eitaa logo
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
36.1هزار دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
11.9هزار ویدیو
114 فایل
♥️باهمه وجود دوستتون دارم #حضرت_زهرا_سلام_الله مادر همه ی شهیدان شده اید می شود #مادر ما هم بشوید❓ با دعوت #شهدا به این کانال اومدید پس لفت ندید. تاریخ تاسیس 1397/1/25
مشاهده در ایتا
دانلود
#لبیـک_یـا_حســــین ﺭﺩ ﮐﻨﯽ یا ﻧﮑﻨﯽ ﺟﺎﯼ ﺩﮔـﺮ ﻧﯿﺴﺖ ﻣﺮﺍ ﺷﺎﻩ ﻋﻄﺸﺎﻥ ﻧﻈﺮﯼ ﮐﻦ ﮐﻪ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﺗـﻮاییم 💚 کانال #شهیدهادی و #شهید_تورجی_زاده 👇👇 @shahid_hadi124
#مهدی_جان دیده هامان زفراق است کہ بارش دارد قلب ها از تپش عشق تو لرزش دارد چشم پرخون من هرسال زدوری و فراق روزهایے کہ نبودید شمارش دارد 💚 کانال #شهیدهادی و #شهید_تورجی_زاده 👇👇 @shahid_hadi124
#حُسین_جان ازهمان روزی که صَحنت را نشانم داده ای تـار میبینم جهان را گرچه چشمم سالم است 💚 کانال #شهیدهادی و #شهید_تورجی_زاده 👇👇 @shahid_hadi124
🌹پیام #رهبر انقلاب به #تیم_ملی #فوتبال که قهرمانانه جنگیدند 💚 کانال #شهیدهادی و #شهید_تورجی_زاده 👇👇 @shahid_hadi124
پیج اینستاگرام رهبر انقلاب در اقدامی قابل توجه عکس لحظه لایی زدن وحید امیری را با پیام ایشان منتشر کرد 💚 کانال #شهیدهادی و #شهید_تورجی_زاده 👇👇 @shahid_hadi124
🌹🍃🌹 « بسم رب الشهدا» 🌙 توی اسارت، عراقی ها برا تضعیف روحیه ی ما فیلمای زننده پخش می کردند ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺑﻪ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﺭﻭ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩ ﻋﺮﺍﻗﯽ ﻫﺎ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻭ ﺑﺮﺩﻧﺶ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺍﺯﺵ ﺧﺒﺮ ﻧﺪﺍﺷﺖ ... ﺑﺮﺍ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﻣﺎ ﺭﻭ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻥ ﺑﻪ ﺣﯿﺎﻁ ﺍﺭﺩﻭﮔﺎﻩ، ﻭﺍﺭﺩ ﺣﯿﺎﻁ ﮐﻪ ﺷﺪﯾﻢ ﺍﻭﻥ ﺑﺴﯿﺠﯽ ﺭﻭ ﺩﯾﺪﯾﻢ ﯾﻪ ﭼﺎﻟﻪ ﮐﻨﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺗﺎ ﮔﺮﺩﻥ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺶ داخل چاله فقط سرش پیدابود،😔 ﺷﺐ ﮐﻪ ﺷﺪ ﺻﺪﺍﯼ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﮐﺒﺮ ﻭ ﻧﺎﻟﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﻭﻥ ﺑﺴﯿﺠﯽ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ😔 ﻫﻤﻪ ﻧﮕﺮﺍﻧﺶ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﺻﺒﺢ ﮐﻪ ﺷﺪ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺷﻬﯿﺪ ﺷﺪﻩ، ﺧﯿﻠﯽ دنبال بودیم ﻋﻠﺖ ﻧﺎﻟﻪ ﻭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺩﯾﺸﺒﺶ ﺭﻭ ﺑﺪﻭﻧﯿﻢ.😔 ﻭﻗﺘﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻧﮕﻬﺒﺎﻧﺎن ﻋﻠﺘﺶ ﺭﻭ ﮔﻔﺖ ﻣﻮ ﺑﻪ ﺗﻨﻤﻮﻥ ﺭﺍﺳﺖ ﺷﺪ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ: ﺯﯾﺮ ﺧﺎﮎ ﺍﯾﻦ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻣﻮﺷﻬﺎﯼ ﺻﺤﺮﺍﯾﯽ ﮔﻮﺷﺖ ﺧﻮﺍﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻩ 🐀 ﻣﻮﺷﻬﺎ ﺣﺲ ﺑﻮﯾﺎﺋﯽ ﻗﻮﯼ ﺩﺍﺭﻥ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺩﻭﺳﺘﺘﻮﻥ ﺷﺪﻥ ﺑﻬﺶ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ ﮔﻮشت ﺑﺪﻧﺶ ﺭﻭ ﺧﻮﺭﺩﻥ.😰😭😓😪 ﻋﻠﺖ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻭ ﻧﺎﻟﻪ ﻫﺎﺵ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﺑﻮﺩﻩ😭😭 ﺻﺒﺢ ﮐﻪ ﺑﺪﻧﺶ ﺭﻭ ﺁﻭﺭﺩﯾﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺗﮑﻪ ﺗﮑﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ. اینطوری شهید دادیم و حالا بعضیامون راحت دَر به دَر دنبال کانال های مستهجن داخل تلگرام هستیم وصحنه های زننده رو تماشا میکنیم و راحت این فیلم ها یا عکس ها و یا حتی استیکر های مستهجن رو پخش میکنیم ونمی دانیم یه روز همان شهید رو می آرن تا توضیح بده به چه قیمتی چشم خود رو از گناه حفظ کرده وغصه ی دوستان هم اسارتی خود رو داشته وشهادت رو بجون خریده تا خود ودوستانش مبتلا به دیدن صحنه های زننده نشن~ ~ شهدا شرمنده ایم 💚 به کانال و بپیوندید 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
