شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻 #قسمتــــ_صدوچهلوسه 👈این داستان⇦《 امثال تو 》 ــــــــــــــــــــ
داستانی واقعی
قسمت 144 و 145
نسل سوخته 👇
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻
#قسمتــــ_صدوچهلوچهار
👈این داستان⇦《 این آیات کتاب حکیم است 》
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📎تلفن رو که قطع کرد ... بیشتر از قبل، بین زمین و آسمون گیر افتاده بودم ... بیخیال کارم شدم و یه راست رفتم حرم ...
🔸نشستم توی صحن ... گیج و مبهوت ... آقا جون ... چه کار کنم؟ ... من اهل چنین محافلی نیستم... تمام راه رو دختر و پسر قاطی هم زدن رقصیدن ... اونم که از ...💃
🔹گریهام گرفت ... به خدا ... نه اینکه خودم رو خوب ببینم و بقیه رو ...
دلم گرفته بود💔 ... فشار زندگی و وضعیت سعید از یه طرف ... نگرانی مادرم و الهام از طرف دیگه ... و معلق موندن بین زمین و آسمون ...😔
🔻میترسیدم رضای خدا و امر خدا به رفتنم باشه ... اما من از روی جهل، چشمم رو روش ببندم ... یا اینکه تمام اینها حرفهاش شیطان برای سست کردنم باشه ...
💢سر در گریبان فرو برده ... با خدا و امام رضا درد دل میکردم ... سرم رو که آوردم بالا ... روحانی سیدی با ریش و موی سفید... با فاصله از من روی یه صندلی تاشو نشسته بود ... دعا می خوند🍃✨ ...
آرامش عجیبی توی صورتش بود ... حتی نگاه کردن به چهرهاش هم بهم آرامش میطداد ... بلند شدم رفتم سمتش ...
حاج آقا ... برام استخاره میگیری❓ ...
🔹سرش رو آورد بالا و نگاهی به چهره آشفته من کرد ...
چرا که نه پسرم ... برو برام قرآن بیار ...
قرآن رو بوسید ... با اون دستهای لرزان ... آروم آورد بالا و چند لحظه گذاشت روی صورتش ... آیات سوره لقمان بود ...🍃✨
✨بسم الله الرحمن الرحیم ... الم ...✨ این آیات کتاب حکیم است ... مایه هدایت و رحمت نیکوکاران ... همانان که نماز را بر پا می دارند و زکات میپردازند و به آخرت یقین دارند ... آنان بر طریق هدایت پروردگارشان هستند و آنان رستگاران هستند ...🍀🌹
💠از حرم که خارج شدم ... قلبم آرام آرام بود ... میترسیدم انتخاب و این کار بر مسیر و طریقی غیر از خواست خدا باشه... می ترسیدم سقوط کنم ... از آخرتم میترسیدم ... اما بیش از اون ... برای از دست دادن خدا میترسیدم ... و این آیات ... پاسخ آرامش بخش تمام اون ترسها بود ...🍃
✨حسبنا الله ... نعم الوکیل ... نعم المولی و نعم النصیر ... و لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم ..✨
۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰
نویسنده:
#شهید_طاها_ایمانی
#ادامــــــہ_داردـ ـ ـ
👇👇👇
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻
#قسمتــــ_صدوچهلوپنج
👈این داستان⇦《 تو... خدا باش 》
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📎بالای کوه ... از اون منظره زیبا و سرسبز به اطراف نگاه میکردم ... دونههای تسبیح، بالا و پایین میشد و سبحانالله میگفتم ... که یهو کامران با هیجان اومد سمتم ...😍
- آقا مهران ... پاشو بیا ... یار کم داریم ...😳
🔹نگاهی به اطراف انداختم ...
- این همه آدم ... من اهل پاسور نیستم ... به یکی دیگه بگو داداش ...
- نه پاسور نیست ... مافیاست ... خدا میخوایم ... بچهها میگن ... تو خدا باش ...😳😳
🔸دونه تسبیح توی دستم موند ... از حالت نگاهم، عمق تعجبم فریاد میزد ...
- من بلد نیستم ... یکی رو انتخاب کنید که بلد باشه ...
💢اومد سمتم و مچم رو محکم گرفت ... فقط که حرف من نیست ... تو بهترین گزینه واسه خدا شدنی ...👌
🔻هر بار که این جمله رو میگفت ... تمام بدنم میلرزید ... شاید فقط یه نقش، توی بازی بود اما ... خدا ... برای من، فقط یک کلمه ساده نبود ...
❤️عشق بود ... هدف بود ... انگیزه بود ... بنده خدا بودن ... برای خدا بودن ...
🔹صداش رو بلند کرد سمت گروه که دور آتیش حلقه زده بودن...
- سینا ... بچهها ... این نمیاد ...
