آقــاسَـجّــادٌ
🍃🕊🌹 مدافع حرم لشکر فاطمیون 🌹 #شهید_رسول_جعفری 🌹 شهید #رسول_جعفری از شهدای مظلوم فاطمیون در ۵ آذ
صحبتهای جالب فرزند #شهید_رسول_جعفری در مورد پدرشان :
پدر روحیه بسیار خوبی داشت، با همرزمانش که صحبت می کنیم می گویند انگار آقا رسول مال زمین نبود. وقتی از پادگان می آمد روزه می گرفت و مدام سر نماز بود.
#نحوه_شهادت:
تعریف کردند موقع ناهار بود، بابا دیدهبانی می کرد و همه رفته بودند نماز بخوانند. همان موقع دشمن حمله می کند و نزدیک مقر می شود، پدر خبر نمی دهد و خودش می ایستد. آنقدر نزدیک بودند که نارنجک پرت می کنند و پدر را به شهادت می رسانند. یکی از همرزمانش که بالای سر پدرم می رود می گفت با اینکه خون از بدنش می رفت اما ایشان نوای لبیک یا حسین (ع) و لبیک یا زینب (س) بر لب داشت و می گفت به آنچه خواستم رسیدم.
#افتخار_شهادت:
بعضی وقت ها خودم به پدر می گفتم چطور داغ مهدی را تحمل می کنی؟ چون همه حساب کتاب های پدر دست مهدی بود و در هر کاری با مهدی مشورت می کرد. می گفتم سخت نیست؟ می گفت خیلی سخت است ولی وقتی فکر می کنم حضرت زینب (س) مهدی را قبول کرده ناراحت نیستم و آرزو می کنم من هم زودتر پیش مهدی بروم. درست است در کنار شما هستم و از اینکه شما را می بینم خوشحالم، ولی ناراحتم که هر بار سالم به خانه برمی گردم، می خواهم با افتخار شهید شوم.
#حضور_دربیشتر_عملیاتها:
بعد از شهادتش، چندتا از دوستان گفتند که بابا را عملیات نمی بردند و می گفتند تو پدر شهید هستی باید بمانی. یکبار بابا بدون اینکه کسی متوجه شود سوار تویوتا شده بود و رویش پتو انداخته بود تا مشخص نشود. وقتی فرمانده متوجه شد، گفته بود آقا رسول شما اینجا چه کار می کنید، پدر هم جواب داده بود آخر شما من را نمی برید مجبور شدم. عملیاتی نبود که پدر در آن نباشد، در ایران هم که بود اخبار را پیگیری می کرد تا اگر عملیاتی بود خودش را به سوریه برساند.
#نیش_و_کنایه_اطرافیان:
بابا همیشه می گفت یا باید مثل حضرت زینب (س) زندگی کنید یا اسمشان را نیاورید. بعد از شهادتم باید سرتان را بالا نگه دارید. اوایل شهادت برادرم خیلی ها به ما گوشه و کنابه می زدند که چرا مهدی را به سوریه فرستادید، او که اینجا کار داشت و در حال پیشرفت بود. می گفتیم مهدی خودش رفت، می گفتند شما جلویش را می گرفتید. بابا می گفت صبر داشته باشید مگر حضرت زینب (س) کم نیش و کنایه شنید.
#قبر_محفوظ:
یک حاج آقایی تعریف می کرد، زمانی که مزار برادرم را درست می کردند آقا رسول خواسته بود قبر کنارش را نگه دارند. قبل از شهادت پدر چندباری خواستند از این قبر استفاده کنند اما سنگی مانع بود. پدر که به شهادت رسید او را کنار برادر دفن کردیم.
#یاد_شهدا_با_ذکر_صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد
و عجل فرجهم 🌸🍃
@shahid_sajad_zebarjady
آقــاسَـجّــادٌ
صحبتهای جالب فرزند #شهید_رسول_جعفری در مورد پدرشان : پدر روحیه بسیار خوبی داشت، با همرزمانش که صحبت
🍃🌹✨🕊
#شهید_رسول_جعفری بر تابوت پسر شهیدش #مهدی_جعفری ...
#شهدای_مظلوم_فاطمیون
@shahid_sajad_zebarjady
🍃🌸
به زیر گنبد مینای آسمان گفتم...
خدا... چقدر دلم مشهدالرضا خواهد 🍂
چه میشود اگر اکنون طلب کند من را
دلم فقط ز نفس های او شفا خواهد 🍃
#ادرکنی_یا_ضامن_آهو... 😔
@shahid_sajad_zebarjady
آقــاسَـجّــادٌ
📚
#فتح_خون
#قسمت_چهل_نهم
حبیب سخت می جنگید و آنان را به خاك و خون می افكند که دوره اش کردند و مردی از بنی تمیم ضربه ای با شمشیر بر سر او زد و دیگری نیزه ای که از کارش انداخت. "بدیل بن صُریم" از مرکب فرود آمد و سرش را از تن جدا کرد. حُصین بن تمیم او را گفت: "من در قتل او شریكم. سرش را بده تا بر گردن اسب خود بیاویزم و در میان لشكر جولان دهم، تا بدانند که من نیز در قتل او شرکت کرده ام. اما جایزه عبیدالله بن زیاد از آن تو باشد." پس سر حبیب را گرفت و بر گردن اسب آویخت و در میان لشكر جولان داد و بازگشت و سر را به بُدیل بن صُریم رد کرد. حُر بن یزید ریاحی و زهیر بن قین با پشتیبانی یكدیگر به دریای لشكر عمرسعد زدند تا امام و باقیمانده اصحاب فرصت نماز خواندن بیابند. چون یكی در لجه حرب غوطه ور می شد دیگری می آمد و او را از گیرودار خالص می کرد، تا آنكه پیادگان دشمن اطراف حُر را گرفتند و "ایوب بن مِشرَح خَیوانی" با مردی دیگر از سواران کوفی در قتل او با یكدیگر شریك شدند و یاران پیكر نیمه جان او را به نزد امام آوردند. امام با دست خویش خاك از سر و روی او می زدود و می فرمود: "تو به راستی حُری، همان سان که مادرت برتو نام نهاد؛ به راستی حُری، چه در دنیا و چه در آخرت."
#راوی
آنگاه اصحاب عاشورایی امام عشق به آخرین نماز خویش ایستادند و سفر معراج پایان گرفت. نخستین نمازی که آدم ابوالبشر گزارد در وقت زوال بود و آخرین نمازی که وارث آدم گزارد، نیز... و از آن نماز تا این نماز، هزارها سال گذشته بود و در این هزارها، چه ها که بر انسان نرفته بود.
📗 #فتح_خون
🖊 #نویسنده_سیدمرتضی_آوینی
📄 #صفحه_چهل_نهم
@shahid_sajad_zebarjady
🍃❤️
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_الحسین
چو باد عزمِ سر کوی یار
خواهم کرد ...
نفس به بوی خوشش
مشکبار خواهم کرد..
#لبیک_یا_اباعبدالله_الحسین 🌸🍃
@shahid_sajad_zebarjady
1.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#یمن روضه مجسم
اینجا بچه ها از گرسنگی می میرند...
◀️ امکان پرداخت آنلاین کمکهای نقدی به مردم مظلوم #یمن توسط وبسایت دفتر مقام معظم رهبری فراهم شده👇
leader.ir/fa/monies
در ابتدا از قسمتی که نوع وجوهات رو نشون میده "کمک ها" رو انتخاب کنید و بعدش "مردم مظلوم یمن" رو انتخاب کنید.
#نشر_دهید
#اجرکم_عندالله
@shahid_sajad_zebarjady
@Panahian_irتو ظرفیتش رو داری.mp3
زمان:
حجم:
2.06M
#منبر_صوتی
امتحان به قدر طاعت...
استاد پناهیان
@shahid_sajad_zebarjady
آقــاسَـجّــادٌ
#یمن روضه مجسم اینجا بچه ها از گرسنگی می میرند... ◀️ امکان پرداخت آنلاین کمکهای نقدی به مردم مظلوم
#یمن را یاری کنیم به دعا، به توسل، به کمک نقدی، به نشر وقایع و مصائب آن در محافل و در بین دوستان ...
#یمن_را_یاری_کنیم...
#یمن_را_دعا_کنیم.... 🍂😔
@shahid_sajad_zebarjady