644.5K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•
امامزمانم !❤️🩹
کنارم بودی ؛
شب هایی که از غصه خوابم نبرد
🌴کانال "شهید محمد بلباسی"
🆔 @shahid_mohammad_belbasi
6.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دو کار سبک و بیزحمت ولی اجرش زیاد و سنگین در میزان اعمال‼️
🎙 آیتالله مجتهدی (ره)
🌴کانال "شهید محمد بلباسی"
🆔 @shahid_mohammad_belbasi
1.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السلام علیک وصلی الله علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف لبیک یا خامنهای حفظه الله
به امید دیدن چنین روزی😍
🌴کانال "شهید محمد بلباسی"
🆔 @shahid_mohammad_belbasi
5.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اینجا محفل شهداست 🌷
کسایی اینجا میان که از طرف شهداء دعوت شده باشند!💌
اگه احساس میکنی که تو هم دعوت شدی، و میخوای با شهداء خلوت کنی پس معطلش نکن!
❣بیا اینجا خیلی حرف نَشنیده مونده که باید از شهدایی که پَرپَر شدن واسه من و تو؛ بشنوی!
خیلیها اینجا منتظرتهستند
💕 دلت و پرواز بده تا جانمونی👇
بیا و رفیق شهیدت را انتخاب کن رفیق!👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1766457400C11d86b856e
8.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•
#سخن_بزرگان | #استوری~
یکی از راه های نجات انسان از گناه،
"پناه بردن به امام زمان ‹عج›" است ؛
‹ استادجاودان 🌱 ›
🌴کانال "شهید محمد بلباسی"
🆔 @shahid_mohammad_belbasi
شهید محمد بلباسی
من به عنوان مسئول ارکان گردان موقتا به آنجا رفتم و در بدو ورودم با بچه های باصفای شمال آشنا شدم که چند نفر آنها بعدا شهید شدند.
از جمله :شهید بریری،شهید بلباسی،شهید کمالی
یادمه در اوایل انتقالم به گردان با برادر مرصاد آشنا شدم بعد با شهید محمد بلباسی.
با اون صدای گرمش که صحبت میکردند؛وقتی که این شهید بزرگوار غذا را بین بچه ها تقسیم میکرد گاهی اوقات با ایشان به خط میرفتم.
برای رسیدن به خط باید در دو نقطه از جلوی چشم دشمن رد میشدیم؛گاهی اوقات دشمن شلیک میکرد اما به هدف نمیزد.
یک روز که رفتیم خط،از تل یک رد شدیم به تل دو رسیدیم،در آنجا جوانی را دیدم که با قدی بلند و صورت نورانی حضور داشت؛او کسی نبود جز شهید بزرگوار علیرضا بریری ..
با او آشنا شدم و خودم را معرفی کردم و سریع صمیمی شدیم و گفت اگه برگشتم حتما میام مشهد و به من هم سر میزنه،تلفنم را گرفت.
در حال آشنایی با علیرضا بودیم که شهید بلباسی صدام زد سید سید کجایی؟ داداش بیا که بچه ها منتظر نهار هستند
سوار ماشین شدیم و باز باید از جلوی چشم دشمن حرکت میکردیم تا به مقر میرسیدیم در حال برگشت بودیم که دشمن به سمت ما آتس ریخت ؛محمد بر سرعت ماشین افزود و از اونجا جون سالم به در بردیم ولی کار هر روز دوستان همین بود وقتی میرفتند باید از جلوی تعداد زیادی از دشمن رد میشدند .
رسیدیم به مقر و شهید بلباسی نهار را تقسیم کردند و چند تا غذا برای هم اتاقی های خودشون بردند و به من گفتند سید هر وقت کسی غذا نداشت بفرست پیش من، " یک غذا " اضافی دارم .
این جریان چند روز تکرار شد و گاهی وقتها من کسی را میفرستادم تا غذای اضافع بگیرد و بخورد..
تا اینکه یک روز به من غذا نرسید و من رفتم و گفتم محمد غذای اضافی کو؟! من غذا ندارم که بدون درنگ غذای خودش را به من داد .
من قبول نکردم و گفتم غذا هست؛اما از ایشان اصرار و از من انکار تا اینکه عباس یکی از رزمندگان شمالی که بعدا مجروح شدند، گفت سید جان غذای اضافی در کار نیست این محمد ما غذای خودش رو نمیخوره و اونو میداد به بچه ها ...
وقتی این ها را شنیدم بی اختیار ایشون رو در آغوش گرفتم و بوسیدم و اظهار شرمندگی که چرا نفهمیدم.
#شهید_محمدبلباسی
🌴کانال "شهید محمد بلباسی"
🆔 @shahid_mohammad_belbasi
بترسید از بچه های مکتبی که
دعای بعد از نمازشان شھادت است..🤲🏼
بترسید از مکتبی که
افتخارشان #شھادت است♥
بترسید . . .😎✌️🏼
سنگر شهید جهاد مغنیه با هر محتوایی که نیاز دارین👇🏻😌
http://eitaa.com/joinchat/2010578947C4e1e810b15
#جوین_اجبارییی❌