eitaa logo
روایتگری شهدا
22.9هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
5.1هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
روایتگری شهدا
﷽ به بهانه «ما چهار برادر، تروریست هستیم» این روزها تیتر سایت‌ها و خبرگزاری‌ها این خبر بود: ایالات متحده آمریکا در اقدامی خصمانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در لیست سازمان‌های تروریستی قرار داد.  از منظر نظام جمهوری اسلامی ایران این اقدام ترامپ، نیروهای نظامی امریکا در خاورمیانه را در زمرهٔ گروه‌هایی تروریستی و خونخواری چون داعش قرار می دهد. حالا با نگاهی به آرشیو عکس‌های برادرانم، گفتم ضمن انتشار آن در صفحه اینستاگرامم بگویم: بله! ما چهار برادر افتخار می‌کنیم که تروریست هستیم، تروریستی در تعریف ترامپ و شیطان بزرگ. حالا دیگر واژهٔ «تروریست» برای من و هر انسان آزادی‌خواه و ظلم‌ستیزی بار معنایی مقدس پیدا می‌کند. --------------------- پ.ن: 📷 عکس شماره ۱ برادرم سیدقدرت‌الله که از تشکیل دهندگان سپاه گچساران بود، و بعدها فرمانده گردان مالک اشتر شد. و او جانباز و آزاده سیاسی ست. 📷 عکس شماره ۲ برادرم سیدنصرت‌الله که در این لباس مقدس در چهار برههٔ مختلف مجر‌وح شد. 🔸بار اول: قبل از شروع جنگ تحمیلی در غائله مریوان 🔸بار دوم: که شامل چهار مرتبه مجروح شدن در دفاع مقدس شامل می‌شود. 🔸بار سوم: بعد از جنگ، در مبارزه با گروهک کومله و دمکرات کردستان مجروح می‌شود. 🔸بار چهارم: در سوریه و جریان مبارزه با گروه‌های تروریستی داعش مجروح گردید. 📷 عکس شماره ۳ برادرم سید هدایت‌الله که در کسوت پاسداری و لباس سبزپوشان امام روح‌الله در کردستان شربت شهادت نوشید 📷عکس شماره ۴ خودم، منطقه عملیاتی شلمچه، بسیجی بودم، اما به جهت علاقه شدیدم به این لباس، پوشیدن لباس مقدس سبز‌ پاسداری برادر شهیدم از علائقم بود. نویسنده ... 💠 ما را کن 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا @shahidabad313 ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🌷 @majnon313 ┗━━━🌷🍃🌷━━━┛ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نماهنگ| مثل شهدا 🌷 لحظاتی از دیدار و گفت‌گوی رهبرانقلاب با جانبازان شیمیایی در بیمارستان 🌷 #روز_جانباز 💻 @Khamenei_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📷 پوستر سالروز شهادت امیر سپهبد صیاد شیرازی https://tn.ai/1985972 📡. @TasnimNews
🔺شهید صیاد شیرازی: «ای کاش می‌توانستم نیمی از لباسم را ارتشی و نیمی از آن را سپاهی کنم.» 🇮🇷 سالگرد شهادت شهید صیاد شیرازی گرامی باد🇮🇷 #من_هم_سپاهی_ام @Afsaran_ir
#القصه #میخواهم_مثل_تو_باشم 🍀اسراف ممنوع ✍در منطقه‌ي دشت عباس مستقر بودند. بعد از نماز، سر سفره‌ي ناهار نشستند. ☘غذا آب‌گوشت بود؛ ولی سیدسجاد بلند شد و رفت سراغ نان‌های خشکی که گذاشته بودند برای دور ریختن. شروع کرد به خوردن. 🍀گفتند: چرا اینا رو می‌خوری؟ غذا که هست. گفت: اون پیرزنای بی‌چاره با عشق، اینا رو می‌فرستن جبهه؛ شما می‌گذاریدشان برای دور ریختن؟! فردای قیامت، پاسخ زحمت اونا رو چه کسی می‌ده؟! #شهـید_سید_سجاد_خاضع 📚«گلاب سیاه»، ص36 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا @shahidabad313 ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🌷 @majnon313 ┗━━━🌷🍃🌷━━━┛ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍از طرف من به جوانان بگویید چشم شهیدان و تبلور خونشان به شما دو خته است بپا خیزید و اسلام خود را دریابید. 📚منبع:اسك دين 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا @shahidabad313 ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🌷 @majnon313 ┗━━━🌷🍃🌷━━━┛ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
✍در عملیات كربلاى 5 هنگام ظهر ما از خط برگشته بودیم. چون ناهار آماده بود، به كریم گفتم: «ناهار را بخوریم، بعد نماز بخوان.» او گفت: «نه، میخواهم نماز بخوانم.» كریم رفت و ما مشغول خوردن شدیم. ناگهان صداى انفجار چند گلوله كاتیوشا به گوش رسید. مصطفى الموسوى با شتاب بیرون دوید و كریم را دید كه در كنار تانكر آب افتاده است. تركش قلبش را نشانه گرفته و به سینهاش اصابت كرده بود. 🍀آرى، سردار كریم صمدزاده طریقت - معاون فرمانده واحد طرح و عملیات لشكر 31 عاشورا - اینچنین شهد شیرین شهادت را نوشید. 📚منبع : راوى: غلامحسین سفیدگرى، ر. ك: فرهنگنامه جاودانههاى تاریخ (آذربایجان غربى)، ص 153 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا @shahidabad313 ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🌷 @majnon313 ┗━━━🌷🍃🌷━━━┛ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨⚘✨⚘✨⚘﷽⚘✨⚘✨⚘✨ باز پنجشنبه و یاد شهدا با ذکر صلواتـــ پنجشنبه ها برای من یک روز مثل تمام روزهاست ؛ ولی برای او یک قرار است و یک دل تنگ 😔 و بوسه ای که هر هفته مینشاند ، بجای گونه ی پسر ، به روی سنگ سرد ... 😔😔😭 ⚜بر دامن مادر شهیدان صلوات⚜ #یادش_باصلوات #اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا @shahidabad313 ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🌷 @majnon313 ┗━━━🌷🍃🌷━━━┛ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊 🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا @shahidabad313 ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🌷 @majnon313 ┗━━━🌷🍃🌷━━━┛ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹صياد شايسته شهادت بود؛ حيف بود صياد بميرد .. 🔹ایام شهادت #شهیدعلےصیادشیرازی 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا @shahidabad313 ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🌷 @majnon313 ┗━━━🌷🍃🌷━━━┛ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#القصه #میخواهم_مثل_تو_باشم 🍀علم آموزی ✍تصمیم گرفته بود در جبهه دبیرستان بزند. می‌گفت: امروز بچه‌های ما اینجا می‌جنگند و خون می‌دهند، عده‌ای هم بی‌تفاوت و اشراف‌زاده، تو شهرها، بی‌خیال، درس می‌خونن. فردا هم که درسشون تموم شد، مسئولیت‌های کلیدی مملکت رو توی دست می‌گیرند و این رزمنده‌ها باید بشن زیردست اونها.خلیل، فکر وسیعی داشت. 🔹رفتم پیش فرمانده و پیشنهاد تأسیس دبیرستان را دادم. گفت: آقا! چی داری می‌گی؟ غیرممکنه. مگه امکان داره اینجا کسی درس بخونه؟! اینا از درس فرار کردن؛ شما می‌خواهید از جبهه هم فراریشون بدین؟ لیست افراد و نمراتشان را به او نشان دادم: نگاه کنید فرمانده! نمره‌ي اول رشته‌ي ریاضی فیزیک خواجه نصیر، با معدل 19/5 اومده منطقه و می‌جنگه! اینم نمرات بقیه... فرمانده روی دو زانو نشست و گفت: برید ببینم چی کار می‌کنید. #شهـید_خلیل_مطهرنیا 📚«دوقلوهای جنگ»، ص39 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا @shahidabad313 ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🌷 @majnon313 ┗━━━🌷🍃🌷━━━┛ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#القصه #میخواهم_مثل_تو_باشم 🔹سقای تشنه ✍سقا صدايش می‌کردند. به مادر گفته بود: می‌خوام اونجا سقا باشم. همیشه قبل از خودش به رزمنده‌ها تعارف می‌کرد. سر سفره‌ي ناهار و شام هم دنبال پارچ‌های آب می‌دوید و وقت‌وبی‌وقت به آن‌ها آب تعارف می‌کرد. می‌گفت: آب نطلبیده مراد است! حتی آب قمقمه‌اش را هم می‌بخشید. تشنه شهید شد؛ همان‌طور که آرزو داشت. #شهید_زکریا_صفرخانی 📚(«شب امتحان»، ص66) 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا @shahidabad313 ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🌷 @majnon313 ┗━━━🌷🍃🌷━━━┛ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
❁🌸 اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـْ 🌸❁ ⚘تو آرزوی هر مشتاقی هستی که آرزویت کند ... بِنَفْسِي أَنْتَ أُمْنِيَّةُ شائِقٍ يَتَمَنَّى 📚فرازے از دعاے ندبه 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا @shahidabad313 ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🌷 @majnon313 ┗━━━🌷🍃🌷━━━┛ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💫به نماز سید كه نگاه می‌كردم، ملائك را می‌دیدم كه در صفوف زیبای خویش او را به نظاره نشسته‌اند. ✨ رو به قبله ایستادم. اما دلم هنوز در پی تعلقات بود. گفتم: «نمی‌دانم, چرا من همیشه هنگام اقامه نماز حواسم پرت است.»😞 به چشمانم خیره شد. «مواظب باش! كسی كه سرنماز حواسش جمع نباشد، در زندگی نیز حواسش اصلاً جمع نخواهد شد.»👆 گفت و رفت... اما من مدتها در فكر ارتباط میان نماز و زندگی بودم. «نماز مهمترین چیز است، نمازت را با توجه بخوان» بار دیگر خواندم, اما نماز سید مرتضی چیز دیگری بود.🍃 #شهید_سید_مرتضی_آوینی🌹 ✨روز تون نورانی ،صبح تون پر امید 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا @shahidabad313 ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🌷 @majnon313 ┗━━━🌷🍃🌷━━━┛ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
╭━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━╮ 📝دست نوشته اے از #شهید_امیر_حاج_امینے🌷 🔹 البته در این امر شڪے نیست. ولے بار دیگر به عینه دیده اید ڪه یڪ بنده گنهکار خدا به آرزویش رسیده است. 🔹حالا ڪه به عینه دیدید، شما را به خدا عاجزانه التماس و استدعا مے ڪنم، بیایید و به خاڪش بیفتید و زار زار گریه ڪنید. 🔹و امیدوار به بخشایش و ڪرمش باشید با او آشتی ڪنید زیرا بیش از حد مهربان و بخشنده است فقط ڪافے است یڪ بار از ته دل صدایش ڪنید 🔹دیگر مال خودتان نیستید و مال او مے شوید و دیگر هر چه مے ڪند، او مے ڪند و هر ڪجا ڪه مے برد، او مے برد. 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا @shahidabad313 ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🌷 @majnon313 ┗━━━🌷🍃🌷━━━┛ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#نکته_های_ناب اصلاح شدن امور دنیا 🍃آیت‌الله حق‌شناس (ره) : اگر از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) بپرسی که چرا دنیای من درهم ریخته حضرت می‌فرماید: "من اصلح امر آخرته اصلح الله له امر دنیاه". هرکس امر آخرت را اصلاح کند، خداوند امر دنیایش را اصلاح می‌کند. پس برو آخرتت را اصلاح کن. اگر بیچارگی‌ها و مشکلات زندگی‌ات باقی مانده معلوم می‌شود که آخرتت را خراب کرده‌ای. ذی المقدمه در صلاح و فساد تابع مقدمه است. 📚 کتاب مواعظ، جلد ۲ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا @shahidabad313 ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🌷 @majnon313 ┗━━━🌷🍃🌷━━━┛ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📩 #ڪــــلام‌شهــید 🌷شهـید مهـدی حسـین پور: وقتی تو ڪار بهـمون فشار می‌اومد یا خســـــته میشدیم بهمون میگفت: ثــــواب ڪار رو #هــدیه ڪنید به یڪی از اهـــل بیت (ع)خستگـــی بهـتون غلبه نمیڪنه و شــما بهـش غلبه میڪنید. 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا @shahidabad313 ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🌷 @majnon313 ┗━━━🌷🍃🌷━━━┛ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌷شهید ابراهیم هادی🌷 💠روش تربیت ✍نیمه شعبان بود. با ابراهیم وارد کوچه شدیم چراغانی کوچه خیلی خوب بود بچه های محل انتهای کوچه جمع شده بودند . وقتی به آنها نزدیک شدیم همه مشغول ورق بازی و شرط بندی و... بودند. 🔹ابراهیم با دیدن آن وضعیت خیلی عصبانی شد. اما چیزی نگفت من جلو آمدم و آقاابراهیم را معرفی کردم و گفتم: 🔹ایشان از دوستان بنده و قهرمان والیبال و کشتی هستند. بچه ها هم با ابراهیم سلام و احوالپرسی کردند. 🔹بعد طوری که کسی متوجه نشود، ابراهیم به من پول داد و گفت : برو ده تا بستنی بگیر و سریع بیا . 🔹آن شب ابراهیم با تعدادی بستنی و حرف زدن و گفتن و خندیدن ، با بچه‌های محل ما رفیق شد . در آخر هم از حرام بودن ورق بازی گفت. وقتی از کوچه خارج می شدیم تمام کارت ها پاره شده و در جوب ریخته شده بود! 📚برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم ۱ ص ۱۷۰ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا @shahidabad313 ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🌷 @majnon313 ┗━━━🌷🍃🌷━━━┛ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#القصه #میخواهم_مثل_تو_باشم ☘قدر مادر ✍داشتیم درباره‌ي مسائل سیاسی روز و اوضاع جنگ صحبت می‌کردیم که یک‌دفعه پرسید: اگه من شهید بشم، تو برام چه کار می‌کنی؟ سؤال عجیبی بود. تعجب کردم. سنش کوچک‌تر از آن بود که به جبهه راهش بدهند. گفتم: خدا نکنه؛ این چه حرفیه؟ گفت نه؛ بگو برام چه کار می‌کنی؟! گفتم: خوب؛ هزار تا صلوات؛ یه دور قرآن؛ چند روز روزه؛ دو هفته میام سر مزار و فاتحه‌ي سفارشی؛ شاید هم یه مراسم ختم باشکوه برات گرفتم؛ خدا رو چه دیدی؟! داشتم بحث را به شوخی می‌کشاندم که گفت: نه؛ نشد. گفتم: اصلاً هرچی تو بگی! خودت چه کار دوست داری برات انجام بدم؟ گفت: بعد از من به مادرم سر بزن؛ آخه خیلی تنها می‌شه. #شهید 📚(«امتداد 19»، ص4 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا @shahidabad313 ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🌷 @majnon313 ┗━━━🌷🍃🌷━━━┛ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