🌹بخشی از دستخط شهید محسن حججی در روز #عرفه سال ۹۴:
خدایا معرفتم ده تا کربلایی شوم؛ و حسینی قربانیات...
چندی است به لطف و کرم شما اسمم جزو نوکران خانم زینب کبری (س) ثبت شده است... شکرت...
توفیقم بده زودتر برم. کمکم کن درمیدان عمل کم نیاورم و روزیام کن در جوانی به پای اسلام فدا شوم.
خدایا شهیدم کن
نشر با ذکر #صلوات🌹
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#ڪلام_شهید:
"قرآن، من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساختهام که هر وقت در کوچهمان آوازت بلند میشود، همه از من میپرسند چه کسی مرده است؟
چه غفلت بزرگی که میپنداریم خدا تو را برای مردگان ما نازل کرده است...
📎پ ن: آخرین نوشته #شهید_منا محسن حاجی حسنی در وبلاگش؛ قرآن، من شرمنده توام
#شهیدمحسن_حاجی_حسنی_کارگر
#شهید_منا🌷
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
32.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خاطره_ناب
#حاج_قاسم
🔷خاطره دختر شهید محرابی
از دیدارش با سردار سلیمانی
در روز عرفه:
💠دعا کنید من هم مثل حاج
عماد مغنیه داخل ماشین شهید
بشم،جوری که هیچ چیزی ازم
باقی نمونه...
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
روایتگری شهدا
شهادت شهد شیرین وصال است که جز واصلان حقیقی بدان دست نمی یابند و واصلان حقیقی مگر کسی غیر از شهدا هستند شهدا مرغان قدسی عالم بقاع هستند یاد و خاطره تمامی شهدا گرامی باد.🌷🌷🌷
سالروزشهادت احمدکاظمی ویارانش گرامیباد.
شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌷
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🔹️#پیام_شب_شهید
🔸️شهید بهشتی از درس زندگی میگوید...
♦️برای تلاش پرنبرد و پررنج در راه تکامل خویشتن و انسانیت به دنیا آمده ام
🍀#عند_ربهم_یرزقون
┏━━━🍃🌷🍃━━━┓
🌷 @shahidabad313 🌷
┗━━━🍃🌷🍃━━━┛
#وصیت_شهید
خدایا تو می دانی که در تمامی حمله هایی که ما بودیم فقط نام تو را بر زبان آوردیم و با یاد تو و به کمک تو و با نیروهای غیبی تو و امام زمان (عج) تو کار را شروع کردیم ،
در شبهای تاریک در سنگر فقط تو نگهدار ما بودی و در شبهای تار تو مونس دردها و غمهایم بودی .
پرروردگارا از آنچه که انجام داده ام اجر نمی خواهم ،
به خاطر کارهائی که کرده ام فخر نمی فروشم و از تو هیچ چیزی نمی خواهم ،
زیرا هر چه کرده ام تو داده ای ،
همه استعداد های من ، همه کارهای من ، همه وجود من زاده اراده توست....
#شهیدمحمدباقرمشهدی_عبادی
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
السلام علیک یاصاحب الزمان
من سرم گرم گناه هست سرم داد بزن
سينه ات سخت به تنگ آمده فرياد بزن
جمعه هایی كه نبوديد به تفريح زديم
ما فقط در غم هجران تو تسبيح زديم
دستگیری به تمنای غریقی بفرست
دشمن اينجا به وفور است رفیقی بفرست
شيعيان آمدن ما جنون می خواهد
مزد برگشتن اين آينه خون می خواهد
موقع ريختن بغض گلو می آيد
به بنرها بنويسيد كه او می آيد
#العجل_یابن_الزهرا......
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
#زندگینامه_شهید_محسن_حججی
#قسمت_سی_و_نه
🍂#همرزم_شهید
😔نحوه اسارت شهید محسن حججی😔
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
⚡﷽⚡
👈ساعت ۱۰ شب رفتم اتاق کنترل پهباد. با اصرار از بچههای آنجا خواستم تا یک پهپاد بفرستند بالای پایگاه چهارم; جایی که محسن آنجا بود; شاید از این طریق پیدا شود.
🔹️خودم هم ایستادم پایه مانیتور. استرس و اضطراب داشت و را می کشت.😔😭
یک دفعه یکی از نیروهای عراقی آمد طرفم و موبایلش را داد دستم.😰
🔹️نفسم بند آمد. چشمانم سیاهی رفت. آب دهانم خشک شد.
آنچه را می دیدم باور نمی کردم. یک داعشی چچنی با خنجری که توی دست داشت محسن را به اسارت گرفته بود! 😔
🔹️اول صبح وقتی که نیرو ها توی چادر هایشان بودند، سه #ماشین_انتحاری حمله کرده بودند به پایگاه چهارم.😯
🍂یکی از نیروها که آنها را دیده بود، از چادرش خارج شده بود و فریاد کشیده بود: "داعشی ها،داعشی ها."
#محسن آمده بود پشت خاکریز و دوتایی شروع کرده بودند به سمت آنها شلیک کردن. ☄☄
🔹️ماشین اول سیصد متر مانده به پایگاه منفجر شد.💥
ماشین دوم، لبه خاکریز و ماشین سوم هم آمده بود داخل #پایگاه و آنجا منفجر شد! 💥💥
ضربه ی بسیار سنگینی بود. تعداد زیادی از نیروها #شهید شدند.😔
محسن هم #مجروح و زخمی افتاد روی زمین و #بیهوش شد.😥
🔸️از پهلو و دستش داشت همینجور خون می آمد.
یکدفعه تعدادی #تویوتا که پر از داعشی بود به پایگاه حمله کردند!😔
درگیری شدیدی شد. آن از سه ماشین انتحاری و این هم از #حمله_ی_ناگهانی داعشی ها.😥
فشار لحظه به لحظه بر نیروها بیشتر می شد. عده ای عقب نشینی کرده بودند.
تعدادی هم ایستاده بودند توی میدان و با داعشی ها درگیر شده بودند.😖
🔹️#باران_گلوله از دو طرف، در حال باریدن بود.
محسن به هوش آمد. چشمانش را باز کرد.
اسلحه اش را برداشت. و با هر سختی بود از جایش بلند شد و دوباره شروع به تیر انداختن سمت داعشی ها کرد. ☄☄☄
نفس هایش به سختی بالا می آمد.کمترین جانی در بدن داشت. 😔
داعشی ها قدم به قدم جلو می آمدند.
نیرو ها هم چون تعدادشان بسیار کم بود، دیگر تاب #مقاومت نداشتند.
راه چاره ای نبود. همه عقب نشستند.😥
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