eitaa logo
آقــاسَـجّــادٌ
559 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
981 ویدیو
15 فایل
بسم رب المهدی(عج) ولادت: ۱۳۷۰/۱۱/۱۹ شهادت: ۱۳۹۵/۰۷/۰۷ محل شهادت:جنوب حلب مزار #شهید_سجاد_زبرجدے💛: گلزار شهدای تهران، قطعه۵۰ ردیف۱۱۷ شماره۱۴ "تنها کانال رسـمی شهید سجاد زبرجدی در پیام رسان ایتا"
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آقــاسَـجّــادٌ
📚 ضحاك بن عبدالله خود گفته است: "چون دیدم که اصحاب حسین همه کشته افتاده اند و جز "سوید بن عمرو بن ابی المطاع خثعمی" و "بشیر بن عمرو حضرمی" دیگر کسی نمانده است، به او گفتم: یا بن رسول الله ، می دانی آن عهدی را که بین من و توست، من شرط کرده بودم که در رکاب تو تا آنگاه بمانم که جنگجویی با تو هست. اکنون که دیگر کسی نمانده است، آیا مرا حلال می داری که از تو انصراف کنم؟ و حسین اذن داد که بروم... اسبی را که از پیش در یكی ازخیمه ها پنهان داشته بودم سوار شدم و به دامنِ دشت که پر از دشمن بود زدم و گریختم..." تن ضحاك بن عبدالله همه عاشورا، از صبح تا غروب، به همراه اصحاب عاشورایی امام عشق بود، اما جانش، حتی نفسی به ملكوتی که آن احرار را بار دادند راه نیافت، چرا که بین خود و حسین شرطی نهاده بود. "عبادت مشروط" کرم ابریشمی است که در پیله خفه می شود و بال های رستاخیزی اش هرگز نخواهد رست. این شرطی بود بین او و حسین... و اگرچه دیگری را جز خدای از آن آگاهی نبود، اما زنهار که لوح تقدیر ما بر قلم اختیار می رود! تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مكن که خواجه خود روش بنده پروری داند اگر نه، آن شرط تعلقی است که حجاب راه می شود و تو را از پیوستن به جمع احرار بازمی دارد. آن شرط قلاده ای است که شیطان بر گردن تو انداخته است و با آن تو را از صحرای کربلا و از رکاب حسین (ع) می رباید. ضحاك بن عبدالله همۀ روز را جنگیده بود، اما شهادت همۀ روز را از او گریخته بود... دهر نیز همۀ لوازم را جمع آورده بود تا او بتواند از آن معرکه بگریزد، معرکه ای که دشمن آنچنان بر آن احاطه داشت که حلقه ای بر خاتم انگشتر... نه! صدفه را در کار خلقت راهی نیست و سرانجامِ کار ما، بلااستثنا، انعكاس چهرۀ باطن ماست در آیینۀ دهر... 📗 🖊 📄 @shahid_sajad_zebarjady
🍃❤️ #السلام_علیک_یا_اباعبدالله_الحسین خواب دیدم ڪہ شدم زائر بین الــحرمین گفتم بہ خودم هر چہ صلاح است حسیــن (ع) ... آرزوے حرمت کـرد مـرا دیـوانہ أنــت مولا و أنا ... هرچـہ صلاح اســـت حسـین(ع) ... #لبیک_یا_اباعبدالله_الحسین 🌸🍃 دلتنگ اربعین پای پیاده کربلا... @shahid_sajad_zebarjady
شیعه ۱.mp3
1.28M
دکتر رفیعی شیعه از زبان امام حسن عسکری ع فرق شیعه و محب @shahid_sajad_zebarjady
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم 🍃
🍃✨ #السلام_علیک_یاصاحب_الزمان من از دیار ِ حَبیبَم غریب افتادم ... بیا ... بیا ... گل ِ نرگس برس بہ فریادم ... #اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج 🌸🍃 @shahid_sajad_zebarjady
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊 🍃🌹 🌹🍃 🌴🇮🇷 شهدای یکم آذر • شهادت شهید محمدرضا فرجی زاده (استان سمنان، شهرستان دامغان، روستای طاق) (۱۳۶۰ ه.ش) • شهادت شهید علی محمد ابراهیم پورآرانی (استان اصفهان، شهرستان آران و بیدگل) (۱۳۶۰ ه.ش) • شهادت شهید سیدمحسن آل احمد طالقانی (استان قم، شهرستان قم) (۱۳۶۲ ه.ش) • شهادت شهید محمدرضا باشی زرگر آبادی (استان سمنان، شهرستان دامغان) (۱۳۶۲ ه.ش) • شهادت شهید رجبعلی دهقان طرزه (استان سمنان، شهرستان دامغان، روستای طرزه) (۱۳۶۲ ه.ش) • شهادت شهید سیدمهدی تهامی پورزرندی (استان کرمان، شهرستان کرمان) (۱۳۶۴ ه.ش) • شهادت شهید محمود بوجاری آرانی (استان اصفهان، شهرستان آران و بیدگل) (۱۳۶۵ ه.ش) • شهادت شهید حسین عبدالله زاده (استان سمنان، شهرستان دامغان، روستای حاجی آباد) (۱۳۶۵ ه.ش) • شهادت شهید ذبیح الله خان محمدی (استان سمنان، شهرستان دامغان، روستای زرگرآباد) (۱۳۶۶ ه.ش) • شهادت شهید مقصود واحد (استان مازندران، شهرستان چالوس) (۱۳۶۸ ه.ش) • شهادت شهید مدافع حرم حسن حزباوی (استان خوزستان، شهرستان اهواز) (۱۳۹۳ ه.ش) • شهادت شهید مدافع حرم یدالله قاسم‌زاده (استان گیلان، شهرستان رشت) (۱۳۹۵ ه.ش) اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌸🍃 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊 @shahid_sajad_zebarjady
🍃🌹🕊 🌹 #شهید_حسن_حزباوی 🌹 #تولد : ۱۳۶۱/۰۹/۰۱ اهواز #شهادت : ۱۳۹۳/۰۹/۰۱ سوریه #مزار : قطعه 2 گلزار شهدای اهواز @shahid_sajad_zebarjady
آقــاسَـجّــادٌ
🍃🌹🕊 🌹 #شهید_حسن_حزباوی 🌹 #تولد : ۱۳۶۱/۰۹/۰۱ اهواز #شهادت : ۱۳۹۳/۰۹/۰۱ سوریه #مزار : قطعه 2
🍃🌹🕊 در سال ۱۳۸۰ در دوره تکمیلی آموزش پاسداری با ۱۰ نفر از دوستانش تصمیم می‌گیرد برای خودشان شهادت طراحی کنند تا هرکس روز شهادتش را در آن فرم بنویسد، شهید حزباوی روز دوشنبه را برای شهادتش انتخاب می‌کند. ۱۳ سال از آن روز می گذرد و آن تصمیم از یادها می‌رود. اما او پای می ماند و درخواست اعزام به را میدهد. بعد از درخواست نام حسن در لیست قرار می‌گیرد، اما آخرین پاسدار داوطلب، به دلیل بیماری پدر تلفن خود را جواب نمی‌دهد و نوبت به حسن می‌رسد و بعد از ۶ ماه انتظار بالاخره به میرسد. در آذر ماه سال ۱۳۹۳ سه گروه از رزمندگان سوری علیه تکفیری‌ها عملیاتی را آغاز می‌کنند. گروه اول که ۶۰ نفر هستند حمله می‌کنند. اما به دلیل لو رفتن عملیات می‌شوند و دو گروه دیگر اقدامی نمی‌کنند. هر لحظه امکان قتل عام شدن آنها وجود دارد. از بین همه حسن نجات آنها می‌شود و پشت تیر بار می‌نشیند و نفربر را پوشش می دهد تا از محاصره خارج شوند. خود را به خطر می‌اندازد و جان ۶۰ نفر را نفر را نجات دهد. کمی استراحت می‌کند دوباره می رود تا به قبضه سر بزند که سه گلوله به سمتش شلیک می‌شود گلوله سوم به مهمات اصابت می‌کند و انفجار مهمات باعث می‌شود. حسن حزباوی در محلی اتفاق می‌افتد که جنگ در آنجا رخ داده است و او که به عشق مولا و مقتدای خویش علی (ع) رفته بود به آن حضرت می پیوندند. شهید حسن حزباوی با و اهل حجب و بود اگر چه کم حرف می‌زد اما همیشه به لب داشت. انسانی و کم توقع و در مسائل کاری بسیار با و نمونه یک پاسدار وظیفه شناس بود. همین رفتار وکردارش سبب شد تا یکی از برادران مذهب در سوریه بعد از دوستی با شهید حزباوی و تحت تاثیر رفتارش به مذهب مشرف و به این ترتیب شد. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌸🍃 @shahid_sajad_zebarjady