eitaa logo
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
237 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1.3هزار ویدیو
5 فایل
حاج اصغر : ت ۱۳۵۸.۰۶.۳۱، ش ۱۳۹۸.۱۱.۱۳ - حلب رجعت پیکر حاج اصغر به تهران: ۱۳۹۸.۱۲.۰۴ حاج محمد (همسر خواهر حاج اصغر) : ت ۱۳۵۶.۰۶.۱۵، ش ۱۳۹۵.۰۶.۳۱، مسمومیت بر اثر زهر دشمنان 🕊ساکن قطعه ۴۰ بهشت زهرا (س) تهران ناشناس پیام بده👇🌹 ✉️daigo.ir/secret/6145971794
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️🍃 همچنان وعده ی بخشایش شاهنشاهش می‌کشد گمشدگان را به زیارتگاهش... @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
🔻جاسوس موساد اعدام شد 🔹 (لعنت الله علیه) که به جرم همکاری با سازمان جاسوسی سیا و موساد به اعدام محکوم شده بود، صبح امروز به دار مجازات آویخته شد. ۹۹.۰۴.۳۰ 🔥 @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
💔🌱 😢 باز آی، که از جان اثری نیست مرا مدهوشم و از خود خبری نیست مرا خواهم که به جانب تو پرواز کنم اما چه کنم بال و پری نیست مرا... @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_شانزدهم 🚶‍♂عباس و عمو با هم از پله‌های ایوان پایین دویدند و زن‌عمو روی ای
✍️ 😅حالم تماشایی بود؛ بین خنده و گریه حتی نمی‌توانستم جواب سلامش را بدهم که با همه خستگی، خنده‌اش گرفت و سر به سرم گذاشت : «واقعاً فکر کردی من دست از سرت برمیدارم؟! پس‌فردا شب عروسی‌مونه، من سرم بره واسه عروسی خودمو می‌رسونم!» و من هنوز از انفجار دیشب ترسیده بودم که کودکانه پرسیدم :«پس اون صدای چی بود؟» 📲صدایش قطع و وصل می‌شد و به سختی شنیدم که پاسخ داد : «جنگه دیگه عزیزم، هر صدایی ممکنه بیاد!» از آرامش کلامش پیدا بود فاطمه را پیدا کرده و پیش از آنکه چیزی بپرسم، خبر داد : «بلاخره تونستم با فاطمه تماس بگیرم. بنزین ماشین‌شون تموم شده تو جاده موندن، دارم میرم دنبال‌شون.» 🍃اما جای جراحت جملات دیشبم به جانش مانده بود که حرف را به هوای عاشقی برد و عصاره احساس از کلامش چکید : «نرجس! بهم قول بده باشی تا برگردم!» انگار اخبار به گوشش رسیده بود و دیگر نمی‌توانست نگرانی‌اش را پنهان کند که لحنش لرزید : «نرجس! هر اتفاقی بیفته، تو باید محکم باشی! حتی اگه آمرلی اشغال بشه، تو نباید به مرگ فکر کنی!» 💔با هر کلمه‌ای که می‌گفت، تپش قلبم شدیدتر می‌شد و او عاشقانه به فدایم رفت : «به‌خدا دیشب وقتی گفتی خودتو می‌کُشی، به مرگ خودم راضی شدم!» و هنوز از تهدید عدنان خبر نداشت که صدایش سینه سپر کرد : «مگه من مرده باشم که تو اسیر دست داعش بشی!» ✨گوشم به حیدر بود و چشمم بی‌صدا می‌بارید که عباس مقابلم ظاهر شد. از نگاه نگرانش پیدا بود دوباره خبری شده و با دلشوره هشدار داد : «به حیدر بگو دیگه نمی‌تونه از سمت برگرده، داعش تکریت رو گرفته!»...🚨 ✍️نویسنده: @shahid_hajasghar_pashapoor 🕊🌹
"-"-"-"-"-"-"-"-"-"-"-""-"-"-"-"-''-"-" ۸۸ و حاج محمد (۲)   ⛓در درگیری‌ها‌ی فتنه ۸۸ دستش همش جلوی عینکش بود. ازش سئوال کردیم که چرا این کار رو می کنی؟ گفت : 👓«پول این عینک را از بیمه حوزه علمیه گرفتم. این عینک پولش از جیب امام زمان (عج). اگر سنگ بخوره و بشکنه شرمنده آقا می شوم.» همسرِ خواهرِ ✍وب حریم حرم @shahid_hajasghar_pashapoor 🕊🌹 "-"-"-"-"-"-"-"-"-"-"-""-"-"-"-"-"-"-"
8466719_171.mp3
5.17M
🍃🏴 دشمنانت یک طرف آن آشنا از یک طرف.... بی وفایی یک طرف زهر جفا از یک طرف... کل عالم خون بگرید در عزای تو کم است... عرشیان از یک طرف، اهل سما از یک طرف... 🎙سید مجید بنی فاطمه ▪️شهادت (ع) آجرکم الله @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
🍃🌺بسم رب الشهدا و الصدیقین
🍎🍃 : ما لشگر امام حسینیم، حسین وار هم باید بجنگیم، اگر بخواهیم قبر شش گوشه امام حسین (ع) را در آغوش بگیریم كلامی‌ و دعایی جز این نباید داشته باشیم : ✨اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد✨ @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
12258165_781-mc.mp3
7.31M
🥀🍂 الا ای اهل عالم من گدای جوادم.... 🏴شهادت (ع) 🎙محمود کریمی @shahid_hajasghar_pashapoor 🕊🌹
❤️🍃 یک عده نشانِ بی نشان را بردند یک عده نشانِ این و آن را بردند آن روز که دلباخته خاک شدیم این چند پرنده آسمان را بردند... 🌷 🌷 @shahid_hajasghar_pashapoor 🕊🌹
🌱 بارالها! من همان بنده ای هستم که سالها در گمراهی به سر برده و عصیان اوامر تو را کرده ام، اما اینک معترفم به گناهانم و اقرار می کنم به اینکه در اشتباه بوده ام، پس از گناهانم درگذر و توفیق لقایت را که نصیب شهدای راهت میکنی نصیب من هم کن.... 💔 @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
💔😔 در میان حجره یا رب کیست غوغا میکند شکوه زیر لب ز بی رحمی دنیا میکند همسرش از فرط شادی و شعف کف میزند زین عمل خود را به عالم خوار و رسوا میکند... تسلیت یا امام رضاجان😭 @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