📝 #خاطره | دیدار غافلگیرانه با آقا سید ...
🔸 سال ۱۳۷۸ بود، اگر اشتباه نکنم اوایل مردادماه، هوا نسبتاً گرم و مرطوب بود.
شب بود و در باغ میوهای در جنوب لبنان مهمان یکی از فرماندهان حزب الله بودیم، محوطه چندان نور نداشت و تنها چند چراغ روشنایی باغ را تامین میکرد، باغهای آن منطقه دیوار هم نداشتند و روستاییان فقط با علائم مورد توافقشان زمین هایشان را تفکیک کرده بودند.
🥰 من در آن زمان نوجوان ۱۴ ساله بودم و برادر کوچکم، محمد حسین، تازه نزدیک دو هفته بود که به دنیا آمده بود.
💡 نبود برق و قطعی آن، سبب شده بود همان اندک روشنایی را هم با موتور برق تامین کنند. چند میز و صندلی پلاستیکی که رویش چند ظرف میوه گذاشته شده بود کل پذیرایی آنجا بود.
🌴 روی یکی از صندلیها نشسته بودم، در میان درختان میوه و در نور کم لامپ ها مشغول صحبت بودم. پدرم چند دقیقهای بود که با دوستان لبنانی کمی از ما فاصله گرفته بودند. در آن موقع مادربزرگ و دایی دومم هم برای کمک به مادرم که تازه زایمان کرده بود، لبنان بودند و در آن شب کنار هم بودیم.
😍 از بین درختان متوجه صدای پدرم شدم و به سمت صدا رفتم، بعد از چند متری، ایشان را همراه با جناب سید حسن نصرالله دیدم، این اولین باری بود که ایشان را از نزدیک میدیدم.
ایشان لباس عربی سفید پوشیده بودند و معمم نبودند، من با تعجب و ناباوری نگاه میکردم ...
🤝🏻 در دلم گفتم: «ایشون واقعاً آقا سیده؟»
بله، خودشان بودند، جلوتر رفتم و سلام کردم، پدرم من را به آقا سید معرفی کردند. ایشان هم به گرمی با من سلام و احوالپرسی کردند؛ فارسی صحبت میکردند. من هم از فرصت استفاده کردم و ایشان را در آغوش گرفته و صورت زیبا و پر نورشان را بوسیدم.
🌷 بعد از من، چند نفر دیگر با ایشان مصافحه کردند و من با اشتیاق فراوان به صورت سید خیره شده بودم.
پدرم، برادرم که نوزاد چند هفته ای بود را خواستند، سپس در حالی که نوزاد را در آغوش داشتند، به سمت سید رفتند.
👦🏻 بعد رو به ایشان، او را معرفی کردند: «[پسر کوچکم، محمد حسین زاهدی]» و از آقا سید خواهش کردند که اذان و اقامه را در گوش برادرم بخوانند. ایشان هم با خوشرویی و صلوات بچه را گرفتند و مشغول گفتن اذان و اقامه در گوشش شدند. در آخر هم اسم و فامیل نوزاد را گفتند.
💐 در تمام مدت با نگاهی پر از عشق به سید خیره شده بودم و توجه چندانی به اطرافم نداشتم، ملاقات ما چندان طول نکشید. بعد از دقایقی سید از پیش ما رفتند ولی هیچوقت آن آغوش گرم و صورت مهربان و لبخندش را فراموش نمیکنم.
انگار منشأ نور و انرژی بود ...
🎙 راوی: محمد مهدی زاهدی
📿 شادی روح شهدا صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
☑️ کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
📢 هر روز یک صفحه قرآن بخوانیم
🔹️امروز؛ صفحه دویست و دوازده قرآن کریم
سوره مبارکه یونس
✏️ توصیه مهم حضرت آیتالله خامنهای:
هر روز حتماً قرآن بخوانید حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند.
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
☑️ کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
صفحه ۲۱۲.mp3
6.4M
📢 هر روز یک صفحه قرآن بخوانیم
🔹️صفحه دویست و دوازده قرآن کریم، سوره مبارکه یونس
با صدای محمد حسین سعیدیان بشنوید.
✏️ توصیه مهم حضرت آیتالله خامنهای:
هر روز حتماً یک صفحه قرآن بخوانید.
منبع: نرمافزار طنین وحی
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
☑️ کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
آمـده ام سفــری سمـتِ دیـارِ شهـــدا
کـه طــوافـی بـکنـم دورِ مــزارِ شهــــدا
بـه امیدی که دلِ خسته هوایـی بخورد
و تبــرّک شـود از گــَرد و غبــارِ شـهــدا
آخـرین خطِ وصـایـای دلِ مـن ایـن است
کـه مـرا خـاک سپـاریـد کنــارِ شهـــــدا
زیارت #به_وقت_دلتنگی
نائب الزیاره همه شما عزیزان هستیم.
