⚘﷽⚘
#شهیدفتنه۸۸
شهید امیر حسام ذوالعلی سال ۶۵ در نارمک تهران به دنیا اومدند دانشجوی الهیات دانشگاه ازاد که ۱۰دی به دست منافقین فتنه گر اسمونی شدند...
✍نحوه شهادت راوی پدر شهید
"روز نهم دی بعد از راهپیمایی همه وسایل هیئت و راهپیمایی را جمع کردن با دوستش بردن انبار که موقع برگشت بهشون تیراندازی کرده بودند.
روز دهم دی از دانشگاه که میاد بیرون وقتی وارد اتوبان شیخ فضل الله میشه دو تا ماشین راه را میبندند و حسام را میکشونند سرپیچ جایی که تو نقطه کور دوربین ها بوده بعد میکشونند سمت گاردریل ، وسط اتوبان می خوره زمین ولی باز بلند میشه اونا شروع میکنند به شعار دادن حسام هم شعار های خودش را میده بعد همه میریزن سرش هر کدام ضربه ای بهش میزنن که تو پرونده پزشکی قانونی نوشته با گوی آهنی و شیء نوک تیز....😔😭
🌷مزارشهید بزرگوار قطعه ۲۷بهشت زهرا (س)ردیف ۸۴شماره ۱۴🌷
#یادش_باصلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
🌹کانال رسمی شهیدمصطفی (کمیل) صفری تبار🌹
👇👇👌👇👇
@SHAHID_MOSTAFA_SAFARITABAR
⚘﷽⚘
شهــادت
یعنی متفاوت به آخر رسیدن ؛
و گرنه مرگ پایان همه قصههاست...
همہ گویند #از_جــان گذشت
اما من گویمت
چگونہ از #دلـــ❤️ گذشت ؟!
ای ڪسی ڪه
مصداقِ تُعِزُّ مَنْ تَشَاء خداوندی...
تو را با خدا چہ#عهدی بود ڪه از این ڪرامت برخوردار شدی؟
نام شهید برازنده توست ای #شهید
ڪه #خون_تو سَبَب بیداری خواب زده هایِ عالمِ غفلت است 👌
سبب بیـدارشـدن مـن...😔
از ڪدام خواستہ های دِلَت گذشتی
تا اینگونہ #گمنام و ناگاه بیایی
و از مردم دلبری ڪنی ...♥️
#شهید_مصطفی_صفری_تبار
#مدافع_وطن
🌹کانال رسمی شهیدمصطفی (کمیل) صفری تبار🌹
👇👇👌👇👇
@SHAHID_MOSTAFA_SAFARITABAR
#تفکر
هر چقدر به بالای قله ظهور نزدیک میشیم ، هوا کم میشه !!
دیگه به شُش هر کسی نمیسازه !!
بی هوا میخرن ، بی هوا میبَرَن ، بی هوا میاد ،
خیلی حواستونُ جمع کنید ؛
میزان هوای نَفسِ رو !!!
دائم باید بری توی آپاراتی خدا ؛
اگر غرور گرفتی ، بادِت خالی شه ،
اگه پنچر شدی بادِت کنن !!!....ّ
#حاج_حسین_یکتا
🌷🌹🌷
🌹کانال رسمی شهیدمصطفی (کمیل) صفری تبار🌹
👇👇👌👇👇
@SHAHID_MOSTAFA_SAFARITABAR
💕 کمی_مثل_شهدا 💕
🌸 همسرانه 🌸
جمعہ بہ جمعہ با دوستاش می رفت ڪوهنوردی 👌
یہ بار نشد ڪه دست خالی برگرده . همیشہ برام گلهای وحشی زیبا یا بوتہ های طلایی میاورد . 😍
معلوم بود از میون صد تا شاخہ و بوتہ بہ زحمت چیده .
بعد از شهادتش رفتم اتاق فرماندهی تا وسایلشو ببینم و جمع ڪنم .
دیدم گوشہ اتاقش یہ بوتہ خار طلایی گذاشتہ بود ڪه تازه بود .
جریانش رو پرسیدم .
گفتند : از ارتفاعات لولان عراق آورده بود .
شڪ نداشتم ڪه برای من آورده بود . 😊
بہ روایت همسر شهید_حسن_آبشناسان
🌹کانال رسمی شهیدمصطفی (کمیل) صفری تبار🌹
👇👇👌👇👇
@SHAHID_MOSTAFA_SAFARITABAR
#شـهـیـدانـه 🌸🍃
#شهـدا...
مـــرا #میهمان ِ سفـره ی مهربانی ِخود کنید!
دلـم گرفته از آشــــوب ِ #شهر ...
اینجا، #آدمها غریبه اند
#اخلاص و #صفا و #گذشت...
دلم یک جـُــرعه #سادگی میخواهد ...
#دسـتمروبگیــرینآےشــهدا
#شهید_مصطفی_صفری_تبار
#شهیدکـمـیــــل
#مدافع_وطن
🌹کانال رسمی شهیدمصطفی (کمیل) صفری تبار🌹
👇👇👌👇👇
@SHAHID_MOSTAFA_SAFARITABAR
درخواست عجیب یک سپاهی از امدادگران
یکی از امدادرسانهای مناطق سیلزده نوشت:
"اومدیم یک مقدار وسیله از آمادپشتیبانی سپاه #آق_قلا بگیریم
پرسید کجا دستتونه گفتم منطقه کلآباد.
گفت رفتید یه سر به خونه و زندگی منم بزنید، از روز اول نرفتم، خونه و ماشینم زیر آبه..."
🌹کانال رسمی شهیدمصطفی (کمیل) صفری تبار🌹
👇👇👌👇👇
@SHAHID_MOSTAFA_SAFARITABAR
#عاشقانه_ای_با_شهدا 🌹
#به_لطافت_باران❄️
مشغول کار منزل بودم. حواسم از حامد پرت شد. یک دفعه از روی صندلی افتاد زمین و سرش غرق خون شد😫
او را به دکتر رساندم. سرش را پانسمان کردند. خیلی می ترسیدم که مبادا یوسف با من دعوا کند😡 و ناراحت شود و بگوید:" چرا مواظب بچه نبودی؟" وقتی آمد مثل همیشه سراغ حامد را گرفت. گفتم: "خوابیده."😰
بعد هم قضیه را برایش تعریف کردم. فقط گوش داد. آرام آرام چشم هایش خیس شد.😭
لبش را گاز گرفت. بعد گفت : " تقصیر من است که تو را با حامد تنها می گذارم. چاره ای ندارم. مرا ببخش. " وقتی این جملات را گفت، خیلی شرمنده شدم. در همه برخوردهایش این عشق و محبت را به پای زندگی مان می ریخت...❣❣
#شهید_یوسف_کلاهدوز
🌹کانال رسمی شهیدمصطفی (کمیل) صفری تبار🌹
👇👇👌👇👇
@SHAHID_MOSTAFA_SAFARITABAR