eitaa logo
شَهید حُسین مُعِزغُلامے⁦🇮🇷³¹⁵
2.6هزار دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
4.1هزار ویدیو
214 فایل
شهید حسین معز غلامے: هرڪجا گره به ڪارت افتاد بگو الهے به رقیه (س)💚 ولادت🎂:1373/1/6 شهادت🕊️:1396/1/4 محل‌شهادت:حماه سوریه ذاکراهل‌بیت‌🎤 🌱مزار:بهشت زهراقطعه 50ردیف 116 کانال دوم: @deeldadeh_shohada 📱ادمین تبادل: @z_mht213 #باحضورجمعی‌ازخانواده‌شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺نماز استخاره یا حاجت 🌻برای ازدواج 🌻خانه دار شدن 🌻شغل 🌻و حاجت های دیگر حجت الاسلام رفیعی از آقای سجادی عنوان کردند که نمازی که در عالم رویا توسط حضرت بقیه الله ارواحناه فداء اجازه گرفته شد! و روایت هم دارد. ✴️دو رکعت نماز رکعت اول حمد و سوره الرحمن ✴️رکعت دوم حمد و سوره حشر را می خوانیم (تلاش هم باید فرد در زندگی داشته باشد) بعد نماز تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها و بعد نماز ۱۰۱ مرتبه أَسْتَخِيرُ بِاللّٰه خِيرَةً فِي عافِيَةٍ.
شَهید حُسین مُعِزغُلامے⁦🇮🇷³¹⁵
پارت سی و پنچ🌷🌿 #کتاب_سرو_قمحانه #شهید_حسین_معزغلامی 🌹 "بصیرت حسینی" اولین بار
پارت سی و شش🌷🌿 🌹 "سلوک بندگی" حسین دوتا موتور و یک ماشین داشت، خونه براش مهیا بود. اینکه شما از همه اینها بزنی و بری، قطعا خیلی درس بالاست. میگن که بهشت به اندازه آیات قرآن درجه داره؛ قطعا همه شهدا به نظر من درجشون یکسان نیست! که همه در یه سطح باشن. من خیلی حاجت از حسین گرفتم یه شب اومدم بخوابم تو همون حال حسین گفتم این مردم روستای ما و پدربزرگ، مادر بزرگ ما رو دعا کن، خدا اون دنیا روحشون رو شاد کنه! مادر بزرگ من ده سال بود که از دنیا رفته بود و خواب اون رو ندیده بودم. اون شب خواب مادر بزرگم رو دیدم داشت می خندید و خیلی شاد بود. یه روز دیگه تو ماشین حسین بودیم، یکی از بچه ها خواست آهنگ بزاره، غیرمجاز بود! یادم نمیره دوتا کوبید رو داشبورد ماشین و گفت دقیقا جملش این بود《اون روزی که از بلند گوهای این ماشین صدای بیاد بیرون من چپ میکنم》یه سری مراقبت های سنگین می کرد. توی بحث و حتی خیلی به اعتقاد داشت. خصوصا دوسال آخر رو تاکید می کرد! وقتی که با حسین از طرف بسیج، با لباس نظامی برا گشت زدن میرفتیم، به خاطره تاکیدات و اصرار حسین، مون رو اول وقت تو مسجد میخوندیم . |دوست شهید | https://eitaa.com/shahid_moezegholami
☘آیت‌الله فاطمی‌نیا رحمت‌الله‌علیه خدا چند گناه را نمی‌بخشد: ☘عمداً نخواندن، به ناحق آدم‌ کُشتن، عاق والدین و «آبرو بُردن». ین گناهان این قدر نحس هستند که صاحبانشان، گاهی موفق به توبه نمی‌شوند! https://eitaa.com/shahid_moezegholami
شَهید حُسین مُعِزغُلامے⁦🇮🇷³¹⁵
📸مقایسه قابل تامل سپاه #امام_حسین علیه السلام و سپاه عمرسعد از لحاظ عقاید 🚨امیرالمؤمنین علی علیه ال
