eitaa logo
روایتگری شهدا
22.9هزار دنبال‌کننده
11.4هزار عکس
5.1هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✫⇠(۱۶۱) ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت صد و شصت و یکم:معصومیت و مظلومیت(۲) ♦️در یه مورد که خودم شاهد بودم در آسایشگاه هشت که ارشدش همون ناصر عرب بود ، نیمه شب دو نفر از بهترین بچه ها رو از خواب بیدار کردن و به ناصر سپردن که فردا اینها رو باید معرفی کنه. روز بعد در زمان هواخوری، آسایشگاه هشت به خط شدند و این دو جوون رو بلند کردن و افسر اردوگاه رو به همه کرد و گفت آیا شما می پذیرید که در بینتون کارهای زشت انجام بشه. همه گفتن نه در بین ما قابل قبول نیست و این جور مسائل اتفاق نمی افته. ⚡اما اون اصرار داشت که این دو نفر می خواستن کار خلاف انجام بِدن و از همه افراد آسایشگاه خواست گواهی بِدن که اینها گنهکار و مستحق مجازات هستن. همه سکوت کرده بودن و هیچکس گواهی نداد. افسر بعثی به شدت عصبانی شده بود و گفت حالا که اینجوره همه شما امروز مجازات خواهید شد و برای آخرین بار اعلام کرد کسانی رو که حاضر بشن گواهی به ضرر اینها بدن از مجازات معاف خواهند شد. 🔘بازم کسی بلند نشد. دستور داد ابتدا اون دو جوون بیگناه رو به شدت مجازات کردن و تا تونستن زدن و بدنشون رو با کابل سیاه کردن. بعد یکی یکی افراد رو بلند می کردن و می پرسید اینها ادمهای خوبی ان یا بد. چند نفر زخمی و مریض بدحال داشتیم که اگر تنبیه می شدن احتمال خطر جدی براشون وجود داشت به اشاره بزرگتر به اونها گفته شد که بگن بد هستن. اون چند نفر بدون کتک داخل آسایشگاه فرستاده شدن و اون روز هر نفری که بلند می شد چند تا کابل و سیلی نوش جون می کرد و می رفت داخل آسایشگاه. 🔹️نوبت به من که رسید بخاطر دِق دلی که حسین و قیس ازم داشتن و با اشاره حسین که این همونیه که کفش رو نکرد تو دهنش، چند نفری ریختن روی سرمو و حسابی از خجالتِ اون روزی که خودم رو به حالت غش زدم در اومدن. اون روزِ غم انگیز و روزهای مشابه چنین روزی چه روسیاهانی که سعی داشتن با زغال روی نورانی و چهره معصوم بچه ها رو سیاه کنن. ولی فقط روسیاهی دنیا و آخرت نصیب خودشون شد . 💥امروز اکثر اون بچه ها زنده هستن و با عزت و آبرو زندگی می کنن و اون نانجیبها گرفتار انواع عذاب ها و بدبختی ها شدن و تاوان پس دادن... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تنها گریه کن 27.mp3
8.31M
📚 🔊 «هر شب قبل از خواب کتاب خوب بشنوید» 🏷 کتاب 📌 📍فصل هفتم ص ۱۶۷ 🍂جمکران 🍂سبزی برای جبهه 🍂راز گویی محمد به مادر 🍂جسارت محمد 🍂تجسم آرزوهای مادر 🍂لباس خاکی محمد 🍂پلاستیک انار 🍂مادر و پسر به سمت حرم 📝 کتاب تنها گریه کن نوشته اکرم اسلامی، روایت زندگی اشرف السادات منتظری مادر 🔸️ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🍃 را برای ما جا گذاشتن تا روزی بدانیم از ما بودن هویتشان بود اما دلشان را به زدن راستی خوبی بوده ایم؟ 🥀💔 🕊 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
💌 🌹‌شهـــید محمود شهبازی: من استمرار حرکت انبیاء را در ولایت فقیه می‌بینم. ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🦋•°شهیدقاسم‌سلیمانے: اگرڪسی‌صداۍ‌رهبرخودرا‌نشنود بہ‌طوریقین‌صداۍ‌‌ خود راهم‌نمی‌شنود...🖐 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
13.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 شهید را برجسته میکند 🔻 رهبر انقلاب: و شهادت از جمله‌ی چیزهایی است که هویّت ملّی را برجسته میکند و رتبه‌ی هویّت ملّی را بالا میبرد. ملّت ایران به خاطر همین شهادت‌طلبی‌ها در چشم آنهایی که به گوششان رسید ــ البتّه سر و صدا و هیاهوی رسانه‌های دشمن نمیگذارد خیلی از چیزها در دنیا به گوش افراد برسد، امّا آنهایی که به گوششان رسید که کم هم نبودند، خیلی از ملّتها بودند ــ عظمت پیدا کرد؛ به خاطر چه چیزی؟ به خاطر شهید. به خاطر صِرف جنگ نیست؛ جنگ خیلی جاها هست؛ به خاطر این فداکاری‌ها است که در آن شهید از آب درمی‌آید؛ به خاطر این خانواده‌ها است؛ خانواده‌های شهیدان، این پدرها، این مادرها؛ به خاطر اینها است. هر چه خبر اینها به بیرون درز کرد، برای این ملّت عظمت آفرید؛ [لذا شهید] هویّت ملّی را درخشنده میکند، برجسته میکند، رتبه‌اش را بالا میبرد. ۱۴۰۱/۸/۸ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✫⇠(۱۶۲) ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت صد و شصت و دوم:ولایت پذیری 🍂انتظاری که ما از نتیجه جنگ داشتیم پیروزی قاطع نظامی در جنگ بود. هیچوقت فِکر نمی کردیم کار به توافق و مذاکره برسه ، اما صلاح و مصلحت امام خمینی (ره) و نظام اسلامی بر این قرار گرفته بود و ایران در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۳۶۷ با بیانیه ای که حضرت امام صادر کرد، ۵۹۸ سازمان ملل را پذیرفت. شرایطی جدیدی شکل گرفت و برای بعضی از بچه ها سؤالاتی ایجاد شده بود که چه اتفاقی افتاده و چرا سرانجامِ جنگ به اینجا ختم شد؟ ♦️با وجود اینکه در شرایط بسیار سختی بسر می بردیم و قاعدتا خبر پذیرش قطعنامه باید افراد رو خوشحال می کرد، ولی نشونه های خوشحالی در چهره اکثر بچه ها دیده نمی شد و حتی عده ای هم ناراحت بودن، اما از اونجایی که نظر و تصمیم حضرت امام خمینی (ره) برای همه ما که به امر او پا به عرصه دفاع مقدس گذاشته بودیم فصل الخطاب بود ، کسی اعتراضی به این تصمیم نداشت ، تنها چیزی که باعث ناراحتی و غم بچه ها بود اون جمله امام بود که فرمودن «جام زهر رو می نوشم» می دونستیم امام از این تصمیم خوشحال نیست و در واقع علیرغم میل باطنی و بر اساس مصالح نظام اسلامی این تصمیم رو گرفته اند. بنابراین بدیهی بود فرزندان معنوی امام، از غم درونی امام، غمگین باشن. ⚡در این شرایط وظیفه بزرگترها بود تا با تحلیل و تبیین مطالب ، بچه ها رو از غم و نگرانی دور کنن. با تاکید بر ولایت پذیری و بصورت چهره به چهره همه افراد توجیه می شدن و موضوع مهم در گفتگوها، بحث تکلیف گرایی و مهم نبودن نتیجه بود. بعد از چند روز به تدریج غم و نگرانی از چهره بچه ها زدوده شد و همه از این امر خرسند و شادمان بودن که موفق شدن به عنوان سربازی کوچک و به امر ولی فقیه شون در دفاع مقدس شرکت کنن و سختیهای اسارت رو با روسفیدی پشت سر بزارن و اکنون که صلاح و مصلحت بر صلح و سازش است با طیب خاطر امر و فرمان ولی و امامشان رو بر دیده منت بگذارن... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