eitaa logo
کانال شهید سید حسن روح الامینی
98 دنبال‌کننده
13.4هزار عکس
5.8هزار ویدیو
8 فایل
شهدا⚘️ خاطرات شهدا🌹 عکس نوشته🌱 مطالب مذهبی🇮🇷 استوری مذهبی📿
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹شهید مجید زین الدین : شهیدی که در سایه نام برادر گمنام ماند🌹 فرمانده اطلاعات و عملیات تیپ 2 لشکر 17علی‌بن ابیطالب(ع) (سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) درسال 1343ه ش در تهران متولد شد و در خانواده ای مبارز و منتظر که در روزگار دراز ستم شاهی زندگی را در حال تعب و شدائد گذرانده و چشم براه انقلابی بودند که به این دوران خمودی و سیاهی پایان بخشد تربیت گردید. مجید بیش ازسیزده سال نداشت که در کوران حوادث انقلاب علیه طاغوت قرار گرفت و با کمک برادرش شهید مهدی زین الدین به انتشار اعلامیه ها و نوارهای امام مدظله که پدرش در اختیارش قرار می داد پرداخته و در درگیری های خیابانی و تظاهرات در شهر مقدس قم شرکت فعال می نمودند…… حوادث فشرده پس از به ثمر رسیدن انقلاب خونین اسلامی یکی پس از دیگری فرا رسیدند. حوادثی که هرکدام برای یک قرن زمان کافی بود و در مدتی کوتاه خود را نمایاند. در یوزگان استکبار و غلامان حلقه بگوش استعمار در صبح پیروزی انقلاب بر سینه ملت بپا خاسته تاختند و نیزه های خود را بر قلب امت ما و بر خاک شهرهای بی دفاع ما فروبردند. شهید مجید زین الدین که از یکسو سازنده انقلاب بود نتوانست نسبت به مسائل انقلاب بی تفاوت بماند و از این روی دوره دبیرستان را با دغدغه جنگ و حضور در جبهه های مختلف گذرانده بود. پس از آن به عضویت سپاه پاسداران در لشگر علی ابن ابیطالب (ع) که برادرش مهدی فرماندهی آن را بعهده داشت درآمد و به واسطه آن جوش و خروش و استعدادی که در وی بود بسرعت مراحل کمال را در ابعاد مختلف خصوصا در بعد رزمی طی کرد و در قسمت اطلاعات و عملیات مشغول فعالیت گردیده و در لشگر 17 مسئولیت فرماندهی یکی از تیپ ها را بعهده گرفت. او در بین رزمندگان چهره ای محجوب ،موثر، و در بین دوستان و خویشان و خانواده مایه آرامش وغمخوار دیگران بشمار میرفت. قدرت بدنی و بازوان پرقدرتش، تبحر وی در فنون مختلف رزمی انفرادی وی را از دیگران متمایز ساخته بود و همه این صفات همراه با شجاعت و تقوی و ایمان قلبی اش از او مجاهدی ساخته بود که یک تنه تا عمق مواضع دشمن نفوذ می کرد، از جنگلها و کوهها و دشت ها در زیر دید دشمن عبور می نمود و به جمع آوری اطلاعات و شناسایی مواضع دشمن می پرداخت. شهید مجید زین الدین در پی شرکت در بسیاری از عملیاتها که آخرین آنها عملیات غرورآفرین خیبر بود ایثار و اخلاص خود را به اوج مراتب رساند و عاقبت به منزلگه مقصود شتافت و بهمراه برادرش مهدی زین الدین بسوی دیار قرب الهی پرگشود و به جمع محفل عاشقان الله پیوستند.
🕊 🕊 پدرش روضه‌خوان و مداح (ع) بود. مادرش نیز اهل دعا و راز و نیاز. حسین در سن نوجوانی همراه مادر و خانواده به اشتهارد آمد و ۱۵ سال در این شهر زندگی کرد. او با کار سنگ‎کاری و کاشی‎کاری ساختمان خرج خود و خانواده‌اش را درمی آورد. حسین به مسجد علاقه بسیاری داشت و اوقات فراغتش را با خواندن قرآن و کتاب‌های مذهبی سپری می‌کرد. سرانجام دلش هوای رفتن به سوریه کرد و از دفاع از حرم (س) از او آرام و قرار گرفت. برای اعزام ثبت‌نام کرد. شب قبل از رفتن، به گلزار شهدای اشتهارد رفت و در کنار شهدا گریست. قبل از حرکت به خواهرش گفت: «خواهر جان! من خواب دیده‌ام شهید می‌شوم و جلوی در خانه مان پلاکارد شهادتم نصب می‌شود. نکند در آن روز ناراحت باشی و گریه کنی! باید افتخار کنی و از صبر حضرت زینب (س) الگو بگیری.» 1393/9/25 🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
هدایت شده از خادم سامراء
بفرمائید چای گلاب
هدایت شده از 𝒔𝒂𝒅𝒂𝒕
◼️ شفاعت حضرت زهرا سلام الله علیها برای دعا کنندگان برای فرج 🔵 کسی که برای فرج امام زمان عجل الله فرجه بسیار دعا میکند ، شفاعت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در صحرای محشر شامل حالش خواهد شد. 📚 مکیال المکارم جلد ۱ صفحه۵۵۳
هدایت شده از محمود جعفری کوهبنانی
✨🌴✨ ✨بسم رب الشهداء✨ ‌°• سلام بر ابراهیم°• انار نرسيده بوديم كه خبر شهادت غلام علی پيچك در جبهه گيلان غرب همه ما را متأسف كرد. به محض رسيدن به ارتفاعات انار، يكي از بچه ها با لهجه مشهدي به سمت من آمد و گفت: حاج حسين، خبر داري ابراهيم رو زدن!! بدنم يكدفعه لرزيد. آب دهانم را فرو دادم وگفتم: چي شده؟! جواب داد: يه گلوله خورده تو گردن ابراهيم. رنگم پريد. ســرم داغ شــد. ناخودآگاه به سمت ســنگرهاي مقابل دويدم. در راه تمام خاطراتي كه با ابراهيم داشــتم در ذهنم مرور ميشد، وارد سنگر امدادگرشدم و بالای سرش آمدم. گلوله اي به عضلات گردن ابراهيم خورده بود. خون زيادي از او می رفت. جواد را پيدا كردم و پرسيدم: ابرام چي شده؟! با كمي مكث گفت: نميدونم چي بگم. گفتم: يعني چي؟! جواب داد: با فرماندهان ارتش صحبت كرديم كه چطور به تپه حمله كنيم. عراقي ها شــديدًا مقاومــت ميكردند. نيروي زيادي روي تپــه و اطراف آن داشتند. هر طرحي داديم به نتيجه نرسيد. نزديك اذان صبح بود و بايد كاري ميكرديم، اما نميدانســتيم چه كاري بهتره. يكدفعه ابراهيم از سنگر خارج شد! به سمت تپه عراقي ها حركت كرد و بعد روي تخته سنگي به سمت قبله ايستاد! بــا صداي بلند شــروع به گفتن اذان صبح كرد! ما هــر چه داد ميزديم كه ابراهيم بيا عقب، الان عراقي ها تو رو ميزنن، فايده نداشت. تقريبًا تا آخر اذان را گفت. با تعجب ديديم كه صداي تيراندازي عراقي ها قطع شده! ولي همان موقع يك گلوله شليك شد و به ابراهيم اصابت كرد. ما هم آورديمش عقب! ادامه_دارد... نثار ارواح طیبه شهدا شهید عزیز ابراهیم هادی و شهدای مظلوم کانال کمیل بخوانید فاتحه مع الصوات ۳۱۳یا زهرا
السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْمَغْصُوبَةُ السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمُضْطَهَدَةُ الْمَقْهُورَةُ سلام بر تو ای مظلوم (و دارای عصمت) که حق تو را غصب کردند سلام بر تو ای ستم کشیده و مقهور دشمنان دین...💔
🏴 ▪️ای نور خدا سرشـــته با آب و گِلَت ای مِـهر علـــی راز هویــدایِ دلت... ▪️این ذکر هزار سالۀ مهدی توست ای یاس نبی « بِــاَیِّ ذنـبٍ قُتِلَتْ» ؟ 🏴و چقدر این دست سنگین بود! قرن ها از ماجرای کوچه می گذرد ، ولی گوش شیعه هنوز درد میکند! شهادت بانوی دو عالم ، امّ ابیها حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها را به محضر مولایمان و شیعیان و دوستداران حضرتش تسلیت می گوییم.🥀
هدایت شده از محمود جعفری کوهبنانی
💢 👈ویزیت رایگان بیماران توسط دکتر رسولی در روز شهادت حضرت زهرا (س) به اطلاع اهالی محترم شهرستان کوهبنان می رسانیم در روز یکشنبه پزشک محبوب و ایثارگر شهرمان جناب آقای دکتر رسولی بیماران را رایگان ویزیت می نمایند.بیماران می توانند در دو نوبت صبح و عصر برای ویزیت رایگان به مطب ایشان مراجعه فرمایند.