: ✅اصلاح امت اسلامی و جامعه ✅ و نهی از منکر ✅ظلم نپذیرفتن و ظلم نکردن ✅همواره در قِلّت و غربت است ✅بصیرت، عامل نجات از هاست ✅ ، سن و سال نمی شناسد ✅ اول وقت، در سخت ترین شرایط ✅با اهل بیت دشمنی نکند مگر ✅لقمه ، مانع درک حق و حقیقت است ✅دوست داشتن دنیا اساس هر لغزشی است . https://eitaa.com/shahid_moezegholami
شَهید حُسین مُعِزغُلامے⁦🇮🇷³¹⁵
معرفی شهدا🕊 #شهید_مدافع_امنیت_احمد_حبیبی_فر ⚜تاریخ تولد1375/2/20 تاریخ شهادت1403/1/16 مصادف با رو
معرفی شهدا🕊 صحبت های همسر شهید در مراسم خواستگاری از من فقط یه توقع داشت همیشه چادر سرم کنم ایشون همیشه دوست داشت زندگی مون براساس زندگی حضرت علی و فاطمه زهرا باشه همیشه الگو شون تو زندگی برگرفته از حضرت علی علیه السلام بود💓 چندسال باهم زندگی کردید؟ ما در ۹ فروردین ۱۴۰۰ عقد کردیم❣ 💍 و احمد۱۶ فرودین ۱۴۰۳ شهید شد🕊 ایشون تو این ۳سال خانواده منو مثل خانواده خودشون قبول داشت تا حالا نشده بود که جز پدرو مادر صدا شون کنه✨ برای مسجد روستا مون هم وسایل سرمایشی❄️ خرید همیشه اهل ورفتن به بودن🕌 از روزهای آخر زندگی شهید میتونید خاطره ای بگید؟🥺 ایشون چند روز قبل از رفتن به سرکار هروقت سرنماز میشدم میخواستن براشون دعا کنم بشن خیلی آرزو داشتن منم ازشون خواستم دوتایی شهید بشیم💕 همچین سعادتی نصیب دوتاییمون بشه نه تنهایی😓 قبل از رفتن هم تو کارای خونه کمکم کرد باهم خونه رو تمیز کنیم🧹🧼 تو این چند سالی که باهم بودیم💌🎊 هر وقت از سرکار می آمد همیشه تو کارای خونه بهم کمک میکرد🥰 وقتی اطرافیانش میگفتن مرد نباید تو خونه کار کنه می‌گفت حضرت علی همیشه به حضرت فاطمه کمک میکرده💚 شادی روح طیبه شهیدی که بازبان روزه به شهادت رسید صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم https://eitaa.com/shahid_moezegholami
حتما لازم نیستـــــ شیطان را به یک سایت شیطانے وارد کند ... برای او همین که نماز اول وقتتان را به وسیله موبایل از شما میگیرد کافیستــــــ! * واجب نمازه نه کار ‌‌‌‌‌https://eitaa.com/shahid_moezegholami
شاید آهای رفیقی که برای شهادت سرداران و شهدای وطن در جنگ دوازده روزه اشک ریختی گریه کردی آه کشیدی دلت برای سردار حاجی زاده سوخت بدون شهدا اهل بودن مخصوصا نماز اول وقت پاشو یاعلی بگو بگیر با خدا رفیق باش و پادشاهی کن https://eitaa.com/shahid_moezegholami
