6.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•°شهید جهاد مغنیه°•
اگر خونی را ریختی،
این خون ها جوی هایی میشود در مسیر فلسطین و قدس!
تنها کانال رسمی #شهید_جواد_محمدی᯽ ⃟ ⃟
┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
امشب سخن ازجان جهان بایدگفت
توصیف رسول(صلی الله علیه و آله) انس و جان باید گفت
در شـــــام ولادت دو قــطب عالم
تبریک به صــاحب الزمان (عج الله) باید گفت
💐 فرا رسیدن میلاد مسعود و پربرکت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و امام صادق(علیه السلام) بر شما مبارک 💐
تنها کانال رسمی #شهید_جواد_محمدی᯽ ⃟ ⃟
┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
📚 #دخترهاباباییاند
🖋به قلم بهزاددانشگر
#پارت_160
« دایی »
بعد از ظهر همان روز، به خانم ها گفتم که جنازه ای نیست. بهشان گفتم بروید دور خواهرم بنشینید. وقتی من آمدم، از من درباره جنازه سؤال کنید. پیرسید چه کار کردید؟ چه اتفاقی افتاد؟ پس دارید چه کار می کنید؟ ولی راستش را نگویید. وقتی رفتم، آنها شروع کردند به سؤال پرسیدن. بهشان گفتم منطقه دور است. خارج از کشور است. آنجا درگیری است، جنگ
است. نتوانستند جنازه را به عقب منتقل کنند. باید از حما به حلب برود، از حلب بیاید دمشق، از دمشق به تهران بیاید، در تهران برود معراج و آنجا تحویلش بگیرند. خب این کارها زمان می برد.
خواهرم
گفت پس چرا مثلاً جنازه سیدیحیی این طوری نشد؟ چرا جنازه سید سجاد این طوری نشد؟ آنها بلافاصله برگشتند. گفتم نه، برای آن ها هم ۴۸ ساعت یا چهار روز طول کشید. این طوری نبود که بلافاصله جنازه بیاید. سه چهار روز طول کشید تا جنازه آمد. بعد هم ۴۸ ساعت توی ایران طول کشید تا برای مراسم تشییع آماده شان بکنند و یک هفته بعد از شهادتش تشییع شد. بالاخره باید صبوری کرد. ما که نمیدانیم اوضاع آن طرف چطور است. همه دارند تلاششان را میکنند. بهش گفتم فلانی پیگیر این قضیه است، بهمانی پیگیر است. خودم دارم از طریق استان
و تهران پیگیری میکنم؛ ولی هنوز خبر قطعی به ما نداده اند که چه زمانی بر می گردد.
حرف ها را کشاندم به فضای دیگری. گفتم جواد به آنچه میخواست، رسید. ما هم خیلی نباید نگران جنازه باشیم. بله، قبول دارم که اگر جنازه باشد، خیلی بهتر است و ما سبک تر می شویم. در این اوضاع، ممکن است اصلاً جنازه به دست ما نرسد.
تنها کانال رسمی #شهید_جواد_محمدی᯽ ⃟ ⃟
┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
🇮🇷شهید مدافع حرم جواد محمدی🇮🇷
#بسم_الله وَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنَا🌸 در برابر فرمان پروردگارت شكيبا باش ك
#بسم_الله
وهوالذییُنزّلالغَیثَمنبعدِماقَنَطوا💦
مثلا در دل بیابان مکه، محمد را بیافریند😍
#میلاد_پیامبر_اکرم
ماه فرو ماند از جمال محمد (ص)
سرو نباشد به اعتدال محمد (ص)
قدر فلک را کمال و منزلتی نیست
در نظر قدر با کمال محمد (ص)
وعده دیدار هر کسی به قیامت
لیله اسری شب وصال محمد (ص)
آدم و نوح و خلیل و موسی و عیسی
آمده مجموع در ظلال محمد(ص)
عرصه گیتی مجال همت او نیست
روز قیامت نگر مجال محمد (ص)
و آن همه پیرایه بسته جنت فردوس
بو که قبولش کند بلال محمد (ص )
همچو زمین خواهد آسمان که بیفتد
تا بدهد بوسه بر نعال محمد (ص )
شمس و قمر در زمین حشر نتابد
نور نتابد مگر جمال محمد (ص )
شاید اگر آفتاب و ماه نتابد
پیش دو ابروی چون هلال محمد (ص)
چشم مرا تا به خواب دید جمالش
خواب نمی گیرد از خیال محمد (ص )
سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی
عشق محمد(ص) بس است و آل محمد(ص)
#میلاد_پیامبر_اکرم
تنها کانال رسمی #شهید_جواد_محمدی᯽ ⃟ ⃟
┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
10.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
●°السلام علیک یا رسول الله°●
ولادت با سعادت پیامبر اسلام حضرت محمد (ص ) تبریک عرض میکنیم
#پیامبر
#ولادت
تنها کانال رسمی #شهید_جواد_محمدی᯽ ⃟ ⃟
┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
📚 #دخترهاباباییاند
🖋به قلم بهزاددانشگر
#پارت_161
« دایی »
این را که گفتم، گفت یعنی چه؟ برادر، چرا این طوری میکنی؟ یعنی میگویی ما دیگر جوادمان را نمیبینیم؟ گفتم نه، حرفم این نیست. بحث دیدن و ندیدن جواد نیست. از این خوشحال باش که جواد به آرزویش رسید. شاید حالا خدا طوری برای ما قرار بدهد و مصلحت و تقدیر این طوری باشد که ما مقداری انتظار بکشیم و بفهمیم انتظار یعنی چه! این پنهان بودن جنازه ها یعنی چه! گمنامی یعنی چه! گفتم بعضی خانواده ها هستند که سی و چند سال است انتظار میکشند. حتی خبر قطعی شهادت را هم ندارند. اصلاً
نمیدانند چه بر سر بچه هایشان آمده! مهم جواد و آرزویش بود. گفت خب سخت است. گفتم اگر سخت است.
شاید خداوند تقدیر کرده است ما هم کمی سختی بکشیم.
روز چهارم بود. همه رفته بودند. خانمم و خواهرم و آقای محمدی بودند. گفتم خواهر، یک چیز را میخواهم بگویم. فعلاً جنازه ای در کار نیست و تشییع جنازه ای هم وجود ندارد و ما باید تحمل کنیم. نمیدانم جرئت این حرف ها را از کجا پیدا کردم؛ ولی گفتم ما باید تحمل کنیم. گفت یعنی تا کی؟ گفتم نمیدانم. گفت پس چه میگویند؟ حرفی نمیزنند که تا کی؟ تا کی تحمل کنم؟ گفتم والله به هرکسی میگویم، بقیه هم همین حالت را دارند. جنازه دست تکفیری ها است و کسی خبر ندارد چه اتفاقی افتاده
است.
معلوم نیست میخواهند چه کار کنند و اصلاً جنازه را میدهند، یا
نمی دهند.
سکوت کرد و گفت دادا، سخت است. گفتم بله، میدانم سخت است. قبلاً هم بهت گفتم. شاید خدا این طوری تقدیر کرده است که ببیند اینکه ما ادعا میکنیم حزب اللهی و انقلابی و بسیجی و در میدان هستیم، میتوانیم تحمل کنیم، یا فقط داریم ادعا میکنیم. این میدان امتحان است دادا! میدان آزمایش است. سعی کن از این میدان آزمایش سربلند
بیرون بیایی. بعد از این حرف ها، بلند شدیم و رفتیم خانه خودمان. صبح که آمدیم، خواهرم آنجا بود. معمولاً یکی از خانمها می ماند خانه شان. خواهر دیگرم آمد جلو و گفت آبجی تا صبح نشسته بود. شما که رفتید، ۴۵ دقیقه دراز کشید و بعد بلند شد و تا صبح همین طوری نشسته
بود! آن روز دوباره فشارش افتاد و در بیمارستان بستری اش کردیم .
تنها کانال رسمی #شهید_جواد_محمدی᯽ ⃟ ⃟
┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii