دانشجوی بسیااااااااار شیطون و شوخ و البته نابغه فنی مهندسی!..
که در دوران دانشجویی اش استاد میشه و فقط پروژه های ملی میپذیره!
با وزارت خونه ها کارمیکنه وحقوق های عالی هم بابت پروژه های محشرش میگیره..
با تمامِ استعداد بی نظیر و عملکرد عالیش در رشته و دانشگاه..
احساس میکنه یه چیزی این وسط کمه وهیچ کدوم از اینا روحش رو اغنا نمیکنه..
اینجوری میشه که یه تصمیم حیرت انگیز میگیره!..!!…!!
این کتاب در ادامه تحلیل های بسیار دقیقی از اثر عمل تکتک انسان ها بر جامعه داره، وخیلی عالی به این سوالا جواب میده:
اگر این نظام اسلامیه پس چرا انقدر مشکل داره وکشورهای بی دین انقدر پیشرفته تر ازما هستن؟ چرا اون بالا همه دارن میخورن و این پایین مردم از گشنگی میمیرن؟؟
ادامه اش: و صدها سوال دیگه درمورد وضعیتِ الان جامعه ما و مشکلاتی که همه باهاش درگیریم… عالی جواب میده.. عالی تحلیل میکنه.. مغز آدم رشد میکنه!
#در_جستجوی_ثریا
#انقلاب
#معرفی_کتاب
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
«تو فریب نخور! برای خودت ارزش قائل باش: من تو را به عنوان گوهر گران قیمت، طلای ناب، یا مروارید گرانبها می بینم. همه زنان مروارید های گرانبهایی هستند، اما برخی از ما در مورد ارزش پاکدامنی مان فریب خوردیم.....
مروارید های وجودی مان بسیار گرانبها هستند، اما آنها میخواهند به ما بقبولانند که بی ارزشند. ولی باورم کن! هیچ جایگزینی برای این نیست که بتوان در آیینه نگاه کرد و بازتاب پاکدامنی، نجابت و عزت نفس خود را در آن دید. مُدهایی که از زیر دست خیاطان غربی بیرون می آیند، برای این طراحی میشوند که آنها تو را به صورت اسرار آمیزی پوشانده اند و عزت نفس و اعتماد تو به پروردگار بینهایت را جلوه میدهند.( جوانا فرانسیس)
#در_جستجوی_ثریا
#زن
#بریده_کتاب
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
اگر احساسات پاک زنانه به جا و صحیح در عرصه جامعه بروز پیدا میکرد، بدترین و سخت ترین بحرانهای یک ملت را میتوانست مدیریت کنه و بهش جهت بده. مادر مهربون مون حضرت صدقه طاهره سلام الله علیها، که حتی از مرد کور هم حجاب می گرفتند، در جریان سقیفه قبل از شروع صحبتشان مفصل گریه کردند و اشک همه را در آوردند و وجدان انسان ها را بیدار کردند و امیر المؤمنین را نجات دادند. دختر امیرالمومنین حضرت زینب سلام الله علیها، با بروز احساسات پاک شون، قلب تمام امت اسلام را تکون داد. امروز اگر موج بیداری اسلامی، شرق تا غرب امت اسلام را فراگرفته و در ایام اربعین همه سیاه پوش میشه، مال احساسات پاک حضرت زینب و اون ناز دونه سه ساله هست که به موقع از پس پرده در اومد و علم هدایت و نورانیت را به دوش کشید. این اتفاق تصادفی نیست، نشون دهنده این هست که در شرایطی که از مردان برای بهسازی وضع جامعه، و احیای دین و زنده کردن دلها کاری بر نمی اید، گره به دست زنان فرهیخته ای باز میشود که با بروز به موقع احساسات خودشان میتوانند عالمی را به آتش بکشند. ......
#در_جستجوی_ثریا
#زن
#بریده_کتاب
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
6.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گرنگاهی به ماکندزهرا
دردها را دوا کند زهرا
کم مخواه از عطای بسیارش
هر چه خواهی عطا کند زهرا
ولادت بانو فاطمه زهرا برهمه شیعیان و ارادتمندانش مبارک. وروز زن بر همه بانوان ایرانی و مادران نمونه مبارک باد.
