هدایت شده از Jafariii
سومین شهید هستهاے ایران🌙
🌷شهید داریوش رضایی نژاد
تاریخ تولد: ۲۹ / ۱۱ / ۱۳۵۵
تاریخ شهادت: ۱ / ۵ / ۱۳۹۰
محل تولد: آبدانان،ایلام
محل شهادت: تهران
🌷راوی← در یک مسأله علمی پیچیده گیر کرده بودیم و راه حلی برای آن پیدا نمیکردیم.🪄گفتیم رضایینژاد میتواند کار را ادامه بدهد، موضوع را با او در میان گذاشتیم و مبلغ زیادی هم پیشنهاد کردیم.🌱بیتوجه به مبلغ پیشنهادی ما گفت: این مسأله به دردی هم میخوره؟ ما هم گفتیم: نه، به دردی نمیخوره، اما اینطوری ما اولین گروهی هستیم که توی جهان این مسأله رو حل میکنه.💫 داریوش گفت: من اگه تو زندگیم بتونم، یه چوب کبریت یا یه پیچگوشتی درست کنم که به درد چهار نفر بخوره،🪄خیلی بیشتر برام ارزش داره تا اینکه بخوام بگم دستگاهی رو درست کردم که هیچ کس مثل اون رو نداره یا مسألهای رو حل کردم که هیچ کس حل نکرده.🍃راوی← داریوش رضایینژاد یکی از نخبگان و دانشجویان دوره کارشناسی ارشد برق💫(گرایش قدرت) دانشگاه خواجهنصیرالدین طوسی، و از جمله محققان برجسته کشور بود که با تکیه بر هوش بالا و ذکاوت سرشار خود در کوتاه ترین زمان ممکن مراحل رشد و تعالی روحی و پژوهشی را طی کرد🌱و سرانجام در تاریخ ۱ مرداد ۱۳۹۰ که به همراه همسر و فرزند خود بود🥀در مقابل منزلش هدف سوء قصد 2 موتور سوار قرار گرفت و شهید شد.🥀دو موتور سوار به رضایینژاد و همسر و دخترش که سوار یک پژو بودند، حمله کرده💥و با شلیک چندین گلوله🥀رضایینژاد را به شهادت رساندند*🕊️🕋
#شهید_داریوش_رضایی_نژاد
#شادی_روح_پاکش_صلوات 💙🌷
هدایت شده از Jafariii
🌷امشبم را با نام تو متبرک میکنم 🌷
میهمان امشب 👇👇
شهيد والا مقام
🌷داریوش رضایی نژاد🌷
🌷حمد و سه توحید و ۱۴ صلوات 🌷
🌷دستم را بگیرید شهدا🤲😭🌷
ان شاءالله امشب در پرونده همه خادمان و دوستداران شهدا بنویسند.
🍃محب امیرالمومنین(علیه السلام)
🍃زیارت کربلا و نجف،
🍃سربازی امام زمان(عجل الله)
♦️نهایت شــ🌷ــهادت♦️
در هیاهوی محشر
فراموشمون نکنید شهدا🤲🥺
هدایت شده از Jafariii
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱
🕊🕊🕊🕊
شادی_روح_شهدا_صلوات
🌸هرصبح، یک مرتبه سوره کوثر تلاوت وهدیه محضرمبارک باب الحوائج نازدانه امام حسین حضرت رقیه (س) نماییم،، حتما حضرت رقیه(س)جواب خواهند داد🤲
🌹یا مولاتی یا رقیة أغیثینی
#یا_عَزیزةَ_الْـحُسْین
🔹🔸🔹🔸🔹
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃
✒️ مناجات صبحگاهی
(برداشتی از دعای یکم صحیفه سجادیه)
💞مــ♡ـــولای مــن
از رزق و روزی، برای هر یک از جانداران، خوراکی معلوم و قسمت شده قرار دادی. سهم کسی را که فراوان دادی، احدی نمیتواند بکاهد؛ و نصیب کسی از آنان را که کاستی، هیچکس نمیتواند بیافزاید.
⚡ای خدایی که جز تو لایق پرستش نیست⚡
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃
♻️ پنجشنبه
🌀 ۰۴ مرداد ۱۴۰۳
♻️ ۱۹ محرم ۱۴۴۶
🌀 ۲۵ ژوئیه ۲۰۲۴
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃
📿ذکر روز پنجشنبه
✨لاالهالاالله الملک الحق المبین✨
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃
💠 حدیث امروز
✍🏻 حضرت امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند:
برای ادب تو همین بس که آنچه را از دیگران نمی پسندی، از آن دوری کنی.
📚 بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۳۷۷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃
#سلام_مولای_مهربانم✋💖
#صبحت_بخیر_تمام_عمرم_آقا_جان❤
#صبحم_به_نام_شما_مولا_جانم💚🌹
👌توصیف قشنگیست دراین عالم هستی
🌹 تـو عـرش بَـرینی و من از فـرش زمینم
💐 آواره نه! در حسرت دیـدار تـو بیشک
💞 ویـرانهی ویـرانهی ویـرانه تریـنم
اللهم عجل لولیک الفرج 🤲 🌸
#صبحتون_مهدوی 🌼🍃
🥀 ای داغدار اصلیِ این روضه ها بیا
صاحب عزای ماتم كرب و بلا بیا 🥀
◾▪◾▪
🍃 اَللّهُــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَــرَج
🍂🌺🍂🌺🍂🌺
#شاهعباسوچهاردرويش
✍يک شب شاه عباس لباس درويشى پوشيد مقدارى غذا در کشکولش ريخت و راه افتاد دور شهر. رسيد به خرابهاى ديد چهار درويش دور هم نشسته و يکخورده نان خشک در ميان گذاشتهاند و مىخورند.
رفت جلو و بعد سلام و عليک کشکولش را گذاشت جلو اينها
و گفت: از اين غذا بخوريد. سهم شماست. درويشها خوردند و سير شدند. بعد نشستند به صحبت کردن.
🔹شاه عباس گفت:
حالا هر کسى هر حُسنى داره بگه.
🔸اولى گفت :
من با اين خنجرم هر ساعت يک فرسخ زير زمين نقب مىزنم.
🔸دومى گفت :
بار هفت شتر قوىهيکل را مىکشم.
🔸سومي گفت :
من زبان حيوانات را مىفهمم.'
🔸چهارمي گفت :
من هر کسى را به هر لباسى باشد مىشناسم.
🔸بعد، از شاه عباس پرسيدند:
تو چه حسنى داري؟
شاه عباس گفت :
من، اگر دست به سبيل راستم بکشم دنيا آباد مىشه، اگر دست به سبيل چپم بکشم دنيا خراب مىشه.
🔹شاه عباس تو اين فکر بود که يه جورى اينها را آزمايش کند، بفهمد راست راستى حسنهائى که گفتند دارند يا نه. اين بود که رو کرد به آنها و گفت :
شما با اين حسنهائى که داريد چرا بايد نان خشک بخوريد. آن همه طلا و پول در خزانه شاه عباس است. برويم و خزانه را خالى کنيم.
🔹درويشها اول مخالفت کردند. اما آنقدر شاه عباس گفت و گفت تا راضى شدند.
شاه عباس آنها را برد تا نزديک خزانه و خطى کشيد و به آن که خنجر داشت گفت: از اينجا نقب بزن، برو جلو.
مرد شروع کرد و فورى کار را تمام کرد. شاه عباس فهميد که او راست گفته است.
🔹در همين موقع صداى سگ خزانه بلند شد و بوقلمونى هم صدا کرد.
شاه عباس به آنکه گفته بود، زبان حيوانها را مىفهمد گفت:
چه مىگويند؟
گفت : سگ مىگويد کجا دارند مىآيند و بوقلمون مىگويد صاحبش با آنهاست.
شاه عباس گفت :
چرت و پرت مىگويند.
🔹اما فهميد که او هم راست گفته است. شاه عباس، درويشى را که گفته بود بار هفت شتر را مىکشد تو خزانه فرستاد و گفت هر چه هست بردار و بيار. درويش رفت و هر چه بود بر پشتش گذاشت و آورد. بردند همه را توى يک قبر کهنه ريختند و رويش را پوشاندند صبح فردا شاه عباس لباس پادشاهىاش را پوشيد و به مأمورانش نشانى قبر کهنه را داد و گفت که بروند طلا و جواهرات خزانه را بياورند. رفتند و آوردند.
🔹بعد شاه عباس دستور داد بروند در فلان جا و چهار درويش را کتبسته بياورند. رفتند چهار درويش را دستگير کردند و آوردند.
شاه عباس رو کرد به چهار درويش و گفت: شما خجالت نمىکشيد که مدح مولا مىگوئيد و دزدى هم مىکنيد.
آنکه هر کس را در هر لباسى مىشناخت، فهميد که شاه عباس هم درويش ديشبى است که مهمانشان شده بود،
🔹گفت : خواهش مىکنم دستتان را بکشيد به سبيل راستتان. شاه عباس لبخندى زد، فهميد که آن مرد هم راست مىگفته است. اما خواست يک امتحان ديگر هم از او بکند.
اين بود که دستور داد چهار درويش را به زندان بيندازند. بعد هم رفت و لباس زنانه پوشيد، حلوائى درست کرد و به زندان رفت.
🔹به نگهبانهاى زندان گفت :
من اين حلوا را نذر زندانىها کردهام. رفت تو زندان و به هر زندانى يکخورده حلوا داد.
رسيد به چهار درويش به آنها گفت:
من شنيدهام که شما درويش هستيد و دزدى کردهايد.
آنکه هر کس را در هر لباسى مىشناخت گفت تا ما باشيم و به حرف تو گيسبريده گوش نکنيم.
🔹شاه عباس چيزى نگفت. فهميد که درويش راست راستى هر کس را در هر لباسى مىشناسد. رفت به قصرش. لباس پادشاهى پوشيد و دستور داد چهار درويش را بياورند.
بعد به آنها گفت :
اين بار شما را مىبخشم. اما شما که درويش هستيد نبايد از اين کارهاى زشت بکنيد.
آن درويشى که قيافهشناس بود گفت:
🔹خواهش مىکنم دستتان را بکشيد به سبيل راستتان. شاه عباس ديگر يقين کرد که آنها هر چه گفتهاند راست بوده است. به هر کدامشان يک ده داد.
چهار تا دخترهايش را هم عقد کرد و داد به چهار درويش و گفت:
بريد به خوشى و خرمى زندگى کنيد.
پیشکش اول صبح ام
یک سلام گرم
با عطر گل های بهشتی
از باغ آرامش
و پر مهر خداست
امروزتان متبسم
به نگاه مهربان خدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊صبح یعن
🌸یک بغل عطر خدا
🕊صبح یعنی
🌸شادی و صلح و صفا
🕊صبح یعنی
🌸بلبلان در باغ عشق
🕊نغمه خوان شادی و از غم جدا
🌸صبحتـون معطر به عطر الهی