eitaa logo
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
36.2هزار دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
11.9هزار ویدیو
114 فایل
♥️باهمه وجود دوستتون دارم #حضرت_زهرا_سلام_الله مادر همه ی شهیدان شده اید می شود #مادر ما هم بشوید❓ با دعوت #شهدا به این کانال اومدید پس لفت ندید. تاریخ تاسیس 1397/1/25
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️️ 💢متن خاطره: حسن تک فرزند بود و دانشجوی پتروشیمی، یک سال درس خواند و سال بعد توی رشته پزشکی قبول شد..😍 رفت جبهه و شهید شد. 🕊چون شهیدِ معرکه غسل وکفن با لباسِ خونی دفنش کردند. مادرش میگه: خودم پسرم رو گذاشتم توی قبر. وقتی می‌خواستم بذارمش توی قبر، دستم خورد به سینه‌اش ‌که پُر از خونِ لخته شده بود.😭 خواستم داد بزنم از این داغ، اما با خودم گفتم: اگه داد بزنی و این جوونایی‌ که بالایِ قبر ایستادند بترسند و نروند جبهه تا از دین دفاع کنند، جوابِ این گناه رو به خدا چی میدی⁉️ بغضم رو فرو خوردم. رو بردم کنارِ گوشِ پسرم و بهش گفتم: پسرم! منو به (س) برسون، (س) خودش مادرِ 😰 ؛ می‌دونه من چی کشیدم...😰 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
مداحی_آنلاین_بنی_فاطمه_تخریب_بقیع.mp3
3.03M
🔳 #سالروز_تخریب_بقیع 🌴گنبد ندارد ... 🌴نام و نشانی بر روی مرقد ندارد 🎤 #سیدمجید #بنی #فاطمه ⏯ #زمینه 👌فوق زیبا 💚 کانال #شهیدهادی و #شهید_تورجی_زاده 👇👇 @shahid_hadi124
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
🌹☘🌹☘🌹☘ 🔮قسمت سی و هفتم داستان #شهیدتورجی_زاده 🍇مصاحبه راوی:  نوار شماره 4 تبلیغات لشگر (14/9/6
🌹☘🌹☘🌹☘ ادامه داستان قسمت سی و هفتم از داستان 👇 💜چه پیامی برای مردم دارید ⁉️ 💜ما ساکن جبهه و اهل جبهه شده ایم . هر دفعه به عنوان مهمان به شهر شما وارد می شویم مسائلی را می بینیم که تذکرش لازم است ! اول اینکه مسئله حجاب را باید تذکر بدهم . که متأسفانه رعایت نمی شود . ❤️ما هر شهیدی که به خون می غلطد ، وصیتنامه اش را که می خوانیم مسئله حجاب را تذکر داده . 💚من از مسئولین می خواهم اگر واقعاً نمی توانند جلوی این مسائل را بگیرند ما خودمان بیاییم و جلوی این مسائل را بگیریم . 💙از آنهایی که عامل این مسائل هستند می خواهیم که از بازی کردن با خون شهیدان دست بردارند ... اینها باید حل شود و به لطف خدا این منکر از جامعه اسلامی بیرون رود . 💖به جوانهای شهرمان هم می گویم هرکس می خواهد عُرفای واقعی را ببیند باید بیایند در جبهه ، اینجا مرکز عرفان است . اینجا مرکز یقین واقعی است . 💚برادر تورجی علت حضور خود را در جبهه بفرمایید و تا چه زمانی در جبهه حضور خواهید داشت ⁉️ 💜نه تنها من بلکه همه دوستان نباید برای عملیات جبهه بیاییم . بلکه فقط برای انجام وظیفه و اطاعت از ولایت فقیه باید در جبهه حاضر شویم .👌 💛من بارها قصد داشتم برای چند امتحان باقی مانده سال آخر بروم اما از شهدا خجالت کشیدم .😔 💜من آن زمان که در عملیات والفجر 2 پس از چند روز تشنگی به آب رسیدم . از روی غفلت با دستانی آغشته به خون دوستانم آب خوردم . از آن زمان احساس عجیبی دارم .😔 💚من حس می کنم لحظه ای جدا شدن از جبهه ها دوری از خون شهداست . برای همین انشاءالله در اینجا می مانیم . 💖آرزوی ما هم شهادت و ملحق شدن به آن کاروان است . ...... 📕بر گرفته از کتاب 💚 به کانال و بپیوندید 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd ☘🌹☘🌹☘
