عزادار گرامی
شما 50درصد از حجم بستهی 10روزهی دههاول
محرمتان را استفاده کردهاید!تمدید این بسته تا
محرم سال آینده امکانپذیر نیست.
از فرصتهای باقیمانده استفاده کنید!
[هیچکس تنها نیست،امامحسینه که میمونه]💔
#امام_حسین
#محرم
تنها کانال رسمی #شهید_جواد_محمدی᯽ ⃟ ⃟
┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
-امامحسینعلیهالسلام:
مردم بنده دنیا هستند و به ظاهر
دم از دین میزنند
و وقتی مورد آزمایش قرار گیرند دین دارانِ
اندک هستند...🌱
#محرم
#امام_حسین
تنها کانال رسمی #شهید_جواد_محمدی᯽ ⃟ ⃟
┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
به تربت امام حسین علیهالسلام
زیاد سجده کنید؛ اخلاق رو عوض میکنه
_حاج اسماعیل دولابی
تنها کانال رسمی #شهید_جواد_محمدی᯽ ⃟ ⃟
┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
#حضرت_اباالفضل_العباس_علیه_السلام
#شب_نهم
نگاه او دل از ارباب می برد
ز چشم اهل کوفه خواب می برد
اگر سقا به باران امر می کرد
تمام کربلا را آب می برد
تنها کانال رسمی #شهید_جواد_محمدی᯽ ⃟ ⃟
┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
📚 #دخترهاباباییاند
🖋به قلم بهزاددانشگر
#پارت_134
«دایی »
رفتن و آمدنهای جواد به سوریه خیلی سریع میگذشت.
آن قدر که فکرش را هم نمیکردم به این زودیها باید با شهادتش روبه رو شویم.
هر موقع میخواستند خبر شهادت یکی
از شهدای مدافع حرم را بدهند،
صبر میکردند ۴۸ ساعت یا حداقل ۲۴ از شهادتش بگذرد و بعد خبر را میدادند .
برای جواد این طور نبود. جواد ساعت هفت بعد از ظهر شهید شده بود.
فردایش ساعت ده به من زنگ زدند و گفتند میدانی که جواد شهیدشده؟
همان جا پشت گوشی وا رفتم.
یادم به حرفهای جواد افتاد که میگفت
شماره ات را داده ام تا تو خبر شهادتم را
به خانواده بگویی!
آنهایی که زنگ زده بودند، از بچههای سپاه نبودند؛
یعنی سپاه هنوز خبر را تأیید نکرده بود.
چندتا از بچه هایی که کنار جواد بودند، زنگ زده و به دوستانش گفته بودند.
آنها هم به من گفته بودند.
تنها کانال رسمی #شهید_جواد_محمدی᯽ ⃟ ⃟
┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
📚 #دخترهاباباییاند
🖋به قلم بهزاددانشگر
#پارت_135
« دایی»
آن موقع که جواد گفت شماره ات را داده ام ،حال الانم را نمیفهمیدم.
نمی فهمیدم چه میگوید !
حالا افتاده بودم توی جریانی که داشت جانم را آتش میزد .
باید خبر شهادت جوادمان را میدادم .
حالا من شده بودم سفیر پیغام شهادتش.
سید سجاد هم محله مان که شهید شده بود ،
جواد به من زنگ زد و گفت خبر شهادتش را به پدرش بده.
برای سید سجاد این کار را کرده بودم؛
اما حالا برای جواد نمیتوانستم .
به دایی خانمش زنگ زدم و گفتم جواد! گفت من هم شنیده ام .
گفت زنگ زدم به بچه های سوریه و آنها هم خبر را تأیید کردند.
بیا خانه حاج آقا مجتبی. من هم دارم میروم آنجا .
خانمم گفت کجا میروی؟
گفتم با محمدعلی میروم خانهی حاج آقا مجتبی.
نگذاشتم بپرسد برای چه.
گفتم برای جلسه وقت گرفته ایم. پرسید کی برمیگردی؟ گفتم زود.
تنها کانال رسمی #شهید_جواد_محمدی᯽ ⃟ ⃟
┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
بزرگی میگفت:
اگه جایی راهت ندادن؛
برو درِ خونه؎ حسین..
اونجا همه رو راه میدن..:)🌱
#امام_حسین
#محرم