✫⇠#خاکریز_اسارت(۲۴۴)
✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی
💢قسمت دویست و چهل و چهارم:حذف نامحسوس عکسهای صدام
♦️وقتی وارد زندان قلعه شدیم، بر روی همه اتاقهای قلعه عکسهای بزرگ و رنگی صدام نصب شده بود. در هیچکدوم از اردوگاهها و زندانهای قبلی که ما بودیم عکسی از صدام روی دیوار نبود و این چیزِ جدیدی بود که باهاش مواجه شدیم. عدهای خواستن عکسها رو بکنن و پاره کنن و دور بندازن. بقیه مخالفت کردن و قرار شد به تدریج و بصورت نامحسوس این کار صورت بگیره.
🔸️اون زمان روزنامۀ عربی برامون میاوردن و معمولا، در اکثر صفحههاش عکسهای مختلف و رنگارنگ از صدام توش بود. بیشتر شبیه آلبوم عکس صدام بود تا روزنامه. این زمینه خوبی شد برای ما که نقشهمون رو اجرا کنیم. قرار گذاشتیم در مرحله اول و بطوریکه جلب توجه نکنه عکس روی دیوارها رو با یه سایز کوچیکتر عوض کنیم. میدونستیم بعثیها خِنگتر ازین هستن که متوجه این تفاوت بشن.
🔹️چند روزی صبر کردیم تا چشمشون به اونها عادت کنه و مرحله به مرحله عکسها رو هی کوچیکتر کردیم تا رسید به اندازه یه عکس خیلی کوچیک. اونها رو هم یکییکی برداشتیم و جالب این بود که هیچوقت بعثیها متوجه نشدن و بخاطر برداشتن عکس صدام به ما گیر ندادن.
💥در واقع بچهها با یه عملیات روانشناسی و مرحله به مرحله کاری رو انجام دادن که هم به هدفمون که حذف عکسهای صدام بود رسیدیم و هم هیچ خطری از این بابت برای کسی پیش نیومد. البته واقعا خِنگ و مشنگ بودنِ بعثیها هم به مددمون اومد...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡
📖 روایت «#هزار_و_دوازدهمین_نفر»
🔸٢٠٠ خاطره🔸️از#سردار_سپهبد_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی
🔺فصل نهم: مردم داری
🔸صفحه:۱۶۲
🔻قسمت صدوهشتادویکم : حفظ آبرو
✍سردار سلیمانی چندی قبل از شهادتش متوجه شد،درایام فاطمیه شخصی ازاطرافیانش قصدهمکاری دربمب گذاری وترور ایشان راداشته است،ولی تأکیدکردهرگز نام ایشان رابر سر زبان ها نیندازید،چون پس ازاین خانواده ی او نمی توانندبه راحتی درجامعه زندگی کنند.
🗣دادخداسالاری دادستان کرمان،نشریه اطلاعات
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌷🕊🍃
هم خودشان خاکی بودند
هم لباس هایشان ..!
کافی بود باران ببارد
تا عطرشان در سنگرها بپیچد
#صبح_وعاقبتمون_شهدایی 🕊
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
💌 #ڪــلامشهـــید
🌹شهـــید روحالله قربانی:
شهادت خوب است
اما تقوی بهتر است
تقوایی که در قلب است و
در رفتار بروز پیدا میکند
فکر نکنم مال یک روز باشد.🌱
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
10.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سرباز ولایت
🔺سید حسن نصرالله: #حاج_قاسم همانطور که بعدها در وصیتنامهاش هم آشکار شد، ژنرال مملکت نبود بلکه سرباز ولایت بود، آری او این چنین زندگی کرد...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
15.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ماه اسفند میدهد بوی...
🌺 ماه_شهدا
#شعبان
#لبیک_یا_خامنهای
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
✫⇠#خاکریز_اسارت(۲۴۵)
✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی
💢قسمت دویست و چهل و پنجم:عملیات نیدو و شعار یا زهرا(۱)
🍂در تاریخ ۳۱ خرداد سال ۶۹ و در حالیکه کمتر از سه ماه به آزادی ما مونده بود، زلزلۀ منجیل و رودبار اتفاق افتاد و ۳۵ هزار نفر از هموطنامون جونشون رو از دست دادن.
در بین اسرای اردوگاه ۱۸(سوله ها) تعدادی از بچه های شمال بودن و نگران سلامتی خونوادههاشون شده بودن و توی همین وقت چند نفر از جاسوسها و افراد مسئله دارِ اونجا به بچهها زخم زبون زده بودن و از این که تعدادی ایرانی کشته شدن ابراز خوشحالی کرده بودن. این رفتار وقیحانه و غیر انسانی، قلب بچههارو جریحه دار کرده بود و باهاشون درگیر شده و حسابی کتکشون زده بودن.
🔸️درگیری مقداری ادامه پیدا کرده بود و بچه ها قوطیهای شیر که مارک نیدو روشون نوشته بود رو به سمتشون پرت کرده بودن و تو سر و کله شون خورده بود. بچه ها به همین خاطر اسم عملیات مجازات جاسوسها رو گذاشته بودن «عملیات نیدو». بعثیها که از هر فرصتی برای آزار دادن بچهها و عقده گشایی استفاده میکردن، تعدادی از بچه های داغدار شمالی رو گرفته بودن و آوردن توی یکی از اتاقهای قلعه، زندانی کردن و شب و روز به شدت با کابل میزدنشون و ناله و فریادشون بلند بود. حتی شب سطلهای ادرار رو از آسایشگاها جمع میکردن و میریختن زیر اونها که بیشتر اذیت بشن. سه شبونه روز انواع شکنجههای وحشیانه ادامه داشت و دیگه طاقت بچههای قلعه داشت طاق می شد. باید فکری براشون میکردیم که نجات پیدا بکنن و زیر اون همه شکنجه از بین نرن.
📌زمزمهای بین بچهها پیچید و صدایی از یکی از آسایشگاها بلند شد.نام مبارک حضرت زهرا بود. شعار یا زهرا(سلام الله علیها) در مدتِ کوتاهی به همه اتاقها و آسایشگاهها سرایت کرد و زندان ۶۰۰ نفری قلعه همه با هم و با صدای بلند فریاد میزدیم یا زهرا. صدای ما به سولهها رسیده بود و فهمیده بودن خبری شده. اونها هم شروع کرده بودن به شعار یازهرا گفتن. یهو دیدیم افسر اردوگاه به همراه تعداد زیادی از نگهبانها سراسیمه وارد شدن و پرسید چه خبر شده؟ چرا شعار میدین. چه مرگتونه؟ ما گفتیم: تویاین شدت گرما ، تعدادی از ما رو انداختین توی اتاقی و شبونه روز دارین شکنجهشون میدین. درگیری داخلی بین خودمون بوده و کاری به شما نداشتن...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