👌 ❗️ 🌺استاد علیرضا‌ پناهیان: ♦️🍃انسان موجود است که نمی‌تواند از تنهایی و غربت ذاتیش رهایی پیدا کند؛ خانواده و رفقا تا حدی می توانند این تنهایی و غربت را بر طرف کنند ولی غربت انسان هیچ گاه به طور کامل زائل نمی شود! 💖🍃خدا انسان را طوری که برطرف شود، از غربت و تنهایی گله نکنیم و آن را تقصیر این و آن نیندازیم! 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
6.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایتگری شهدایی شهید ابراهیم هادی با روایتگری همرزم شهیدآقای هرندی 🍀🍀🍀 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
🌟🍃🌟🍃🌟🍃 ❣خاطره ای از شهید عباس بابایی❣ خود عباس ماجرای فارغ‌التحصیلی از دانشکده را چنین تعریف کرده است:👇👇👇 💜«دوره خلبانی ما در آمریکا تمام شده بود، اما به خاطر گزارشاتی که در پرونده خدمتم درج شده بود، تکلیفم روشن نبود و به من گواهینامه نمی‌دادند تا این که روزی به دفتر مسئول دانشکده که یک ژنرال آمریکایی بود، احضار شدم. به اتاقش رفتم و احترام گذاشتم. او از من خواست که بنشینم. پرونده من در مقابلش و روی میز بود. ژنرال آخرین فردی بود که می‌بایستی نسبت به قبول و یا رد شدنم اظهارنظر می‌کرد. 💜او پرسش‌هایی کرد که من پاسخش را دادم. از سؤال‌های ژنرال برمی‌آمد که نظر خوشی نسبت به من ندارد. این ملاقات ارتباط مستقیمی با آبرو و حیثیت من داشت زیرا احساس می‌کردم که رنج دو سال دوری از خانواده و شوق برنامه‌هایی که برای زندگی آینده‌ام در دل داشتم همه در یک لحظه در حال محو شدن است و باید دست خالی و بدون دریافت گواهینامه خلبانی به ایران برگردم.😔 در همین فکر بودم که در اتاق به صدا درآمد و شخصی اجازه خواست تا داخل شود. ❤️او ضمن احترام، از ژنرال خواست تا برای انجام کار مهمی به خارج از اتاق برود، با رفتن ژنرال، من لحظاتی را در اتاق تنها ماندم. 💜به ساعتم نگاه کردم، وقت نماز ظهر بود. با خود گفتم، کاش در اینجا نبودم و می‌توانستم نماز را اول وقت بخوانم. انتظارم برای آمدن ژنرال طولانی شد. گفتم که هیچ کار مهمی بالاتر از نماز نیست، 👌همین جا نماز را می‌خوانم. 💚 ان‌شاالله تا نمازم تمام شود، او نخواهد آمد. به گوشه‌ای از اتاق رفتم و روزنامه‌ای را که همراه داشتم به زمین انداختم و مشغول نماز خواندن شدم. 💙 در حال خواندن نماز بودم که متوجه شدم ژنرال وارد اتاق شده است. با خود گفتم چه کنم⁉️ نماز را ادامه بدهم یا بشکنم⁉️ بالاخره گفتم، نمازم را ادامه می‌دهم، هرچه خدا بخواهد همان خواهد شد.😎 نماز را تمام کردم و در حالی که بر روی صندلی می‌نشستم از ژنرال معذرت‌خواهی کردم. 💖 ژنرال پس از چند لحظه سکوت، نگاه معناداری به من کرد و گفت: چه می‌کردی⁉️ گفتم: عبادت می‌کردم. گفت: بیشتر توضیح بده.😍 💜گفتم: در دین ما دستور بر این است که در ساعت‌های معین از شبانه‌روز باید با خداوند به نیایش بپردازیم و در این ساعت زمان آن فرا رسیده بود، من هم از نبودن شما در اتاق استفاده کردم و این واجب دینی را انجام دادم. 💖ژنرال با توضیحات من سری تکان داد و گفت: همه این مطالبی که در پرونده تو آمده مثل این که راجع به همین کارهاست، این طور نیست⁉️پاسخ دادم: بله همین طور است. لبخند زد.😍 💜 از نوع نگاهش پیدا بود که از صداقت و پایبندی من به سنت و فرهنگ و رنگ نباختنم در برابر تجدد جامعه آمریکا خوشش آمده است.😍با چهره‌ای بشاش خودنویس را از جیبش بیرون آورد و پرونده‌ام را امضا کرد.😎 💚 سپس با حالتی احترام‌آمیز از جا برخاست و دستش را به سوی من دراز کرد و گفت: به شما تبریک می‌گویم. شما قبول شدید. 😎برای شما آرزوی موفقیت دارم. 💚 من هم متقابلاً از او تشکر کردم. احترام گذاشتم و از اتاق خارج شدم. آن روز به اولین محل خلوتی که رسیدم به پاس این نعمت بزرگی که خداوند به من عطا کرده بود، دو رکعت نماز شکر خواندم.»🙏 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
