eitaa logo
روایتگری شهدا
25.7هزار دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
5.2هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
هروقت موقعیت گناه (شیطان) برایتان پیش آورد ، فکر کنید که یک شهید و سایر شهدا ناراحت می‌شوند و آن یک شهید می‌تواند خودم باشم ، و سعی کنید که هم برای بزرگترها و هم برای کوچکترها الگو باشید. زینب (س) بعد از شهادت برادرش اسوه شد ، الگو شد ، نمونه شد ، الگوی شجاعت ، صبر و... 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
پدر شهید طاهری می گفت ، می خواستم خانه را برای هیئت آماده کنیم . خسته بودم ، دراز کشیدم و خوابیدم ، بلافاصله پسرم به خوابم آمد . گفتم ، حسن تو رفتی و شهید شدی و... من مانده ام با این همه کار ، راستی امشب اینجا می مانی برای هیئت؟ پسرم لبخندی زد و گفت ، نه پدر جان ، امشب نیستم . بعد نام یکی از همسایگان محله قدیم ما را برد و گفت ، امشب شب اول قبر فلانی است . او حقی گردن من دارد ، باید بروم به او سر بزنم و کنارش باشم . گفتم ، این شخصی که می گویی از اراذل و ... بود ، او چه حقی گردن تو دارد؟! گفت ، روز تشییع جنازه من هوا بسیار گرم بود ، مردم همراه پیکر من به سمت خانه آمدند ، این بنده خدا یک شلنگ آب از خانه اش بیرون انداخت و با یک سینی و چند لیوان به تشییع کنندگان من آب داد ، او همینقدر گردن من حق دارد . پدر شهید می گفت ، از خواب بیدار شدم و سریع به محله قبلی رفتم . درست بود . حجله زده بودند و همان شخصی که پسرم گفته بود آن روز تشییع شده بود ..... 📕 شهیدان زنده اند 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🔰گزیده ای از خدایا سپاس که مرا از اشک بر فرزندان فاطمه بهره مند نمودی 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
7.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺🌺🌺 قرائت زیارت عاشوا توسط 🌹🌹🌹 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام دوستان مهمون امروزمون داداش حامد هست✋ شهید حامد جوانی🌹 تاریخ تولد: ۲۶ / ۸ / ۱۳۶۹ تاریخ شهادت: ۴ / ۴ / ۱۳۹۴ محل تولد: آذربایجان محل شهادت: لاذقیه/ سوریه 🌹مادرش میگوید: ایام فاطمیه بود در مسجد روضه حضرت زهرا (س) را داشتیم،🏴حامد گفت: مادر یک نیتی دارم شما بروید استکان های چای را بشورید. و من به نیتش همینکار را انجام دادم🌷 او داوطلبانه به سوریه رفت.🕊️ در منطقه لاذقیه یک روستای شیعه‌نشین در محاصره تکفیری‌ها بوده و اوضاعش آنقدر وخیم بوده که حتی خود نظامی‌های سوری برای آزادی آنجا پیشقدم نمی‌شدند❌ اما حامد و چند نفر ازدوستانش به کمک مردم روستا می‌روند💙چون حامد متخصص توپ وموشک بود، توانسته بودند ضربه‌های مهلکی به تکفیری‌ها بزنند💥 و آنها را تا اندازه ای عقب برانند. اما آنها حامد را شناسایی کرده بودند و بالاخره او را از چهارطرف اسیر و با موشک زده بودند🖤 او روی خاک بدون دست🖤 بدون چشم🖤 و با یک تن پر از ترکش🖤 او از همان روز به کُما رفت.. او به شهید ابوالفضلی معروف شد.. در قسمتی از وصیت نامه اش نوشته بود: دوست دارم مانند حضرت ابوالفضل به شهادت برسم. و در دفترچه ای یک نقاشی را که مردی بدون دست و چشم بود ترسیم کرده بود🌹🖤 و او مطابق وصیت نامه و نقاشی اش به شهادت و به آرزویش رسید🕊️🕋 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚کربلایی واقعی❤️ 🍃 (۲)✨ 👈بعد از سفر 💡 راهي حوزه ي علميه ي حاج ابوالفتح شد. ما ديگر كمتر او را مي ديديم. ⚘@pmsh313 🍎يك بار من به ديدن او در محل حوزه ي علميه رفتم. قرار شد با موتور🌷 برگرديم. 📍در مسير برگشت بوديم كه چند خانم بدحجاب را ديد. جلوتر كه رفت با صداي بلند گفت: خواهرم حجابت رو حفظ كن. بعد حركت كرد. 🌷@shahidabad313 📍توي راه با حالتي دگرگون گفت: ديگه از اينجا خسته شدم. اين حجاب ها بوي حضرت زهرا (علیها السلام) نمي ده. اينجا مثلاً محله هاي مذهبي تهران هست و اين وضعيت رو داره! بعد با صدايي گرفته تر گفت: خسته ام، بعد از سفر ديگه دوست ندارم توي خيابون برم. ⚘@pmsh313 📍من مطمئن هستم چشمي كه به نگاه حرام عادت كنه خيلي چيزها رو از دست ميده. چشم گنهکار لايق شهادت نمي شه.🌷 حرف مي زد و من دقت مي كردم كه بعد از گذشت چند ماه، دل و جان هادي هنوز در كربلا مانده. 🌷@shahidabad313 📍با خودم گفتم: خوش به حال🌷، چقدر خوب توانسته حال معنوي کربلا را حفظ كند. هادي بعد از سفر كربلا واقعاً كربلايي شد. خودش را در حرم جا گذاشته بود و هيچ گاه به دنياي مادي ما برنگشت. آنقدر ذكر و فكرش در كربلا بود كه آقا دعوتش كرد. 🌷@shahidabad313 📍پنج ماه پس از بازگشت از كربلا، توسط يكي از دوستان، مقدمات سفر و اقامت در حوزه ي علميه نجف را فراهم كرد. 📍بهمن ماه 1390 راهي شد. ديگر نتوانست اينجا بماند.براي تحصيل راهي نجف شد. يکي از دوستان، که برادر شهيد و ساكن نجف بود، شرايط حضور ايشان در نجف را فراهم کرد و🌷 راهي شهر 💥 شد. 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
👆👆. این شهید بزرگوار در بحبوحه جنگ و نبرد و آتش حملات شيميايی دشمن به بسيجی‌ای که ناله میکرد و استمداد کمک می‌طلبيد، حسين ماسک صورتش را برداشت،بصورت بسيجی بست،در نهايت هر دو شهيد شدند هم بسيجی هم حسين املاکی...❣ این‌روزها بعضی‌ها چرا یک‌جورایی شدند! . پيام مقام معظم رهبري : شهيد املاكی شما،كه توی ميدان جنگ شيميايی زدند،و خودش هم آنجا در معرض شيميايی بود ، بسيجی بغل دستش ماسک نداشت ، شهيد املاكی ماسک خودش را برداشت بست به صورت بسيجی همراهش ! قهرمان يعنی اين ! .قهرمان یعنی این... قهرمان یعنی سردار شهید حسین املاکی قهرمان یعنی حسین املاکی که افتخار ایران و خطه شمال بود. حسين املاکی و بسیاری از این دست انسان‌های شریف، حسينی زيستند و حسینی به شهادت رسیدند و شهادتشان الگو و درسی فراموش ناشدنی شد بنام (ايثار) به امت عزيز ایران اسلامی آموخت.🌹 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰گزیده ای از 🌱 خدایا می دانی که دوستت دارم 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