شهید حسین معز غلامے³¹⁵
طلبہ ے نوجوان مراغہ اے در حین عملیات آزادے خرمشہر به شدت مجروح شد. پایش پر از ترڪش شد. پزشڪان گفتند
شهیدی که مجروح میشه و امام زمان بهش میگه #بیا_مشهد شفا بگیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ
هی لابهلای رد شدنها سنگ خوردیم
از هیزها از بد دهنها سنگ خوردیم
در بین ڪوچه از جوان و ڪودڪان
بالای بام از پیرزنها سنگ خوردیم
✍ پ.ن : یا سه سالهای امام حسین ...
فدای مظلومیت شهدای مدافع حرم
و فدای غربت و تنهایی دختران شهدا ...
🎤مداح : جانباز حاج یونس حبیبی
╭━═✦❃━⊰🍃💔🍃⊱━❃✦═━╮
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI
╰━═✦❃━⊰🍃💔🍃⊱━❃✦═━╯
شام را ویران ڪردم...
با ناله ی بابا بیا...
السلام علیڪ یا سیدتنا رقیه س ...
master.mp3
12.36M
#نوای_ماتم
#بابا منو ببر
🎧 روز سوم محرم
🎤 حاج محمود کریمی
#شهادت حضرت رقیه
📀 شعبان ١٤٤٠
📍كارى از گروه استوديويى عبرات و اسفارالغدیر
╭━═✦❃━⊰🍃💔🍃⊱━❃✦═━╮
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI
╰━═✦❃━⊰🍃💔🍃⊱━❃✦═━╯
صد پسر در خون بغلتد
گم نگردد دختری ..
یا رقیه 😭
╭━═✦❃━⊰🍃💔🍃⊱━❃✦═━╮
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI
╰━═✦❃━⊰🍃💔🍃⊱━❃✦═━╯
شهید حسین معز غلامے³¹⁵
#خاطرات_شهدا 🕊
.
هر سال محرم که می شد، با بچه های محل تکیه ای برپا میکردیم، تو پارکینگ 🏡خونه شهید ولایتی.
یک سال به خاطر یه سری از مشکلات نمی خواستیم❌ تکیه رو برپا کنیم.
تو جمع رفقا حسین می گفت☝️ هر طور شده باید این سیاهی ها نصب بشه. باید این روضه ها برقرار باشه.
حسینی که از جون و دل مایه می گذاشت در خونه ارباب و نمی خواست هیچ جوره کم بزاره، وقتی دید کسی همراهیش نمی کنه😔اومد در خونه ما.
گفت من دلم نمیاد که امسال تکیه نباشه.
سیاهی ها و پرچم رو ازم گرفت و رفت.. اونشب خودش تکیه رو برپا کرده بود. تنهای تنها.💔
از قرار معلوم شب🌙 رو هم تو تکیه خوابیده بود.
صبح روز بعد سراسیمه و البته با خوشحالی☺️ زنگ خونمون رو زد.
بهش گفتم چی شده حسین جان!؟ 🤔
گفت: دیشب که پرچم ها و سیاهی هارو نصب کردم تو همون تکیه خوابم برد.
تو خواب دیدم امام حسین(ع) اومده تو پارکینگ خونمون و به من گفت احسنت! چه تکیه قشنگی زدی.💌
دستی به سیاهی ها کشید و بهم خسته نباشید گفت🙃.
وقتی حسین این جملات رو می گفت، اشک تو چشمای قشنگش حلقه زده بود.
می دیدم که چقدر خوشحاله از اینکه کارش مورد قبول ارباب واقع شده بود.🌠
اون سال تکیه مون حس و حال دیگه ای داشت...
.
حسین جان ، محرم آقا رسیده
پیش حضرت زهرا (س) رو سفیدمون کن...
.
پ ن: عکس مربوط به عزاداری عاشورای سال 97 ، دو روز قبل از شهادت...
.
