eitaa logo
آقــاسَـجّــادٌ
532 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
981 ویدیو
15 فایل
بسم رب المهدی(عج) ولادت: ۱۳۷۰/۱۱/۱۹ شهادت: ۱۳۹۵/۰۷/۰۷ محل شهادت:جنوب حلب مزار #شهید_سجاد_زبرجدے💛: گلزار شهدای تهران، قطعه۵۰ ردیف۱۱۷ شماره۱۴ "تنها کانال رسـمی شهید سجاد زبرجدی در پیام رسان ایتا"
مشاهده در ایتا
دانلود
✨قلب جوان، لطیف و ملکوتی است و انگیزه های فساد در آن ضعیف است؛ لیکن هرچه سن بالا رود، ریشه گناه در قلب قوی تر و محکم تر می گردد، تا جایی که کندن آن از دل ممکن نیست. 🌱امام روح الله خمینی (رحمة الله) 🌷 @shahid_sajad_zebarjady🌿
مقام معظم رهبری؛ امام روح انقلاب است 🌿
✨من درمیان شما باشم یا نباشم به همه شما وصیت و سفارش میکنم نگذارید این انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد امام خمینی(ره) 🌱 🌷 @shahid_sajad_zebarjady🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨من امیدوارم خدای تبارک و تعالی به شما جوانها عزت، سلامت و سعادت عنایت فرماید. من از خدای تبارک و تعالی استقلال کشور خودمان را و آزادی خودمان را مسئلت می کنم. شما جوانها که در این مدت زحمت کشیدید، و از حالا به بعد هم وظیفه دارید، شما ذخیرۀ ما هستید و من خدمتگزار شما هستم 🌷 @shahid_sajad_zebarjady🌿
صالح بعد صالح سالروز آغاز ولايت و رهبرى حضرت آيت الله خامنه اى مدظله العالی مبارک وسایه معظم له مستدام باد. 🌷 @shahid_sajad_zebarjady🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
راز سه شنبه شبــهـای شهید تورجــی زاده! 🌷شهید صاحب الزمان(عج)🌷 🌷...محمد را صدا کردم و گفتم : باید مسئول گروهان بشی. رفت یکی از دوستان را واسطه کرد که من این کار را نکنم. گفتم : اگه مسئولیت نگیری باید از گردان بری! کمی فکر کرد و گفت : قبول می کنم ، اما با همان شرط قبلی! گفتم : صبــر کن ببینم. یعنی چی که تو باید شرط بذاری؟! اصلا بگو ببینم . بعضی هفته ها که نیستی کجا می ری؟ اصرار می کرد که نگوید. من هم اصرار می کردم که باید بگویی کجا می روی؟ بالأخره گفت. حاجی تا زنده هستم به کسی نگو، من سه شنبه ها از این جا میرم مسجد جمکــــران و تا عصر چهارشنبه بر می گردم. با تعجب نگاهش می کردم. چیزی نگفتم. بعد ها فهمیدم مسیر ۹۰۰ کیلومتری دارخــوئیــن تا جمکـــران را می رود و بعد از خواندن نماز امام زمـــان (عج) بر می گرد. یکبار همراهش رفتم. نیمه های شب برای خوردن آب بلند شدم. نگاهی به محمــد انداختم. سرش به شیشه بود. مشغول خواندن نافله بود. قطرات اشکـــــــ از چشمانش جاری بود. در مسیر برگشت با او صحبت می کردم. می گفت: یکبــــار ۱۴ بار ماشین عوض کردم تا به جمکران رسیدم. بعد هم نماز را خواندم و سریع برگشتم! آیت الله میردامادی نقل می‌کنه ، بعد از شهادت، خوابش را دیدم. ازش پرسیدن این همه از حضرت زهرا گفتی و خوندی، آخرش چه ثمری برات داشت!؟ جواب داد، همین که تو آغوش امام زمان (عج)، جان دادم برام کافیه. کتاب شهدا و اهل بیت ناصرکاوه  به نقل از سردار علی مسجدیان 🌷 @shahid_sajad_zebarjady🌿