eitaa logo
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
36.6هزار دنبال‌کننده
13.7هزار عکس
11.5هزار ویدیو
112 فایل
♥️باهمه وجود دوستتون دارم #حضرت_زهرا_سلام_الله مادر همه ی شهیدان شده اید می شود #مادر ما هم بشوید❓ با دعوت #شهدا به این کانال اومدید پس لفت ندید. تاریخ تاسیس 1397/1/25
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام‌ تا دقایقی دیگر ان شاء الله هیئت شروع میشه بابت دیر شدن عذرخواهیم لطفا اگر میتونید با وضو باشید
یارب الزهرا بحق الزهرا اشف صدر الزهرا بظهور الحجه اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و السرالمستودع فیها بعدد ما احاط به علمک
یا رحمه الله الواسعه یا حسین اگر چه کربلا نیستیم ولی از همین راه دور دست روی سینه میگذاریم و به شما سلام میدیم السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین
شب جمعه هست هوایت نکنم میمیرم شب های جمعه میگیرم هواتو اشک غریبی میریزم برا تو بیچاره اون که حرم رو ندیده بیچاره تر اون که دید کربلا تو
اومد به خانمش گفت دارم میرم کربلا گفت منو هم ببر گفت نمیتونم این بار رو تنها میرم دفعه دیگه با هم میریم خانمش خیلی دلش شکست گفت حالا که منو نمیبری کربلا اشکالی نداره فقط یه خواهشی دارم ازت گفت چیه؟ گفت رسیدی کربلا روبرو حرم امام حسین که رسیدی به جای من بگو آقا باشه....
میگه رسیدم کربلا تا اینو گفتم یه وقت دیدم خانمم هم کربلاست باورم نمیشد فکر کردم دارم اشتباه میکنم رفتم جلو ازش پرسیدم ببینم واقعا خانممه دیدم اره خودشه گفتم تو کجا اینجا کجا؟؟؟ میگه بهم گفت فکر کردی آقا فقط به تو نگاه میکنه؟ تو که رفتی یه کاروان بعد از شما اومد که منم با چند نفر اومدیم
ما هم‌امشب میگیم اقااااا باشه😭😭 ما که حرمت نیستیم اگر چه گناهکاریم اما دلمون میخواست‌امشب حرمت بودیم
بگو آقا نکنه بمیرم و کربلاتو نبینم؟؟ بگو آقا نکنه آرزو به دل بمونم
شهید زین الدین فرمود شب جمعه شهدا را یاد کنید شهدا هم شما را شب جمعه پیش ارباب یاد می‌کنند
آی شهدا ما رو به اون خلوتتون راهی بدید😭😭 آی شهدا ما خیلی خراب کردیم
آی شهدا صدای ما رو می‌شنوید؟؟؟ آی شهید هادی آی شهید تورجی زاده آی شهید رحمت الله چترایی آی شهید محسن حججی آی شهید برونسی آی شهید بابک نوری آی شهید صدر زاده آی شهید سلیمانی آی شهید محمد خانی آی شهید سیاهکالی آی شهید آرمان علی وردی آی شهدای گمنام آی شهدایی که عاشق حضرت زهرا س بودید آی تمام شهدا میشه امشب از اون بالا به این هیئت مجازی ما نگاه کنید؟؟؟ میشه به ما بیچاره ها نگاه کنید ؟؟؟ ما امشب به جای شما میخوایم روضه حضرت زهرا س بخونیم و به نیابت شما گریه کنیم شما هم قول بدید امشب که میرید کربلا پیش ارباب ما رو هم یاد کنید
خدا کند که زنی ناگهان زمین نخورد به پیش همسر خود بی امان زمین نخورد خدا کند که نپیچد به پای او چادر شبیه پیرزنی قدکمان زمین نخورد خدا کند نرود آبروی یک مادر مقابل نظر کودکان ، زمین نخورد خدا کند زن محجوب و بار شیشه او درست در گذر این و آن ، زمین نخورد
برات بمیریم یا امیرالمومنین که چیا کشیدی جلو چشمت همسرت رو بین در و دیوار قرار دادند جلو چشمت به همسرت جسارت کردند
خدا لعنت کنه قاتلین حضرت زهرا رو چیا کردند باهات خانم😭😭 چیا کردند باهاتون که تو سن کم آرزوی مرگ میکردید😭😭
مگه نمیدونستند شما کی هستید؟ مگه نمی‌دونستند شما حضرت زهرا هستید؟😭😭
کاری کردند که مادرمون تو سن ۱۸ سالگی دست به دیوار میگرفت و راه می‌رفت خدا لعنتشون کنه😭
مادر آرزوشه بچه هاش رو تو لباس دامادی و عروسی ببینه اما چکار کردند با دلتون خانم
دلا بسوزه برا پسرتون امام حسن جلو چشمش بهتون سیلی زدند اما نتونست کاری کنه مردک پست که عمری نمک حیدر خورد نعره ای زد بر سر مادر به غرورم بر خورد
هی میگفت کاش قدم بلند تر بود نمی‌گذاشتم بهت سیلی بزنند 😭😭 هی میگفت وای به حال من که جلو چشمم به مادرم سیلی زدند ولی من نتونستم کاری کنم
”ام سلمه میگه: دستش رو زیر صورتش گذاشت، معلومه این صورت درد میكنه، دیدن سرش رو گذاشت رو این دستش، دیگه صداش نمیآد، وای مادر وای مادر، ام سلمه یا اسماء میگه من هرچی صدا زدم حبیبه ی خدا، قرة عین الرسول، فاطمه جان، اومدم روپوش رو زدم كنار، دیدم كار تمومه، اسماء میگه من اومدم سمت مسجد، یه وقت دیدم حسنین دارن میان، هردوتاشون امامند، وجودشون از غیب خبر میده، دیدم هراسانند، تا سلام كردم جواب سریع دادند
فرموند: اَینَ اُمی؟😭😭 مادرم كجاست؟ گفتم مادرتون؟استراحت میكنه، گفت: نه اسماء بخدا تا حالا ندیدم مادرمون این موقع شب بخوابه، گفتم: براتون غذا تهیه كرده، حسن جان، امام مجتبی فرمود: اسماءتو این مدت كه تو این خونه هستی، تا حالا كی دیدی ما بی مادر غذا بخوریم، 😭😭 عرض كردم آقازاده ها یه خواهشی ازتون دارم، برید باباتون رو تو مسجد خبر كنید
تومقتل دیگه میگه: فضه اومد در مسجد، امیر المؤمنین، سلمان، دیگران، نشسته اند، سلمان میگه دم در مسجد شلوغ شد، دیدم صدای گریه میآد، بلند شدم ایستادم ببینم چه خبره، دیدم فضه داره داد میزنه، حسنین اومدند، آقا متوجه شد بلند شد، اومد جلو، پرسید چه خبره؟عرض كردند: آقاجان اگه میخواهید فاطمه رو زنده ببینید، نگفتند: از دنیا رفته كه، زود بیا، تا این جمله رو شنید، یه نگاهی به حسنین كرد، روایت داره، از پشت افتاد😭😭 ، دیدن هی داره صدا میزنه وَمَن العزا، كیه من و آروم كنه تو این غصه، از مسجد تا خانه راهی نبوده، چندین بار عبا پیچیده شد دور پاهاش، ردایش دور پا پیچیده میشد😭😭
تا رسید امیر المؤمنین کنار بدن خانم دید خانم چشماش بسته هست هرچی صدا میزد خانم چشماش رو باز نمیکرد صدا زد من پسر عموتم خانم چشماش رو باز نکرد صدا زد من همسرتم خانم چشماش رو باز نکرد یه وقت صدا زد فاطمه جان من علی ام😭😭 یه مرتبه خانم چشماش رو باز کرد روایت میگه تا خانم چشماش رو باز کرد هر دو به گریه افتادند😭😭