eitaa logo
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
36.7هزار دنبال‌کننده
13.7هزار عکس
11.5هزار ویدیو
112 فایل
♥️باهمه وجود دوستتون دارم #حضرت_زهرا_سلام_الله مادر همه ی شهیدان شده اید می شود #مادر ما هم بشوید❓ با دعوت #شهدا به این کانال اومدید پس لفت ندید. تاریخ تاسیس 1397/1/25
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️چند سطری از کتاب تا نشستم توی ماشین 🚗دیدم یک عالمه ماشین آمده برای عروس کشان... 🍃دل محسن به این کار رضا نمی داد وقتی دید خیلی جیغ جیغ می‌کنند و بوق می زنند گفت پایه ای همه شونو بپیچونیم؟ گفتم گناه دارن گفت نه باحاله. 🌸لای ماشین ها پیچید توی یک فرعی... تا اذان مغرب پخش شد کنار خیابان ایستاد که بیا برای هم دعا کنیم! زرنگی کرد گفت من دعا میکنم تو آمین بگو. 🌹همان اول آرزوی شهادت و رو سفید شدن کرد. توی اشهد ان علیا ولی الله طلب شهادت کرد 😢اشکم جاری شد دستمال از جیبش بیرون آورد و با شوخی گفت این همه پول آرایشگاه دادم تو داری همه رو خراب میکنی! 🍂گفتم انشالله اون چیزی که میخای برات رقم بخوره ولی شرط داره گفت یعنی چی؟ ردیف کردم‌‌‌‌‌: 🍃اگه دعا کردم شهید بشی باید بیای ببینمت... بایدبتونم حست کنم... باید دستام رو بگیری... 🍃 🌸سرش را خاراند و کمی فکر کرد :اگه شد چشم... 😒بعد خیلی جدی نشستم و چشم انداختم توی چشمش :حوری موری ممنوع نیام بهشت ببینم دورهم گرم گرفتین و بگو بخند راه انداختین!... 😂غش غش می‌خندید گفتم میخندی؟ 😣دارم جدی میگم! 🤗صدایش را نازک کرد :دلم میخواد تو بهشت هم عروس خودم باشی. اونجام مال من باشی. ❤️شهید محسن حججی [واسه دیگران هم ارسال کنید😍] 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
⭕️دایی همسر شهید: 💟بهش گفتم: از این تون که اینقدر سنگش رو به سینه می‌زنی، برام بگو. 💟راستش آن اوایل تا می‌دیدمش، مدام به رهبر، بد و بیراه میگفتم. او هم سرش را می‌انداخت پایین و لام تا کام حرفی نمی‌زد. 💟آن روز گفت: گفتنی نیست، باید راهش رو بری تا بشناسی‌ش! چشم انداخت توی چشمم و بهم قول داد: اونوقت محسن نیستم اگه تو رو ننشونم جلوی آقا. 💟بعد از شهادتش، خواهرم زنگ زد گفت: داریم میریم دیدار ، گفتیم تو هم بیای. 💟پیش خودم گفتم: حتماً باید از پشت میله ها ببینمش. باورم نمیشد نمازم رو پشت سر رهبر بخوانم، نه از پشت میله ها، به فاصله یک و نیم متری. 💟 از این بالاتر که بروی دست مجروح رهبر را بگیری و ببوسی و دستت را در دست سالمش فشار بدهد و بگوید: بشی! 💟همانجا به محسن گفتم: تو قول دادی و به قولت عمل کردی، منم شدم؛ ولی هوام رو داشته باش نشم. 📕برگرفته از کتاب ؛ روایت هایی از زندگی شهید محسن حججی 🌸🍃🌸🍃🌸 🌹وصیت شهید مدافع حرم محسن حججی:👇👇👇👇👇 💟از غافل نشوید و بدانید من به یقین رسیدم که نائب بر حق است. 🍃 ( از عاشقان شهید ابراهیم هادی ) 🍃
⭕️ (دلنوشته ای از همسر ) 🔰سال ۸۹ که برای دومین بار مشرف شدیم به ، من چندبار به آقا محمد گفتم برای خودمون کفن بخریم و ببریم حرم امام حسین برای طواف، ولی ایشون همش طفره میرفت میگفت بالاخره یه کفن پیدا میشه که ما رو بذارن توش... 🔰بعد چند بار که اصرار کردم ناراحت شد و گفت دوتا کفن میخوای ببری پیش بی‌کفن ؟؟؟؟ اون روز خیلی شرمنده شدم... 🔰ولی محمدجان نمیدونستم که قراره تو هم یه روز بی کفن تو غربت، پیکرت جا بمونه...😔 ♠️🍃 @shahid_hadi124 ♠️🍃🍃♠️🍃🍃♠️🍃🍃♠️
