eitaa logo
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
36.2هزار دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
11.9هزار ویدیو
114 فایل
♥️باهمه وجود دوستتون دارم #حضرت_زهرا_سلام_الله مادر همه ی شهیدان شده اید می شود #مادر ما هم بشوید❓ با دعوت #شهدا به این کانال اومدید پس لفت ندید. تاریخ تاسیس 1397/1/25
مشاهده در ایتا
دانلود
💚پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله: 💎اِنّ علیاً و شیعتَهُ هُمُ الفائزونَ یومَ القیامةِ 💎على (علیه السلام) و او همان رستگارانِ در روز قیامت هستند. 📗میزان الحکمه، جلد۱ صفحه۲۹۶ اللهم عجل لولیک الفرج ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
🔹امام صادق علیه السلام فرمـودند: 🔴گناهانی که دعا رو رد می‌کنند و رو تاریک می گردانند، از پدر ومادر و آنها است. 🕋 ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
15.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود : هرگاه در زندگیت دچار تنگی معیشت و کسادی شدی، حاجتت را به خدا عرضه کن و نماز را ترک نکن. نماز استغفار دو رکعت است و در هر دو رکعت، چنین عمل کن: 1⃣در هر رکعت، یک بار حمد، و یک بار سوره قدر را بخوان 2⃣بعد از خواندن این دو سوره، 15 بار فقط بگو: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ» 3⃣سپس در رکوع، 10 بار فقط بگو: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ» 4⃣بعد از بلند شدن از رکوع ، 10 بار بگو: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ» 5⃣در هر دو سجده، 10 بار فقط بگو: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ» 6⃣بعد از هر دو سجده، 10 بار بگو: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ» مکارم الاخلاق، ص328 ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
🌹بسم رب الشهدا وصدیقین🌹 ❇️دلنوشته ای برای بزرگ مردی به نامِ "" گفتم از برادرم،آقا ابراهیم بنویسم راستش پای نوشتن که به میان آمد دیدم نه!کار خیلی سختی است...! ترسم از این است که درک اندک من وقصور واژه ها دست به دست هم بدهند وچنان که درخورِ بزرگی روح است،او را وصف نکنند!! اصلا از چه باید گفت؟! از کدامین صفت نیکویش؟ از کدامین رشادت ونیک مَنِشی اش؟ گاهی که به فکر فرو میروم باورش برایم سخت است! به راستی این سیرت زیبا،این مرام ومعرفت بی حد،این رشد وبزرگی وبسیاری ویژگی ناب دیگر در جوانی بیست وپنج ساله؟!! آقا ابراهیم،یا به قول معروف داداش ابرام! شما همه ی حساب وکتاب های عددی ذهن را بهم ریختی!! مثلا بزرگی وزیبایی روح هیچ ارتباطی با بزرگی عدد سن ندارد! خیلی مَردی داداش ابرام خیلی مَرد... میبینی حکمت خدا را... چقدر درگمنامی خلق خدا رایاری کردی،چقدر در گمنامی گره ها واکردی از مشکلات غریب وآشنا... حالا بیاببین!بیاببین که پروردگارت چگونه تورا به همگان شناخته! بیاببین چگونه عزیز دل ها شده ای! بیا ببین چگونه هادی دل ها شده ای! بیا برادر،بیا دل های ما راهم به راه و رسم خودت گره بزن!گره ای ناگسستنی...!
16.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هرکی میاد یاعلی نماهنگ به مناسبت عیدغدیر گروه سرودبچه های مسجد ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
سلام شرمنده مزاحمتون شدم من از اعضا کانال هستم تو روخدا میشه لطف کنید تو گروه بگید برای شفای بابای من دعا کنن حالش خوب نیست من مادر ندارم و بابای همه زندگیمون هست توروخدا دعا کنید با دلهای پاکتون 👆👆👆 سلام وقت به خیر میشه لطف کنید تو گروه اعلام کنید برا شفای زن داداشم که پارسال اربعین از کربلا اومدنی تصادف کرده و دچار ضایع نخاعی شده دعا کنن تا سلامتی کاملش رو به دست بیاره 👆👆👆
