eitaa logo
شهید مصطفی صدرزاده
2هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.6هزار ویدیو
184 فایل
خودسازی دغدغه اصلی تان باشد...🌱 شهید مصطفی صدرزاده (سیدابراهیم) شهید تاسوعا💌 کپی آزاد🍀 @Shahid_sadrzadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام علیکم ختم 250,000,000 بار خواندن سوره فیل برای پیروزی بر اسرائیل راه اندازی کرده ایم. لطفا ۵ بار آن را ب‌خوانید و آن را به گروه ها و مخاطبین مسلمان خود ارسال کنید. درخواست فروتنانه برای نشکستن زنجیره لطفا به محض اينکه دريافت کردین بعد از ۵بار خواندن سوره برای نفر بعدی پیام را بفرستید آجرک الله🌿 *بسم اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم أَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِأَصْحَابِ الْفِیلِ ﴿١﴾ أَلَمْ یَجْعَلْ کَیْدَهُمْ فِی تَضْلِیلٍ ﴿٢﴾ وَأَرْسَلَ عَلَیْهِمْ طَیْرًا أَبَابِیلَ ﴿٣﴾ تَرْمِیهِمْ بِحِجَارَةٍ مِنْ سِجِّیلٍ ﴿٤﴾ فَجَعَلَهُمْ کَعَصْفٍ مَأْکُولٍ ﴿٥﴾ لطفا نشر دهید
شهید مصطفی صدرزاده
#توشه_اخرت 📿📖 سلام ! میخواییم ان شاءالله با عنایت حضرت زهرا(س) ولطف اقا سید ابراهیم یه ختم قرآن د
ختم این هفته هم تموم شد الحمدلله تا جمعه شب وقت دارید که قرائت کنین که ان شاءالله ختم کامل بشه و حقی گردنتون نمونه از ختم ممنون از همه بزرگواران که شرکت کردن اجرتون با خود شهید صدرزاده
784.9K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😍 قانونی داشت خونه ی ما ... اگر از هم ناراحت شدیم یا قهری پیش میومد بیشتر از ۳ دقیقه طول نکشه ... 😌 ❤️ https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
1.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴چــرا در ســوریہ می جنگیم؟؟ 🔘سوالی ڪه شهید صدرزاده جواب میده @shahid_mostafasadrzadeh
4_634875094962798715.mp3
زمان: حجم: 1.84M
صحبتهای سردار سلیمانی درباره ی شهید صدرزاده(سید ابراهیم ) صدای گریه های شهید مرتضی عطایی(ابوعلی) در بین صحبت ها شنیده می شود... https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
📿📖 سلام ! میخواییم ان شاءالله با عنایت حضرت زهرا(س) ولطف اقا سید ابراهیم یه ختم قرآن داشته باشیم... به نیت ظهور وسلامتی امام زمان (عج) و هدیه به شهید مصطفی صدرزاده هرکی دلش ثواب میخواد بسم الله... جزء 1:✅ جزء 2:✅ جزء 3:✅ جزء 4:✅ جزء 5:✅ جزء 6:✅ جزء 7:✅ جزء 8:✅ جزء 9:✅ جزء 10:✅ جزء 11:✅ جزء 12:✅ جزء 13:✅ جزء 14:✅ جزء 15:✅ جزء 16:✅ جزء 17:✅ جزء 18:✅ جزء 19:✅ جزء 20:✅ جزء 21:✅ جزء 22:✅ جزء 23:✅ جزء 24:✅ جزء 25:✅ جزء 26:✅ جزء 27:✅ جزء 28:✅ جزء 29:✅ جزء 30:✅ هرکس مایله جزء انتخابی رو به ایدی خادم کانال اطلاع بده☺️ 👇👇👇 @shahid_sadrzadeh التماس دعا یاعلی
‍ بسم رب الشهدا🌹 خاطرات مادر شهید  زمانی که  به دنیا آمد،بعد از چند روز مشکل پیدا کرد 😔 .بیمارستان بستری شد. بیمارستان رفتم .  در بخش نوزادان پشت در اتاق نشسته بود ،ازش پرسیدم: مصطفی  بهتره؟ 😔🌹 گفت: الحمدلله خیلی بهتر شده، ولی من نگران بودم . مصطفی متوجه نگرانی من شد. گفت : مامان اینقدر که نگران   هستی ؟🌹💕 کمی هم برای شدنش دعا کن .✅ بهش گفتم: نگران نباش ، قبل از اینکه شما به دنیا بیایی از  خواستم که اگر قرار است نسلی از من بوجود آید ، که در غیر راهت باشد اصلا بوجود نیاید .👏🌹👏 این  همیشگی ام بوده . بعد از چند دقیقه گفت:  چه دعای اساسی کردی ، این دعای ریشه ای است ،خیلی .👏💕 🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹 https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
5.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امام حسین تو فاطمیه رفیقاشو میاره....😭💔
CQACAgQAAx0CUyYOlAACJ0thvb8xHwmZNFWnsxKy0fZdRtG4qAACHQUAAnJXuVKNMLoB8FcPnCME.mp3
زمان: حجم: 5.42M
🎧🎧 ⏰ 3 دقیقه 👆 ✅ دوستان باید برای فاطمیه زحمت بکشیم 🔹دم هر خونه ای یه پرچم حضرت زهرا (س) بزنیم ═══✼🍃🌹🍃✼═══ 🎤 🔹 @shahid_mostafasadrzadeh
13.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽ویدئو کلیپی در مورد زندگی شهید صدرزاده از زبان همسر شهید 🔴 بعداز شهدا ما چه کردیم؟؟ 🔶به روی دفتردلم نوشته بودیک شهید... 🔸برای خاطرخدا،شماادامه اش دهید.... https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
🌸🍁🍁🌻🍁🍁🌸 دهم رمضان سال 92 حرفهایش برای رفتن به سوریه شروع شد و دیگر تا 15 رمضان به اوج رسید🏃. حتی یکبار تا فرودگاه رفت و برگشت.😔 گذرنامه‌اش مشکل داشت و نتوانست به سوریه برود😢.گفت که می‌خواهد برود در آشپزخانه کار کند🍳 و هیچ خطری نیست. گفت فقط در حد پخت و پز برای رزمنده‌ها است و خطری نیست😊. تا همین حد را رضایت دادم. تا فرودگاه رفت 🛫و همانطور که گفتم نتوانست برود و برگشت. خودمان به دنبالش رفتیم و مصطفی را از فرودگاه آوردیم🚗. در مسیر فرودگاه تا خانه فقط با صدای بلند گریه می‌کرد😭. روزه بود، سریع در خانه سفره افطار را پهن کردم😋. بعد از افطار مشغول جمع کردن وسایل بودم که گفت می‌خواهد برود و با یکی از دوستانش دعوا کند👊. مصطفی همیشه قربان صدقه دوستانش می‌رفت و لفظش در مقابل دوستانش «فدات شم» بود😍 تعجب کردم.😳 مصطفی ای که همیشه آرام بود و اهل دعوا نبود می‌خواهد با کدام دوستش دعوا کند؟🤔 او کم عصبانی میشد اما خیلی بد عصبانی میشد😡. به او گفتم که من هم همراهت می‌آیم، طبق روال همیشه زندگی.😊 ... تا دقایقی دیگر https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
🍁🍁🌸🌻🌸🍁🍁 🍁🍁🍁🍁 آن زمان ماشین نداشتیم🚗.با آژانس به میدان شهدای گمنام در فاز 3 اندیشه رفتیم😊. آنجا اصلا محل زندگی نبود که مصطفی دوستی داشته باشد و بخواهد با او دعوا کند😳.یادمان شهدا، چندتا پله می‌خورد و آن بالا 5 شهید گمنام دفن بودند. من از پله ها بالا رفتم و دیدم که مصطفی حتی از پله ها هم بالا نیامد. پایین ایستاده بود و با لحن تندی گفت: «اگر شما کار اعزام مرا جور نکنید، هرجا بروم می‌گویم که شما کاری نمی‌کنید.😞 هرجا بروم می‌گویم دروغ است که شهدا عند ربهم یرزقون هستند،😔 می‌گویم روزی نمی‌خورید و هیچ مشکلی از کسی برطرف نمی‌کنید. خودتان باید کارهای من را جور کنید».😎 دقیقا خاطرم نیست که 21 یا 23 رمضان بود. من فقط او را نگاه می‌کردم.گفتم من بالا می‌روم تا فاتحه بخوانم. او حتی بالا نیامد که فاتحه‌ای بخواند؛ فقط ایستاده بود و زیر لب با شهدا دعوا می‌کرد.😐 کمتر از ده روز بعد از این ماجرا حاجتش را گرفت🤗. سه روز بعد از عید فطر بود که برای اولین بار اعزام شد. اولین بار،مصطفی به همراه تعدادی از دوستانش به آشپزخانه ای در دمشق که پخت و پز غذای رزمنده ها را انجام می دادند رفت.🍛 بعد از چند هفته ای،آشپزخانه دیگر نتوانست خواسته‌های مصطفی را برآورده کند. مصطفی اصلا برای آشپزخانه نبود. غذا پختن کار مصطفی نبود. او اصلا آشپزی بلد نبود.🍲 ممکن است اگر آقایان در خانه تنها باشند برای خودشان یک نیمرو درست کنند، مصطفی حتی نیمرو هم درست نمی‌کرد.🍳 آشپزخانه بهانه‌ای برای رسیدن به چیز دیگری بود.زمانی که آمریکا، سوریه را تهدید به حمله هوایی کرد🚀،دستور رسیده بود که باید آشپزخانه تحویل داده شود و نیرو ها هم به تهران برگردند.ولی مصطفی اهل برگشت نبود. به خاطر این که به ایران برنگردد، به همراه یکی از افرادی که در آشپزخانه با او آشنا شده بود از آشپزخانه فرار کرده بودند🏃🏃. همه افرادی که برای ماموریت آشپزخانه رفته بودند 20 یا 25 روزه برگشتند. از آنها پیگیر بودم که مصطفی کی بر می‌گردد؟ آنها به من نمی‌گفتند که هیچ خبری از مصطفی ندارند اما می‌گفتند که رفته و با کاروان بعد می‌آید. بعد از چند روز تازه فهمیدیم مصطفی از آشپزخانه فرار کرده. نگرانیم حالا چند برابر شده بود 😰😰 ذهنم پر شده بود از سوال های نگران کننده: در کشور غریب و جنگ زده مصطفی کجا میتونه بره؟؟؟ اونکه اصلا کسی رو سوریه نمی شناخت؟؟؟ این سوال ها از یکطرف و از طرفی دیگه اصلا تو این مدت که از آشپزخانه رفته بود با هم تماس تلفنی نداشتیم، بد جوری آشوبم کرده بود.45 روز از مصطفی بی خبر بودیم تا خودش برگشت... https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh