مهدی رسولے.mp3
6.57M
『 ♡ #بہ_وقت_مداحے 🎧 ♡ 』
شھادتـــــ امام باقر (؏)
#مهدی_رسولے
♡| ڪپے با ذڪر صلوات آزاد |♡
10.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#هل_من_ناصر؟❣🌴
⭕️«شناخت امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف»
🔰اصلیترین وظیفه هرکس شناخت امام زمانشه
🎥 #کلیپ_مهدوی
@shahid_mostafasadrzadeh
🌹بسم رب الشهدا 🌹
#خاطرات_شهدا🌺🍃
#خاطره_مادر_شهید_مصطفی_صدرزاده❤️
💠خیلی از #پدر و مادرها سن #نوجوانی فرزندانشان برایشان دوران سختی است،
ولی برای من این طور نبود. 💕🌹
مخصوصا آقا #مصطفي بسیار #مطیع و باادب بود و خیلی بیشتر از سن خودش متوجه می شد.❤️
یکی از #ویژگی_های مصطفي این بود که، همین طوری حرف کسی را
قبول نمی کرد؛
مگر اینکه در موردش تحقیق و بحث
می کرد. 🙏
خیلی باحوصله چه با #بزرگترها و یا #کوچیکترها رفتار می کرد. 👏
رعایت ادب را هیچ وقت فراموش
نمی کرد.
حواسش بود که خدایی نکره
#دل کسی را نشکند . 👏🌹
اگراحساس می کرد کسی از او رنجیده خاطر شده، تا ازدلش در نمی آورد آرام نمیشد و قرار نمی گرفت.🙏
🌸🌸🌸🌼🌼🌸🌸🌸🌼🌼🌸🌸🌸
✅کانال
#شهید_مصطفی_صدرزاده
( با نام جهادی #سیدابراهیم)
@shahid_mostafasadrzadeh
22.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#فیلم_شهید🎥
📹 "عمليات تل قرين ١٥ كيلومترى مرز اسرائيل"
مصاحبه با شهيد مدافع حرم مصطفى صدرزاده (سيدابراهيم)، ساعاتى پس از شهادت شهيد مدافع حرم مهدى صابرى (غلام حسين)
@shahid_mostafasadrzadeh
5.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‼️با این وضع اقتصادی مگه میشه #ازدواج کرد؟؟
✅🎥 پاسخ مقام معظم رهبری: ازدواج و وعده الهی☝️
مردم کوچه و خیابان را بی خیال! ما مدعیان ولایتمداری چقدر با رهبرمان فاصله داریم..؟
@shahid_mostafasadrzadeh
10.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴📣📣 هشدار هشدار
والدین محترم قسم به هرآنچه اعتقاد دارید اگر ذره ای دلتان برای فرزندتان می سوزد این کلیپ را با دقت نگاه کرده و این خطر را جدی بگیرید #لایکی ؛خطر جدید فضای مجازی برای کودکان است که در سایه غفلت مسئولین و والدین فرزندانمان را به قعر سقوط اخلاقی و جهنم می کشاند لطفا نشر دهید از امام جمعه، امام جماعت گرفته تا مسئولین فرهنگی و نمایندگان مجلس . شاید یک نفر دلش برای نسل آینده و بی پناه این مملکت بسوزد .
#حجاب #لایکی
@shahid_mostafasadrzadeh
🤨
🔴 حقیقت از زبان یک کاربر توییتر:
✍ اگه ما دخترا با پسرا دوست نشیم
@shahid_mostafasadrzadeh
7.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برشی از نخستین کنفرانس خبری پویش #فقط_به_عشق_علی
ایده انجام یک کار خوب در روز عید غدیر از کجا آمد؟
به اضافه بخشی از آمار کمنظیر مشارکت مردمی در این پویش 👌
💢ارتباط با پویش:
@Ad_faghatbeeshgheali
🔹کانال مطالب و ایدههای برگزیده پویش در تمام شبکه های اجتماعی:
@FaghatBeEshgheAli
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تصویر آخرالزمانی از شهر ویران شدهی پورتلند!
روزگاری بود این صحنهها را درخاورمیانه میدیدیم که توسط آمریکا و همپیمانانش به ارمغان میآمد
اما کار خدا را ببینید که با دستان مردم خودشان شهر پورتلند را به شهر جنگ زده تبدیل کردهاند
@shahid_mostafasadrzadeh
شهید مصطفی صدرزاده
#قسمت پنجاهم داستان دنباله دار فرار از جهنم: وسوسه . حدود هفت ماه از مسلمان شدنم می گذشت … صبح عین
#قسمت پنجاه و یک داستان دنباله دار فرار از جهنم: من ترسو نیستم
.
برای لحظاتی واقعا وسوسه شده بودم … اما یه لحظه به خودم اومدم … حواست کجاست استنلی؟ … این یه انتخابه… یه انتخاب غلط … نزار وسوسه ات کنه … تو مرد سختی ها هستی … نباید شکست بخوری و به خدا خیانت کنی… .
حالا جای ما عوض شده بود … من سعی می کردم کین رو متقاعد کنم که اون کار درست نیست و باید دزدی رو بزاره کنار … و بعد از ساعت ها …
- باورم نمیشه … تو اینقدر عوض شدی … دیگه بعید می دونم بتونی به یه گربه هم لگد بزنی … تو یه ترسو شدی استنلی … یه ترسو …
- به من نگو ترسو … اون زمان که تو شب به شب، مادرت برات غذای گرم درست می کرد … من توی آشغال ها سر یه تیکه همبرگر مونده دعوا می کردم … اون زمان که پدرت توی کارخونه تا آخر شب، کارگری می کرد تا یه سقف بالای سرتون باشه، من زیر پل و کنار خیابون می خوابیدم … و هنوز زنده ام … تو درست رو ول کردی و برای هیجان اومدی سراغ این کار … من، برای زنده موندن جنگیدم … .
- فکر کردی با یه نقشه و بررسی موقعیت … و پیدا کردن یکی که برات پول شون کنه؛ می تونی از اونجا دزدی کنی … اون مغازه طلا فروشی بالای شهره … قیمت ارزون ترین طلاش بالای 500 هزار دلاره … فکر کردی می خوای سوپر مارکت محله مون رو بزنی که پلیس ده دقیقه بعد بیاد جنازه ها رو ببره؟ …
- محاله یکی تون زنده برگردید … می دونی چرا؟… چون اونهان که حقوق پلیس ها رو میدن … چک های رنگارنگ اونها به شهردار و فرمانداره که دولت فدرال می چرخه … پس به هر قیمتی، سیستم ازشون دفاع می کنه … فکر کردی مثل قاچاق مواده که رئیس پلیس ولستون، خودش مدیریت قاچاق توی دستش باشه و سهم هر کدوم از اون گنده ها برسه … تازه اونجا هم هر چند وقت یه بار برای میتینگ های تبلیغاتی یه عده رو میدن دم تیغ … .
- احمق نشو کین … دست گذاشتن روی گنده ها یعنی اعلام جنگ به شهردار و فرماندار … فکر کردی بی خیالت میشن… حتی اگر بتونی فرار کنی که محاله … پیدات می کنن و چنان بلایی سرت میارن که دیگه کسی به دست گذاشتن روی اشراف فکر نکنه … .
اما فایده نداشت … اون هیچ کدوم از حرف های من رو قبول نمی کرد … اون هم انتخاب کرده بود …
وقتی از کافه اومدم بیرون … تازه می فهمیدم که خدا هرگز کسی رو رها نمی کنه … حنیف واسطه من بود … من واسطه کین … مهم انتخاب ما بود …
آنچه در آینده خواهید دید … و من عاشق شدم … حسنا، دانشجوی پرستاری بود
@shahid_mostafasadrzadeh
#قسمت پنجاه و دوم داستان دنباله دار فرار از جهنم: و من عاشق شدم
اواخر سال 2011 بود … من با پشتکار و خستگی ناپذیر، کار می کردم و درس می خوندم … انگیزه، هدف و انرژی من بیشتر شده بود … شادی و آرامش وارد زندگی طوفان زده من شده بود … شادی و آرامشی که کم کم داشت رنگ دیگری هم به خودش می گرفت … .
چند وقتی می شد که به باتون روژ و محله ما اومده بودن … دانشگاه، توی رشته پرستاری شرکت کرده بود … شاید احمقانه به نظر می رسید اما از همون نگاه اول، بدجور درگیرش شدم … زیر نظر گرفته بودمش … واقعا دختر خوب، با اخلاق و مهربانی بود …
من رسم مسلمان ها رو نمی دونستم … برای همین دست به دامن حاجی شدم … اون هم، همسرش رو جلو فرستاد … و بهتر از همه زمانی بود که هر دوشون به انتخاب من احسنت گفتن …
حاجی با پدر حسنا صحبت کرد … قرار شد یه شب برم خونه شون … به عنوان مهمان، نه خواستگار … پدرش می خواست با من صحبت کنه و بیشتر با هم آشنا بشیم … و اگر مورد تایید قرار گرفتم؛ با حسنا صحبت می کردن …
تمام عزمم رو جزم کردم تا نظرش رو جلب کنم … اون روز هیجان زیادی داشتم … قلبم آرامش نداشت … شوق و ترس با هم ترکیب شده بود … دو رکعت نماز خوندم و به خدا توسل کردم … برای خودم یه پیراهن جدید خریدم … عطر زدم … یه سبد میوه گرفتم … و رفتم خونه شون …
@shahid_mostafasadrzadeh