🕊
فرازی از وصیت نامه #شهید_عباسعلی_جمور
👥برادران زندگي دنيا ارزش ندارد، بيائيد زندگي اين دنيا را در راه خدا بگذاريم و هر کاري که مورد رضاي خدا است انجام دهيم و مثل آن کساني که همه اش به فکر چاپيدن اموال مردم و کلاه گذاشتن به سر آنان و چراندن شکم هستند نباشيم؛ که اين گونه آدم ها کاملا براي همگان شناخته شده اند.
بقول امام عزيز اين ها از اول هم کاري براي اسلام انجام نداده اند و نق هم مي زنند.
🚨بيائيد بکوري چشم آنها پاسدارِ انقلابي که با خون #شهدا آبياري شده است بشَويم، بيائيد دست از تفرقه برداريم و با هم بسوي خدا برويم که راه آن از جبهه مي گذرد.
#ما_ملت_امام_حسینیم✌️
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🌹🍃
۱۶ شهریور ۱۳۹۹
🔺|خریدکتاب تمنای بی خزان|🔻
با40درصدتخفیف ویژه♾
قیمت اصلی کتاب:22000
قیمت کتاب با تخفیف:14000
🛒🛍
جهت خرید کتاب، به شماره زیر اسم کتاب را
(تمنای بی خزان) پیامک بزنید⏬
09197679144
🌱موسسه راه حسینی
@mahdihoseini_ir
@rahe_hoseini
#پیشنهاد_مطالعه
🇮🇷
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🌹🍃
۱۶ شهریور ۱۳۹۹
به یاد شهید محسن حججی
🔺|خریدکتاب تمنای بی خزان|🔻 با40درصدتخفیف ویژه♾ قیمت اصلی کتاب:22000 قیمت کتاب با تخفیف:14000 🛒🛍 جهت
📖 #برشی_از_کتاب تمنای بی خزان
#شهید_مهدی_حسینی
.
.
کاسه های آب گوشت، یکی بعد از دیگری سر سفره می آمدند و مهدی در این فکر بود که آیا پیرمرد چیزی برای خوردن دارد یانه.
یک دفعه، مثل برق از جایش پرید.
کاسه ی آب گوشت را با خودش سرکوچه برد و در این فکر بود که او هنوز آن جاست؟
صدای مادر را که داد می زد مهدی کجا؟
نمی شنید.
نفس نفس زنان رسید سرکوچه.
نصف آب گوشت ریخته بود روی لباسش.
سرمای پیت روغن، خبر از رفتن پیرمرد می داد.
نگاه ناامید مهدی به کوچهی تاریک و دریچه ای نور که از میان در نیمه باز
خانه شان به کوچه می تابید، امتداد راه مهدی بود که با خود می گفت : از گلوم پایین نمی ره....
نشسته بود سر سفره با غذا بازی
می کرد. گوهرخانم نگاهی زیرچشمی به او انداخت و گفت : چیزی شده آقامهدی؟
مهدی آه سردی کشید و دوباره به کاسه ی آب گوشت که حالا از دهان افتاده بود نگاه کرد.
گوهرخانم طاقت ناراحتی مهدی را نداشت.
زیرچشمی به عابد اشاره کرد و او شروع کرد به شوخی کردن با مهدی.
هادی، برادر کوچک ترش از این فرصت برای شیطنت استفاده کرد و دوتایی به بهانه ی کشتی گرفتن ریختند سر مهدی.
چند دقیقه بعد، صدای فریاد هر سه، فضای خانه را گرم کرد.
گوهرخانم سفره را جمع می کرد و از شادی آنها ذوق می کرد.
صبح روز بعد، مهدی در پی پیرمرد بود، که چشمش دوباره به دستکش های چرمی پشت ویترین مغازه ی سرکوچه افتاد.
نگاهش را به خیابان گرداند و دست ها را در جیب هایش فرو برد.
راهش را به سمت مدرسه ادامه داد.
مدرسه آن روز هم مثل هر روز بود؛ زنگ ریاضی و فارسی ودیکته هم ساعت آخر کلاس.
روی نیمکت، تنها نشسته بود.
نمی دانست چرا امروز بغل دستی اش نیامده.
موقعی که معلم اسم رضا را برای حضور وغیاب صدا کرد، مهدی گفت : غایب.
