فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واجِبِشَرعیِعِشقاَست!
سَلامِسَرِصُبح...
#السَلامُعَلَيَڪيااباعَبدالله✋
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
🍃سال ۹۵ فرماندهی منطقه لاذقیه به اصغر محول شد. جایی که فقط سایه جنگ رویش افتاده بود و شرایطش از همه نظر با سایر مناطق سوریه فرق داشت.
لاذقیه خاستگاه بشار اسد بود و علویونِ هواخواه دولت آنجا ساکن بودند. یک منطقه بکر و خاص که فضایش خیلی از جنگ دور بود. حالا اصغر این منطقه را که از نظر فرهنگ اسلامی زیر صفر بود و از هیچ وجهی با اسلام و ایران همخوانی نداشت، تحویل گرفت.
🍃این منطقه در اختیارش بود و هرجا که میخواست میتوانست زندگی کند، اما دریغ از ذرهای خلاف شرع و اخلاق، دریغ از یک نیمنگاه بد یا منحرف. روح و جسمش را با هم ساخته بود.
اصغر در این منطقه به نیروهایی که اکثرا همراهیاش نمیکردند فرماندهی میکرد و خم به ابرو نمیآورد. با این حال روی ارتش و نیروهای دفاع وطنی سوریه و وجب به وجب منطقه مسلط بود. نیروهای تحت امرش بیشتر سوری بودند. صدایش، حضورش و رفتارش روی همه اینها موثر بود. بودن اصغر برایشان قوت قلب بود.
#روایت_همرزم_شهید/صادقی
#شهید_حاج_اصغر_پاشاپور
📲جنات فکه
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
همتی وزیر اقتصاد پزشکیان گفته کنترل تورم وظیفه من نیست، مسئولش بانک مرکزیه!
پس یعنی الان قبول داره که مسئول تورم ۶۰ درصدی دولت روحانی و نابود شدن اقتصاد، خودش بوده که زمان روحانی رئیس بانک مرکزی بود؟!
واقعا با جماعت گردن نگیر عجیبی طرفیم
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
9.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 حجتالاسلام سید علی موسوی خمینی به موضوع مهمی اشاره دارد :
🔻در زمان ۱۰ ساله امام راحل، افراد سخنور و اندیشمند و با ریشه، که بین مردم محبوبیت داشتند، در واقع سخنان امام جامعه را به خوبی تبیین می کردند و امام کمتر مورد سیبل دشمنان بود.
‼️ولی در زمان جانشینش امام خامنه ای، حتی خواص جامعه که زمانی در خط مقدم نظام و مسئول بودند، خلاف مسیر رهبری گام بر داشتند و امام جامعه یک تنه، بار فرهنگی تبیین در امور مختلف را بعهده دارد.
😔 لاجرم این امام جامعه است، که مورد سیبل بیشتر دشمنان قرارگرفته...
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
لحظاتتان سرشار از عشق
و پر از امواج مثبت
دلتون گرم و خالی از غم
عمرتون باعزت
لحظاتتون شاد....
عصرتون بخیر 😉🧁☕️
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
رمان #سپر_سرخ #قسمت_هفدهم زهر کلامش طوری جانم را گرفت که دیگر نشد در برابر سیل اشکهایم مقاومت کن
رمان #سپر_سرخ
#قسمت_هجدهم
عامر روی کاناپه خوابش برده بود و به گمانم در میشیگان نماز خواندن هم از خاطرش رفته بود که هرچه نورالهدی صدایش میزد، از این پهلو به آن پهلو میچرخید و بین خواب و بیداری بهانه میچید: «الان بلند میشم.»
آفتاب طلوع کرده بود و عامر هنوز خواب بود، نمازش قضا شده و من حتی نمیفهمیدم با اینهمه بیقراری دیشب و با این حال و روز من، چطور میتواند اینقدر راحت بخوابد.
من و نورالهدی تا صبح پلکمان روی هم نرفته بود که من بیتاب پدر و مادرم بودم و خمار خیال آن غریبه و او نگران همسرش که در عملیات آزادی فلوجه بود و ماجرای دیگری که من از آن بیخبر بودم.
در اتاق، خودم را پنهان کرده و در را هم میبستم مبادا چشمم بار دیگر به عامر بیفتد و او بلاخره بیدار شده بود که شنیدم نورالهدی توبیخش میکند: «دیشب رفته بودی منطقه سبز؟»
از دوران دانشجوییام در دانشگاه بغداد، در خاطرم مانده بود منطقه سبز، محوطه کاخ سابق صدام و بعد از آن محل استقرار نیروهای آمریکایی و در حال حاضر مکان ادارات دولتی مهم و سفارتخانههای آمریکا و انگلیس است و نمیدانستم عامر آنجا چه میکرده که با صدایی خوابآلود ادعا کرد: «بلاخره یکی باید واسه این کشور یه کاری بکنه!»
متوجه منظورش نشدم و پاسخ ژست وطندوستیاش در آستین نورالهدی بود: «تو اگه فکر این کشور بودی بعد از اینکه درسِت تموم میشد، برمیگشتی برای کشورت کار میکردی! حالا ۱۵ روز اومدی عراق که هرشب بری ضد دولت شعار بدی؟ اشغال پارلمان و تظاهرات هرشب شما چه دردی از این مردم دوا میکنه؟»
اما دل عامر پیش من مانده و میخواست دوباره صدایم را بشنود که بیتوجه به آنچه نورالهدی میگفت، بحث را به هوایی دیگر برد: «به جا این حرفا ببین میتونی آمال رو راضی کنی من یکم باهاش حرف بزنم؟ فکر اینکه دیروز اذیتش کردن داره دیوونم می کنه!»
