eitaa logo
شـہیداحـمدمـحـمـدمشـلـب🇵🇸
514 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
8.7هزار ویدیو
107 فایل
بسم‌رب‌الشہید💫 ‌ و‌قسم‌بہ‌خستگے‌چشمانت! ‌ ‌شروع‌خادمے:۱۴۰۰/۱۲/۲۴🌸 پایان‌خادمۍ: انشاءالله‌شہادٺ♥️ _‌کپے؟! ‌ +صلوات‌یادت‌نره‌مؤمن:)💕 •لفت=14صلوات💔 @khademH_118:خادممون* _زیر نظر نگاه مهدی فاطمه (س) است .🌹 شهید دعوتت کرده پس بمون😉🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
این‌ مورد‌ها براے اعزام نیرو‌ها بہ جبهہ‌ے فرهنگے لازم است‏: توکل، توسل، غیرت، تہذیب نفس، فرمایشات آقا و از همہ مہم‌تر اخلاص است(: 🌷
دورے چنان از من، كہ ديدارت محال آيد... از ناكجا تا ناكجاتر؛ چند فرسنگ است؟!💔
این کشور و آن کشور و سےروز مهم نیست هرجا کہ تو رؤیت بشوے، عید همان‌جاست❤️🌸 حلول ماه شوال و مبارک‌باد✨ 🌱
گفتم کہ نغمہ سر دهم از شور عاشقے... غم، عقده در گلو شد و راه نفس گرفت :)🖐🏻💔🍃
پیـام جـدید محمد_مشلب پـدر شهیداحمدمشلب بـراے بچہ هـاے ڪانـال بہ منـاسب : بسم‌اللہ‌الرحمن‌الرحیـم🌸 سلام علیڪم! عید سعید فطر را خدمت صاحب عصر و زمان{عج‌اللّٰہ} و نائب بر حقشون، ولے امر مسلمین، مقام معظم رهبرے، همچنین سیدحسن‌نصراللّٰہ و تمامے خانواده هاے معظم شہداے انقلاب اسلامے تبریڪ مےگویم. خداوند بہ ما و شما خیر و برڪت بده و عید همہ شما مبارڪ باشہ♥️🌙
نـــگاه ﻣﺮﺩ ﻣﺴﻨﯽ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﭘﺴﺮ ۲۵ﺳﺎﻟﻪ ﺍﺵ ﺩﺭ ﻗﻄﺎﺭ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ.ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻣﺴﺎﻓﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﺻﻨﺪﻟﯽﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ،‌ ﻗﻄﺎﺭ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺣﺮﮐﺖ ﮐﺮﺩ. ﺑﻪ ﻣﺤﺾ ﺷﺮﻭﻉ ﺣﺮﮐﺖ ﻗﻄﺎﺭ ﭘﺴﺮ ۲۵ﺳﺎﻟﻪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺷﻮﺭ ﻭ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﺷﺪ. ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﺮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻫﻮﺍﯼ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺣﺮﮐﺖ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻟﺬﺕ ﻟﻤﺲ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ،ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩ:‌ ﭘﺪﺭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ ﺩﺭﺧﺖ ﻫﺎ ﺣﺮﮐﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. ﻣﺮﺩ ﻣﺴﻦ ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﭘﺴﺮﺵ ﺭﺍ ﺗﺤﺴﯿﻦ ﮐﺮﺩ. ﮐﻨﺎﺭ ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﻥ ﺯﻭﺝ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯼ ﭘﺪﺭ ﻭ ﭘﺴﺮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﻨﯿﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﭘﺴﺮ ﺟﻮﺍﻥ ﮐﻪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﯾﮏ ﮐﻮﺩﮎ ۵ﺳﺎﻟﻪ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ، ﻣﺘﻌﺠﺐ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺎ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩ: ﭘﺪﺭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ،ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ،ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺕ ﻭ ﺍﺑﺮﻫﺎ ﺑﺎ ﻗﻄﺎﺭ ﺣﺮﮐﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. ﺯﻭﺝ ﺟﻮﺍﻥ ﭘﺴﺮ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺩﻟﺴﻮﺯﯼ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ. ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺷﺮﻭﻉ ﺷﺪ. ﭼﻨﺪ ﻗﻄﺮﻩ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺭﻭﯼ ﺩﺳﺖ ﭘﺴﺮ ﺟﻮﺍﻥ ﭼﮑﯿﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻟﺬﺕ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻟﻤﺲ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩ: ﭘﺪﺭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ. ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻣﯽ ﺑﺎﺭﺩ. ﺁﺏ ﺭﻭﯼ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﭼﮑﯿﺪ. ﺯﻭﺝ ﺟﻮﺍﻥ ﺩﯾﮕﺮ ﻃﺎﻗﺖ ﻧﯿﺎﻭﺭﺩﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻣﺮﺩ ﻣﺴﻦ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ:‌ ﭼﺮﺍ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺪﺍﻭﺍﯼ ﭘﺴﺮﺗﺎﻥ ﺑﻪ ﭘﺰﺷﮏ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯿﺪ؟ ﻣﺮﺩ ﻣﺴﻦ ﮔﻔﺖ:ﻣﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻻﻥ ﺍﺯ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺑﺮ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﯾﻢ.ﺍﻣﺮﻭﺯ ﭘﺴﺮﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﺒﯿﻨﺪ داستان_بخوانیم
✨🦋 راستی_حجاب_چیه؟ حجاب_فقط_چادرم ؟؟؟ یعنی حیاے یه زن به یه پارچه مشڪے بستگے داره؟؟؟ بعضےا چـادر دارن ها؟؟؟ 😔ولی وقتے ازڪنارآدم ردمیشه بوے ادڪلنش تا یه هفته تو مشامته بعضیا چادر دارن ها 😔ولے صداے پاشنه ے ڪفشاش آدمو سمعک لازم مے ڪنه. بعضیا چادر دارن ها 😔ولے آنقدر نازڪه ڪه اون مانتوے تننننگ و ڪوتاش و یا ساپورت تنگش ...... اصلا هیچے ول ڪن بعضیا ️چادر دارن ها 😔ولے آنقدر آرایش ڪرده ڪه آدم نمے تونه بهش نگاه نڪنه❗ بعضیا ️چادر دارن ها 😔ولے جورے نگاه میڪنه ڪه هر پسرے باشه...... انگار نه انگار ❗ 😔️بعضیا چادر دارن ها خیلیم قشنگ چادرو میگیره ولے باتموم پسراے محلشون رابطه داره 😔 بعضیا چادر دارن ها اما فقط با ڪسایے دوسته ڪه مثلا مثل خودش ساپورت تنگ بپوشه و چادر مشڪے بزاره روش بقیه ڪساے دیگه ڪه حجابم دارن اما چادر ندارن دوستشون نیستن بعضیا ️چادر دارن ها❗ ولے تا دلت بخواد گناه میڪنن... ⁉️کی گفته حجب وحیاے یه زن الزاما به یه چادر بستگے داره ڪے گفته هر ڪے چادرسرش ڪنه بهشتیه ⁉️ڪے گفته چادر سر ڪردے دیگه همه چے تمومه شدے محجبه الان 🔴همه میدونن چادر حجاب برتره ⭕ بشرط اینڪه واقعا براے حجاب ازش استفاده ڪنن نه ریا و نه ..... 🔴آهای دختر خانم چادری حیا را ڪه نفهمے چادر سیاه هم تو را محجبه نخواهد ڪرد متاسفانه بعضے چادرے نماها اسم چادرے هاے اصیل رو خراب ڪردن😔
‌ ‌ تـوبـہ دخـترے ازدیــاربلـوچـسـتان باسلام خدمت همه مادران وخواهران عزیزایمانی. داستان چگونگی هدایت من کاملا واقعی هست من قبلا بودم ک عاشق رقص وموسیقی بودم تیپ های انچنانی میزدم باموهای نیم لخت تو بازاروکوچه ها میگشتم😔 واین برام افتخاری شده بود تا سن 19سالگی اصلا نمازنمیخاندم مادرم زنه باخدای بود همیشه نصیحتم میکرد اما من درجوابش میگفتم بهشت برای تو من ب جهنم هم راضیم مادرم گریه میکرد ودستهایش را بلند میکرد ومیگفت خدایا هدایتش بده اما بازم میگفتم من نمیخوام هدایت بشم مادرم برای هدایتم همیشه دعا میکرد یادم هست هروقت ک مادرم از رادیو وعظ گوش میکرد من ازلجش صدای موسیقی رو بلندتر میکردم از صدای اون مولوی ک وعظ میکرد متنفر بودم از صدای قران بدم می اومد.هرجا عروسی دعوت میشدم میرقصیدم تمام مردا وزنان نگام میکردن منم خوشحال بودم. خلاصه چندسال زندگی خودمو باگناه گذراندم پسرعموم اومدخواستگاریم خواستم بهش جواب رد بدم چون اون یه جوان باخدا بود نمازش باجماعت بود همیشه قران میخوند.منم یه شوهر در حد خودم میخواستم.شبش ک مادرم گفت فردا باید جواب خواستگارتو بدی منم تو دلم گفتم جواب من منفیه شبش خوابیدم صبح ک بیدارشدم وقتی مادرم ازم پرسید جوابت چیه ناخداگاه گفتم باشه قبولش میکنم خودم هم باورم نمیشد چطور این حرفو زدم انگار مادرم تمام شب برام دعا کرده بود ک قبولش کنم چون هدایت منو تو پسرعموم میدید.نامزد کردیم وپسرعموم رفت سربازی منم مثل قبل فکر خوشی و هوا وحوس بودم بعدازتمام شدن سربازیش ازدواج کردیم تو فکراین بودم ک اگه بفهمه ک من نماز نمیخونم چی؟هروقت اذان داده میشد شوهرم وضو میگرفت ومیرفت بطرف مسجد منم حیالم راحت ک هیچ وقت نمیفهمه.چندماه از ازدواجمون گذشت یه روز شوهرم دستمو گرفت گفت فردا مدرسه دینی ثبت نام میکنند برو ثبت نام کن منم گفتم چیگفت تو برو اگه خوشت نیومد دیگه نرو گفتم اصلا حرفشو نزن من ازمکتب ومدرسه دینی خوشم نمیاددیگه چیزی نگفت منم خوشحال ک مجبورم نکرد اما ازاون روز هرشب ساعت 3شب بیدارمیشد نمازمیخوندودعامیکردمنم هرشب باصدای گریه هایش بیدارمیشدم اما بی خیال سرمو میبردم زیر پتو ومیخوابیدم تا دوماه شوهرم هرشب بیدارمیشد تااینکه یه روز بهم گفت همسرم عشقم میدونی من تورو خیلی خیلی دوست دارم گفتم اره میدونم گفت پس حرف منو زمین ننداز برو مکتب هنوزم دیر نیست وقتی اینو گفت احساس کردم حرفش تو دلم اثرکرد گفتم چشم اقایی.همسرم باوجوداینکه فهمیده بودمن اصلا نمازنمیخونم اما اصلا ب روی خودش نمی اورد.صبحش زودترازهرروز ک ساعت شش ونیم بود بیدارشدم اماده شدم رفتم مکتب ثبت نام کردم اولین روزی ک تومکتب قدم گذاشتم 😊حلاوت ایمانو حس کردم.تومکتب استادا کمکم میکردن برام ازحجاب حرف میزدن احادیث نبوی رو میخوندن توخونه همسرم هم برام دعا میکردهم نصیحتم میکردمنم تابه الان خدارشکرمیکنم ک اونو ب عنوان همسرقبول کردم و اون روز بهش جواب رد ندادم. باورکنید در عرض سه ماه من یه انسان تازه شدم احساس کردم تازه متولد شدم دنیابرام یه جور دیگه شده بود دیگه اگه یه نمازم قضا میشد دیوانه میشدم دیگه هیچ جابدون نقاب نمیرفتم من هدایتمو مدیون دعاهای مادر وهمسرعزیزم هستم اگردعاهای انها نبود من هنوزم در منجلاب گناه فرو رفته بودم درقران چ زیباامده مردان پاک برای زنان پاک هستن .الان چندسال گذشته دوسال پیش فارغ التحصیل شدم تومدرسه دینی اشاعت التوحید سراوان،الانم تو مکتب شهرم استادهستم هرچند لیاقت استاد بودن را ندارم اما این لطف وکرمی هست ازجانب ☝️الله متعال همیشه سجده شکرمیگذارم بخاطراینکه منو ب راهش هدایت داد.ازالله متعال میخواهم ک تمامی خواهر وبرادرنم را هدایت دهد.امیدوارم تا کسانی که دراین کانال هستند هم این زندگی هدایت مرابتمام دنیابرسانند که واقعا میتوانند خودشان را به الله نزدیک کنند واین داستانم هدایت برای دیگران باشد نشر_دهید_صدقه_جاریه_است اللهم الهدنا الصراط المستقیم آمین یارب العالمین
بی سوادی را  گفتند چند حرف دارد؟ بیسواد گفت: 4 حرف همه خندیدند در حالی که بی سواد راه میرفت و زیر لب میگفت : مگر" "چند حرف دارد......🙂🚶🏻 #
نــذار ،امــروز بــگذره وتـو هیــچ پاداشی نداشته باشی . ♥️- سُبحان الله . ♥️- الحمدلله . ♥️- لا إله إلا الله . ♥️- اللهُ أكبر . ♥️- سُبحان الله و بحمدهِ . ♥️- سُبحان الله العظيم . ♥️- استغفر الله و أتوبُ إليه . ♥️- لا حول و لا قوة إلا بالله . ♥️- اللهُم صلّ وسلم على نبينا محمد .
🤍🕊 یکی از علما میفرماید: ✍🏼دنياپرستان خيلى بيچاره اند، در حالى از دنيا مى روند كه لذيذترين نعمت دنيا را نچشيده اند... گفتند:آن چيست؟گفت:محبت و انس با اللّـــــهﷻ و اشتياق ديدار اللّـه و حلاوت ذكر و طاعت اللّـه...
」 یا رب .. از سنگینے حسِ درونم بڪاه، چرا ڪه تو بهتر از من ،از آن آگاهے ..