درِ خانه را که بعد از ورود به حیاط بست، یادش افتاد امروز با پول توجیبی اش برای هادی چیزی نخریده است.
همه جا هوای هادی را داشت.
هادی هم حس می کرد مهدی بعد از پدر، حامی او است....
👈از هَمچو
تو دلداری،
دل برنکنَم آری💛
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🌹
۱۶ شهریور ۱۳۹۹
دوستانی که تازه به جمعمون اضافه شدند با هشتگ #شهید_سید_مهدی_حسینی هم می توانند پیگیر مطالب آقامهدی باشند. چون اوایل اشتباها فکر میکردم سید هستند و پیشوند سید رو استفاده کردم.
۱۶ شهریور ۱۳۹۹
۱۶ شهریور ۱۳۹۹
📸عزاداری در کوچه #شهید_محسن_حججی
🔹در ادامه پویش #هر_خانه_یک_حسینیه، سیدرضا نریمانی این بار با حضور در نجفآباد، کوچه شهید محسن حججی را تبدیل به حسینیه کرد و در حضور خانواده این شهید روضهخوانی کرد.
ایام #محرم🏴
✉️برادر ابراهیم قائدی، نجف آباد - اصفهان
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🌹🍃
۱۶ شهریور ۱۳۹۹
🍃🚀🍃🚀🍃
🚀 #پدر_موشکی_ایران (۱۱)
🔺۲۱ اسفندماه ۱۳۶۳ اولین موشک ایران به کرکوک شلیک شد.
دومین موشک هم در بامداد ۱۳۶۴/۱۲/۲۳ به بانک ۱۸ طبقه رافدین بغداد اصابت کرد و موشک بعدی در باشگاه افسران ارتش عراق در بغداد فرود آمد و حدود ۲۰۰ نفر از فرماندهان عراقی را به هلاکت رساند.
✍روایت سردار زهدی از این اتفاق به این شکل است:
وقتی که بنا شد اولین موشک را خود برادران سپاه به سمت بغداد شلیک کنند، با هم به کرمانشاه رفتیم. مقدمات کار فراهم شد و باشگاه افسران بغداد را هدف گرفتیم. مرحوم شهید مقدم پیشنهاد کرد اول دعای توسل بخوانیم و بعد از دعا به زبان فارسی با خدا صحبت کرد و گفت:
«خدایا ما نمیخواهیم مردم عراق را بکشیم. ما میخواهیم نظامیان را از بین ببریم که هم ما و هم عراقیها را میکُشند. خدایا این موشک را به باشگاه افسران بزن».
🚀موشک شلیک شد و همه پای رادیو نشستیم. پس از چند دقیقه رادیو بیبیسی اعلام کرد "یک موشک، باشگاه افسران بغداد را منهدم کرده و تعداد زیادی از افراد حاضر در آن کشته شدهاند".
من پیشانی شهید مقدم را بوسیدم و گفتم این به هدف خوردن موشک نتیجه اخلاص و پاکی تو بود...
#شهید_حسن_طهرانی_مقدم
hamshahrionline.ir
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
🍃🚀🍃🚀🍃🚀🍃🚀🍃🚀🍃
۱۶ شهریور ۱۳۹۹
🕊هدیه هر شب نثار روح پاک و مطهر #شهدا و #شهید_محسن_حججی
۵ شاخه گل🌹صلوات
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🌺🍃
۱۶ شهریور ۱۳۹۹
🖤امشب به یاد #شهید_مرتضی_ترابی_کمال صلواتی ختم کنیم...
برای برگشت پیکر #شهید_عباس_عبدالهی و #شهید_حسین_تقی_زاده و دیگر شهدا ۱۴ صلوات
و برای باخبر شدن از وضعیت و برگشتن #حاج_احمد_متوسلیان و #امام_موسی_صدر، ۱ آیت الکرسی بخوانید و هدیه کنید به آقاجان امام رضا (ع)
🌹 برای پیروزی رزمندگان، آسودگی و سلامتی مرزدارانمان دعا بفرمایید
۵ امن یجیب...
شبتون بخیر و شهدایی
التماس دعای شهادت دارم 🌹
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌼🍃
۱۶ شهریور ۱۳۹۹
۱۷ شهریور ۱۳۹۹
۱۷ شهریور ۱۳۹۹
۱۷ شهریور ۱۳۹۹