بیانات شهید سید حسن نصرالله در یکی از مانورها 🔹حزب‌الله صدای ضبط شده‌ای از سید حسن نصرالله بعد از حمله به بنیامینا منتشر کرد.

🌸 امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) : وَجهٌ مُستَبشِرٌ خَيرٌ مِن قَطوبٍ مُؤثِرٍ روى خوش داشتن، بهتر است از اين كه با روى ترش، ايثار كنى. 📚 عيون الحكم والمواعظ، ص۵۰۴ ‌

⁉️ حکم فراموش کردن محل نجاست 🔶 س : اگر در بدن نجاستی بوده، و یادمان رفته باشد کدام قسمت بدن نجس است، تکلیف چیست؟ ✅ ج: برای تطهیر کافی است تمام قسمت‌هایی را که احتمال می‌دهید نجاست در آن قسمت بوده تطهیر کنید و تطهیر کل بدن لازم نیست. #نجاست #فراموشی 🔍 منبع : KHAMENEI.IR 🌸🍃 کانال رساله رهبر انقلاب(احکام) https://eitaa.com/joinchat/2754740421Cae2d378342

📣 گردهمایی بزرگ بانوان مقاومت دارالشهدای تهران منطقه ۱۷ 🏴همزمان با سالروز رحلت حضرت فاطمه معصومه (س) ⬅️ زمان: دوشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۳ ساعت ۱۴:۳۰ ⬅️ مکان: تهران، منطقه ۱۷، خیابان ابوذر، خیمه‌گاه شهدا ✅ بانوان شجاع و قهرمان دارالشهدای تهران گردهم می آییم برای؛ 🔹حمایت از مردم مظلوم غزه و لبنان 🔹 حمایت از نهضت مبارزه و مقاومت در برابر رژیم کودک‌کش صهیونیستی 🔹 هم‌دردی با همه مادران شهدای ایران، غزه و لبنان 💢منتظر حضور سبزتان هستیم 🌱🌷🌱 #مجموعه_شهید_عسگری #موسسه_امام_رضا_(ع) @alreza72

مرحوم آیت الله صدر فرمودند: من یک کمک هزینه تحصیلی به طلبه ها می دادم. چند ماه این کمک هزینه که باید از وجوهات مردم می رسید، نرسید. من دوازده هزار تومان، هفتاد سال پیش، بدهکار شدم. آیت الله العظمی صدر به طلبه ها اعلام کردند که من از این ماه شهریه نمی دهم! فرمودند: طلبه ها در خانه من جمع شدند، یک کسی شروع به درد و دل کردن کرد، روزها مخفی می شویم و شب ها درس می خوانیم. از شر رضاخان و مأمورین رضاخان در امان نیستیم. این کمک هزینه را هم شما تعطیل می کنید؟ طلبه به گریه افتاد، ایشان فرمود: من هم به گریه افتادم. گفتم: بروید تا فردا به شما خبر دهم. طلبه ها رفتند، غم عالم به قلب من نشست. شب شد، سحر به حرم حضرت معصومه(س) آمدم. ایشان فرمودند وقتی به حرم آمدم، هیچکس در حرم نبود. آمدم زیارت و مناجات کردم، گفتم: بی بی جان به داد ما برس! من چند ماه بدهکار هستم. اگر نمی خواهید قال الصادق و قال الباقر گفته شود، تکلیف ما را معلوم کنید. به قدری ناراحت شدم که گفتم: ای فاطمه معصومه اگر قدرت نداری از برادرت امام رضا کمک بگیر. از جدت امیرمؤمنان کمک بگیر! قهر کردم و گفتم: تا این مشکل برطرف نشود دیگر به زیارت نمی آیم. آمدم خانه بین الطلوعین بود، در خانه نشسته بودم که چه جوابی به طلبه ها بدهم. خادم آمد گفت: کسی جلوی در با شما کار دارد. ترسیدم در را باز کنم، گفتم: نکند قصد جان شما را دارند. یک قیافه ی عجیبی دارد! آیت الله العظمی صدر فرمودند: باشد، در را باز کن. اگر قصد جان مرا هم دارد، مرا راحت کند. یک مرجع تقلید که مظهر صبر امیرالمؤمنان بود به مرگ خود راضی شده بود. در را باز کردند و این مرد داخل شد، تا نشست، گفت: ببخشید این وقت آمدم، دست آقا را بوسید و گفت: از اصفهان به تهران می رفتم. به این تپه که از اینجا به حرم حضرت معصومه اشراف دارد، نگاهم به گنبد فاطمه معصومه افتاد. با خودم گفتم: کجا می روی؟ مگر بدهی و وجوهات نداری؟ مگر خمس بدهکار نیستی؟ همین الآن برو، شاید تهران رفتی و دیگر زنده نماندی؟ حساب کرده بود و خمسش را داده بود. آیت الله العظمی صدر فرمود: با پول بین الطلوعین نه تنها بدهی چند ماهه را دادم، بالای یک سال کمک هزینه تحصیلی طلبه ها را دادم. در گدایی این در کوتاهی نکنیم. دوباره آقا قبایش را پوشید و به حرم رفت. گفت: می روم از فاطمه معصومه عذرخواهی و تشکر کنم! بی بی جان ببخشید اگر گفتم: اگر نمی توانید از برادرتان کمک بگیرید. اگر نمی توانید از جدتان بخواهید. آمدم عذرخواهی کنم! ❣️اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم

روح شهید رئیسی شاد این وخیلی کارهای دیگه از دستاوردهای دولت ایشونه

صحنه حمله جنایتکارانه اسرائیل به چادر آوارگان 🔹این ویدئو نشان می‌دهد چندین چادر آوارگان در جنایتی آشکار همزمان هدف حمله قرار می‌گیرد. #غزه

✔️ چطور می‌شود جریان منافق در شیعه مقبولیت پیدا می‌کند ؟ ✔️ چه علّتی باعث می‌شود شیعه امام حسینی، در فتنه‎‌ها گم شده و توان تشخیصش را از دست می‌دهد؟ #سردار_سلیمانی | #امام_خمینی‌ #استاد_شجاعی | #پادکست_روز @Ostad_Shojae

🎥 #طلای_مقاومت برای #ایران_همدل اگر از صمیم قلـب آرزوی جهـاد در راه خدا و کـمـک به جـبـهه مقـاومـت رو داریـد، این کلیپ رو از دست ندهید. 🇵🇸 🇮🇷 🇱🇧 پ.ن: توضیحات حاج‌آقا #محسن_عباسی_ولدی در رابطه با پویش #طلای_مقاومت و #ایران_همدل و نـحـوه شرکت در آنها. #ایران_همدل #طلای_مقاومت #محسن_عباسی_ولدی @abbasivaladi

دلنوشته های شما برای پویش#طلای_مقاومت 🇵🇸🥇 نگاهم به دستبند افتاد؛ به قابلمه غذایی که می‌جوشید. دخترکم منتظر بود بغلش کنم. داشت بهانه می گرفت. غذا را هم زدم. دخترم را بغل کردم. می‌خواستم تا آماده شدن غذا، بنشینم و با دخترم بازی کنم. دخترم را نگاه کردم. با هر لبخندش خستگی که هیچ ،همه غم و غصه‌ام انگار فراموشم می شد. من اینجا بودم؛ توی ایران؛ ولی می‌شد ایران نباشم. می‌شد توی غزه یا لبنان باشم. می‌شد به جای آن که در خانه دخترم را بغل کنم و با او بازی کنم، او را درحالی در آغوش بگیرم که خانه ای نداشتم و آواره بودم. می‌شد کودکم نه پای شعله گاز، که در کنار آتش بمب ها و ویرانه ها گریه کند. می شد او باشد و من دیگر نباشم؛ یا حتی من باشم و کودکم .... می‌شد... نگاهم به دستبندِ دور دستم افتاد.... ـــــــ ✍گروه نویسندگان جوان #طلای_مقاومت #ایران_همدل @abbasivaladi

مظلومیت باورنکردنی شیعیان مقاوم حزب الله لبنان