#شهید_حسین_ولایتی_فر🌷
#مدافعان_وطن
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات 🇮🇷
╭━═✦❃━⊰🍃💔🍃⊱━❃✦═━╮
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI
╰━═✦❃━⊰🍃💔🍃⊱━❃✦═━╯
🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃
این روزها سالروز شهادت کسانی ست که زمین به سختی حاضر بودآن هارا به آسمان بسپارد
سالروز شهادت قهرمانان تپه های جاسوسان
سالروزشهادت #یوسف_فدائی_نژاد
همان که به چشم های پاک میشناختنش
همان که تنها سوسوی کلبه احزانش
یادآورسجده های طولانی با تسبیح سبزبلندش هست
مادرش هنوزهم صدایش را میشنود😔
سالروز شهادت #کمیل_صفری_تبار است
ازهمین حالا ،ازهمین دنیادرفکرم که چگونه باید جواب چشم هایش رابدهم
همان که آخرین وداعش باهمسرش شب تولدش بود
هنوزهم منتظراست تاباهم جشن بگیرند
سالروز شهادت #محمدجعفرخانی
اورا میشناسی؟
همان که سیدالشهدا(ع)درعالم رویا مژده شهادتش را داده بود
سالروزشهادت #محمدغفاری ست
اورا دیگر باید بشناسی
همان که رشته دندانپزشکی رارها کرد
وسربازامام زمان(عج) شد
شهید #مجتبی_بابائی_زاده
شهید #محمدمنتظرقائم
شهید #حسن_حسین_پور
ودیگر شهیدان تپه جاسوسان
آری حتم دارم که این هارانمیشناسی
شهدای صابرین خیلی غریب اند
درمیان این بحبوحه شهادت
فرمانده کجاست؟
فرمانده بی ریا که دراین صحنه نبرد
گل سعادت جانبازی نصیبش شد
اما زمین اورا درآن سوی مرزها
درتپه های پالمیرا به آسمان سپرد
شهید #قاسم(مهدی)غریب
🇮🇷🕊🇮🇷🕊🇮🇷🕊🇮🇷🕊🇮🇷🕊
یادشان با صلوات
🔘🔘
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI
🔘🔘
#شهیدانه❤
شهـــــادت یعنے؛
زنـــــدگے ڪـــن، امــا!
#فقط_برای_خدا...
اگـــــر شهـــــادت میخواهید
زنـــــدگے ڪنـــــید
#فقط_برای_خدا
#شهیدحاج_حسین_دلمان_برای_مداحےخواندنت_تنگ_شده😔💔
╭━═✦❃━⊰🍃💔🍃⊱━❃✦═━╮
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI
╰━═✦❃━⊰🍃💔🍃⊱━❃✦═━╯
شهید حسین معز غلامے³¹⁵
هوالمحبوب 🕊رمان #هادےدلـــــہا قسمت #سےوشش واسه نرفتن به غرب خیلی بهونه آوردم ولی مثل اینکه شهدا
🕊رماݩ #هادےدلہا
قسمت #سےوهفتم
"بازی دراز" جای قدم شهیدصیادشیرازے🌷هست.
#اولین کسی که #رهبر انقلاب😍 برپیکرش نمازخوندو چند روزبعدازشهادتشون فرمودن: دلم برای صیادم تنگ شده است.
بافاصله از بچه ها نشستم وبه مسیر سخت "بازےدراز "نگاه میکردم.👀
سرم رو برگردوندم دیدم یه پیکسل دست مهدیه هست داره عکس میگیره
_از ۲۴ساعته بیست ساعتش سرت توگوشی باشه 😒
مهدیه: اییش😬
از صبح که راه افتادیم به نیابت از #محمدرضا اومدم الانم داریم باهم بامنطقه عکس میندازیم که بفرستم برای دوستام
به دور واطرافش نگاه کردم هیچ پسری کنارش نبود
_جن و خولی شدی کومحمدرضات؟😐🤔
مهدیه : بیا ببینش😁
منظور مهدیه یه شهید بود
یه شهید دهه هفتادی
"شهیدمحمدرضادهقان امیرے"
مسؤل اتوبوس گفت باید حرکت کنیم.توی اتوبوس گوشیمو درآوردم وتوگوگل سرچ کردم "زندگینامه شهید محمدرضا دهقان امیری"
✨معرفی مختصر شهید محمدرضا دهقان امیری ✨
تاریخ تولد:۲۶فروردین ۱۳۷۴
محل تولد: تهران
وضعیت تأهل:مجرد فرزند دوم خانواده علی دهقان امیری
دانش آموخته دبیرستان وعلوم معارف اسلامی امام صادق(ع)
دانشجوی سال سوم فقه وحقوق در مدرسه عالی شهید مطهری
اعزام به سوریه :۱۵مهرماه ۱۳۹۴ باعنوان بسیجی تکاور.
شهادت در تاریخ:۲۱ آبان ۹۴🕊
محل شهادت: سوریه حلب💔
محل دفن: امامزاده علی اکبر، چیذر🌹
شهید مورد علاقه : شهید مدافع حرم رسول خلیلی
صفات بارزاخلاقی:👇
مؤمن،مهربان،دلسوز،خوش اخلاق ، خنده رو،شوخ طبع،متبسم،دست و دلباز،خلوص نیت در انجام وظایف دینی وامور خیر،غیرتمند نسبت به خاندان عصمت وطهارت🌹
علایق:👇
مراسمات مذهبی به خصوص مراسمات هیات رأیة العباس وریحانة النبی😍،
زیارت کربلا مشهد مقدس😍 ، تفریح وگردش وکوهنوردی،پارکور،ورزشهای هیجانی و موتور سواری.