دست‏‌های سنگين ✋🏻 اوايل انقلاب بود و کشور ما هم تازه رنگ و بوي اسلامي به خود گرفته بود. با اين حال کسي در منزل ما نماز نمي‏خواند. آن روزها پنج يا شش سال بيشتر نداشتم. وقتي صداي اذان از مسجد محله‏مان به گوش مي‏رسيد دوان دوان به پشت‏بام خانه‏مان مي‏رفتم و روي يک چهار پايه قديمي مي‏ايستادم و در حالي که دست‏هايم را روي گوشم مي‏گذاشتم، با صداي بلند فرياد مي‏زدم:«الله‏اکبر... الله‏اکبر... لااله الاالله...» همين چند کلمه را بيشتر بلد نبودم و همين طور کلمات را تا تمام شدن اذان تکرار مي‏کردم. يک روز وقتي اذان تمام شد و خواستم از چهارپايه پايين بيايم، دستي روي شانه‏هايم سنگيني کرد. به سرعت برگشتم. پيرمرد همسايه بود. از طريق پشت‏بام خانه‏شان به پشت‏بام ما آمده بود. او را دوست داشتم، چون هر وقت مرا مي‏ديد، لبخندي زيبا تحويلم مي‏داد. مثل هميشه لبخندي زد و گفت: «خيلي دوست داري اذان بگويي؟» بعد کمي مکث کرد و گفت: «دوست داري اذان را به تو ياد دهم.» با خوشحالي قبول کردم. او همان جا روي چهارپايه نشست و شروع به اذان گفتن کرد و من با دقت گوش کردم و... هر روز قرارمان روي پشت‏بام خانه ي ما بود. او مي‏آمد، هم خواندن نماز را به من ياد مي‏داد و هم گفتن اذان را. چند ماه بعد روزي از پدر و مادرم اجازه گرفت تا مرا با خود به مسجد ببرد. در مسجد مرا پشت تريبون برد و چون نزديک اذان بود، به من گفت:«پنج دقيقه صبر کن و بعد اذان بگو.» ابتدا کمي صبر کردم و بعد شروع کردم. مردمي که در مسجد نشسته بودند مرا با تعجّب نگاه مي‏کردند، آخر من هنوز به مدرسه نمي‏رفتم. بعد از اذان کنار پيرمرد همسايه به نماز ايستادم. من بزرگ شده بودم. شيريني نماز اوّلم را هنوز هم احساس مي‏کنم. بعد از هر نمازي که مي‏خوانم به شوق شيريني نماز اوّل مي‏انديشم. نماز خواندن به موقع و مدام من باعث شد که پدر و مادرم نيز کم‏کم به نماز روي آورند و اهل نماز شوند.😊 https://eitaa.com/shahid_moezegholami
تسبيح نقره‏اي هفت سال بيشتر نداشتم و حدود يک سالي مي‏شد که در کلاس‏هاي قرآن شرکت مي‏کردم و به راحتي مي‏توانستم قرآن را از رو بخوانم. روزي در کلاس نشسته بودم که حاج‏آقا (معلّم قرآن) رو به من کرد و گفت: «شما که به اين خوبي قرآن مي‏خواني، دوست نداري با خداوند راز و نياز کني؟!» با اشتياق جواب مثبت دادم و از آن به بعد هر روز يک ساعت بيشتر پيش حاج‏آقا مي‏ماندم و طريقه خواندن نماز را ياد مي‏گرفتم. تقريباً دو هفته بعد خواندن نماز را ياد گرفتم و اوّلين نمازم را در مسجد محلّه‏مان با حاج آقا خواندم. بعد از نماز، حاج‏آقا بوسه‏اي بر پيشاني‏ام زد و يک تسبيح زيبا و نقره‏اي رنگ به من هديه داد. سال‏ها از آن روز به ياد ماندني مي‏گذرد و من آن تسبيح را به رسم يادگار با خودم دارم.📿😇 https://eitaa.com/shahid_moezegholami
شَهید حُسین مُعِزغُلامے⁦🇮🇷³¹⁵
چی شد که اهل نماز شدی بگو شاید این خاطره تو دست یکی رو بگیره و نماز خون بشه ثوابش هم به تو میرسه🤍✨
سلام وقت بخیر ممنون بابت این طرح خوبتون علت نماز خون شدن من قانون احتمال بود احتمال وجود قیامت و حسابرسی و آتش جهنم میگن انسان عاقل ، محتاطه برای قیامت باید احتیاط کنیم https://eitaa.com/shahid_moezegholami