eitaa logo
روایتگری شهدا
22.9هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
5.1هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تنها گریه کن 4.mp3
7.91M
📚 🔊 «هر شب قبل از خواب کتاب خوب بشنوید» 🏷 کتاب 📝 کتاب تنها گریه کن نوشته اکرم اسلامی، روایت زندگی اشرف السادات منتظری مادر است که در انتشارات حماسه یاران به چاپ رسیده است. 📌 📌 اهل شرع و زندگی 🔸️ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 بســم رب الشــهداء والصدیقین 🌺 🌷🕊🍃 بار دیگر صبـــح شد، بیدار شد این زندگے اےتمام حس بودن‌های من صبحت بخیـــر .... 💔 🕊 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
شهید آتش‌نشان «بهنام میرزاخانی» ۳۳ روز از دامادی‌اش می‌گذشت، که در حادثه پلاسکو دچار سوختگی شد و به فیض شهادت نائل آمد و در قطعه ۵۰ گلزار شهدای تهران آرام گرفت.  مادر شهید در خصوص ارادت فرزند خود به بیان کرد: بهنام تا فرصتی به دست می‌آورد، راهی گلزار شهدا می‌شد. تفریحش زیارت شهدا بود. شب‌های قدر را در کنار آن‌ها احیا می‌کرد و آرزو داشت در قطعه شهدا آرام بگیرد تا پس از شهادت باز هم با دوستان وی در این مکان مقدس جمع شوند. مادرش میگوید: فرزندم به شهیدان «محمدابراهیم همت»، «سید احمد پلارک» و «محمدهادی ذوالفقاری» علاقه خاصی داشت. 🌹بهنام عاشق شغل آتش‌ نشانی بود و همیشه می‌گفت، «آتش‌نشانی شغل نیست، است.»🌹 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 منم یک آرشامم، منم علی‌اصغر نماهنگ جدید ابوذر روحی برای شهدای 🌷 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آخرین حضور سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در حرم حضرت معصومه (س) سه روز قبل از شهادت ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
"خون این‌ شهیدان ضامن‌ بقای این انقلاب است" شهید‌ سید‌ روح‌الله‌ عجمیان کمالشهر کرج ۱۲آبان۱۴۰۱ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️شهیدی که موقع دفن شدن قرآن خوند♥️ مادر شهید علی اکبر کورش فر: آیه الله نور السموات رو خوندم او هم همراه من میخوند و زبانش در حال حرکت بود تنها من ندیدم؛ دیگران هم دیدند😔 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✫⇠(۱۳۹) ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت صد و سی و نهم:همنشینی با دشمن خونی 🍂برای بار دوم از زمانی که اومده بودیم اردوگاه جابجا شدیم. من و چند نفر دیگه از آسایشگاه هفت به آسایشگاه هشت که بغل دستمون بود منتقل شدیم. ناصر جلاد جاسوس معروف مسئول آسایشگاه هشت بود و حساسیت عجیبی به من داشت. 🔹️چند بار تنش هایی بین من و اون پیش اومده بود و می دونست من خیلی کله شق و یه دنده هستم. حالا باید همنشین یه همچین موجودی می شدم و از دستوراتش اطاعت می کردم. خیلی سخت بود، ولی چاره ای هم نبود. خیلی مراقبت می کردم گزک دستش ندم که بهونه ای برای معرفی کردنم پیدا نکنه. آدم عجیبی بود. از یه طرف تظاهر به دینداری می کرد و نمازهای طولانی می خواند و بعدش چند دقیقه ای هم مناجات و راز و نیاز می کرد و روزه می گرفت و از طرفی هیچ ابایی از به زیر شکنجه فرستادن بچه های مظلوم و بی پناه نداشت. 🔸️تعصب عربی عجیبی داشت و اصلا خودشو ایرانی نمی دونست و به عرب بودن خودش افتخار می کرد. از هیچ اذیت و آزاری در حق بچه ها کوتاهی نمی کرد و از همون لحظه اسارت کارش شده بود جاسوسی و خبرکشی برای دشمن و تعداد زیادی رو فرستاده بود زیر شکنجه و خیلی وقتها خودشم کابل بدست می گرفت و شونه به شونه بعثی ها با بی رحمی تموم حتی شدیدتر از عراقیها بچه ها رو می زد. بعثیها هم حسابی هواشو داشتن و هر کسی که نگاه چپی بهش می کرد رو از پوست در میاوردن و تا سر حد مرگ می زدنش. 📍یه جای اختصاصی برای خودش تو آسایشگاه درست کرده بود و دو نفر هم از افراد زبون و ضعیف النفس رو وردست خودش قرار داده بود که همه کارهاشو مثل لباس شستن و غیره براش انجام می دادن و گاهی هم براش خبرکشی می کردن. اسماشون رو هم گذاشته بود سبزلی و زردلی. در حالی که هر اسیر سهمیه غذایی ناچیزی داشت این به تنهایی به اندازه سهمیه چهار پنج نفر برای خودش سوا می کرد و تنها اسیر اون آسایشگاه بود که لپ هاش گل انداخته بود و چاق و تپل بود. وقتی که ما با یه نصفه تیغ ۹ نفر سر و صورت مونو می تراشیدیم و زجر می کشیدیم اون به تنهایی یه دونه تیغ برای خودش ور می داشت و یکی از همون نوکراش کار اصلاح سرشو انجام می داد... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
📸 حجله شهید سید روح الله عجمیان 🔸خواهرش با ناله می‌گفت: - اسمش رو گذاشتیم روح الله و در راه رهبر و روح الله شهید شد. 🔹امام خمینی: و تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و استضعاف را چشیده باشند. همین تصویر این حجله و این خانه، خیلی حرفها برای گفتن دارند! ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پویش زیبای در حرم مطهر حضرت امام رضا سلام الله علیه ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تنها گریه کن 5.mp3
