eitaa logo
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
35.9هزار دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
12هزار ویدیو
114 فایل
♥️باهمه وجود دوستتون دارم #حضرت_زهرا_سلام_الله مادر همه ی شهیدان شده اید می شود #مادر ما هم بشوید❓ با دعوت #شهدا به این کانال اومدید پس لفت ندید. تاریخ تاسیس 1397/1/25
مشاهده در ایتا
دانلود
8.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برای آنهایی که می گویند برای پول رفتنه اند.. 🌹دختر شهید مدافع حرم محمد بلباسی🌹 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸 http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
راضی به رضای تو_20.mp3
6.73M
⭕️ سخنان بسیار زیبا و آموزنده در زندگی 👌👌👌👌👌 💢 ❣خواسته ی خدا بر خواسته ی خودت، ارجحیت داره؛ چون...👇 ❣خدا، تو رو بیشتر از خودت میشناسه! ❣ خدا، مصلحت تو رو بهتر از خودت میدونه! 💢 👌 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
🌷 👈ازدواج شهید مدافع حرم و همسرش به واسطه 🌷 💠 شهدا حاجت میدن👇👇 🔹سوم دبیرستان بودم و به واسطه علاقه ای که به شهید سید مجتبی داشتم، در خصوص زندگی ایشان مطالعه📖 می کردم. این مطالعات به شکل کلی من را با ، آرمان ها و اعتقاداتشان بیش از پیش آشنا می کرد👌. 🔸شهید علمدار گفته بود به همه مردم بگویید اگر دارید، در خانه شهدا🌷 را زیاد بزنید. وقتی این مطلب را شنیدم🎧 به شهید سید مجتبی علمدار گفتم: حالا که این را می گویید، می خواهم دعا کنم خدا یک مردی را قسمت من کند که از سربازان (عج) و از اولیا باشد. 🔹حاجتی که با عنایت ادا شد و با دیدن خواب ایشان، باهمسرم که بعدها در زمره شهدا🕊 قرار گرفت، آشنا شدم. 🔸یک شب خواب را دیدم که از داخل کوچه ای به سمت من می آمد و یک جوانی همراهشان بود👥. شهید لبخندی زد😊 و به من گفت (ع) حاجت شما را داده است و این جوان هفته دیگر به تان می آید. نذرتان را ادا کنید✅. 🔹وقتی از خواب بیدار شدم زیاد به خوابم اعتماد نکردم🚫. با خودم گفتم من بزرگ تر دارم و غیرممکن است📛 که پدرم اجازه بدهد من هفته دیگر کنم. غافل از اینکه شدنی خواهد بود👌. 🔸فردا شب سید مجتبی به خواب آمده و در خواب به مادرم گفته بود : جوانی هفته دیگر به خواستگاری می آید. مادرم در خواب گفته بود نمی شود، من دختر بزرگ تر دارم پدرشان اجازه نمی دهند❌. شهید علمدار گفته بود که این کارها را آسان می کنیم☺️. 🔹خواستگاری درست هفته بعد انجام شد. طبق حدسی که زده بودم مقاومت کرد اما وقتی همسرم در جلسه خواستگاری شروع به صحبت کرد🗣، پدرم دیگر حرفی نزد🚫 و کرد و شب خواستگاری قباله من را گرفت✔️. 🔸پدر بدون هیچ رضایت داد✅ و درنهایت در دو روز این وصلت جور شد و به یکدیگر درآمدیم.  همان شب خواستگاری قرار شد با صحبت کنم. وقتی چشمم به ایشان افتاد تعجب کردم و حتی ترسیدم😨! طوری که یادم رفت سلام بدهم. 🔸یاد خوابم افتادم. او همان بود که شهید علمدار در خواب😴 به من نشان داده بود. وقتی با آن حال نشستم، ایشان پرسید اتفاقی افتاده است⁉️ گفتم شما را در خواب همراه دیده ام. 🔹خواب را که تعریف کردم شروع کرد به گریه کردن😭. گفتم چرا گریه می کنید؟ در کمال تعجب او هم از خودش به شهید علمدار برای پیدا کردن و متدین برایم گفت☺️. راوی:همسر شهید 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸 http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
سلام از امروز ان شاء الله داستان دیگری از شهید بزرگواری خواهیم داشت به نام تا لحظاتی دیگر در کانال گذاشته می شه 👇👇👇
رمان #ناے_ســـــوخـتـہ از علی آقا می نویسم ... ✍ ❣ می نویسم برای نگاه نگران مادرش که دوسال و نیم نگران بود و یک عمر نگران خواهد ماند ... 🙏 سلام رفقا 🙂👋 روزتون مملو از عطر شهــــ❤️ـدا ↘️
﷽ رمان _ زندگے نامه و خاطرات •┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾••┈┈ 🌷بِسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌷 قسمت 1⃣ 🔶 اونقدر پسرم توی این دوسال نحیف و لاغر شده بود که وقتی سرش رو توی آغوشم گذاشته بودم انگار کودکی رو بغل گرفته بودم و نوازش می کردم. نگاهم رو به نگاهش دوخته بودم و با چشمامون عــاشـــقـانـه باهم حرف می زدیم ... اما اما نه ...! همه چیز تموم شد .. همه چیز ....! نگاه علی از کار ایستاد برق چشمای من هم خاموش شد و کاسه چشمام انقدر لبریز شد که سر ریز شد و روی صورت استخوانی پسرم ریخت. 🔸 انگار دیگه هیچ چیزی قادر نبود جسم علی رو تکون بده حتی اشکم❗️ چنان مبهوت بودم که متوجه جیغ های مبینا نمی شدم. میون هق هق هام صداش انقدر قطع و وصل می شد که واقعا نا مفهوم بود. منزلمون توی این مدت برای همه رفقای علی پاتوق بود و یک جور دلـگــــرمـی ... من هم شده بودم مادر همه ی بچه ها! اصلا هیچ کس به چیزی جز بودن علی فکر نمی کرد ... همچنان مبهوت بودم و علی روی دستام آروم خوابیده بود . 🔸 به همه می گفتم : یواش ، یواش تر ! بچه ام بیدار میشه تازه خوابیده. یکی از دوستای علی هم کم کم باورش شده بود که علی خوابیده با بغضی که راه گلوش رو بسته بود اومد وصداش کرد : علی ! علی آقا ! اما من با اخم ابروهامو جمع کردم و انگشت سبابه ام رو روی بینیم گذاشتم و آروم گفتم : هیس ساکت ! گفتم که خوابیده❗️ بغضش رو قلوپی قورت داد و درحالی که سرش رو تند تند پایین و بالا می کرد با باز و بسته کردن چشماش سعی می کرد حرفم رو تایید کنه. در همون حال میگفت : چشم مادر چشم ...! 🔶 تنها کاری که از دستش بر میومد این بود که منو راضی کنه تا علی رو به بیمارستان ببریم. آروم اما سریع بدن بی جان و سبک علی رو توی پتو پیچیدند و به بیمارستان رسوندیم. لبهام همچنان بسته بود و چشمام خیره ... آخرین صحنه ای که توی ذهنم مونده بود صحنه تشنج دوباره علی و بی هوش شدنش بود. ادامه دارد ... ✍ 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸 http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
✨وقتی نمازت ✨عاشقانه و ✨منتظرانه بود ✨آنگاه خداوند ✨بر خانه دلت ✨پا میگذارد ....😍 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸 http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
🍃🌹🍃🌹🍃🌹 شاید شیرین‌ترین و جالب‌ترین قسمت این مراسم این بود که خطبه عقد این شهید والامقام به صورت تلفنی توسط رهبر معظم انقلاب خوانده شده است. همسر شهید در روایت آن لحظات می‌گوید: نوید سر سفره عقد، قرآن را که دستش گرفت، نیت کرد و قرآن را باز کرد تا هر صفحه‌ای که آمد باهم بخوانیم؛ آیه اول صفحه را که دید، لبخند زد و با آرامش نگاهم کرد، چشمانش از شوق برق می‌زد، آیه 23 سوره احزاب دلش را آرام کرده بود. ⭐️ «مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا»: «برخی از آن مؤمنان، بزرگ مردانی هستند که به عهد و پیمانی که با خدا بستند کاملا وفا کردند، پس برخی پیمان خویش گزاردند (و بر آن عهد ایستادگی کردند تا به راه خدا شهید شدند مانند عبیده و حمزه و جعفر) و برخی به انتظار (فیض شهادت) مقاومت کرده و هیچ عهد خود را تغییر ندادند.»🌷 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸 http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴میخوای فشار قبر کمی داشته باشی؟بداخلاقی با زن و بچه رو کنار بزار 👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی 💢 #آیت_الله_مجتهدی_تهرانی 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
🌾🍃❣🌾🍃❣ ❣🌾🍃❣ 🍃❣ ﷽ بسم الله الرحمن الرحیم ﷽ ♦️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ 💟ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ ♦️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ 💟ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ ♦️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪَ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ 💟ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ ♦️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ 💟ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ ♦️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ﻥِ ﺍﻟﮑﺎﻇﻢُ 💟ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ الرضا ♦️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ 💟ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ ♦️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ 💟ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَﯾﺎﺑﻘﯿﺔَ اﻟﻠﻪِورحمة الله وبرکاته 🍃❣ ❣🌾🍃❣ 🌾🍃❣🌾🍃❣
🌷حاج حســـــین یڪتا🌷 میخواستن میشد میخوایم نمیشه! چہ ڪار ڪــــردیم با این دل ها از خداوند بخوایم #دلامـــون را برای امام زمان عج شش دانگ سند بزنه و برای این ڪار یاریمون ڪنه ڪه دست و پا و گـوش و چشم و زبان جز برای #رضای حضرت‌حجت‌عج به حـــــرڪت در نیاد!! 👈ڪه اگه خـداوند راضی باشه عاشـــق ما میشه و ان شـــاءاللہ عاقبتــــــــــمون شـــــــــــــهادت 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd