جمله ماندگار شهید سید حسن نصرالله در مراسم تشییع شهید عماد مغنیه (بهمن ۱۳۸۶):
"ما همگی فرزندان مکتبی هستیم که پیامبران آن شهیدند، امامان آن شهیدند و رهبران آن نیز شهید هستند..."
@shahid_mostafasadrzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سید حسن نصرالله: به آیت الله مصباح عرض کردم ما ولایت را اینگونه میفهمیم...
آیت الله مصباح فرمودند این همان ولایت حقیقی است
#آیه_مقاومت
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
🔺امام خامنهای؛ بر همه مسلمانان فرض است که با امکانات خود در کنار مردم لبنان و حزب الله سرافراز بیایستند
✅ واریز مستقیم کمکهای مردمی به حساب دفتر رهبر معظم انقلاب برای کمک به رزمندگان مقاومت #لبنان
۱. ابتدا تعیین گزینهی «انتخاب وجوهات»
۲. سپس از قسمت «بابت»، انتخاب گزینهی #کمکها
۳. و نهایتاً «کمک به مردم مظلوم لبنان» و یا «کمک به رزمندگان مقاومت لبنان» را انتخاب کنید.
💳 واریز مستقیم از طریق سایت مقام معظم رهبری:👇🏻
🌐 https://www.leader.ir/fa/monies
⭕️ رفقا این دیگه تکلیف و واجب شرعیه
فعلا که راه بسته است با مال جهاد می کنیم تا نوبت به جان برسد.
🔰 برای دوستان آشنایان و گروه هاتون ارسال کنید.
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
🔻 شهید سید حسن نصرالله در آخرین سخنرانی: ممکن است مدت زیادی در میان شما نمانم. ممکن است تمام سطح اول رهبری از جمله من کشته شوند. رویههایی اندیشیده شده است تا در صورت وقوع این حالت فوقالعاده آماده باشیم
@shahid_mostafasadrzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥روضهخوانی سیدحسن نصرالله برای سیدالشهدا علیهالسلام
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید #سید_حسن_نصرالله :
«من دعا نمیکنم خدایا از عمر من کم کن و به عمرِ حضرت آقا اضافه کن، نه! میگویم خدایا بقیهی عمرِ مرا بگیر و به عمرِ ایشان اضافه کن.
چرا که او عمودِ بلندِ خیمه است.»
اللهم احفظ قائدنا الامام الخامنه ای
@shahid_mostafasadrzadeh
⭕️ پیام حضرت آیتالله العظمی خامنهای رهبر انقلاب اسلامی به مناسبت شهادت حجتالاسلام والمسلمین سیدحسن نصرالله دبیرکل شهید حزبالله لبنان
راه و مکتب سید مقاومت ادامه خواهد یافت/ ضربات جبههی مقاومت بر پیکر فرسوده و رو به زوال رژیم صهیونی کوبندهتر خواهد شد
بسم اللّه الرحمن الرحیم
انا للّه و انا الیه راجعون
ملت عزیز ایران
امت بزرگ اسلامی
مجاهد کبیر، پرچمدار مقاومت در منطقه، عالم بافضیلت دینی، و رهبر مدبر سیاسی، جناب سید حسن نصرالله رضواناللهعلیه، در حوادث دیشب لبنان به فیض شهادت نائل آمد و به ملکوت پرواز کرد. سید عزیز مقاومت پاداش دهها سال جهاد فی سبیل الله و دشواریهای آن را در خلال یک پیکار مقدس دریافت کرد. در حالی شهید شد که سرگرم طرّاحی برای دفاع از مردم بیپناه ضاحیهی بیروت و خانههای ویرانشده و عزیزان پرپرشدهی آنان بود، همچنانکه دهها سال برای دفاع از مردم ستمدیدهی فلسطین و شهر و روستای غصبشده و خانههای تخریبشده و عزیزان قتلعامشدهی آنان طرّاحی و تدبیر و جهاد کرده بود. فیض شهادت پس از اینهمه مجاهدت حق مسلّم او بود.
دنیای اسلام، شخصیتی باعظمت را؛ و جبههی مقاومت پرچمداری برجسته را، و حزب الله لبنان رهبری کمنظیر را از دست داد، ولی برکات تدبیر و جهاد چند ده سالهی او هرگز از دست نخواهد رفت. اساسی که او در لبنان پایهگذاری کرد و به دیگر مراکز مقاومت، جهت بخشید، با فقدان او نه تنها از میان نخواهد رفت، که به برکت خون او و دیگر شهیدان این حادثه استحکام بیشتر خواهد یافت. ضربات جبههی مقاومت بر پیکر فرسوده و رو به زوال رژیم صهیونی، بحول و قوهی الهی کوبندهتر خواهد شد. ذات پلید رژیم صهیونی در این حادثه، به پیروزی دست نیافته است.
سیّد مقاومت، یک شخص نبود، یک راه و یک مکتب بود، و این راه همچنان ادامه خواهد یافت. خون شهید سید عباس موسوی بر زمین نماند، خون شهید سید حسن هم بر زمین نخواهد ماند.
اینجانب به همسر گرامیِ سید عزیز که پیش از او فرزندش سید هادی را نیز در راه خدا داده، و به فرزندان گرامیش و به خانوادههای شهیدان این حادثه و به یکایک افراد حزب الله و به مردم عزیز و مقامات عالیهی لبنان، و به سراسر جبههی مقاومت، و به مجموع امت اسلامی، شهادت نصرالله بزرگ و یاران شهیدش را تبریک و تسلیت عرض میکنم و در ایران اسلامی پنج روز عزای عمومی اعلام مینمایم. خداوند آنان را با اولیائش محشور فرماید.
والسلام علی عبادالله الصالحین
سید علی خامنهای
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
امیرالمومنین بین کشتهها دنبال عمار میگشت.
بالای سر عمار رسید.
سر او را به آغوش کشید و شروع به گریه کرد.
شعری سرود.
معنای یک بیت آن این است که
ای روزگار غدّار هر کسی را که علی دوست دارد از او گرفتی.
@shahid_mostafasadrzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوابی که #سید_ابراهیم برای پسرش محمد علی دید....
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
حضرت محمّد(ص) خودشون فرمودند:
[ نگران نباش!
در تمام قضاهای خداوند
برای مؤمنین خیر است ]
امالی شیخ صدوق، ص ۴۳۹
"یَقیناً کُلُّهُ خَیر"💚
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
شهيد مدافع حرم مصطفى صدرزاده (سيدابراهيم) به روايت شهيد مدافع حرم مرتضى عطايى (ابوعلى)؛
🌷بسم رب الشهداء و الصدیقين🌷
"شهيدان را شهيدان مى شناسند، بخش سى و سوم" ...
🔻حالا سيد نيست تا برايش حرف بزنم. دلم مى خواهد به اش بگويم "سيد جان سلام! من رو يادت مياد؟ هنوز من رو به خاطر دارى؟ منم، همنشين روزهاى زمينى بودنت ... تو حالا همنشين بهترين آسمانى ها هستى، همنشين محمد مصطفى (ص)، على مرتضى (ع) و سالار شهيدان.
🔸و چه سعادتمندى كه توى اين معامله پرسود شركت كردى، آخه همنشينى با زمينى ها كجا و هم جوارى با ستارگان آسمانى كجا؟!
🔺ولى برادرم من ايمان دارم كه هنوز رفقات رو به ياد دارى چرا كه بارها مرام و معرفتت رو از نزديك ديدم و مى دونم كه فراموش كردن ما توى مرام بزرگوارى چون تو نيست. منم چشم دوختم به همين معرفتت ..."
صفحه ٣٣
✍️ برگرفته از كتاب:
"#قرار_بى_قرار"؛ شهيد مصطفى صدرزاده
انتشارات روايت فتح
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تصویر سید حسن نصرالله و نتانیاهو توسط هنرمندان عراقی کشیده شد اما به شکلی مجزا و متفاوت...
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️ نگهبان آسمان
▪️یه روزی، توی یه جای خیلی قشنگ به اسم لبنان، یه مردی زندگی میکرد که اسمش سید حسن بود. سید حسن مثل کوه بود، محکم و قوی، ولی قلبش مثل پنبه نرم و مهربون.
▪️کلیپ #زوم بینهایت برای معرفی شهید سید حسن نصرالله به کودکان
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
شهید مصطفی صدرزاده:
در شرایط جنگی سه گروه از افراد هستند...
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
شهید #سید_حسن_نصرالله در خاطرهای زیبا میگوید:
🔰 دورانی بود که در شرایط سختی بودیم و احساس میکردم بار روی دوشم بیش ازحد توانم است.
به ایران آمدم، خدمت حضرت آقا رسیدم.
به ایشان گفتم: «آقاجان! من چه کار کنم؟»
حضرت آقا فرمودند: «تو که هنوز جوانی و کل مَحاسِنت سیاه! من از خستگیهایم چه بگویم؟ با این محاسن سفیدم».
🔻 بعد فرمودند: «طبیعی است که انسان در حرکتش با نامردیها، سختیها و خطرات مواجه شود...
برای هر آنچه میخواهیم، ما خدا را داریم! ما محتاج دیگران نمیشویم.
والله از مهربانی و لطفش به ما. به ما اجازه داد که در هر زمانی و هر مکانی و هر حالی او را صدا کنیم و مخاطب قرار دهیم و با او صحبت کنیم. برای همین زمانی که احساس خستگی کردی یا هر حس بدی پیدا کردی، وارد یک اتاق شو، ۵ دقیقه یا ۱۰ یا ۱۵ دقیقه، #با_خدا_صحبت_کن؛ تنها...
این را از تجربه میگویم، امتحان کن و خواهی دید».
🔻 سید حسن نصرالله ادامه میدهد:
از آن زمان من این کار را در حد توان انجام میدهم و برکاتی در این دستورالعمل یافتم. چون هر زمان سختی برسد، وقتی پناه ببریم به این روش، به زودی درهای برکت باز میشود.
مهمترین دارایی ما در جنگ ۳۳ روزه همین بود...
شهید سیدحسن نصرالله در پایان گفت:
«خداوند کریم است. خیلی کریم».
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
https://EitaaBot.ir/counter/729vs
قرائت حدیث کساء به نیت سلامتی و طول عمر رهبر معظم انقلاب
به هرکس که میتونین بفرستید
#خاطره_ای_از_سیدابراهیم
#دعوا_با_یکی_از_دوستان
#قسمت_اول
🌸🍁🍁🌻🍁🍁🌸
دهم رمضان سال 92 حرفهایش برای رفتن به سوریه شروع شد و دیگر تا 15 رمضان به اوج رسید🏃. حتی یکبار تا فرودگاه رفت و برگشت.😔 گذرنامهاش مشکل داشت و نتوانست به سوریه برود😢.گفت که میخواهد برود در آشپزخانه کار کند🍳 و هیچ خطری نیست. گفت فقط در حد پخت و پز برای رزمندهها است و خطری نیست😊. تا همین حد را رضایت دادم. تا فرودگاه رفت 🛫و همانطور که گفتم نتوانست برود و برگشت. خودمان به دنبالش رفتیم و مصطفی را از فرودگاه آوردیم🚗. در مسیر فرودگاه تا خانه فقط با صدای بلند گریه میکرد😭. روزه بود، سریع در خانه سفره افطار را پهن کردم😋. بعد از افطار مشغول جمع کردن وسایل بودم که گفت میخواهد برود و با یکی از دوستانش دعوا کند👊. مصطفی همیشه قربان صدقه دوستانش میرفت و لفظش در مقابل دوستانش «فدات شم» بود😍 تعجب کردم.😳 مصطفی ای که همیشه آرام بود و اهل دعوا نبود میخواهد با کدام دوستش دعوا کند؟🤔 او کم عصبانی میشد اما خیلی بد عصبانی میشد😡. به او گفتم که من هم همراهت میآیم، طبق روال همیشه زندگی.😊
#ادامه_دارد...
#قسمت_دوم تا دقایقی دیگر
#نقل_قول_از_همسر_شهید
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
#خاطره_ای_از_سیدابراهیم
#قسمت_دوم
🍁🍁🌸🌻🌸🍁🍁
🍁🍁🍁🍁
آن زمان ماشین نداشتیم🚗.با آژانس به میدان شهدای گمنام در فاز 3 اندیشه رفتیم😊. آنجا اصلا محل زندگی نبود که مصطفی دوستی داشته باشد و بخواهد با او دعوا کند😳.یادمان شهدا، چندتا پله میخورد و آن بالا 5 شهید گمنام دفن بودند. من از پله ها بالا رفتم و دیدم که مصطفی حتی از پله ها هم بالا نیامد.
پایین ایستاده بود و با لحن تندی گفت: «اگر شما کار اعزام مرا جور نکنید، هرجا بروم میگویم که شما کاری نمیکنید.😞 هرجا بروم میگویم دروغ است که شهدا عند ربهم یرزقون هستند،😔 میگویم روزی نمیخورید و هیچ مشکلی از کسی برطرف نمیکنید. خودتان باید کارهای من را جور کنید».😎
دقیقا خاطرم نیست که 21 یا 23 رمضان بود. من فقط او را نگاه میکردم.گفتم من بالا میروم تا فاتحه بخوانم. او حتی بالا نیامد که فاتحهای بخواند؛ فقط ایستاده بود و زیر لب با شهدا دعوا میکرد.😐 کمتر از ده روز بعد از این ماجرا حاجتش را گرفت🤗. سه روز بعد از عید فطر بود که برای اولین بار اعزام شد.
اولین بار،مصطفی به همراه تعدادی از دوستانش به آشپزخانه ای در دمشق که پخت و پز غذای رزمنده ها را انجام می دادند رفت.🍛
بعد از چند هفته ای،آشپزخانه دیگر نتوانست خواستههای مصطفی را برآورده کند. مصطفی اصلا برای آشپزخانه نبود.
غذا پختن کار مصطفی نبود. او اصلا آشپزی بلد نبود.🍲 ممکن است اگر آقایان در خانه تنها باشند برای خودشان یک نیمرو درست کنند، مصطفی حتی نیمرو هم درست نمیکرد.🍳 آشپزخانه بهانهای برای رسیدن به چیز دیگری بود.زمانی که آمریکا، سوریه را تهدید به حمله هوایی کرد🚀،دستور رسیده بود که باید آشپزخانه تحویل داده شود و نیرو ها هم به تهران برگردند.ولی مصطفی اهل برگشت نبود. به خاطر این که به ایران برنگردد، به همراه یکی از افرادی که در آشپزخانه با او آشنا شده بود از آشپزخانه فرار کرده بودند🏃🏃.
همه افرادی که برای ماموریت آشپزخانه رفته بودند 20 یا 25 روزه برگشتند. از آنها پیگیر بودم که مصطفی کی بر میگردد؟ آنها به من نمیگفتند که هیچ خبری از مصطفی ندارند اما میگفتند که رفته و با کاروان بعد میآید.
بعد از چند روز تازه فهمیدیم مصطفی از آشپزخانه فرار کرده.
نگرانیم حالا چند برابر شده بود 😰😰
ذهنم پر شده بود از سوال های نگران کننده:
در کشور غریب و جنگ زده مصطفی کجا میتونه بره؟؟؟
اونکه اصلا کسی رو سوریه نمی شناخت؟؟؟
این سوال ها از یکطرف و از طرفی دیگه اصلا تو این مدت که از آشپزخانه رفته بود با هم تماس تلفنی نداشتیم، بد جوری آشوبم کرده بود.45 روز از مصطفی بی خبر بودیم
تا خودش برگشت...
#ادامه_دارد
#نقل_قول_از_همسر_شهید
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
#خاطره_ای_از_سیدابراهیم
ادامه ی فرار از آشپزخانه و
#سفر_مشهد
🌸🍁🍁🌻🌻🍁🍁🌸
بعد از 45 روز که آمد برایم تعریف کرد از آشپزخانه رفته و ده روزی را با رزمندگان عراقی بوده است.و با آن هابه عملیات میرفته.👥
رزمندگان عراقی 24ساعت عملیات میکردند و بعد بر میگشتند و 48 ساعت استراحت میکردند😳. مصطفی میگفت در این 48 ساعتی که عقب از میدان جنگ هست اذیت میشود.😔 میگفت که چرا باید 48 ساعت بیکار باشد؟ بار دوم رفت عراق و با عراقی ها به سوریه اعزام شد😊دومین ماموریتش 75روز طول کشید. بار دومی هم که با عراقیها رفت بخاطر آن 48 ساعتی که استراحت داشتند از آنها جدا میشود و در حرم حضرت زینب (سلام الله علیها) با رزمندگان فاطمیون آشنا میشود😍.
مصطفی برای سومین اعزام میخواست همراه فاطمیون باشد.هر چند که حالا با رزمندگان عراقی آشنا شده بود و تقریبا دیگر مشکلی در اعزام نداشت.به همین خاطر قصد کرد به مشهد برود😊،منم همراه او به مشهد رفتم. اما فاطمیون رزمنده ایرانی راه نمیدادند.😕
فقط اینم به عنوان یه نکته عرض کنم با اینکه سری دوم اعزامش با ابوحامد آشنا شده بود و رضایت او را هم به دست آورده بود ولی خب آنها قوانین خاص خودشان را داشتند😉. مصطفی مهارت خاصی در یادگیری زبان و لهجه داشت. عربی را دوست داشت و کمتر از یکی دوماه یاد گرفت. خیلی سریع لهجه افغانستانی را هم یاد گرفت. فقط باید میخواست و اراده میکرد.اما در مورد سفر مشهد. زمانی که در هتل بودیم به بهانه سر زدن به دوستان
مجروحش از هتل خارج شد.🏃 رفت عکسی سه در چهاری گرفت و دیدم که این عکس با چهره او خیلی فرق میکند. مصطفی آدمی نبود که بخواهد محاسنش را کوتاه کند،😃 من هم خیلی به ظاهرش حساس بودم. وقتی آمد دیدم که محاسنش را کاملا کوتاه کرده است. علتش را پرسیدم، گفت که میخواست عکسی بگیرد تا کسی او را نشناسد. با خنده و شوخی ماجرا را تمام کرد و من هم دیگر اصراری برای فهمیدن داستان نکردم😊. برای اینکه آمادهام کند و کم کم بطور غیر مستقیم بگوید که قصدش چیست، من را به حرم برد.آنجا با دو نفر از رزمندگان فاطمیون که با همسرانشان آمده بودند نشستیم و صحبت کردیم.در صورتی که من تصور میکردم فقط برای زیارت رفته بودیم.
بعد که برگشتیم و سریع بعد با فاطمیون اعزام شد، فهمیدم که آن زمان میخواست غیر مستقیم من را با فضا آشنا کند. همه کارهایش را در همان سفر مشهد انجام داد.
#شهید_شهیدت_میکند✋
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
اگر می خواهید کارتان برکت پیدا کند :
به خانواده شهدا سر بزنید ؛
زندگی نامه شهدا را بخوانید ؛
سعی کنید در روحیه خود شهادت طلبی را پرورش دهید ...
#بسیجی_شهید_مصطفی_صدرزاده
@shahid_mostafasadrzadeh