eitaa logo
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
36.7هزار دنبال‌کننده
13.7هزار عکس
11.5هزار ویدیو
112 فایل
♥️باهمه وجود دوستتون دارم #حضرت_زهرا_سلام_الله مادر همه ی شهیدان شده اید می شود #مادر ما هم بشوید❓ با دعوت #شهدا به این کانال اومدید پس لفت ندید. تاریخ تاسیس 1397/1/25
مشاهده در ایتا
دانلود
 🔷 دراستان اصفهان حسینیه‌ای وجود دارد که ۴۰ شب روضه برگزار می‌کرد، به مدت دو سال جزو خادمان این حسینیه بود. او از نجف‌آباد حدود ۵۰ کیلومتر را طی می‌کرد تا به اینجا بیاید، وقتی برای پذیرش آمد دو نکته گفت، 🔷 یکی اینکه من را پشت قضایا بگذارید که جلوی چشم نباشم و دوم هر چه کار سخت در این حسنیه هست را به من بگویید انجام دهم. 🔷بعضی از شب‌ها آنقدر خسته می‌شد که وقتی عذرخواهی می‌کردیم، می‌گفت: 👇👇👇 «برای امام حسین باید فقط سر داد.» . 🖤 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
سلام پیام یکی از اعضای کانال آن شاء الله این نوشته های کانال روی زندگی تک تک شما تاثیر خوب داشته باشه 👆 👆 👆
📸 نمایی زیبا از صحن حضرت زهرا (س) در ❣️روزی ڪہ بہ ما وِلای حیدر دادند، 🔸یڪ جرعہ زِ چشمہ‌سارِ دادند ❣️مرغ دل سرگشتۂ ما را آن روز، 🔸با بالِ ولایتِ پر دادند 🌷 🖤 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
🔻 👈این داستان⇦《 مرده متحرک 》 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎با سرعت از پله‌های اتوبوس رفتم پایین ... چشم چرخوندم توی جمع تا سعید رو پیدا کنم ... تا اومدم صداش کنم دکتر اومد سمتم ... و از پشت، زد روی شونه‌ام ... 💢آقا مهران حسابی از آشنایی با شما خوشحال شدم ... جدی و بی‌تعارف ... در ضمن، ممنون که ما و بچه‌ها رو تحمل کردی ... بازم با گروه ما بیا ... من تقریبا همیشه میام و ... 🔹خسته‌تر از اون بودم که بتونم پا به پای دکتر حرف بزنم ... و اون با انرژی زیادی، من رو خطاب قرار داده بود ... توی فکر و راهی برای خداحافظی بودم که سینا هم اضافه شد ...😳 🔸با اجازه‌تون من دیگه میرم ... خیلی خسته‌ام ...😞 ▫️سینا هم با خنده ادامه حرفم رو گرفت ... حقم داری ... برای برنامه اول، این یکم سنگین بود ... هر چند خوب از همه جلو زدی ... به گرد پات هم نمی‌رسیدیم... 🔻تا اومدم از فرصت استفاده کنم ... یکی دیگه از پسرها که با فاصله کمی از ما ایستاده بود ... یهو به جمع‌مون اضافه شد ...👥 🔹بیخود ... کجا؟ تازه سر شبه ... بریم همه پیتزا مهمون من... آره دیگه بچه پولداری و ... 🔸راستی ... ماشینت کو؟ ... صبح بی ماشین اومدی؟ ... شاسی بلند واسه مخ زدنه ... اینها که دیگه مخی واسشون نمونده من بزنم ...😂😂 🔻یهو به خودم اومدم دیدم چند نفر دور ما حلقه زدن ... منم وسط جمع ... با شوخی‌هایی که از جنس من نبود ... به زحمت و با هزار ترفند ... خودم رو کشیدم بیرون و سعید رو صدا کردم ...🗣 فکر نمی کردم بیاد ... اما تا گفتم ... سعید آقا میای؟ ... 🍀چند دقیقه بعد، سوار ماشین شدیم داشتیم برمی‌گشتیم ... سعید سرشار از انرژی ... و من ... مرده متحرک ... 🔻جمعه بعد رو رفتم سرکار ... سعید توی حالی بود که نمی‌شد جلوش رو گرفت ... یه چند بار هم برای کنکور بهش اشاره کردم ... ولی توجهی نکرد ... اون رفت کوه ... من، نه... 💢ساعت ۱۲:30 شب، رسید خونه ... از در اتاق تو نیومده، چراغ رو روشن کرد و کوله🎒 رو پرت کرد گوشه اتاق ... گیج و منگ خواب ... چشم‌هام رو باز کردم ... نور بدجور زد توی چشمم...✨✨ ۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰ ـ ـ 👇👇👇👇