آتقدر غرق عکسای شهید دهقان بودم نفهمیدم کی رسیدیم مدرسه...
#ادامہ_دارد...
نام نویسنده #بانومینودری
#کپی_باذکرآی_دی_ڪانال_ونام_نویسنده_وگرنه_حرام_است
╭━═✦❃━⊰🍃💔🍃⊱━❃✦═━╮
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI
╰━═✦❃━⊰🍃💔🍃⊱━❃✦═━╯
🕊رماݩ #هادےدلہا
قسمت #سےوهشتم
اینبار مقصد "قصرشیرین" بود.
سرزمینی که تن رنجورش بارها از ایران دفاع کرد.
اوج جنایت رژیم درقصرشیرین زمانی بود که صحبت قطع نامه میان ایران و عراق بود😡.
وحشی گرانی که وقتی پا به بیمارستات میزارن به رگبار میبندن😭 وپایه یه ساختمان با TNTمیترکونه
اینجا مردان وزنان غیور سالها دربرابر دشمن ایستادگی کردند
نمونه بارز این #شهیده_ناهیدفاتحی_کرجو هست🌹
دختر۱۶ساله ای که بانیروهای سپاه همکاری میکرد.
یک روز گروهک صدانقلاب به نام کومله ناهید رو میزنن😔😭
مادر ناهید ماه ها در روستاها دنبال دخترش میگردد اما یک روز در کردستان میپیچد که قراره یک #جاسوس خمینی در خیابان برزن رسوا کنند
وآن جاسوس شهیده ناهیدفاتحی کرجواست😔
شاید باورش سخت باشد دخترک ۱۶ساله با سری تراشیده ودست بسته به جرم اینکه به امام خمینی توهین نکرده کشتند.😔😭
مادر ناهید برای آرامش ناهیدیکر دخترش رابه تهران انتقال میدهد ودر بهشت زهرا دفن میکند.🕊🌹
تیر جایش را به مرداد داد وتولدم رسید.سخت بود بدون #حسین،بادوستام رفتم مزارشهدا کیک بریدم 🍰بدون حسین😔
مرداد جایش را به شهریور داد وعطیه باتعهد بابا وهمسرش در مدرسه شروع به درس خواندن کرد.
تاسوعا آمد ورفتیم معراج الشهدا
اما چی فهمیدیم😧
همه بچه ها اسم نوشتند واسه پیاده روی #اربعین😍❤️
اما ما چون کنکور آزمایشی،تست،رس وامتحان داشتیم مانع سفر رؤیایی مون بود😣
تازه از معراج الشهدا خارج شدیم که گوشی عطیه زنگ خورد📲
_ کییه؟
عطیه: سیده خدا کنه از اربعین چیزی نگه
_ حالام بگه بچه بازی درنیار😒
عطیه:سلام خوبی آقا؟
سید:......
عطیه: باشه همسری پس بازینب شب منتظرتم😍😊
#ادامہ_دارد......
نام نویسنده #بانومینودری
#کپی_باذکرآی_دی_ڪانال_ونام_نویسنده_وگرنه_حرام_است
🕊رماݩ #هادےدلہا
قسمت #سےونہم
🍀راوےعطیه🍀
وارد خونه شدم
_سلام
مامان:سلام دخترم😊.عطیه مامان چیشده؟
_هیچی مامان شب سید میاد من میرم تواتاقم
دراتاقمو بستم چادر و مانتومو در آوردم.
جانمازم را پهن کردم وچادرنماز به سر کردم.
دورکعت نماز خوندم بعدنشستم اشکام همینجوری میومد.😭
" یا سیدالشهدا خودت آرومم کن"🙏😭😭
داشتم همینطوری حرف میزدم که دراتاقمو زدن
اشکامو پاک کردم گفتم: بفرمایید
فکر میکردم مامانه ولی باتعجب دیدم #سیده ❤️
از جانماز پاشدم. ودستموبه دستش دادم😍🙈
_سلام عزیزم خوش اومدی☺️
سید:گریه کردی خانم گل؟🌹
_بیا بشین عزیزم
سید دستمو تو دستش گرفت 🙈😍و گفت:چیشده خانمم؟😊
_هیچی سرسفر اربعین ناراحتم😔
سید:اتفاقامنم اومدم دراین موردباهات حرف بزنم
_خب بفرمایید بنده درخدمتم
سید:عطیه جانم میشه رضایت بدی منم برم؟
_من فدای جدت بشم ❤️😍عزیزم برو به سلامت
به چشم بهم زدنی راهی کربلا شدند.
حتی باباومامان منو زینب راهی شدند.
قرار شد منم برم خونه زینب اینا.
امروز صبح همه راهی مرز ایران وعراق شدند.😔😢
زینب درحالیکه پیتزا🍕 به دست وارداتاق میشد گفت:عطیه فردا امتحان شیمی داریم استراحت کنیم درس بخونیم بعد بریم کهف تا۱۱ برگردیم.موافقی؟
_بلی
داشتم درس میخوندم که یهو زینب گفت: واااااییی مخم دیگه نمیکشه😖 بریم؟؟
_بریم
اینجا کهف الشهدا منبع آرامش🌹😊
من آرومتر بودم ولی های های گریه های زینب بالا گرفت....😰
#ادامہ_دارد...
نام نویسنده #بانومینودری
#کپی_باذکرآی_دی_ڪانال_ونام_نویسنده_وگرنه_حرام_است
خواب حضرت رقیہ (س) رو دیده بود .✨
بـے بـے فرموده بودن تو بہ خاطر ما
« از گـناه گذشتـے » ما هم شهیـدت مےڪنیم .🕊
موقعـے ڪہ داشت میرفت سوریہ بهم گفت : سید برام روضہ حضرت رقیہ بخون ...💔
گفتم نمےخونم ، دارے میرے حسین بچہ هااات ؟؟ گفت : از بچہ هام دل ڪـندم ،
روضہ مےخوندم ، هاے هاے گریہ میڪرد .😭😭
✍ راوے : سیدرضا علیزاده ، ذاڪراهل بیت
#شهید_حسین_محرابی 🕊
#مدافع_حرم
╭━═✦❃━⊰🍃💔🍃⊱━❃✦═━╮
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI
╰━═✦❃━⊰🍃💔🍃⊱━❃✦═━╯
شهید حسین معز غلامے³¹⁵
🕊رماݩ #هادےدلہا قسمت #سےونہم 🍀راوےعطیه🍀 وارد خونه شدم _سلام مامان:سلام دخترم😊.عطیه مامان چیشده؟
شرمندم دیر گذاشتم سرم شلوغه حلال کنین رفقا🙏🌹
جبران میکنم
راوی میگه ،
دیدم یه دخترے
داره رو این خاراے صحرا میدَوِه ؛
با اسب سمتش رفتم بگم بیا نترس...؛
دیدم این دختره تا صداے پاےِ اسب
رو شنید تندتر دوید...
رسیدم بهش ،
دیدم این دوتا دستاے کوچولوشو
گذاشت رو گوشاش
گفت مسلمونے؟!
تا حالا قرآن خوندے؟
فَأَمَّا الیَتیمَ فَلا تَقْهَرْ...
نزنیــــآ...
نزنے آقا...
من بابا ندارم...💔🏴
.
#کنیزرقیهام❤
#بمیرمواسهپاهایزخمیتخانومجان💔
#بخرمنوبیبی
╭━═✦❃━⊰🍃💔🍃⊱━❃✦═━╮
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI
╰━═✦❃━⊰🍃💔🍃⊱━❃✦═━╯
دختـرها بابایے نیستند،
باباها دختـرےاند ... !
این را وقٺےحسین(علیہاݪسݪام)
با سَر
بہ دیدن #رقیـہ آمد
فهمیدم ...
#یابنٺالارباب
•|بَس ڪِه ڪِشیده
موے مَــراشِمْرِ بے حَیا
تا باد مےخورَد
بـه سَرم دَرد مے ڪَند..،|•
گفتن به او چندساله ای ؟
گفت : سه سال
کسی باور نکرد پیرتر بنظر می آمد ..
باهر تازیانه ڪـــه میخورد
بغض میڪرد و زیر لب میگفت:
اگر #عمو بود نمیگذاشت...
#آخهمگهسهسالهزدنداره؟!💔😭
╭━═✦❃━⊰🍃💔🍃⊱━❃✦═━╮
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI
╰━═✦❃━⊰🍃💔🍃⊱━❃✦═━╯
اصلامیدانیرقیهیعنیچه؟؟
رقیهیعنی ...
کوچکباشی
اما ... دنیایبهاینبزرگیرابایک :
عموجان ، عموجان گفتن بلرزانی :)💔✨
#رقیهیعنی ...
#بزرگترینِعالم🍃
╭━═✦❃━⊰🍃💔🍃⊱━❃✦═━╮
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI
╰━═✦❃━⊰🍃💔🍃⊱━❃✦═━╯
امشب چه شبیه...
راه #سوریه💔 هم باز شد...
اولین کاروان تاسوعا وعاشورا اونجان😭😭