📿 شادی روح شهدا صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
☑️ کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
📢 هر روز یک صفحه قرآن بخوانیم
🔹️امروز؛ صفحه دویست و سیزده قرآن کریم
سوره مبارکه یونس
✏️ توصیه مهم حضرت آیتالله خامنهای:
هر روز حتماً قرآن بخوانید حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند.
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
☑️ کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
صفحه ۲۱۳.mp3
7M
📢 هر روز یک صفحه قرآن بخوانیم
🔹️صفحه دویست و سیزده قرآن کریم، سوره مبارکه یونس
با صدای محمد حسین سعیدیان بشنوید.
✏️ توصیه مهم حضرت آیتالله خامنهای:
هر روز حتماً یک صفحه قرآن بخوانید.
منبع: نرمافزار طنین وحی
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
☑️ کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
📝 #خاطره | حاج آقا وجعلنا
💠 یکی از شهدایی که گاه گاهی شهید زاهدی درباره او در جمع خانواده سخن میگفتند شهید «حاج علی عابدینیزاده» معروف به «حاج آقا وجعلنا...» یا «حاج آقا خمینی جون» بود. شهید زاهدی تعریف میکردند:
🔹 در آغازین روزهای جنگ تحمیلی ما به همراه برادرانمان در گروه ضربت و شهید خرازی به خوزستان آمدیم و در خط شیر پدافند گرفتیم.
🌊 در روزهای ابتدایی استقرارمان خاکریز ما پشت کارون بود و تنها منبع آب در دسترس چه برای شرب چه برای شستشو همان آب کارون بود که آلوده هم بود اما چارهای نبود. دشمن بعثی پشت کارون موضع گرفته بود هر کس که به کارون نزدیک میشد را با قناصه مورد اصابت قرار میداد.
🔻برخی از رزمندگان برای رفع عطش و تشنگی قمقمههای خود را با طنابی بستند و در کارون انداختند اما همین که از پشت خاکریز آن را بالا کشیدند قناصهچیهای دشمن همه آنها را زدند.
😱 در همین اوضاع احوال بودیم که یک مرتبه دیدم یکی از رزمندگان (حاج علی عابدینیزاده) قمقمههای دوستان و ظرفهای آب را جمع کرده و میخواهد از خاکریز بالا برود. با عتاب او گفتم چه کار داری میکنی؟!
✊🏻 بی اعتنای به من با حضور قلب و با لحن محکم آیه ۹ سوره یس را تلاوت کرد: «و جعلنا من بين أيديهم سدا و من خلفهم سدا فأغشيناهم فهم لا يبصرون»
😳 اعتقاد راسخ و محکمی به خداوند متعال و آیات قرآن داشت. لحن او محکم و از روی یقین بود. با ناباوری دیدم از روی خاکریز بالا رفت با آرامش پایین آمد لب کارون نشست یکی یکی تمام قمقمهها و ظرفها را پر از آب کرد و با همان آرامش و یقین برگشت. منظره بسیار عجیبی بود که حکایت از ایمان راسخ و یقین قلبی او داشت.
💪🏻 آنجا به چشم دیدم که هر کس این آیه را با یقین تلاوت کند خداوند در مقابل چشمان دشمن او پردهای میافکند تا او را نبیند. تکرار این مطلب در چند قصه گوناگون باعث شد که او به حاج آقا وجعلنا معروف شود.
✍🏻 پینوشت۱: ماجرای لقب خمینی جون که بچههای رزمنده به حاج علی داده بودند برمیگردد به یک مصاحبه که ایشان در جبههها انجام داده بود. یکبار خبرنگاری برای تهیه مصاحبه و گزارش به خط مقدم آمده بود. از حاج علی که نسبت به سایر نیروها و جوانان سن و سال بیشتری داشت سؤال کرده بود: حاجی، برای چی به جبهه آمدهای؟ حاج علی جواب داده بود: «به عشق خمینی جونم به جبهه آمدهام». از آن تاریخ به بعد بچههای رزمنده به حاج علی عابدینیزاده خمینی جون میگفتند و او را با این نام صدا میزدند.
✍🏻 پینوشت۲: این شهید بزرگوار از رزمندگان لشکر ۱۴ امام حسین علیه السلام بود که از ابتدای جنگ تحمیلی در خط شیر بود و در بهمن سال ۱۳۶۰ نیز به شهادت رسید.
ادامه دارد ...
📿 شادی روح شهدا صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
☑️ کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
📢 هر روز یک صفحه قرآن بخوانیم
🔹️امروز؛ صفحه دویست و چهارده قرآن کریم
سوره مبارکه یونس
✏️ توصیه مهم حضرت آیتالله خامنهای:
هر روز حتماً قرآن بخوانید حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند.
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
☑️ کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی