عهدبستن باشهیدان
ڪاراحساس است وعشق
بهرماندن بر سرپیمان
بصیرت لازم است
#کلنا_عباسک_یا_زینب_س
#شهید_روح_الله_قربانی
@shahid_roohollah_ghorbani
مرزها سهم زمینند و تو اهل آسمان
آسمان شام با ایران چه فرقی میکند؟
قفل باید بشکند باید قفس را بشکنیم
حصر «الزهرا» و «آبادان» چه فرقی میکند؟
شهیدمدافع حرم
روح الله قربانی🌷
@shahid_roohollah_ghorbani
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#قربة_الی_الله
الی الحبیب.
سلام قدیر.
سلام رفیق.
سلام بالیاقت.
سلام بامعرفت.
سلام بامحبت.
سلام به تو که از همه ی کنکورای زندگیت با سربلندی بیرون اومدی،
حتی کنکور شهادت...
.
.
سلام قدیر،
سلامی از یه قلب محروق
به یک جسم محروق...
.
.
سلام قدیر
سلام مشتی،
سلام به اون لحظه ای که یک آن روح شریفت جسم مطهرت رو ترک کرد و آتش گرفتن پیکرت رو عاشقانه نگاه کرد...
.
.
.
سلام قدیر،
سلام به اولین باری که دیدمت،
سلام به آخرین باری که بوسیدمت...
.
.
سلام قدیر.
سلام به زخمی که روی قلبم گذاشتی
سلام به آتیشی که تو سینه ام روشن کردی.
سلام به دماری که از روزگارم درآوردی...
.
.
سلام قدیر
سلام مرد
سلام مرد
سلام مرد.
سلام به لبهای همیشه خندونت.
سلام به دست مجروحت.
سلام به دل حسینی و پاکت...
.
.
سلام قدیر
سلام به بال و پر سوخته ات رفیق
سلام به حال خوبت رفیق
سلام به سلامهای آخر نمازت رفیق...
.
.
سلام قدیر
سلام عزیز
سلام علیِّ اکبرم
سلام عزیز برادرم
سلام شهید پرپرم
سلام مدافع حرم.... سلام مدافع حرم...
.
.
.
قدیر
اونجا برا همه دعا کن
که هیشکی از تو جانمونه،
حسرت مردن برا ارباب
رو قلب عاشقا نمونه...
.
.
.
قدیر
برام دعا کن
به حق نمک
به حق اشک
به حق لبخند
به حق برادری
به حق رقیه.......
.
.
.
.
#قدیر
#رفیق
#برادر
#آبان
#عمار
#دل_سوخته
#جان_سوخته
#همه_بال_و_پر_من_سوخته
#علی
#اینجا_تیپ_سیدالشهداء
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فداییان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهیدروح_الله_قربانی
#شهیدمیثم_مدواری
#شهیدمحمدحسین_محمدخانی
#شهیدقدیرسرلک
@shahid_roohollah_ghorbani
﴾﷽﴿
#روحالله خیلی دل رحم بود و نمیتونست نسبت به دنیای اطرافش بی تفاوت باشه.
در دوران دبیرستان یک بار یادم میاد داشتیم تو حیاط مدرسه قدم میزدیم که سر و صدایی نظرمون رو جلب کرد.
روحالله به سمت صدا رفت و دید سرایدار مدرسه به شدت داره بچه اش رو کتک میزنه.
خونه سرایدار رو با تور آهنی از مدرسه جدا کرده بودند.
روحالله از پشت تورها چند بار صدا زد: ولش کن، چرا میزنیش؟ نزن...
اما فایده ای نداشت.
با سختی فراوان خودش رو از روی توری آهنی پرت کرد اون طرف. محکم سرایدار رو گرفت تا دیگه پسرش رو کتک نزند.
دلش رو نداشت ببینه کسی مقابل چشماش کتک بخوره و اون بایستد و نگاه کنه...
خاطره: یکی از همکلاسیهای شهید روحالله قربانی
@shahid_roohollah_ghorbani