#مادر آیت الله العظمی خامنه ای
#میلاد_حضرت_فاطمه_زهرا (س)
#روز_مادر
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
شهیدانه
دهان به دهان می چرخید وصف گریه ی رسول خدا.
_حتما جهنم وعده گاه همه ی آن هاست...فقط هفت طبقه دارد و هر طبقه با قسمت های مختلفش،جای جماعتی از آن هاست...
خدای رحمان و رحیم وعده ی قطعی داده بود،وعده ی عذاب،جهنم را وصف کرده بود.آیات لرزه انداخته بود بر جان پیامبر(صلی الله علیه و آله)و سیلاب اشک بر چهره ی ایشان،همه را بی تاب کرده بود.
کسی نمی دانست چرا و پیامبر(صلی الله علیه و آله) آرام نمی گرفت.
تنها یک نفر بود که از دیدنش همیشه لبخند مهمان صورت رسول خدا(صلی الله علیه و آله)می شد؛عطر و بوی بهشت می داد؛فاطمه
فاطمه(علیها السلام) را خبر کردند.با شتاب آمد.
اما کی فاطمه (علیها السلام) تاب دیدن صورت پر از اشک بابا را داشت.مقابل پیامبر(صلی الله علیه و آله)زانو زد و التماس گونه آرام شدن پدر را طلب کرد.
پیامبر(صلی الله علیه و آله) اما به فاطمه (علیها السلام) دلیل گریه اش را با خواندن آیه ی 43و 44 سوره ی حجر داد.فاطمه(علیها السلام) تا شنید چشمه ی اشکش جوشید.هق هق گریه هایشان همراه با این کلمات تن ها را می لرزاند:
_وای به حال کسی که داخل آتش جهنم شود.
سلمان هم زانو زد و زاری کرد.
مقداد هم،ابوذر
و علی (علیه السلام) که دست بر سر نهاد و گریست و گفت:
_امان از دوری راه و کمی توشه در سفر قیامت که عده ای به سوی آتش می روند و آتش آن ها را در بر می گیرد که دیده هم نمی شوند...در طبقات آتش جابه جا می شوند.
به این می گویند:دل بی تاب
شاید هم می گویند:خوف
البته ترس از این که با کارهایت،خدا را از دست بدهی،اشک آور است.جهنم عذابش،دوری از خدای مهربان است.فکرش هم تن را به لرزه می اندازد:
بی همگان به سر شود، بی تو به سر نمی شود
#مادر
#میلاد_حضرت_فاطمه_زهرا(س)
#بریده_کتاب
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
راست و درست زندگی کردن، قاعده های خوش بختی را در زندگی کسی دیدن،چند روزی،چند ساعتی، لحظاتی، با یک عزیز بی همتا گذراندن، در خانه ی او تکیه به دیوارش دادن و چشم دنبالش داشتن، فکر و ذهن را میزبان صحبت هایش کردن، دل را در کنارش بزرگ کردن، تا بی نهایت، یک آرزوست...
این کتاب لذت این آرزو را اندکی به جان می نشاند؛ اندازه ی قطره ای. مهمان خانه یه مادر عالم شدن،خوش آمد دارد.
کتاب حاضر با قلمی زیبا، روان و دلنشین به بیش از چهل داستان با حال و هوایی متفاوت از زندگی پر از احساس حضرت مادر اشاره دارد.
#مادر
#میلاد_حضرت_فاطمه_زهرا
#معرفی_کتاب
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
جملاتی از کتاب مادر
کارهای خانه را که میکرد آرامآرام لبهایش هم تکان میخورد
لحظههای شیرینی داشت با جنینی که همراهش بود.
صدای قرآن خواندن پیامبر (ص) که فضا را متحول میکرد
خدیجه (س) مینشست، چشم میبست، لذت میبرد و زمزمه میکرد.
راز و نیازهای سر سجادهٔ خودش و رسول خدا...
هرجایی که بوی زشتی میداد نبود.
بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۱۷
#مادر
#میلاد_حضرت_فاطمه_زهرا (س)
#بریده_کتاب
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
در کتاب مادر نوشته نرجس شکوریان فرد، نکتههای نابی درباره فخر دو عالم، حضرت فاطمه زهرا (س) و شیوه تربیتی و و زندگی این بانو میخوانید.
شکوریان فرد در این کتاب با روایت کردن داستانهای تربیتی و اخلاقی از زندگی حضرت زهرا سلامالله علیها برداشتهای اجتماعی و اخلاقیاش را برای مخاطب نوشته است. با او لحظاتی را در خانه عزیزترین و والاترین انسان چند ساعتی بنشینید و با دنیا و تفکر و شیوه زندگی او آشنا شوید و میزبان سخنان چون در و گوهرش باشید.
خواندن کتاب مادر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
علاقهمندان به آشنایی با سبک و سیاق زندگی ناب اسلامی را به خواندن این ااثر دعوت میکنیم.
#مادر
#میلاد_حضرت_فاطمه_زهرا
#معرفی_کتاب
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
شهیدانه
کتاب «ر» زندگی رسول حیدری (مجید منتظری) را به تصویر کشیده است؛ زندگی مردی که در کنار مردمی از جنس خودش اما با زبان و آداب و رسوم متفاوت در کشوری غریب (بوسنی) به شهادت رسید.
این زندگی در سه فصل روایت شده است: فصل نخست، از زمانی آغاز میشود که رسول حیدری از سفر بوسنی در سال ۷۱ باز میگردد. نویسنده در این فصل، حال و هوای او در خانه و دلتنگیهای همسرش معصومه و بچهها را در آن روزها ترسیم کرده است. روایت زندگی در بخش بعدی وارد دوره دانشجویی او میشود که با همرزمانش در دانشگاه امام حسین علیهالسلام میگذرانند. فوتبالهای گل کوچک دانشکده فرصتی است برای بازگشت به دوران نوجوانی و جوانی و از آنجا خاطرات دوران کودکی رسول آغاز میشود و تا دوران انقلاب و بعد از آن، تا سال ۶۲، ادامه مییابد. تشکیل سپاه همدان، سپاه ملایر، دورههای آموزشی و جریان مبارزه با ضد انقلاب و شرکت در عملیات غرب و ازدواج با معصومه برزگر از مهمترین وقایع این برهه است که برای خواننده روایت میشود.
فصل دوم کتاب دوران تشکیل قرارگاه رمضان تا پایان جنگ را در بردارد و به دوره ورود به دانشگاه اشاره میکند که خواننده با فضای آن در فصل نخست آشنا شده است. در این فصل، مانند سایر فصول، سعی شده است روایتی انسانی از حضور رسول حیدری در تمام مراحل زندگی تصویر شود. چرا که برای مخاطب این کتاب، شناخت مردان جنگ و نه صرفاً شاهکارهای جنگی آنها اهمیت دارد. جذّابیت زندگی رسول نیز مانند بسیاری از دیگر مردان دوران جنگ، همین چهرهی انسانی اوست. به همین دلیل در همه جا نویسنده به عمد از جزییات عملیات جنگی عبور کرده است.
از آنجایی که نقطه تمایز زندگی رسول حیدری، شهادت او در بوسنی است، فصل سوم که به نُه ماه زندگی آخر او (مهر ۷۱ تا خرداد ۷۲) برمیگردد سفر آخر او به این سرزمین و جزییات حضورش در آنجا را در برمیگیرد و شاید نقطه عطف کتاب همین چیزی است که کتابهای نگاشته شده تاکنون به آن کمتر پرداختهاند.
استفاده از عکسها، آوردن نقل قولهای مستقیم و ارجاع به نامهها و اسناد خطی دیگر علاوه بر افزایش سندیت، بر جذابیت و لطافت کار افزوده است. نویسنده نام کتاب را از امضای همیشگی رسول پای نامههایش ر انتخاب کرده است.
#ر
#رسول_حیدری
#معرفی_کتاب
✅ پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98