🔻 👈این داستان⇦《 امثال تو 》 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎صدام خسته و خواب آلود ... از توی گلوم در نمی‌اومد ... - به داداش ... رسیدن بخیر ...✋ 🔹رفت سر کمد، لباس عوض کردن ... - امروز هر کی رسید سراغ تو رو گرفت ... دیگه آخر اعصابم خورد شد ... می‌خواستم بگم دیوونه‌ام کردید ... اصلا مرده... به من چه که نیومده ...😖 🔸غلت زدم رو به دیوار ... که نور✨ کمتر بیوفته تو چشمم ... مخصوصا این پسره کیه؟ ... سپهر ... تا فهمید من داداش توئم ... اومد پیله شد که مهران کو ... چرا نیومده ...😳 ▫️راستی دکتر هم اینقدر گیر داد تا بالاخره شماره‌ات رو دادم بهش ...📲 🔻ته دلم گفتم ... من دیگه بیا نیستم ... اون یه بار رو هم فکر کردم رضای خدا به رفتن منه ... و چشم‌هام رو بستم ...😑 💢نیم ساعت بعد، سعید هم خوابید ... اما خواب از سر من پریده بود ... هنوز از پس هضم وقایع هفته قبل برنیومده بودم... نه اینکه از چنین شرایطی توی اجتماع خبر نداشته باشم، نه ... پیش خودم گیر بودم ... معلق بین اون درگیرهای فکری ... و همه‌اش دوباره زنده شد ...⚡️⚡️ 💠فردا ... حدود ظهر ... دکتر زنگ📱 زد ... احوال‌پرسی و گله که چرا نیومدی ... هر چی می‌گفتم فایده نداشت ... مکث عمیقی کردم ... - دکتر ... من نباشم بقیه هم راحت ترن ...😔 🔹سکوت کرد ... خوشحال شدم ... فکر کردم الان که بیخیال من بشه ... نه اتفاقا ... یه مدلی هستی آدم دلش واست تنگ میشه...❣ 🔸اون روز، حسابی من رو بردی توی حال و هوای اون موقع... شاید دیگه بهم نیاد ولی منم یه زمانی رفته بودم جبهه ...😳 🔹و زد زیر خنده ... من، مات پای تلفن ... نمی‌فهمیدم کجای حرفش خنده داره ...😳😂 آدم جبهه رفته‌ای که خون شهـــ🌷ــدا رو دیده ... اما بعد از جنگ، اینقدر عوض شده ... بیشتر اعصابم رو بهم می‌ریخت ...😣 🔻دیروز به بچه‌ها گفتم ... فکر نمی‌کردم دیگه امثال تو وجود داشته باشن ... نه فقط من، بقیه هم می‌خوان بیای ... مهرت به دل همه افتاده ...💖 ۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰ ـ ـ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥خودشو از سوریه میرسوند به مجلس روضه خانگی! روایتی جذاب از سیره برای برگزاری روضه خانگی ساده در ماه محرم🏴 🖤 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
دیدم بریده شد نفسِ ربنایِ تو در زیر دست و پاست عمو دست و پای تو😭 می آمد از اَواخرِ مقتل صدای تو از خیمه آمدم که بمیرم برای تو خوردم قسم به فاطمه، تا زنده ام عمو با سنّ کم برای تو رزمنده ام عمو 🖤 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
🔹◾️🔹◾️🔹◾️🔹◾️🔹◾️🔹 رفیق شهیدم این شبا کجا می ری هیئت؟ شایدم هر شب کربلا و پیش ارباب هستی 😭 التماس دعا هرکجا هستی رفیق شهیدم 😭 🖤 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
4_6006051458925987192.mp3
5.17M
. 🚩 ♦️میباره بارون روی سر مجنون تویِ خیابون رویایـے 🎤 🖤 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بالا بردن پرچم حسینی توسط زن وشوهر اروپایی در بلند ترین نقطه اقیانوس منجمد شمالی این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست این چه شمی‌ست که جان‌ها همه پروانه اوست 🖤 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
Shab05Moharram1399[08].mp3
3.88M
🎙بدون تو من هیچ نیستم (روضه) 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی 🏴 ۹۹ 🖤 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
Shab05Moharram1399[03].mp3
5.29M
🎙فَابْکِ عَلَی الحُسَین؛ درمان تویی (پیش زمینه) 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی 🏴 ۹۹ 🖤 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
مداحی آنلاین - به گوش فلک رسیده باز صدای حسن - سیب سرخی.mp3
9.47M
🔳 🌴به گوش فلک رسیده باز صدای حسن 🌴علم میزنه تو کربلا به جای حسن 🎤 👌فوق زیبا 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
کاش می شد در میان هیئتی در کنار تو عزاداری کنیم هم نفس با اشک تو یابن الحسن اشک خود از دیده مان جاری کنیم إِلَهِي عَظُمَ الْبَلاءُ، وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ، وَ انْكَشَفَ الْغِطَاءُ، وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ، وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ، وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَيْكَ الْمُشْتَكَى، وَ عَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، أُولِي الْأَمْرِ الَّذِينَ فَرَضْتَ عَلَيْنَا طَاعَتَهُمْ، وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ، فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلاً قَرِيباً، كَلَمْحِ الْبَصَرِ، أَوْ هُوَ أَقْرَبُ، يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ، يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ، اكْفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَانِ، وَ انْصُرَانِي فَإِنَّكُمَا نَاصِرَانِ، يَا مَوْلانَا يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي، السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ. 🖤 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
5262144_520.mp3
14.4M
روضه حضرت قاسم بن الحسن(ع) با نوای حـاج سیـد مهــدی میردامـــاد شب ششم ماه محرم ۱۳۹۵ 🖤 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
سلام میشه ازاعضای کانال بخواهیدبانفس های پاکشون برای دختربرادرم دعاکنن سه سالشه ""بستری هست حالش خوب نیست دعاکنن که به حق سه ساله امام حسین (ع) جواب آزمایشاش خوب باشه ""حالش خوب بشه😭😭😭 👆👆👆 سلام شمارو به امام حسین قسم تو کانالتون بزارید برای رفع مشکل جوانان دعا کنن 👆👆👆 میشه خواهش کنم تو این ایام از اعضای کانال بخواهید برای مشکل برادرم دعا کنن امام حسین ع رو قسم بدن به جوانشون به جوونی برادرم نگاه کنه این مشکلی حسابی واسه برادرم بزرگه دیگه توانش نداره هرچه زودتر حل کنه. 👆👆👆
👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆 دوستانتون را به کانال دعوت کنید تا به نیتشون روضه خونده بشه 🌷🌷🌷
( معلم اخلاق ) اینک قافله به کربلا رسیده و ساکن شده است و خانواده‌ا مام در حرم و اصحاب نیز نشسته‌اند و در حال مذاکره و صحبت و ایاب و ذهاب و آمد و رفت هستند. شبها از ترس دشمن، چراغ روشن نمی‌کنند. حرم خدا و عزیزان خدا، شبها چراغ ندارند. غذا هم هر چه زاد و راحله بوده است مصرف شده و آب را هم که بسته‌اند. کأنّه تمام کره بی‌رزق، مانده است. تمام ملأاعلی بی ذکر خدا مانده‌اند و ملائکه نمی‌توانند ذکر خدا کنند. حرم امام حسین(ع) گریه می‌کنند و کودکان او ضجه می‌زنند. صدای آنها هنوز می‌آید و ناله زینب (علیه‌السلام) هنوز به گوش می‌رسد. گوش باشید- اینها راست است. بزرگ خانه، بیشتر وحشت می‌کند. آیا می‌دانی وقتی قلب حضرت زینب(س) محزون شود چه بر سر عالم می‌آید؟ تصور کنید که هیچ بچه‌ای و هیچ خانمی گریه نکند و تشنه نشود؛ فقط خانم زینب (س غصه‌دار شود. او خود همه است. قلب همه شیعیان محزون می‌شود. او کبد و سینه‌ای چون امیر‌المؤمنین(ع) داشت، که وقتی خطبه خواند، کسانی که پیرمرد بودند و ایام گذشته را دیده بودند، تصور کردند حضرت امیر(ع) دارد خطبه می‌خواند. بعضی از آنها جمعیت را شکافتند و جلو آمدند. یکی از آنها که آمده بود، وقتی برگشت گفت هذه زینب بنت علی(ع) این زینب است که صدا می‌زند. علت داشت که حضرت، کلام را رساند. زیرا زنگ شترها را بسته بودند و سر و صدا راه‌انداخته بودند تا صدای خانم به مردم نرسد. وقتی مظلومان خیلی مشهور باشند ظالم می‌خواهد آنها را بپوشاند. صدای زنگ شترها و هیاهو و هلهله عرب را زیاد کرده بودند تا کسی صدای خانم را که خطبه می‌خواند، نشنود. به مرحمت خدا و با اشاره حضرت، سکوت محض شد. چگونه می‌شود شتر راه برود اما صدا نکند؟ نفس اعراب هم ساکت شد. اگر بزرگ خانه‌ای به اهل آن بگوید ساکت، نفسها همه بند می‌آید. خانم زینب(س) بگوید اسکتوا چطور؟ نفس امیر‌المؤمنین(ع) بگوید ساکت؛ از تمامی زمین هم نفس درنیاید، زیاد نیست. ✍️طوبای محبت جلد 2 🖤 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124