#یاد_مرگ
ناگهان خبرمیرسد ...
🔈انالله واناالیه راجعون
🎈فلانی فوت شد....
📢ناگهان... یهویی...
🎵🚫 سری به پیجش در اینستگرام میزنی مے بینے پر از کلیپهای ترانه وموسیقی ورقص وآواز وووو...
💖اثرے از یاد الله...
❤نام الله...
💚دین وایمان قرآن وذکر وآیات و احادیث...
درپیجش نیست!!!
🖤همه پستهاے بیهوده....
👌این پیج براے همیشه پرونده اش بسته میشه
با همه محتویاتش دربرابر الله روز قیامت با صاحبش حاضر میشود...
✔پس خواهر و برادر
عزیز نوجوان عزیز...
💥فراموش نکن پیج تو صندوق_اعمالت هست...
💬دربرابر هرپستی،
هرکلیپی،
📱هرمطلبی که میگذارے تومسئول هستی
📝 ببین براے بعدازمرگت چه پس انداز کرده ای...
👈و مرگ هم خبر نمیکند ...
ناگهانے میاد...
پشیمانی بعداز #مرگ دیگه هیچ سودی ندارد...
☝الان سرے بزن به پیجت خودت ببین وقضاوت کن...
خودت، خودت را محاسبه کن...
قبل از اینکه مرگت فرارسد و از توکاری برنیاید...
وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنْتَ فِيهِمْ وَمَا كَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ
▪️رسول خدا تا وقتی زنده بود سپر نزول بلا بود حتی برای کافران. روایت میگوید:
دو چیز در زمین مایۀ امان از عذاب خدا بود، پیامبر و استغفار. اولی از امت برداشته شد پس به دومی چنگ بزنید.
انفال:۳۳
•{﷽}•
🥀جان جهان ز پیکر هستی جدا شده
خاموش، شمع محفل نورالهدی شده🥀
🥀ملک خداست غرق در اندوه و اضطراب
واویلتا عزای رسول خدا شده🥀
#شهادت_حضرت_محمد_مصطفی صلی الله علیه وآله وسلّم #تسلیت_باد🏴🍃
ᚐᚑᚒᚓᚔ﴾࿇﴿ᚔᚓᚒᚑᚐ
•{﷽}•
🖤بیرون کشیدم تیر از پهلویش ای وای
کردم زیارت گوییا امّ الحسن را🖤
🖤پیراهن خود را ز خون او بشویید
حرفی از این تشییع با زینب نگویید🖤
#شهادت_کریم_اهل_بیت #امام_حسن علیه السلام #تسلیت_باد 🥀🕯
ᚐᚑᚒᚓᚔ﴾࿇﴿ᚔᚓᚒᚑᚐ
ماه صفر برفت و عزای مصطفی شد
مسموم زهر کینه امام مجتبی شد
مدینه شور و شین است
خونین دلِ حسین است
گرم عزا ملائک در سوگ مصطفایند
ارض و سما به گریه از داغ
🔻معما
کدام بانوی مکرمه، هم مادر امام بود، هم دختر امام، هم همسر امام و هم عروس امام؟ دقت کنید شخصیتی که انتخاب میکنید باید ۴ ویژگی رو باهم داشته باشه
پاسخ:
فاطمه دختر امام حسن پاسخ معماس
ایشان
دختر امام حسن
عروس امام حسین
مادر امام محمد باقر
همسر امام سجاد بودند
هدایت شده از فاطمه رضایی
قرار هرشب ♥️
دعای فرج به نیت سلامتی و
ظهور آقا امام زمان( عج الله)
و سه صلوات♥️
اللهم صل علی محمد و آل محمد
و عجل فرجهم و فرجنا به🤲
🤲🌦 دعای فرج « الهی عظم البلا »
☀️ بسمِ اللَّهِ الرَّحمَنِ الرَّحِيم ☀️
❇️ الَهِي عَظُمَ البَلاءُ وَ بَرِحَ الخَفَاءُ
🔶 و انكَشَفَ الغِطَاءُ وَ انقَطَعَ الرَّجَاءُ
❇️ و ضَاقَتِ الأَرضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ
🔶 و أَنتَ المُستَعَانُ وَ إِلَيكَ المُشتَكَى
❇️ و عَلَيكَ المُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ
🔶 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
❇️ أولِيالأَمرِالَّذِينَفَرَضتَعَلَينَا طَاعَتَهُم
🔶 و عَرَّفتَنَا بِذَلِكَ مَنزِلَتَهُم
❇️ ففَرِّج عَنَّا بِحَقِّهِم فَرَجا عَاجِلا
🔶 قرِيبا كَلَمحِ البَصَرِ أَو هُوَ أَقرَبُ
❇️ يا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ
🔶 اكفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَانِ
❇️ و انصُرَانِي فَإِنَّكُمَا نَاصِرَانِ
🔶 يا مَولانَا يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ
❇️ الغَوثَ الغَوثَ الغَوثَ
🔶 أدرِكنِي أَدرِكنِي أَدرِكنِي
❇️ السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ
🔶 العَجَلَ العَجَلَ العَجَلَ
❇️ يا أَرحَمَ الرَّاحِمِينَ
🔶 بحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ
─═༅𖣔یامهدی𖣔༅═─
─═༅𖣔یامهدی𖣔༅═─
🔘 #خُلق_نیکوی_حضرت_محمد صلیالله علیه و آله
🔳 #آیت_الله_ناصری_(ره):
▫️ خداوند، چند چیز را در قرآن عظیم شمرده است. خدایی که خود عظیم است، اگر چیزی را عظیم بشمارد، عظمت آن فوق العاده است.
