حالا دلت آماده شد
قلبت آماده روضه شده
می خواهی بری کربلا زیارت
می خواهی بری تو این خلوتی ها
کنار حرم ابا عبدالله الحسین ع
زیارت کنی؟
روضه امشب فرق داره
پیاده روی اربعین یادتون می آد؟
ازنجف حرم مولا پیاده روی را شروع می کردی
امشب هم می خواهیم روضه را از نجف
شروع کنیم
دستی برسینه بگذار و بگو
السلام علیک یا امیر المومنین علی علیه السلام
امشب بگو یا مولا علی تو هدایت گر
دلها هستی
مولاجان دلم امشب را کجاها می بری؟!
روایت هست قبل از سید الشهدا ع
کریلا یک زائر داشت
می دونی کی به کربلا رسیده؟!
اولین بار_ امیرالمومنین مولا علی ع
وارد کربلا شد
هانی می گه (هانی همونه که به
مسلم کمک می کنه)
هانی میگه من در چنگ صفین همراه
امیرالمؤمنین علی علیه السلام بودم
می گه همین که رسیدیم به خاک کربلا
دیدم غم تمام صورت مولا علی ع را گرفت
مولا از اسب پایین آمد آروم نشست رو زمین
علی کوه صبره
میگه همه اصحاب دارن به مولا علی ع
خیره خیره نگاه می کنن
می گه دیدم امیرالمؤمنین ع این خاک
را برداشت بو کرد
عین ابر بهاری داره گریه می کنه 😭
بعد شروع کرد مولا علی ع به نماز خوندن _ الله اکبر.................
می گه دیدم امیر المومنین ع قامت بسته
همش داره گریه می کنه😭😭
نمازش سراسر گریه هست
رکوع رفت داره گریه می کنه
سجده رفت همین که سرش را
گذاشت تو خاک کربلا....... 😭
گریه بسیاری کرد
ای خاک کربلای تو مهر نماز من😭😔
مولا علی هم تو خاک کربلا سجده کرده
میگه بعد از اینکه صورتش را گذاشت
رو خاک کربلا و گریه کرد _ سرش را بلند کرد
اشاره کرد به خاک کربلا
گفت
گفت ای خاک کربلا خوش به حالت که
گروهی از تو بدون به بهشت می روند
می گه امام بلند شد بعد از نماز شروع کرد به قدم زدن تو صحرای کربلا
کمی راه رفت
هی راه می رفت نقطه نقطه نشون می داد
می گفت اینجا حسینم خیمه هاشون را می زنه
اینجا.....
اینجا......
تا به یه جایی رسید و نشست
اینجا ای وای و ای وای
اینجا می شه گودال قتلگاه
😭😭😭😭😭😭😭😭😭
دیگه نمی تونم بنویسم
برام سخته بدجور دلم گرفته
شب جمعه و اینجوری وارد کربلا شدیم
امان از دل زهرا
امان از دل امام زمان..
یه دفعه مولا علی ع باگریه صدازد
اینجا می شه دریای خون
😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
اینجا حسینم دست و پا می زنه
😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
حسین حسین حسین
میخوام بگم مولا جان اونروز نبودی کربلا که ببینی
چه به روز زینبت اومد
خانوم اومد به خیمه امام سجاد ع
امام سجاد ع صدا زد عمه جان کمی
این پرده خیمه را بالا ببر.
انگار تو گودال خبرهایی هست
امام هست می فهمه دارن چه بلایی سر پدرش می آرن
خانوم زینب سلام الله می گه یه دفعه
دیدم بچه برادرم داره حالش منقلب می شه
گفت عمه جان به داد طفلان حرم برس
عمه جان هرطرف که بازه بچه را بگو فرار کن.
اینها رحم ندارند 😭😭
عمه جان از خیمه بیرون اومد
تا بالای تل دوید تا چشمش به داداش
حسین افتاد. به نگاه برادر فهمید که
باید برگرده
زینب نتونست برگرده
. همونجا نشست
خانوم چی دیدی که چنین موهات سفید شد 😭😭😭
عمه جان چی کشیدی که دیگه قدت کمان شد
امان از دل زینب.
امام از دل زینب
السلام ای سرزمین کربلا
السلام ای خامس ال عبا
کربلا گهواره اصغر تویی
مقتل عباس آب آور تویی