با سلام لحظه هاتون مهدوی ..(عج) داستان قسمت چهل و سوم وچهل وچهارم امشب در کانال قرار خواهد گرفت
توراه خونه بودم که گوشیم زنگ خورد نگاه که کردم دیدم لیلاست -الو جانم لیلا، چیزی شده ؟ لیلا:آره حنانه برای ثبت نام حضوری باید تا چهارشنبه بریم و مدارک تحصیلی هم لازمه -هااااا😳😳😳 مدرک تحصیلی ؟ لیلا: نه پس مدرک غیرتحصیلی -لیلا من چطوری برم مدارکمو بگیرم لیلا: هیچی سوار یه وسیله نقلیه اعم از اتوبوس یا تاکسی میشی مقصدتو میگی به مقصد که رسیدی پیاده میشی نازنینم -یوخ بابا 😐😐😐 نادان میگم من اون موقعه خیلی بی حجاب بودم لیلا: حنانه بس کن من ب شخصه بهت افتخار میکنم حال تو مهمه نه گذشته ات -روم نمیشه بخدا لیلا: بس کن پرونده تو گرفتی زنگ بزن میام دنبالت -باشه توکلت علی الله لیلا:آفرین خانم گل منتظرتم فردا خیلی استرس دارم فردا باید برم مدرسه خجالت میکشم ساعت ده صبح پاشدم حاضر شدم کارت ملی برداشتم نیم ساعت -یک ساعت بعد رسیدم مدرسه پام گذشتم داخل بسم الله الرحمن الرحیم گفتم رفتم داخل فضای داخلی دبیرستان تغییر نکرده بود در دفتر مدیریت دبیرستانو زدم رفتم داخل مدیر: بفرمایید خانم -سلام خانم مدیر: سلام بفرمایید درخدمتم -خانم اومدم پرونده تحصیلیمو بگیرم مدیر: فامیلی شریفتون ؟ -معروفی مدیر با تعجب سرشو بلند کرد گفت حنانه معروفی😳 سرم انداختم پایین گفتم بله مدیر :وای چقدر خوشحالم تغییر کردی اینم پروندت دخترم برای کجا میخای؟ -خانم حوزه شرکت کردم مدیر: موفق باشی عزیزم خداحافظ نویسنده : بانو....ش 💚 به کانال و بپیوندید 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd   ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
شماره خونه لیلا اینا رو گرفتم شوهرش گوشی برداشت و گفت بله بفرمایید -سلام آقامهدی خوب هستید؟ لیلاجان هست ؟ مهدی:بله یه لحظه گوشی دستتون لیلا: الو سلام حنانه جان خوبی؟ -سلام لیلا گلی من مدارکمو گرفتم لیلا:إه خب میام دنبالت بریم ثبت نام -لیلا😒😒 الان ساعت ۱۰-۱۱است تا برسی میشه ۲-۳دیگه تایم نیست لیلا:ای بترکی که بچه مایه داری اون کله شهر میشینی -خخخخ فردا بیا بریم لیلا: خوبه گفتیا وگرنه یادم نبود😁😒 فرداش منو لیلا رفتیم حوزه ثبت نام بعدشم رفتیم پایگاه ثبت نام دیدار از جانبازان کلاسای حوزه شروع شده بود 😐😐😐درس حوزه خیلی سخت بود روزا از پس هم میگذشت ما دوروز دیگه باید بریم آسایشگاه دیدار جانبازان شک دارم برم یانه گوشیمو برداشتم شماره زینب گرفتم -سلام زینب خوبی؟ زینب:مرسی تو خوبی حنان جان ؟ -مرسی زینب میگم میشه من نیام دیدار زینب:چرااااا -حس میکنم لایق نیستم زینب :الله اکبر یعنی چی؟ نخیر نمیشه نیایی خداحافظ نذاشت حرف بزنم روسری و چادر معمولیم سر کردم جانمازم پهن کردم دو رکعت نماز خوندم بعدش زیارت عاشورا روبرو عکس حاج ابراهیم همت گفتم : حاجی این حس لایق نبودن ازم دور کن انگار نمیخاستم آروم بشم چادر معمولیم با چادرمشکی عوض کردم از خونه زدم بیرون تا ایستگاه مترو پیاده رفتم اونجا سوار مترو شدم تا بهشت زهرا مستقیم رفتم قطعه سرداران بی پلاک پیش شهیدگمنامی که همیشه میرفتم پیشش فقط گریه میکردم تا غروب مزار بودم نمازمو خوندم به سمت خونه حرکت کردم بدون خوردن شام رفتم بخابم نویسنده: بانو.....ش 💚 به کانال و بپیوندید 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd   ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
🎈🌿 . #شهید_ابراهیم_هـــــادی 💛تمام مشڪل ما این است ڪه رضایـــت هر ڪس برای ما مهـــــم است ....... #جُـــــز رضایـــت خــــــــــــــــــــدا👌 💚 به کانال #شهیدهادی و #شهید_تورجی_زاده بپیوندید 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
شب جمعه به عشق کربلایت چشم های انتظارم را دخیل مرقد گوشه تو می نمایم 💚 به کانال #شهیدهادی و #شهید_تورجی_زاده بپیوندید 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
4_5861676880595256483.mp3
2.88M
🔳 🌴گنبد ندارد ... 🌴نام و نشانی بر روی مرقد ندارد 🎤 👌فوق زیبا @shahid_hadi124