یکی از مواردی که خداوند عظیم، آن را عظیم شمرده خُلق عظیم نبی اکرم است. در قرآن فرمود:
📜 اِنَّکَ لَعَلَیٰ خُلُقٍ عَظیم. (سوره قلم، آیه چهار: و یقیناً تو بر بلندای سجایای اخلاقی عظیمی قرار داری.)
❇️ زمانی که نبی اکرم به مدینه آمدند و اسلام رونقی گرفت، روستای دور افتادهای بود که حدود هزار نفر جمعیت داشت. یک نفر از اشرار این منطقه بود که بسیار بد و خونریز بود. آن شرور دید که اهل این منطقه، خیلی ناراحتند. پرسید:
🔹 چه شده است؟ چرا اینقدر ناراحتید؟
▫️ گفتند:
🔸 یک نفر به مدینه آمده و ادعای پیغمبری میکند و همه خدایان ما را زیر سؤال برده و منکر شده است. ما از این ناراحتیم که تمام خدایان ما را کنار زده است و دین تازه ای آورده و میگوید:
🔶 خدا یکی است.
▫️ گفت:
🔹 شما چه میخواهید؟
▫️ گفتند:
🔸 اگر بتوانی خون این شخص را بریزی و او را بکشی، آنچه دلت بخواهد، به تو میدهیم.
▫️ گفت:
🔹 فردا سر او را برای شما میآورم.
▫️ آن شرور، حرکت کرد و بعد از ظهر مدینه رسید. نماز پیغمبر در مدینه تمام شده بود و عربها به منزل خود رفته بودند. حضرت هم داشتند، به منزل میرفتند. عرب شرور به پیغمبر رسید؛ در حالی که آن حضرت را نمیشناخت؛ لذا از خود پیغمبر پرسید:
🔹 این محمد که میگویند، کجاست؟
▫️ حضرت فرمودند:
🔸 او را چه کار داری؟
▫️ عرض کرد:
🔹 من از فلان منطقه هستم و شنیدهام ادعای پیغمبری کرده و منکر خدایان ما شده است. آمده ام سر او را برای خویشانم سوغات ببرم.
▫️ فرمودند:
🔸 الآن بعد از ظهر است و هوا گرم. شما هم تازه رسیدهای و خسته هستی. غذا هم که نخوردهای. بیا برویم منزلِ ما استراحت بکن، غذایت را بخور، خوابت را برو. سر حال که شدی، من دست محمد را در دستت میگذارم.
✨ حضرت او را به منزل آوردند و عبای خود را پهن کردند و گفتند:
🔸 روی آن بنشین.
▫️ آن عرب غذایش را خورد و مشغول استراحت شد.
☀️ کم کم آفتاب او را گرفت. حضرت، مقابل آفتاب ایستادند و با بدن مبارکشان، روی صورت این عرب، سایه انداختند، تا آفتاب به او نتابد.
⏳ خواب آن عرب طول کشید و پیغمبر عرق کردند. عرقهای پیغمبر، روی صورت این جوان چکید و بیدار شد. دید که این آقا بالا سر او نشسته و از شدت گرمای آفتاب صورت او از عرق خیس شده است. بلند شد و گفت:
🔹 آقا! چرا این طور کردی؟ چرا من را شرمنده کردی؟ خدمتی به من کردی که احدی نکرده است.
▫️ و عذر خواهی کرد.
حضرت فرمودند:
🔸 دیدم خستهای و خواب هستی. نخواستم بیدارت کنم و بگویم آفتاب تو را گرفته است. بالای سر تو نشستم که آفتاب تو را اذیت نکند.
▫️ آن عرب بلند شد و گفت:
🔹 وعده کردی که دست محمد را در دستم بگذاری. برویم محمد را پیدا کن و دست او را به دست من بده.
🤝 حضرت دستشان را آوردند جلو و فرمودند:
🔸 بگیر.
▫️ جوان نگاهی نکرد و گفت:
🔹 چه را بگیرم؟
▫️ گفت:
🔸 دست من را. من محمدم.
▫️ این جوان به حضرت نگاهی کرد و با خودش گفت:
🔹 عجب! این زندگی و این اخلاق او است؟!
❇️ شهادتین را جاری کرد و به حضرت ایمان آورد و گفت:
🔹 من میروم همه مردم شهرمان را مسلمان میکنم.
💡 حضرت، همه اعمال و رفتارشان بهگونهای بوده است که برای ما معلم و الگو باشند.
🏷 #شهادت_حضرت_محمد صلیالله علیه و آله
#آیت_الله_ناصری (ره)
#خودسازی
🇮🇷به منتظران نور 👉دعوتید 🇮🇷
❣سلام
امام زمانم❣
امام زمانم آقا جانم
دلم بهانه میگیرد،
میپرسد؛
«هَلْ یَتَّصِلُ یَوْمُنا مِنْکَ بِعِدَةٍ فَنَحْظیٰ»
آیا امروز به آن فردایی متصل میشود؛
که تــو باشی،
و ما از وجودت کامیاب شویم
آقا جانم بیا تا جوانم بده رخ نشانم