🔻 ۹۹ 👈این داستان⇦《 داشتیم؟... 》 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎مادرم روز به روز کم حوصله‌تر می‌شد ... اون آدم آرام، باوقار، خوش فکر و شیرین گفتار ... انگار ظرف وجودش پر شده بود ... زود خسته می‌شد ... گاهی کلافه گی و بی حوصلگی تو چهره‌اش دیده می‌شد ... و رفتارهای تند و بی‌پروای سعید هم بهش دامن می‌زد ...😔 🔹هر چند، با همه وجود سعی می‌کرد چیزی رو نشون نده ... اما من بهتر از هر شخص دیگه‌ای ... مادرم رو می‌شناختم... و خوب می‌دونستم ... این آدم، دیگه اون آدم قبل نیست ... و این مشغله جدید ذهنی من بود ... چراهای جدید ... و اینکه بیشتر از قبل مراقبش باشم ...🍃✨ دایی که سومین کتابخونه رو برام خرید ... پدرم بلافاصله فرداش برای سعید ... یه لب تاپ خرید 💻... و درخواست اینترنت داد ... امیدوار بودم حداقل کامپیوتر رو بدن به من ... اما سعید، همچنان مالکیتش رو روی اون حفظ کرد ... و من حق دست زدن بهش رو نداشتم ...😔 🔸نشسته بود پای لب‌تاپ به فیلم نگاه کردن ... با صدای بلند... تا خوابم می‌برد از خواب بیدار می‌شدم ... - حیف نیست هدستت🎧، آک بمونه❓... - مشکل داری بیرون بخواب ... 🔺آستانه تحملم بالاتر از این حرف‌ها شده بود که با این جملات عصبانی بشم ... هر چند واقعا جای یه تذکر رفتاری بود ... اما کو گوش شنوا؟ ... تذکر جایی ارزش داره که گوشی 👂هم برای شنیدنش باشه ... و الا ارزش خودت از بین میره ... اونم با سعید، که پدر در هر شرایطی پشتش رو می‌گرفت ...😐 🔹پتو و بالشتم رو برداشتم و اومدم توی حال ... به قول یکی از علما ... وقتی با آدم‌های این مدلی برخورد می‌کنی ... مصداق قالوا سلاما باش ...🍀 🔻کلی طول کشید تا دوباره خوابم برد ... مبل، برای قد من کوتاه بود ... جای تکان خوردن و چرخیدن هم نداشت ... برای نماز که پا شدم تمام بدنم درد می‌کرد ... و خستگی دیشب توی تنم مونده بود ... شاید، من توی ۲۴ ساعت ... فقط ۳ یا ۴ ساعت می خوابیدم ... اما انصافا همون رو باید می‌خوابیدم...💤💤 🔻با همون خماری و خستگی، راهی مدرسه شدم ... هوای خنک صبح، خواب آلودگی رو از سرم برد ... اما خستگی و بی‌حوصلگیش هنوز توی تنم بود ...😞 پام رو که گذاشتم داخل حیاط ... یهو فرامرز دوید سمتم و محکم دستش رو دور گردنم حلقه کرد ...🤔 خیلی نامردی مهران ... داشتیم؟ ... نه جان ما ... انصافا داشتیم❓❓ ... ۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰ ـ ـ 👇👇👇
🔻 👈این داستان⇦《 لیست 》 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎حسابی جا خوردم ... به زحمت خودم رو کشیدم بیرون ... 🔹- فرامرز ... به جان خودم خیلی خسته‌ام ... اذیت نکن ... اذیت رو تو می‌کنی ... مثلا دوستیم با هم ... کاندید شورا شدی یه کلمه به من چیزی نگفتی ...😳 خندیدم ... تو باز قرص‌هات💊 رو سر و ته خوردی؟ ... نزن زیرش ... اسمت توی لیسته ... 🔹چند تا از بچه ها پای تابلوی توی حیاط جمع شده بودن ... منم دنبال فرامرز راه افتادم ... کاندید شماره ۳ ... مهران فضلی ... باورم نمی‌شد ... رفتم سراغ ناظم ...👤 🔸آقای اعتمادی ... غیر از من، مهران فضلی دیگه‌ای هم توی مدرسه هست؟ ... خنده‌اش گرفت 😁... نه ... آقای مدیر گفت اسمت رو توی لیست📝 بنویسم ... 🔻- تو رو خدا اذیت نکنید ... خواهشا درش بیارید ... من، نه وقتش رو دارم ... نه روحیه‌ام به این کارها می‌خوره ... ▫️از من اصرار ... از مدرسه قبول نکردن ... فایده نداشت ... از دفتر اومدم بیرون و رفتم توی حیاط ... رای گیری اول صبح بود... بیخیال مهران ... آخه کی به تو رای میده‌❓ ... بقیه بچه ها کلی واسه خودشون تبلیغ کردن ... ⭕️اما دقیقا همه چیز بر خلاف چیزی که فکر می‌کردم پیش رفت ... مدیر از بلندگو ... شروع کرد به خوندن اسامی بچه‌هایی رو که رای آورده بودن ... نفر اول، آقای مهران فضلی با ۲۶۵ رای ... نفر دوم، آقای ... اسامی خونده شده بیان دفتر ... ⚡️⚡️برق از سرم پرید ... و بچه های کلاس ریختن سرم ... از افراد توی لیست ... من، اولین نفری بودم که وارد دفتر شدم ... تا چشم مدیر بهم افتاد با حالت خاصی بهم نگاه کرد 🤓... فکر می‌کردم رای بیاری ... اما نه اینطوری ... جز پیش‌ها که صبحگاه ندارن ... هر کی سر صف بوده بهت رای داده ... جز یه نفر ... خودت بودی‌❓ ... ۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰ ـ ـ
🌸💫🌸💫🌸 💫🌸💫🌸 🌸💫🌸 💫🌸 🌸 در جاهایی که واقعا کم میاورد. متوسل میشد به آقا امام زمان عج. و به بچه های گردان خود میگفت. ما یک امام غائب داریم. که در سخترین شرایط به دادمان میرسد. و باید او را صدا بزنیم. یا صاحب الزمان ادرکنی. مطمئن باشید او به فریاد ما میرسد. یا خودش کمک میکند یا یکی از یاران خود را به کمک میرسد. واقعا این متوسل شدن به آقا امام زمان عج در مواقع سختی به کمک گردان او میآمد. و . ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124