلوات 🌸🍃 @shahid_hadi124 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸
⭕️دایی همسر شهید: 💟بهش گفتم: از این تون که اینقدر سنگش رو به سینه می‌زنی، برام بگو. 💟راستش آن اوایل تا می‌دیدمش، مدام به رهبر، بد و بیراه میگفتم. او هم سرش را می‌انداخت پایین و لام تا کام حرفی نمی‌زد. 💟آن روز گفت: گفتنی نیست، باید راهش رو بری تا بشناسی‌ش! چشم انداخت توی چشمم و بهم قول داد: اونوقت محسن نیستم اگه تو رو ننشونم جلوی آقا. 💟بعد از شهادتش، خواهرم زنگ زد گفت: داریم میریم دیدار ، گفتیم تو هم بیای. 💟پیش خودم گفتم: حتماً باید از پشت میله ها ببینمش. باورم نمیشد نمازم رو پشت سر رهبر بخوانم، نه از پشت میله ها، به فاصله یک و نیم متری. 💟 از این بالاتر که بروی دست مجروح رهبر را بگیری و ببوسی و دستت را در دست سالمش فشار بدهد و بگوید: بشی! 💟همانجا به محسن گفتم: تو قول دادی و به قولت عمل کردی، منم شدم؛ ولی هوام رو داشته باش نشم. 📕برگرفته از کتاب ؛ روایت هایی از زندگی شهید محسن حججی 🌸🍃🌸🍃🌸 🌹وصیت شهید مدافع حرم محسن حججی:👇👇👇👇👇 💟از غافل نشوید و بدانید من به یقین رسیدم که نائب بر حق است. 🍃 ( از عاشقان شهید ابراهیم هادی ) 🍃 ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
⭕️دایی همسر شهید: 💟بهش گفتم: از این تون که اینقدر سنگش رو به سینه می‌زنی، برام بگو. 💟راستش آن اوایل تا می‌دیدمش، مدام به رهبر، بد و بیراه میگفتم. او هم سرش را می‌انداخت پایین و لام تا کام حرفی نمی‌زد. 💟آن روز گفت: گفتنی نیست، باید راهش رو بری تا بشناسی‌ش! چشم انداخت توی چشمم و بهم قول داد: اونوقت محسن نیستم اگه تو رو ننشونم جلوی آقا. 💟بعد از شهادتش، خواهرم زنگ زد گفت: داریم میریم دیدار ، گفتیم تو هم بیای. 💟پیش خودم گفتم: حتماً باید از پشت میله ها ببینمش. باورم نمیشد نمازم رو پشت سر رهبر بخوانم، نه از پشت میله ها، به فاصله یک و نیم متری. 💟 از این بالاتر که بروی دست مجروح رهبر را بگیری و ببوسی و دستت را در دست سالمش فشار بدهد و بگوید: بشی! 💟همانجا به محسن گفتم: تو قول دادی و به قولت عمل کردی، منم شدم؛ ولی هوام رو داشته باش نشم. 📕برگرفته از کتاب ؛ روایت هایی از زندگی شهید محسن حججی 🌸🍃🌸🍃🌸 🌹وصیت شهید مدافع حرم محسن حججی:👇👇👇👇👇 💟از غافل نشوید و بدانید من به یقین رسیدم که نائب بر حق است. 🍃 🍃 🖤 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷 «» در 21 رمضان 1346 در ساری به دنیا آمد. کودکی بیش نبود که والدینش از هم جدا شدند و او تحت سرپرستی مستقیم مادرش قرار گرفت. پس از مدتی، به همراه مادر به تهران نقل مکان کرد و دوره ابتدائی را در مدرسه ملی تهران به پایان رساند. با شروع انقلاب اسلامی، با وجود سن کمش، به همراه مادر در راهپیمائی‌هایی که علیه رژیم پهلوی صورت می‌گرفت، شرکت می‌کرد. پس از مدتی، دوباره به ساری بازگشتند و دوره راهنمائی را در مدرسه «فردوسی» ساری سپری کرد. در همین دوران بود که بر اثر ارتباط مستقیمی که با دائی‌اش «محمودنیک‌دوست» داشت، از نظر شخصیتی متحول شد. به‌طوری که دائماً برای خواندن نماز و نوحه سرائی برای اهل بیت، در مسجد حضور پیدا می‌کرد. ... 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
مقام معظم رهبری چندین بار با خانواده شهید سید علی اندرزگو دیدار داشتند. ایشان از زمان مبارزه با این شهید والامقام در ارتباط بودند. پیشگویی عجیبی داشت. در سال ۱۳۵۶ به همسرش می گوید: روزی انقلاب اسلامی و پس از مدتی یک آقایی به نام مسئول امور کشور میشود. او پرچم نهضت را به می رساند... همسرش گفت: آن سیدعلی خود شما هستید؟ گفت: من پیروزی انقلاب نمی بینم... 📙برگرفته از کتاب چریک تنها. خاطرات شهید سید علی اندرزگو. شهید ۱۹ ماه مبارک رمضان از انتشارات شهید هادی ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
🌷 بسم رب الشهدا و الصدیقین او با اینکه بیست سال بیشتر نداشت، به سمت فرماندهی گردان مسلم‌بن‌عقیل رس
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین در آخرین اعزامش در سال 67 که هم‌زمان با ماه مبارک رمضان بود، به جبهه اعزام شد. او قبل از رفتن، وصیت‌نامه‌ای نوشت که فرازهایی از آن به شرح زیر است: «من با آگاهی کامل وارد سپاه شدم؛ چون می‌دانم که سپاه، مدرسه عشق است؛ عشق به لقاءالله. عشقی که می‌توان خودسازی کرد و پا به جبهه‌های نبرد گذاشت. می‌دانم که میدان جنگ، لحظات مرگ و زندگی است. بار الها من نمی‌خواهم که در بستر بمیرم و آرزویم این است که همچون مردان خدا، در دل سنگر بمیرم. می‌دانم که به شهادت می‌رسم. از خداوند متعال می‌خواهم اگر لیاقتش را داشتم، بدنم مانند بدن فاطمه زهرا(س) مفقودالجسد باشد.» ... 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین #سیدعلی در آخرین اعزامش در سال 67 که هم‌زمان با ماه مبارک رمضان بود، به
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین و سرانجام، در شب 21 رمضان 67، شال سبز رنگی به کمر بست و به هم‌رزمانش گفت: «شب آخری است که در این دنیا هستم.» و روز بعد، هم‌زمان با روز 21 رمضان که مصادف با 18 اردیبهشت 67 بود در سن 21 سالگی که زندگی­اش با عدد 21 رقم خورد و لقب سردار 21 را به خود اختصاص داد در منطقه شلمچه در اثر اصابت گلوله کالیبر 60 به شهادت رسید و به لقاءالله پیوست. 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
⭕️دایی همسر شهید: 💟بهش گفتم: از این تون که اینقدر سنگش رو به سینه می‌زنی، برام بگو. 💟راستش آن اوایل تا می‌دیدمش، مدام به رهبر، بد و بیراه میگفتم. او هم سرش را می‌انداخت پایین و لام تا کام حرفی نمی‌زد. 💟آن روز گفت: گفتنی نیست، باید راهش رو بری تا بشناسی‌ش! چشم انداخت توی چشمم و بهم قول داد: اونوقت محسن نیستم اگه تو رو ننشونم جلوی آقا. 💟بعد از شهادتش، خواهرم زنگ زد گفت: داریم میریم دیدار ، گفتیم تو هم بیای. 💟پیش خودم گفتم: حتماً باید از پشت میله ها ببینمش. باورم نمیشد نمازم رو پشت سر رهبر بخوانم، نه از پشت میله ها، به فاصله یک و نیم متری. 💟 از این بالاتر که بروی دست مجروح رهبر را بگیری و ببوسی و دستت را در دست سالمش فشار بدهد و بگوید: بشی! 💟همانجا به محسن گفتم: تو قول دادی و به قولت عمل کردی، منم شدم؛ ولی هوام رو داشته باش نشم. 📕برگرفته از کتاب ؛ روایت هایی از زندگی شهید محسن حججی 🌸🍃🌸🍃🌸 🌹وصیت شهید مدافع حرم محسن حججی:👇👇👇👇👇 💟از غافل نشوید و بدانید من به یقین رسیدم که نائب بر حق است. 🍃 🍃 ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
می‌گفت: ما قدر آقا را نمی‌دانیم شیعیان در بعضی از کشورها بدون وضو تصویر آقا را لمس نمی‌کنند! ما اینجا از شیعیان عقب افتاده‌ایم... ...🌷🕊 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124