غیرتش زخمی شده بود و نورالهدی نمیخواست زخم دل من دوباره سر باز کند که با لحنی گرفته پاسخ داد: «اگه دوست داری آمال و هزارتا دختر دیگه مثل آمال تو این کشور امنیت داشته باشن، چرا هر شب میری منطقه سبز و ضد ایران شعار میدی؟»
سپس آه بلندی کشید طوری که از پشت همین دیوارها حرارتش را حس کردم و با صدایی زخمی، جراحتهای مانده بر جان عراق را به رخ برادرش کشید: «این سالها عراق نبودی و ندیدی داعش نصف کشور رو گرفت و داشت به بغداد میرسید! بهخدا اگه فتوای جهاد آیت الله سیستانی و تشکیل حشدالشعبی و کمک ایران نبود، بغداد هم اشغال میکردن! حالا که پیشروی ارتش و نیروهای مردمی شدت گرفته و کمر داعش تو عراق شکسته، شماها رو تحریک میکنن به هر بهانهای تظاهرات کنید و ضد ایران و دولت عراق شعار بدید، مبادا این کشور یه ذره روی آرامش ببینه!»
از حرفهای نورالهدی میفهمیدم شبهای بغداد آشفته شده و همان یک کلمهای که از ایران گفته بود، خون عامر را به جوش آورد و صدایش را بلند کرد: «چرا انقدر سنگ ایران رو به سینه میزنید؟ ایران جز دخالت تو عراق چیکار میکنه؟ ایران باید از عراق بره...»
و هنوز خط و نشان کشیدنش تمام نشده بود که نورالهدی مردانه به میدان زد: «انگار تو آمریکا خبرها درست بهت نمیرسه و نمیدونی اگه حاج قاسم نبود بغداد که هیچ، حتی اربیل هم سقوط میکرد!»
و برای ادعایش مدرکی محکم داشت که اجازه نداد عامر پاسخی بدهد و با لحنی مقتدر ادامه داد: «شهرهای سَنجار و آمرلی هر دو در محاصره داعش بودن. مردم سنجار به امید نیروهای حزب دمكرات كردستان بودن اما وقتی صبح شد هیچ نیروی دموکراتی تو شهر نبود. همه فرار کرده بودن و شهر رو دو دستی تحویل داعش دادن تا هرچی مرد تو شهر بود رو سر بریدن و دخترها و زنهای ایزدی رو همه رو به اسارت بردن اما مردم آمرلی با کمک نیروهای ایرانی مقاومت کردن. درحالی که آمرلی کاملاً در محاصره داعش بود، حاج قاسم با هلیکوپتر وارد شهر شد و بعد از سه ماه محاصره، بلاخره شهر رو آزاد کرد!»
نورالهدی میگفت و اینهمه باران کلماتش در دل سنگ عامر اثر نمیکرد که میشنیدم با حالتی عصبی به در و دیوار میزند بلکه ایران را متهم به دخالت در عراق کند و نورالهدی یکتنه مردِ میدان این مباحثه بود که باز پاسخ میداد: «اونی که تو سر شما فرو کرده ایران داره تو عراق دخالت میکنه و باید از این کشور بره، میخواد حاج قاسم تو خط مبارزه با داعش نباشه، اینو بفهم عامر!»
جنایات داعش را به چشم دیده و طعم سخت محاصره را چشیده بودم و همین دیروز مردانگی یکی از نیروهای خط حاج قاسم، فرشتۀ نجاتم شده بود که از شرح حماسی نورالهدی، ندیده عاشق این سردار ایرانی شده و به خدا التماس میکردم پیش از آنکه پدر و مادرم از خبر ربوده شدن تنها دخترشان دق کنند، زودتر فلوجه هم را به دست حاج قاسم آزاد کند...
#ادامه_دارد
#فاطمه_ولی_نژاد
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
سردار نوعی اقدم:
خدا رحمت کند، شهید باکری را. مگر میشود شاگرد باکری حرف بزند اما از استادش نقل قولی نداشته باشد. شهید باکری به ما یاد داده اگر به شرط اخلاص توکل کنی به اراده خداوند متعال حرکت کنی، خدای متعال تمام موانع را از مسیرت برمیدارد و غیر ممکنها را ممکن میکند و من این را به عینه در بحران و بحبوحه و در شرایط سخت مرگ و حیات دیدهام.
این مصادیق بسیار بزرگی در رفتار، ادبیات، مدیریت نبرد و فرماندهی حاج قاسم است که عقبهاش خدا است و حاج قاسم ثابت کرد در تقابل با دشمن و شیطان بزرگ آمریکا، آهن پارهها تعیین کننده نبودند بلکه ارادهها تعیین کننده بودند.
در تقابل انسان با انسان زمانی که اراده انسان الهی باشد آن زمان میتواند فرد غالب باشد و در این زمان دیگر چیزی تاثیر ندارد و اگر اراده الهی بشود، تمامی مسائل حل میشود..
حاج قاسم بهراحتی تشخیص میداد که امروز خاکریز امام حسین(ع) کجاست و خاکریز یزید کدام است.
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
Ramazan 1403.01.14 - Shab 23 - H-Sarollah.Rasht - 03 - Abozar Biukafi - Dastan I-Reza A.mp3
7.64M
🔉 #روضه | ماجرای توبۀ اعدامی به واسطۀ امام رضا (ع)
🎙 با نوای #حاج_ابوذر_بیوکافی
📆 سهشنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۳
🕌 آستان مقدس حضرت فاطمه اُخریٰ (س)
🏳️ هیأت ثاراللّٰه (ع) رشت
✨ #امام_رضا_ع
#ایران_حرم_است
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
@AbozarBiukafi_ir
@shahid_hajasghar_pashapoor