eitaa logo
شهیدانه
1.7هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
6.5هزار ویدیو
15 فایل
🌸🍃 بسم الله الرحمن الرحیم 🍃🌸 *وَلَا تَحسَبَنَّ ٱلَّذِینَ قُتِلُوا۟ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ أَموَ ٰ⁠تا بَلۡ أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهم یُرزقون به یاد شهدای عزیز هستیم تا شهدا شفیع مان باشند مطالب شهدایی و مذهبی و سیاسی روز خادم‌کانال: @Salam_bar_mahdi_fatemehh
مشاهده در ایتا
دانلود
دوستان عزیز، کتاب یادت باشد به قیمت بیست و پنج تومان است که با نذر فرهنگی ای که دوستان داشتند، به قیمت پانزده هزار تومان در مقر عرضه میگردد.
سلام من دارم کتاب دلتنگ نباش خاطرات شهید روح الله قربانی رو می خونم تا الان ۶۰ صفحه از کتاب رو خوندم و دوستدارم بخونمش چون جذبم کرده الان تازه آشنا شدن شهید با همسرشان رو میخونم و نگاهی به عکس های آخر کتاب کردم و چند لحظه برام خیلی سخت گذشت که اینهمه خاطرات ریز و درشت با همسرت داشته باشی و بعد ها نداشته باشیش خیلی سخته قلبم آتیش میگیره 😔😞😞 خدا اجرتون بدهد همسران شهدا
هدایت شده از Z.SadatHoseini
سلام من دارم الان کتابه تن تن وسندباد که سفارش شده از طرف رهبر معظم انقلاب هست رو میخونم و ممنون بابت کتاب رویای نیمه شب خیلی کتاب قشنگیه ومن واقعا دوست داشتم
📚نام کتاب: " یادت باشد" 🖋نویسنده: محمد رسول ملا حسنی" 📑انتشارات: شهید کاظمی ⚘شهید مدافع حرم حمید سیاهکلی مرادی به روایت همسر شهید⚘ . 🍃برگی از کتاب: سر سفره که نشست گفت:" آخرین صبحونه رو با من نمی خوری؟!" با بغض گفتم:" چرا این طور میگی؟ مگه اولین باره میری ماموریت؟!" گفت:" کاش می شد صداتو ضبط می کردم با خودم می بردم که دلم کمتر تنگ بشه". گفتم:" قرار گذاشتیم هر کجا که تونستی زنگ بزنی، من هر روز منتظر تماست می مونم، منو بی خبر نذار". با هر جان کندنی بود برایش قرآن گرفتم تا راهی کنم، لحظه آخر به حمید گفتم:" حمید تو رو به همون حضرت زینب(س) هر کجا که تونستی تماس بگیر." گفت:" جور باشه حتما بهت زنگ می زنم، فقط یه چیزی، از سوریه که تماس گرفتم چطوری بگم دوستت دارم؟ اونجا بقیه هم کنارم هستن، اگه صدای منو بشنوند از خجالت آب میشم". به حمید گفتم:" پشت گوشی به جای دوستت دارم بگو یادت باشه! من منظورت رو می فهمم." از پیشنهادم خوشش آمده بود، پله ها را که پایین می رفت برایم دست تکان می داد و با همان صدای دلنشین چند باری بلند گفت:" یادت باشه، یادت باشه!". لبخندی زدم و گفتم:" یادم هست! یادم هست!". # پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی @maghar98
. . 🔘 بعد از مدت ها انتظار بالاخره یک عاشقانه خوب منتشر شد کتابی که می شود ساعت ها با آن خندید و روزها با آن اشک ریخت. کتاب «یادت باشد» آیینه تمام نمای زندگی شهدای مدافع حرم است کتاب را که ورق می زنی انگار برایت همه شهدا تصویر می شوند و تازه می فهمی آنهایی که فدایی زینب شدند چقدر شبیه هم هستند فرقی نمی کند اسمشان چه باشد این ها همگی «یادشان بوده تا ما «یادمان باشد» راه از آسمان می گذرد؟ این کتاب از آن دست کتاب هایی است که نمی شود بدون گریه تمام کرد؟ از آن دست کتاب هایی که دوست نداری تمام شود از آن دست کتاب هایی که وقتی به آخر می رسی نمی دانی اول راهی یا آخر.... 🍂 فقط می شود گفت باران کلمات که می بارد، دلمان برایشان تنگ می شود، راه می افتیم بدون چتر؛ ما بغض می کنیم، آسمان گریه!! پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی @maghar98
روایت فرزانه خانم، همسر شهید حمید سیاهکالی . بین زمین و آسمان بودم، بی اختیار اشک میریختم، حال و روزمان دیدنی بود، یکی سرشار از بغض و گریه یکی مملو از شوق و شعف. به چند نفر از دوستان و آشناها زنگ زدم شاید آنها بتوانند آرامم کنند ولی نشد، حتی بعضی ها با حرف هایشان نمک روی زخمم گذاشتند، فهمشان این بود که چون حمید من را دوست ندارد برای همین راضی شده برود سوریه! می گفتند: «جای تو باشیم نمیذاریم بره، اگر تو رو دوست داشته باشه میمونه!»، نمی دانستند من و حمید واقعا عاشق هم هستیم، درست است که بی قرار بودم و نمی توانستم دلم را راضی کنم، با این حال نمیخواستم جزء زنهای نفرین شده تاریخ باشم که نگذاشتند شوهرشان به یاری حق برود، نمی خواستم شرمنده حضرت زینب (س) باشم. پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی @maghar98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کتاب «یادت باشد» عاشقانه‌ترین کتاب شهدای مدافع حرم برای شهید پاییزی دفاع از حریم عقیله عقلا زینب‌کبری است که در پاییز سال 89 به کربلا رفت، در پاییز سال 91 عقد کرد، در پاییز سال 92 ازدواج کرد و نهایتاً در پاییز سال 94 به شهادت رسید! طراحی جذاب جلد این کتاب گویای همین غربت همسرانه از جنس پاییز است. اگر دنبال کتابی برای آرامش روح،برای پیدا کردن راه یا حتی برای  هدیه دادن به بهترین عزیزانتان هستید، این کتاب را حتما بخرید و بخوانید و هدیه بدهید. «یادت باشد» یک عاشقانه آرام در دل هیاهوهای زندگی است که با زبانی ساده و شیرین به‌قلم رسول ملاحسنی روایت شده و انتشارات شهید کاظمی در اسفند سال گذشته آن را روانه بازار کتاب کرده است. چاپ نخست کتاب در روز رونمایی آن به اتمام رسید و در طول یک هفته، کتاب به چاپ سوم رسید. این اثر در حال حاضر به چاپ هجدهم رسیده است. رهبر معظم انقلاب چندی پیش در دیدار خبرگان به این کتاب اشاره کرده و فرموده‌اند: «یک کتابی تازه خوانده‌ام که خیلی برای من جالب بود.....» ✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی @maghar98
هدایت شده از شهیدانه
سلام دوستان 🌹 روزتون بخیر و شادی 😋 .من الان دارم کتاب نخل و نارنج رو میخونم, و حسابی ازش لذت میبرم. شما چطور؟ (منتظر پاسخ‌تون هستیم.) 🙏🌺 @maghar98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السلام علیک یا فاطمه الزهرا: #یادت_باشد یک کتابی تازه خوانده‌ام که خیلی برای من جالب بود. دختر و پسر جوان -زن و شوهر- متولّدین دهه‌ی ۷۰، می‌نشینند برای اینکه در جشن عروسی‌شان گناه انجام نگیرد، نذر می‌کنند سه روز روزه بگیرند! به ‌نظر من این را باید ثبت کرد در تاریخ که یک دختر و پسر جوانی برای اینکه در جشن عروسی‌شان ناخواسته خلاف شرع و گناهی انجام نگیرد، به‌ خدای متعال متوسّل می‌شوند، سه روز روزه می‌گیرند. پسر عازم دفاع از حریم حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) می‌شود؛ گریه‌ی ناخواسته‌ی این دختر، دل او را می‌لرزاند؛ به این دختر -به خانمش- می‌گوید که گریه‌ی تو دل من را لرزاند، امّا ایمان من را نمی‌لرزانَد! و آن خانم می‌گوید که من مانع رفتن تو نمی‌شوم، من نمی‌خواهم از آن زنهایی باشم که در روز قیامت پیش فاطمه‌ی زهرا سرافکنده باشم! ببینید، اینها مال قضایای صد سال پیش و دویست سال پیش نیست، مال سال ۹۴ و ۹۵ و مال همین سالها است، مال همین روزهای در پیش [روی] ما است؛ امروز این است. در نسل جوانِ ما یک چنین عناصری حضور دارند، یک چنین حقیقت‌های درخشانی در آنها حضور دارد و وجود دارد؛ اینها را باید یادداشت کرد، اینها را باید دید، اینها را باید فهمید. فقط هم این [یک نمونه] نیست که بگویید «آقا! به یک گل بهار نمی‌شود»؛ نه، بحث یک گل نیست؛ زیاد هستند از این قبیل. این دو -زن و شوهری که عرض کردم- هر دو دانشجو بودند که البتّه آن پسر هم بعد می‌رود شهید می‌شود؛ جزو شهدای گران‌قدر دفاع از حریم حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) است. وضعیّت این‌جوری است. پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی @maghar98
شماها که متاسفانه کتاب [نمی خوانید] خیلی اهل کتاب نیستید بنده کتابخوانم من خیلی کتاب می خوانم "دلم می خواهد شما بچه ها،جوانها واقعا کتاب بخوانید" ۷خرداد۹۷ @maghar98
هدایت شده از زهرا فاضلی
📖 وقتی برای اولین بار پایم را می‌گذارم خانه‌ی کسی، قبل از هر کجای دیگری می‌روم سراغ کتابخانه‌ی او... چرا که در کتابخانه‌ی هر فرد، بهتر از هر کجای دیگر خانه، می‌شود روحیات صاحبخانه را شناخت. 📖 برای پیدا کردن دوست‌های جدید، از آن‌ها درباره‌ی کتاب‌های مورد علاقه‌شان می‌پرسم؛ با اشتیاق می‌پرسم فلان کتاب را خوانده‌ای؟ و امان از روزی که طرف مقابل نیز بگوید: «آرههههههه خیلی قشنگ بود..» دیگر نمی‌شود جلوی ما را از حرف زدن درمورد کتاب‌ها گرفت... 📖 برای گذراندن اوقات فراغت‌ام گاهی با دوستانم به جای رفتن به کافه و رستوران، به کتاب‌فروشی محله می‌رویم. کتاب خریدنِ گروهی را دوست دارم زیرا با دنیای جدیدی از کتاب‌هایی که دیگران خوانده‌اند و خوش‌شان آمده آشنا می‌شوم. 📚 @maghar98