💢ریختن سرم ... و چند دقیقه بعد ... منم دور آتش نشسته بودم ... کامران با همون هیجان داشت شیوه بازی رو برام توضیح میداد ...
🔸برای چند لحظه به چهره جمع نگاه کردم ... و کامرانی که چند وقت پیش ... اونطور از من ترسیده بود ... حالا کنار من نشسته بود ... و توی این چند برنامه آخر هم ... به جای همراهی با سعید ... بارها با من، همراه و هم پا شده بود ...
🔹هستی یا نه؟ ... بری خیلی نامردیه ...
دوباره نگاهم چرخید روی کامران ... تسبیحم رو دور مچم بستم ...
✨🍃بسم الله ...
تمام بعد از ظهر تا نزدیک اذان مغرب رو مشغول بازی بودیم ... بازیای که گاهی عجیب ... من رو یاد دنیا و آدمهاش میانداخت ...
🔻به آسمون که نگاه کردم ... حال و هوای پیش از اذان مغرب بود ... وقت نماز بود و تجدید وضو ... بچه ها هنوز وسط بازی ...😳🍃✨
۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰
نویسنده :
#شهید_طاها_ایمانی
#ادامــــــہ_داردـ ـ ـ
✨به آسیدمجتبی گفتم:
اینا کین که میاری هیئت و بهشون مسئولیت میدی؟!
✨میگفت:
کسی که تو راه نیست
اگه بیاد تو مجلس اهلبیت«؏»
و یه گوشه بشینه
و شما بهش بها ندی،
میره و دیگه هم بر نمےگرده
اما وقتی تحویلش بگیری،
جذب همین راه میشه!
🌹 #شهید_سید_مجتبی_علمدار
💚 کانال #شهیدهادی و #شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
ma95112706.mp3
13.24M
🎙 صوت شهید مدافع حرم حسین معز غلامی
🏴 محرم حسین(ع) رسید
💚 کانال #شهیدهادی و #شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ۳ دقیقه
مداحی و روضه برای اهل دل👌👌👌
حنیف طاهری
مداحی آنلاین - شب تا صبح میخونم برات لالایی - بنی فاطمه.mp3
5.37M
🔳 #زمینه #شب_هفتم #محرم
🌴شب تا صبح میخونم برات لالایی
🌴من پای این نیزه تو اون بالایی
🎤 #سید_مجید_بنی_فاطمه
👌فوق زیبا
💚 کانال #شهیدهادی و #شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
مداحی آنلاین - آروم بگیر علی بالام - نریمانی.mp3
8.08M
🔳 #زمینه #شب_هفتم #محرم
🌴آروم بگیر علی بالام
🌴آروم بگیر دیگه بخواب
🎤 #سید_رضا_نریمانی
👌فوق زیبا
💚 کانال #شهیدهادی و #شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
👤توییت استاد #رائفی_پور
یاس حرم ز شاخه جدا از سه شعبه شد
امیدوارم اهل روضه حقیر را بابت این توضیحات عفو بفرمایند
تصوری که از تیر (پیکان) سه شعبه در میان عموم مردم وجود دارد صحیح نیست
تیر سمت چپ تیر سه شعبه است که خارج کردن آن از همان سمت که وارد بدن شده به سختی امکان پذیر است
💚 کانال #شهیدهادی و #شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
👤توییت استاد #رائفی_پور یاس حرم ز شاخه جدا از سه شعبه شد امیدوارم اهل روضه حقیر را بابت این توضیح
سلام
این چیزی که میخوام بگم باید ساعت ها نشست و باهاش گریه کرد
از دشمن پرسیدند جایی هم شد که دلتون برا حسین بسوزه؟؟
گفتند اره فقط یک جا
اونم اون موقعی بود که حسین شش ماهش رو روی دستش گرفته بود تا تیر خورد به گلوی شش ماهش دیدیم حسین مضطر شد هی یه قدم میومد طرف خیمه هی یه قدم برمیگشت
این جا دلمون برا حسین سوخت
برات بمیرم ارباب فقط خدا میدونه اون لحظه چی کشیدی
" بس کن رباب هرمله بیدار میشود
سهمت دوباره خنده انزار میشود "
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
🔳 #زمینه #شب_هفتم #محرم 🌴آروم بگیر علی بالام 🌴آروم بگیر دیگه بخواب 🎤 #سید_رضا_نریمانی 👌فوق زیبا
این نوحه خیلی زیباست
حتما گوش کنید
ایت الله حق شناس رحمت الله علیه میفرمود:
حاجتی داشتم و خیلی توسل کرده بودم در عالم مکاشفه امام حسین ع رو دیدم فرمودند چی شده حق شناس گفتم آقا فلان حاجت رو دارم
امام حسین ع فرمودند حق شناس چرا به شش ماهه ما متوسل نمیشی
امشب همه متوسل بشیم به شش ماهه امام حسین ع
آقا به حق شش ماهت یه نگاه ویژه امشب به ما کن
آقا خودم رو میگم من هر چقدر پست باشم پست تر از هرمله که نیستم
حاشا به کرمتون اگه امشب نگاهی نکنید به ما
خیلی ها التماس دعا گفتند
خیلی ها مریض دارند
یه دختر پنج ساله هست که فلج شده خانوادش التماس دعا گفتند
خیلی از اعضا التماس دعا گفتند
امشب برای هم خیلی دعا کنیم
اونایی که آرزوی بچه دارند رو خدایا اگه به صلاحشون هست بچه بهشون بده
اونایی که مستاجر هستند رو خدایا صاحب خونه کن
خدایا گرفتاری همه رو برطرف کن
خدایا هرچی مریض هست لباس عافیت بپوشان
خدایا امشب قسمت میدم به دل شکسته رباب به دل مضطر رباب به دل بی قرار رباب به اشک های رباب یه نگاه ویژه به همه ما بکن
شبتون حسینی
یاعلی مدد
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
روضه خانم رباب برای علی اصغرش 😭
توسط خادم کانال.
تقدیم به اعضای محترم کانال.👆
🌹🕊🥀🏴🥀🕊🌹
#سلام_بر_سه_ساله
#امام_حسین_علیه_السلام
اصلا #رقیه نه ، مثلا دختر #خودت
یک شب میان #کوچه بماند ، چه می شود؟
اصلا بدون کفش ، توی #بیابان و پیاده نه !!!
در راه خانه #تشنه بماند ، چه می شود ؟
دزدی از او با #سیلی و شلاق و فحش ، نه !
تنها به زور #گوشواره بگیرد ، چه می شود؟
گیریم #خیمه نه ، خانه و یا سرپناه ، نه !
یک #شعله پیرهنش را بگیرد ، چه می شود ؟
در بین #شهر ، توی شلوغی ، همیشه ، نه !
یک #شب که نیستی ، بهانه بگیرد ، چه می شود؟
اصلا #پدر ،عمو و برادر ،نه ، جوجه ای ،
#تشنه مقابل چشمش بمیرد ، چه می شود ؟
دست گناهکار مرا روز #رستاخیز
یک #دختر سه ساله بگیرد ، چه می شود
اشکاتو قربون، لای لای علی جون.mp3
5.21M
🔊 #صوتی
📌 سبک #زمینه
🌴 اشکاتو قربون، لای لای علی جون😭😭😭
با نوای زیبای 👌
#حاج_میثم_مطیعی
▪️ #حضرت_علی_اصغر
ویژه #هفتم_محرم
🖤 کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
🖤 #امام_رضا علیه السلام فرمودند:
🌴 كَانَ أَبِي إِذَا دَخَلَ شَهْرُ اَلْمُحَرَّمِ لاَ يُرَى ضَاحِكاً وَ كَانَتِ اَلْكَآبَةُ تَغْلِبُ عَلَيْهِ حَتَّى يَمْضِيَ مِنْهُ عَشَرَةُ أَيَّامٍ فَإِذَا كَانَ يَوْمُ اَلْعَاشِرِ كَانَ ذَلِكَ اَلْيَوْمُ يَوْمَ مُصِيبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُكَائِهِ
🍃 هر گاه ماه محرم فرا مىرسید، پدرم (موسى بن جعفر علیه السلام) دیگر خندان دیده نمىشد و غم و افسردگى بر او غلبه مىیافت تا آن که ده روز از محرم مىگذشت، روز دهم محرم که مىشد، آن روز، روز مصیبت و اندوه و گریه پدرم بود.
📖بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۸۴
💚 کانال #شهیدهادی و #شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 صحبت های تکان دهنده بازیگر نقش حرمله در سریال مختار نامه
🍇 حتما نگاه کنید و برای بقیه هم بفرستید
💚 کانال #شهیدهادی و #شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
🌹 صحبت های تکان دهنده بازیگر نقش حرمله در سریال مختار نامه 🍇 حتما نگاه کنید و برای بقیه هم بفرستید
حتما ببینید این کلیپ رو
و برای بقیه هم بفرستید کسانی هم که اینستاگرام دارند میتونند در اینستاگرام بگذارند
مداحی آنلاین - زن آلمانی و شفای فرزندش - حجت الاسلام دارستانی.mp3
3.04M
▪️زن آلمانی و شفای فرزندش
#سخنان_بسیار_زیبای 👌👌👌 #حاج_آقا_دارستانی
💚 کانال #شهیدهادی و #شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
4_5978818265302959690.mp3
3.46M
- تماسباکربلا🌿•°
#صلیاللھعلیکیااباعبداللھ♥️
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻 #قسمتــــ_صدوچهلوپنج 👈این داستان⇦《 تو... خدا باش 》 ــــــــــــــ
داستانی واقعی
قسمت 146 و 147
نسل سوخته 👇