⭕️دایی همسر شهید: 💟بهش گفتم: از این تون که اینقدر سنگش رو به سینه می‌زنی، برام بگو. 💟راستش آن اوایل تا می‌دیدمش، مدام به رهبر، بد و بیراه میگفتم. او هم سرش را می‌انداخت پایین و لام تا کام حرفی نمی‌زد. 💟آن روز گفت: گفتنی نیست، باید راهش رو بری تا بشناسی‌ش! چشم انداخت توی چشمم و بهم قول داد: اونوقت محسن نیستم اگه تو رو ننشونم جلوی آقا. 💟بعد از شهادتش، خواهرم زنگ زد گفت: داریم میریم دیدار ، گفتیم تو هم بیای. 💟پیش خودم گفتم: حتماً باید از پشت میله ها ببینمش. باورم نمیشد نمازم رو پشت سر رهبر بخوانم، نه از پشت میله ها، به فاصله یک و نیم متری. 💟 از این بالاتر که بروی دست مجروح رهبر را بگیری و ببوسی و دستت را در دست سالمش فشار بدهد و بگوید: بشی! 💟همانجا به محسن گفتم: تو قول دادی و به قولت عمل کردی، منم شدم؛ ولی هوام رو داشته باش نشم. 📕برگرفته از کتاب ؛ روایت هایی از زندگی شهید محسن حججی 🌸🍃🌸🍃🌸 🌹وصیت شهید مدافع حرم محسن حججی:👇👇👇👇👇 💟از غافل نشوید و بدانید من به یقین رسیدم که نائب بر حق است. 🍃 ( از عاشقان شهید ابراهیم هادی ) 🍃 ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
⭕️دایی همسر شهید: 💟بهش گفتم: از این تون که اینقدر سنگش رو به سینه می‌زنی، برام بگو. 💟راستش آن اوایل تا می‌دیدمش، مدام به رهبر، بد و بیراه میگفتم. او هم سرش را می‌انداخت پایین و لام تا کام حرفی نمی‌زد. 💟آن روز گفت: گفتنی نیست، باید راهش رو بری تا بشناسی‌ش! چشم انداخت توی چشمم و بهم قول داد: اونوقت محسن نیستم اگه تو رو ننشونم جلوی آقا. 💟بعد از شهادتش، خواهرم زنگ زد گفت: داریم میریم دیدار ، گفتیم تو هم بیای. 💟پیش خودم گفتم: حتماً باید از پشت میله ها ببینمش. باورم نمیشد نمازم رو پشت سر رهبر بخوانم، نه از پشت میله ها، به فاصله یک و نیم متری. 💟 از این بالاتر که بروی دست مجروح رهبر را بگیری و ببوسی و دستت را در دست سالمش فشار بدهد و بگوید: بشی! 💟همانجا به محسن گفتم: تو قول دادی و به قولت عمل کردی، منم شدم؛ ولی هوام رو داشته باش نشم. 📕برگرفته از کتاب ؛ روایت هایی از زندگی شهید محسن حججی 🌸🍃🌸🍃🌸 🌹وصیت شهید مدافع حرم محسن حججی:👇👇👇👇👇 💟از غافل نشوید و بدانید من به یقین رسیدم که نائب بر حق است. 🍃 🍃 🖤 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
⭕️دایی همسر شهید: 💟بهش گفتم: از این تون که اینقدر سنگش رو به سینه می‌زنی، برام بگو. 💟راستش آن اوایل تا می‌دیدمش، مدام به رهبر، بد و بیراه میگفتم. او هم سرش را می‌انداخت پایین و لام تا کام حرفی نمی‌زد. 💟آن روز گفت: گفتنی نیست، باید راهش رو بری تا بشناسی‌ش! چشم انداخت توی چشمم و بهم قول داد: اونوقت محسن نیستم اگه تو رو ننشونم جلوی آقا. 💟بعد از شهادتش، خواهرم زنگ زد گفت: داریم میریم دیدار ، گفتیم تو هم بیای. 💟پیش خودم گفتم: حتماً باید از پشت میله ها ببینمش. باورم نمیشد نمازم رو پشت سر رهبر بخوانم، نه از پشت میله ها، به فاصله یک و نیم متری. 💟 از این بالاتر که بروی دست مجروح رهبر را بگیری و ببوسی و دستت را در دست سالمش فشار بدهد و بگوید: بشی! 💟همانجا به محسن گفتم: تو قول دادی و به قولت عمل کردی، منم شدم؛ ولی هوام رو داشته باش نشم. 📕برگرفته از کتاب ؛ روایت هایی از زندگی شهید محسن حججی 🌸🍃🌸🍃🌸 🌹وصیت شهید مدافع حرم محسن حججی:👇👇👇👇👇 💟از غافل نشوید و بدانید من به یقین رسیدم که نائب بر حق است. 🍃 🍃 ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124