9.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟢♦️ خاطرات شنیده نشده از رئیسجمهور شهید
🔹بدون تعارف با همسر شهید دکتر رئیسی
اونجا که میگن بماند..
تنها کانال رسمی #شهید_جواد_محمدی᯽ ⃟ ⃟
┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
🇮🇷شهید مدافع حرم جواد محمدی🇮🇷
🟢♦️ خاطرات شنیده نشده از رئیسجمهور شهید 🔹بدون تعارف با همسر شهید دکتر رئیسی اونجا که میگن بماند.
️️ بدون تعارف با جمیله علمالهدی
شهید رئیسی نه به من و فرزندان و نه حتی پدرم گلایه از کسی نمیکردند.
➖ ایشان به عدم گاز و برق و آب خانگی خیلی حساس بود.
نمیتوانم بگویم چه کسانی باعث دلگیری او شدند.
خیلی مچ وزرایش را میگرفت.
قیمت مواد غذایی مورد استفاده مردم را دائما پیگیری میکرد.
پیکر همسرم را ندیدم.
📚 #دخترهاباباییاند
🖋به قلم بهزاددانشگر
#پارت_155
« همسر »
دستم را گرفتم به دیوار که نیفتم داشتم
خفه می شدم، در خانه را بستم ، چادر را برداشتم ، الان نه ، برسم اتاق بعد .
رسیدم به حیاط و ایوان ، سفره های صبحانه ، لقمه هایی که میگذاشت دهان فاطمه...
انگار همین الان دارد کنار حوض با فاطمه بازی میکند دسته در اتاق را میدهم پایین بوی عطرش هجوم می آورد به مشامم نفس میکشم بوی عطرش را نفس میکشم همین جاست مطمئنم پشت سرم است تا به حال جلویش راه نرفته بودم زانوهایم تا می شوند . همین جا خوب است؟ نه هنوز زود است صدایم میرود خانه همسایه ها ، روی زانو میروم تا اتاق ، پیراهن هایش که روز آخر آماده کرده بودم و نبردشان به رخت آویز است چنگ میزنم به پیراهن ها آقا جواد می افتد توی آغوشم دهانم را لابه لای پیراهن ها پنهان میکنم حالا خوب است ، حالا وقتش است دهانم را باز میکنم سیلابی از درد و اندوه از چشمان و دهانم میریزند بیرون ، دیگر جلویشان را نمیگیرم میگذارم دردهایم بریزد بیرون جیغ میزنم صدایش میزنم وقتی بالاخره سرم را از لابه لای پیراهن خارج میکنم پیراهن خیس است کمی خالی شده ام ، فقط کمی خالی شده ام .
تلفن زنگ میخورد نگران شده اند میگویم خوبم ، میگویم بر میگردم .
پوشه ها و کشوهایش را نگاه میکنم از وصیت نامه خبری نیست بر میگردم
خانه مامان .
تنها کانال رسمی #شهید_جواد_محمدی᯽ ⃟ ⃟
┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
🇮🇷شهید مدافع حرم جواد محمدی🇮🇷
#بسم_الله قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاء🌅 وقتی که دلت تنگ می شود به #آسمان نگاه کن ..
#بسم_الله
وَإِن يُرِدْكَ بِخَيْرٍۢ فَلَا رَآدَّ لِفَضْلِ
اگر خدا خیری برای تو بخواهد
هیچکسی نمیتونه لطف خدا رو از تو برگردونه...
شهادت نردبان آسمان بود
رزمندگان لشکر ویژه ۲۵ کربلا مازندران در مناطق عملیاتی جنوب و غرب کشور در قالب گردانها و گروههای مختلف؛
با توجه به شرایط جنگی، زندگی متفاوتی را با مردمی که در شهر زندگی میکردند، داشتند.
در تصویری که میبینید تعدادی از رزمندگان ساروی کلبهای زیبا و به یاد ماندنی با یک نردبان چوبی در بالای درخت ساختند، و عکسی یادگاری گرفتند.
چند تن از این عزیزان بشهادت رسیدند و این عکس معروف شد به عکس نردبان شهادت.
تنها کانال رسمی #شهید_جواد_محمدی᯽ ⃟ ⃟
┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
‹ پاداشی که برای زائر اربعین
سینه به سینه از اولیاء رسیده
و برای هیچ عملی ذکر نشده
این است که زائر اربعین
حتماً عاقبت بخیر میشود.. ›
#استادفاطمینیا
تنها کانال رسمی #شهید_جواد_محمدی᯽ ⃟ ⃟
┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
انسان اگر برای وقتش برنامه ریزی نڪرد
شیطان برایش برنامه ریزی میڪــنــد
غیبتها،تهمتها،حرفهایِ بیمزه و لهو
همه اینها نتیجه بیبرنامگی است!
#آیتاللهحائریشیرازی
تنها کانال رسمی #شهید_جواد_محمدی᯽ ⃟ ⃟
┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
🔹 قیافه ات به ریاست جمهوری نمیخوره !
🔹 سنگر
تنها کانال رسمی #شهید_جواد_محمدی᯽ ⃟ ⃟
┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
تماس آخر قبل از سفری برای همیشه....
قراربود آن روز ظهر به خانه برگرده. به دخترش قول داده بود که بره پیشش.
مجبور شد بخاطر کار، اون روز را بمونه.بهم گفت فلانی تلفن کجاس حتما باید باخونه تماس بگیرم وبه دختر وخانمم بگم امروزا موندگارم تا انشاا... کار که تموم شد فردا برم خونه.زنگ زد خونه و باکلی قربون صدقه بهشون قول داد فردا بره خونه چندروزی هم مرخصی بگیره و توی این ایام سوگواری آخرماه صفر پیششون بمونه.....
رفت محلشون...چه رفتنی...چه موندنی....دیگه بابا سرکار نمیره.....
(روایت از همکار شهید مدافع امنیت سرهنگ پاسدار مختار مرشدی در روز حادثه)
تنها کانال رسمی #شهید_جواد_محمدی᯽ ⃟ ⃟
┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii