eitaa logo
روایتگری شهدا
22.8هزار دنبال‌کننده
11.4هزار عکس
5.1هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
✍خداوندا، انجام دادن حسنات چقدر آسان است و نگه داشتن آن چقدر مشکل. خداوندا آنقدر فرصتم نده تا این جهادی که به کمک تو در راه تو انجام داده ام، با و دورویی از بین ببرم. (حامد) فتح اللهی 📚منبع:سايت ابروباد 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🍃خانواده شهید مغنیه به یک مهمانی خانوادگی بزرگ دعوت بودند. محل مهمانی در منطقه الغبیری بود. 🌷همه بچه ها و نوه ها به مناسبت ولادت حضرت رسول(ص )دور هم جمع بودند. 🍃از همه ی نوه ها درخواست شده بود برای این جلسه صحبتی کوتاه آماده کنند و طی چند کلمه بگویند که برای سال جدید میلادی چه برنامه هایی دارند . 🌷همه ی نوه ها صحبت کردند تا اینکه نوبت رسید به جهاد مغنیه... جهاد فقط گفت:  طرحم برای سال بعد را هفته ی آینده میگویم!... 🌷همه شروع به اعتراض کردند، می گفتند جهاد دارد شرطی که برای همه گذاشته شده را نقض میکند. بعضی ها میگفتند کارش را آماده نکرده است! 🌷وسط خنده و اینکه هرکسی به شوخی چیزی میگفت، جهاد از حرفش کوتاه نیامد، اصرار داشت که طرحش برای سال آینده را هفته ی بعد می گوید. درست یک هفته بعد دوباره خانواده دور هم جمع شدند ولی این بار، در بین خیل گسترده ی کسانی که برای تسلیت آمده بودند!!...💔 طرح جهاد، #شهادت بود.😔 🔺به روایت مادربزرگ شهید #شهید_مدافع_حرم_جهاد_مغنیه 🌷 🌹یادش با ذکر #صلوات 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🍃🌷 ﷽ ترم زندگیتون بی مشروطی، لحظاتتون همیشه پاس، معدل شادیتون ۲۰، سایه حذف از زندگیتون دور...‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ روز گرامی باد🌷 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍ اما شمایی که بعد از من چند صباحی بیش در این دنیا نخواهید ماند و دیر یا زود باید کوله سفر بربندید! زندگی اندک خود را دریابید و همانند من بی توشه به سفر نروید!.... 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
✍گفت ، توی دنیا بعد از شهادت فقط یک آرزو دارم ؛ اونم اینکه تیر بخوره به گلوم ! تعجب کردیم !! بعد گفت ، یک صحنه از عاشورا همیشه قلبم منو آتیش می زنه ! ؛ بریده شدن گلوی حضرت علی اصغر ! والفجر یک بود که مجروح شد ، یک تیر توی آخرین حد گردنش خورده بود به گلوش . وقتی می بردنش ، داشت از گلوش خون می آمد ؛ می گفت ، آرزویی ندارم مگر شهادت..... 📚خاک های نرم کوشک 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💠اهمیت به نماز💠 🌸روزی برای تحویل امانتی به شهر "تبنین" رفته بودیم.در راه برگشت صدای اذان آمد. احمد گفت: کجا نگه می داری تا نماز بخوانیم؟ 🌸گفتم ۲۰دقیقه ی دیگر به شهر می رسیم و همانجا نماز می خوانیم... 🌸از حرفم خوشش نیامد و نگاه معنا داری به من کرد و گفت:من مطمئن نیستم تا ۲۰ دقیقه ی دیگر زنده باشم! و نمی خواهم خدا را در حالی ملاقات کنم که نماز قضا دارم دوست دارم نمازم با نماز (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و در همان وقت به سوی خدا برود"❤️ 🗣راوی:علی مرعی (دوست شهید) 🌷 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
7.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امر به معروف زوج قمی در مشهد با دادن گیره روسری و با حضور دختر مدافع حرم شهید محرابی #امر_به_معروف_ساده #شهید_محرابی دهه هشتادی ها هم دختر شهید هستند. 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#کلام_شهید 🌷 🍂 همیشه می‌گفت: دوست دارم با زبان روزه و تشنه لب مثل آقا اباعبدالله شهید شوم و اگر فرصتی باشد با خون خودم بنویسم #قائدنا_خامنه‌ای‌ 🍂 و از طرفی می‌گفت: دوست دارم چهره من را غیر از این که حالا هستم ببینید، و سفارش می کرد اگر من شهید شدم نگذار بچه‌ها صورت من را ببینند❌ 🍂 همان شد که حسن می‌خواست، با زبان روزه، و بر اثر خمپاره؛ شهید شدند که از صورتش چیزی باقی نمانده بود😔 #شهید_حسن_غفاری🌷 #شهید_مدافع_حرم 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
شُدݩ یڪ اتِفــاق نیست.. بـایَد خـونِ دݪ بُخورۍ.🥀. دَغدغه هاۍِ هیأت، دَغدَغه هاۍِ کار جَهادۍ دَغدَغه هاۍِ تـَرڪِ گُناه دَغدَغه هاۍِ شهادٺ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 قولى كه شهيد شاهرخ ضرغام به مردم داد. 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
دعای #مادر و پسر یکجا مستجاب شد.  روز هفدهم آذر سال ۱۳۵۹ بود. نیروی‌های اعزامی عملیات بی‌سروصدا و شبانه به کانال ماهشهر نزدیک شدند و تا نزدیکی صبح ۳۰۰ نفر از نیروهای رژیم بعث را به هلاکت رساندند. اما با روشن شدن هوا نیروهای تحت امر بنی‌صدر از ستون خودی‌ها پشتیبانی نکردند. دشمن پاتک زد و در ناباوری شاهرخ ویارانش تعداد زیادی از رزمنده‌ها به خاک و خون کشیده شدند. شاهرخ در سنگر ماند و با آرپی‌جی شروع به منهدم کردن تانک‌های بیشمار دشمن کرد. در همین حین با فریاد از دوستانش می‌خواست زخمی‌ها ما را به عقب برگردانند. در همین وانفسا تیری به سینه اش اصابت کردند. یارانش دیدند که آن سرو سهی چطور به زمین افتاد. کمی که دور شدند این را هم دیدند که نیروهای بعثی بالای سر حرّ انقلاب آمدند و با شناسایی او شروع به هلهله و پای‌کوبی کردند. ابوالفضل ضرغام مدت‌ها بود که با دلاوری‌هایش کابوس گردان‌های بعثی شده بود. کار به‌جایی رسید که صدام برای سر او جایزه تعیین کرد. هنوز ظهر نشده بود که رادیو عراق پخش برنامه‌های عادی‌اش را متوقف کرد و گوینده اخبار با صدایی شعف آلود از کشته شدن  ابوالفضل ضرغام خبر داد. سر شاهرخ را از تن جدا کرده بودند. همان شب تلویزیون عراق پیکر بی‌سر او را نشان داد. گوینده مدام می‌گفت ما سر شاهرخ، جلاد حکومت ایران  را از تن جدا کردیم. بعدازآن دیگر اثری از شاهرخ ضرغام نبود. آن‌همه نذرونیاز و دعای مادر و پسر باهم یکجا اجابت شد. شاهرخ در رکاب امامش ابوالفضل شد و به شهادت رسید و همان‌طور که خواسته بود پیکرش مفقود شد و شهادت دلاورانه‌اش همه بدی‌های گذشته‌اش را شست و با خود برد. ✅ @shahidabad313