✨🕊✨
✨پنجشنبه های شهدایی✨
فاتحه کبیره(حمد و چهار قل ۱ مرتبه، قدر ۷ مرتبه، آیةالکرسی ۳مرتبه) همراه با یک دسته گل صلوات
✨نثار عزیزان آسمانی✨
کانال رسمی #شهیدمهدی_زاهدلویی✨🌴✨
🇮🇷 @shahid_zahedlooee
شهید مهدی زاهدلویی🇮🇷
پدر روز پدر رفته به دیدار جگر گوشه😔
عجب رسم عجیبی بٌوَدْاین، باب شهادت!!!💔
صلوات به نیت📿
🌷#شهیدمهدیزاهدلوئی🌷
تعداد صلوات های خود را در لینک زیر ثبت کنید👇🏻
https://EitaaBot.ir/counter/p70k
(روی لینک بالا کلیک کنیدو هر چقدر که دوست دارید تعداد صلوات را وارد کنید)
📲 ثواب انتشار این پیام با شما 🌱
#ختم_صلوات
#شهیدمهدیزاهدلوئی
#رفیقشهیدم💌
کانال رسمی #شهید_مهدی_زاهدلویی✨🌴✨
🇮🇷 @shahid_zahedlooee
شهید مهدی زاهدلویی🇮🇷
✨🌴✨ ✨بسم رب الشهداء✨ °• سلام بر ابراهیم°• #قسمت۱۴۷ آهســته و سينه خيز به ســمت جلو رفتم. خودم را ب
✨🌴✨
✨بسم رب الشهداء✨
°• سلام بر ابراهیم°•
#قسمت۱۴۸
آهســته و سينه خيز به ســمت جلو رفتم. خودم را به آن سنگر رساندم. فقط
دعا ميكردم و ميگفتم: خدايا خودت كمك كن! ديشــب تا حالا با دشمن
مشكل نداشتيم. اما حالا اين وضع بوجود آمده.
يكدفعه ابراهيم ضربه اي به صورت آن بسيجي زد و اسلحه را از دستش گرفت.
بعد هم آن بسيجي را بغل كرد! جوان كه انگار تازه به حال خودش آمده بود
گريه كرد. ابراهيم مرا صدا زد و بسيجي را به من تحويل داد و گفت: تا حالا
تو صورت كســي نزده بودم، اما اينجا لازم بود. بعد هم به سمت تيربار رفت.
چند لحظه بعد نارنجك اول را انداخت، ولي فايده اي نداشت. بعد بلند شد
و به ســمت بيرون ســنگر دويد. نارنجك دوم را در حال دويدن پرتاب كرد.
لحظه اي بعد سنگر تيربار منهدم شد. بچه ها با فرياد الله اكبر از جا بلند شدند و
به سمت جلو آمدند. من هم خوشحال به بچه ها نگاه ميكردم. يكدفعه با اشاره
يكي از بچه ها برگشتم و به بيرون سنگر نگاه كردم!
رنگ از صورتم پريد. لبخند بر لبانم خشــك شد! ابراهيم غرق خون روي
زمين افتاده بود. اسلحه ام را انداختم و به سمت او دويدم.
درست در همان لحظه انفجار، يك گلوله به صورت داخل دهان و يك
گلوله به پشــت پاي او اصابت كرده بود. خون زيادي از او ميرفت. او تقريبًا
بيهوش روي زمين افتاده بود. داد زدم: ابراهيم!
با كمك يكي از بچه ها و با يك ماشين، ابراهيم و چند مجروح ديگر را به
بهداري ارتش در دزفول رسانديم.
ابراهيم تا آخرين مرحله كار حضور داشــت، در زمان تصرف ســنگرهاي
پاياني دشمن در آن منطقه، مورد اصابت قرار گرفت.
بين راه دائمًا گريه ميكردم. ناراحت بودم، نكند ابراهيم... نه، خدا نكنه، از
طرفي ابراهيم در شب اول عمليات هم مجروح شده بود. خون زيادي از بدنش
رفت. حالا معلوم نيست بتواند مقاومت كند.
ادامه_دارد...
کانال رسمی #شهیدمهدی_زاهدلویی✨🌴✨
🇮🇷 @shahid_zahedlooee
🍃دعای فرج 🍃هر شب ساعت ۲۱،به نیابت از شهدای عزیزمون و رهبر کبیر انقلاب.
کانال رسمی #شهید_مهدی_زاهدلویی✨🌴✨
🇮🇷 @shahid_zahedlooee
🌹بل اَحیا عند ربهم یرزقون🌹
یعنی چی ؟
یعنی آقا مهدی ما چند شب پیش میاد تو خواب یکی از دوستانش
میگه من حواسم به همه تون هست
و رفیقشو تو خواب میخندونه
از شهدا کمک بگیرید
تا راهشونو ادامه بدیم
چون حاضر و ناظر بر ما هستن
پس کمکمون میکنن🙂
یا علی ✋💙
کانال رسمی #شهید_مهدی_زاهدلویی✨🌴✨
🇮🇷 @shahid_zahedlooee
1_5842791984.mp3
13.01M
#پیش_زمینه | کربلا اشک میدهد..
هیئتثاراللّٰهزنجان
مدّاح: #حاج_مهدی_رسولی
✨صلی الله علیک یا ابا عبدالله الحسین✨
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر✨
✨ شبتون حسینی✨
✨✨💚یا علی💚✨✨
✨پویش ختم روزانه قرآن مجید✨
به نیابت از
🦋#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها🦋
کانال رسمی #شهیدمهدی_زاهدلویی✨🌴✨
🇮🇷 @shahid_zahedlooee
✨مولا امیرالمؤمنین عليه السلام:
💎ميوه خردمندى، رهانيدن جان از زرق و برق دنيا است.
کانال رسمی #شهید_مهدی_زاهدلویی✨🌴✨
🇮🇷 @shahid_zahedlooee