7.17M
📚 🔊 «هر شب قبل از خواب کتاب خوب بشنوید» 🏷 کتاب 📌 📌نوعروس 📌معجزه تولد محمد 📝 کتاب تنها گریه کن نوشته اکرم اسلامی، روایت زندگی اشرف السادات منتظری مادر است که در انتشارات حماسه یاران به چاپ رسیده است. 🔸️ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥لحظات شهادت دانش‌آموز شهید محمدرضا کشاورز در جریان حمله ترورریستی به حرم مطهر ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🍃 روضه خوانت میشوم با روضه‌ای تک مصرعی « بر زمین بودی و بر جسم تو پیراهن نبود » 🥀 🕊 شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات🌸 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌹شهید مصطفی صدرزاده از شهید صدرزاده پرسیدند چرا به سوریه می روی؟! جواب داد ؛ برای چه 1400 سال است که داریم روضه میگیریم؟ برای این که به ائمه و شیعیان توهین نشود! برای اینکه اصالت اسلام باید حفظ شود کاری که امام حسین ؏ در کربلا کرد زنده نگه داشتن دین پیامبر ص بود و با اسلامی که معاویه علم کرده بود جنگید! من که هیچ ! زنم و بچم و همه ی هفت جد و آبادم فدای یه کاشی حرم حضرت زینب ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای انگشتری که لحظه شهادت، در دست شهید علی‌ وردی بود    🎥سید هادی حسینی دوست :معترضین اغتشاشگر نیستند و باید صدایشان شنیده شود، اغتشاشگران کسانی هستند که آرمان علی وردی را اینگونه شهید می‌کنند، چاقو به صورتش می‌کشند و پلیس را می‌کشند.   🔹ضرباتی که به او زدند آنقدر شدید بوده که حتی انگشتر دستش هم خرد شده است. ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوشا به سعادت اونی که در راه خداوند شهید میشه🌷 فیلم را باز کنید و صدای آسمانی شهید تورجی زاده را با لهجه‌‌ی شیرین اصفهانی بشنوید🌱 🌷 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✫⇠(۱۴۰) ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت صد و چهل:جو سنگین و خفقانی 🍂اذیت و شکنجه بعثیها یه طرف، خباثت این فرد و گیر دادنهای گاه و بیگاهش یه طرف. تا کسی کوچکترین اعتراضی می کرد، همون لحظه نگهبان رو صدا می زد و فرد رو می بردن بیرون و تا سر حد مرگ می زدن. جو سنگین و خفقانی با حمایت بعثیها در آسایشگاه ایجاد کرده بود و در زمان هواخوری هم کرده بودنش مسئول بند سه و هر سه آسایشگاه هفت و هشت و نه از دستش آسایش نداشتن. 📌حالا شاید سؤالی پیش بیاد چرا اسرا که اکثریت همدل بودن و در یه آسایشگاه ۱۲۰ نفری گاهی یکی و گاه بندرت دو نفر بودن که اینجور خیانت می کردن و باعث آزار و دردسر بقیه بودن، چرا افراد سکوت می کردن و کاری به کارشون نداشتن. جواب به این سؤل و تبیین و تشریح واقعیات و شرایطی که ما در اون بودیم برای کسی که نبوده و ندیده خیلی مشکله. ولی فی الجمله عرض کنم که بویژه در دو سال اول اسارت و با توجه به اینکه اردوگاه یازده اردوگاه مفقودالاثرها بود و اونها هیچ محدودیتی برای کشتن و سر به نیست کردن اسرا نداشتن، 📍شریط بسیار خفقانی بود و گاهی بخاطر یه نگاه به صورت یه سرباز صفر عراقی فردی رو تا سرحد مرگ می زدن و شکنجه می کردن. یه اعتراض کوچک به یه جاسوس نه تنها جان اعتراض کننده رو در معرض خطر مینداخت، بلکه گاها تمام آسایشگاه رو به درد سری عظمیم دچار می کرد . ⚡توی این شرایط و بخاطر جلوگیری از تلف شدن و ناقص شدن افراد و حفظ جان عزیزانی که هر کدوم صدها چشم انتظار داشتن چاره ای جز تحمل نبود تا اینکه شرایط سخت تر نشه و جان بچه ها حتی الامکان محفوظ بمونه. مواردی هم بود که افرادی ایشون رو تهدید کرده بودن که اگه پاشون برسه ایران چنین و چنان می کنند ، اما تا سر حد مرگ اونها رو زده بودن و برای اینکه از همه زهر چشم بگیرن گاهی همه آسایشگاه رو تنبیه می کردن. 🔸️حتی گاهی به زخمیها هم رحم نمی کردن. همیشه استدلال اونها این بود که تشویق برای یکی و تنبیه برای همه. بعثیها خیلی خوب می دونستند که اسرای ایرانی با هم همدلند و از اینکه یکی شکنجه بشه بقیه هم عذاب می بینند ، لذا از این شگرد استفاده می کردن و تا اندک چیزی از کسی می دیدن همه رو مجازات می کردن. اون فرد دچار عذاب وجدان می شد و برای اینکه بخاطر او بقیه دچار گرفتاری نشن سعی می کرد تحمل کنه و سکوت کنه... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
جزئیات تکان دهنده از نحوه شهادت آرمان علی وردی در شهرک اکباتان از زبان دوست صمیمی شهید: با آجر و چاقو به سر آرمان زدن. وقتی تو وسایلش عبا پیدا کردن دوباره زدنش. بهش گفتن به رهبر توهین کن، گفت آقا نور چشم ماست شما می‌خواید بزنید، بزنید. ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