❤️تکمیلی/کشتی‌گیر اوکراینی:آرزویم دیدن آقا سیدعلی خامنه‌ای است/عاشق شهید حججی هستم ♦️«المار نور علی‌اف» :مرجع تقلید من آقا سیدعلی خامنه‌ای است. ♦️من نیت کرده بودم که اگر این مدال طلا را کسب کنم با تصویر حضرت آقا به روی سکو بروم. ♦️به حق که نام آقا را چه لاتین و چه فارسی از هر طرف بنویسید آقا است. این نام برازنده مولای ما سید علی خامنه‌ای است؛"جانیم سنه قربان اولسون" (جانم فدای تو باشد). ♦️دیدار با آقا سیدعلی خامنه‌ای آرزوی من است؛ کاش روزی برسد که ایشان را ببینم. ♦️عاشق شهید حججی هستم و دوست دارم من هم همانند او باشم. ♦️ودر صفحه شخصی اش ،عکس شهید ابراهیم هادی را گذاشته 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
آی کبوتر که نشستی روی گنبد طلا تو که پرواز می کنی تو حرم امام رضا من کبوتر بقیع ام با تو خیلی فرق دارم سرمو به جای گنبد روی خاک ها می ذارم خونه ی قشنگ تو کجا و این خونه کجا گنبد طلا کجا  قبرهای ویرونه کجا اون جا هرکی می پره طائر افلاکی می شه این جا هرکی می پره بال و پرش خاکی می شه اون جا خادما با زائر آقا مهربونن این جا زائرا رو از کنار قبرها می رونن 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
سلام اومدم چند خطی دردو دل و دل نوشته بنویسم و برم تا حالا شده که خیلی دلتون بگیره؟! چنان بگیره که توانتون را هم بگیره،؟! امروز من اونطوری شدم خیلی دلم گرفته حسابی دلم بارونه مادرم می گن هر وقت دل مومن بگیره حتما دل مهدی فاطمه (عج) گرفته که چنین حالتی برای مومن پدید می اد ودل اونم می گیره اما من که مومن نیستم ..😔 ولی امروز خیلی دلم گرفته دل گرفتنها هم با هم فرق داره گاهی فقط یک دل تنگی ساده!!! اما بعضی اوقات دل آدم اینقدر می گیره که باید فواره اشک بشه ولی اشک هم نمی آد... فقط دل تنگی دل تنگی .... دل تنگی.... واین قلب تو قفس سینه گرفتار اومده چی شده قلب من چرا این همه دلگیری و یه چیز دیگر..!!!*** تا حالا شده حس کنید که حضرت زهرا سلام الله الان دارند اشک می ریزند و یه حس این چنینی بیاد سراغتون با اینکه دنیای دل تنگیم ولی با تمام وجود این دل تنگی را دوست دارم چون منو به خدا می رسونه منو به فکر وا می داره فکر می کنم چکار کنم تا هم آروم بشم و هم خدا راضی باشه می رم سراغ خود خدا و خدارا با هزاران اسمی که می خوام نازش کنم صداش می زنم و همین صدا زدنها منو آرومم می کنه مثلا خداجونم خدای طلایی من رنگ اسمونی من گدیلیه خدا خدا صدامو می شنوی؟؟؟؟ و این صدا کردن ها هست و من و یا قلب که حالا خدا را خیلی نزدیک احساس می کنه اینقدر نزدیک که می تونه بغلش کنه .... خدا جونم بلاخره اومدی پیش من ممنونم خدای خودمی ها و............. شما هم خدارا اونطوری نازکردنی صداشون بزنید حتما حالتون خوب می شه خیلی التماس دعا
10.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 بیان معنوی ( ) 📛 در زندگی 👌👌👌 🌺 إِنَّ الْإِنسانَ خُلقَ هَلوعا ✅ 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd