eitaa logo
Shahidaghaabdolahi
2.7هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
3.7هزار ویدیو
90 فایل
🌹کانال اصلی ایتا شهید مدافع حرم علی آقاعبداللهی ابوامیر(شیرخانطومان)🌹 ادمین کانال @shahid_aliaghaabdolahi 💐تاریخ تولد:۱۰مهر۱۳۶۹ 🥀تاریخ شهادت:۲۳دی۱۳۹۴ 🥀تاریخ رجعت:۱۴آذر۱۴۰۲ 🌹محل شهادت:خالدیه خانطومان 🥀مزارشهید:قطعه۵۰ردیف۱۱۵شماره۲۲بهشت زهرا(س)
مشاهده در ایتا
دانلود
❤ 🌸 چه می‌شود که بگوید خدا به جبرائیل 🌼 بگو به حضرت مهـدی رسیده نوبت تو 🌸 تمام خواست ما از خدا فقط این است 🌼 ظهور یا فرج عاجل و سلامت تو 🌹 السَٓلام عَلَیْ یا بَقیَةٌ الله 💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌼🍃 🤲 🥀 چو ماه نو خمیدی، مصیببت ها کشیدی به عمرت ای عقیله، چه غمها که ندیدی 🥀 🍃 اَللّهُــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج رسمی 🇮🇷 🌱 مزار شهید علی آقا عبدالهی 🍃 قطعه ۵۰ ردیف ۱۱۵ شماره ۲۲🌹 @shahidaghaabdolahi
تا روانم هست خواهم راند نامت بر زبان تا وجودم هست خواهم کَند نقشَت در ضَمیر ... رسمی 🇮🇷 🌱 مزار شهید علی آقا عبدالهی 🍃 قطعه ۵۰ ردیف ۱۱۵ شماره ۲۲🌹 @shahidaghaabdolahi
روزی خانمی مسیحی دختر فلجی را از لبنان به سوریه آورده بود زیرا پزشکان لبنان از معالجه دختر فلجش نا امید شده و به اصطلاح او را جواب کرده بودند. زن با دختر فلج خود نزدیک حرم مطهر حضرت رقیه (ع) منزل می گیرد تا در آنجا برای معالجه فرزندش به پزشک دمشقی مراجعه نماید تا این که روز عاشورا فرامیرسد و او می بیند که مردم دسته دسته به طرف محلی که حرم مطهر حضرت رقیه (ع) در آنجاست می روند، از مردم شام می پرسد: اینجا چه خبر است؟ می گویند: اینجا حرم دختر امام حسین (ع) است او نیز دختر فلج خود را در منزل تنها گذاشته و درب خانه را می بندد و به حرم حضرت می رود و به حضرتش متوسل می شود و گریه می کند تا به حدی که غش نموده و بی هوش برزمین می افتد در آن حال کسی به او می گوید: بلند شو و به منزل برو چون دخترت تنها است و خداوند او را شفاده داده است. زن برخاسته و به طرف منزل حرکت می کند وقتی که به خانه می رسد درب منزل را می زند ناگهان با کمال تعجب می بیند که دخترش درب را باز می کند! مادر جویای وضع دخترش می شود و احوال او را می پرسد دختر در جواب مادر می گوید: وقتی شما رفتید دختری به نام رقیه وارد اتاق شده و به من گفت: بلند شو تا با هم بازی کنیم من گفتم: نمی توانم چون فلج شده ام آن دختر گفت: بگو بسم الله الرحمن الرحیم تا بلند شوی و سپس دستم را گرفت و من بلند شدم و دیدم که تمام بدنم سالم است. او داشت با من صحبت می کرد که شما درب را زدید. آن دختر ( حضرت رقیه) ع به من گفت: مادرت آمد. سرانجام مادر مسیحی با دیدن این کرامت از دختر امام حسین (ع) مسلمان شد. : داستان هایی از بسم الله الرحمن الرحیم 2، 15، به نقل از: سحاب رحمت 777 رسمی 🇮🇷 🌱 مزار شهید علی آقا عبدالهی 🍃 قطعه ۵۰ ردیف ۱۱۵ شماره ۲۲🌹 @shahidaghaabdolahi
ای که اخمت به دلم ریخت غم عالم را خنده ات می بَرَد از سینه دو عالم غم را رسمی 🇮🇷 🌱 مزار شهید علی آقا عبدالهی 🍃 قطعه ۵۰ ردیف ۱۱۵ شماره ۲۲🌹 @shahidaghaabdolahi
وقتی به جای کلاغ در آن بازی کودکانه گفتم: بابا پـر؛ خندیدی و گفتی: من که پر ندارم!!! بزرگتر که شدم فهمیدم، تو هم پر داشتی رسمی 🇮🇷 🌱 مزار شهید علی آقا عبدالهی 🍃 قطعه ۵۰ ردیف ۱۱۵ شماره ۲۲🌹 @shahidaghaabdolahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️خدمات دولت مردمی آیت الله رئیسی از زبان رهبر معظم انقلاب اسلامی ✍مردم با شرکت در انتخابات می‌توانند در آینده و پیشرفت خود و کشور سهیم باشند ☑️پیش به سوی تمدن سازی 🇮🇷 🇮🇷 @shahidaghaabdolahi 🇮🇷🌹
در عالم کودکی به مادرم قول دادم که همیشه هیچ کس را بیشتر از او دوست نداشته باشم. مادرم مرا بوسید و گفت: «نمی‌توانی عزیزم!» گفتم: «می‌توانم، من تو را از پدرم و خواهر و برادرم بیشتر دوست دارم.» مادر گفت: «یکی می‌آید که نمی‌توانی مرا بیشتر از او دوست داشته باشی.» نوجوان که شدم دوستی عزیز داشتم ولی خوب که فکر می‌کردم مادرم را بیشتر دوست داشتم. معلمی داشتم که شیفته‌اش بودم ولی نه به اندازه مادرم. بزرگتر که شدم عاشق شدم. خیال کردم نمی‌توانم به قول کودکی‌ام عمل کنم ولی وقتی پیش خودم گفتم: «کدام یک را بیشتر دوست داری؟» باز در ته دلم این مادر بود که انتخاب شد. سالها گذشت و یکی آمد. یکی که تمام جان من بود. همان روز مادرم با شادمانی خندید و گفت: «دیدی نتوانستی.» من هر چه فکر کردم او را از مادرم و از تمام دنیا بیشتر می‌خواستم. او با آمدنش سلطان قلب من شده بود. من نمی‌خواستم و نمی‌توانستم به قول دوران کودکی‌ام عمل کنم. آخر من خودم مادر شده بودم! رسمی 🇮🇷 🌱 مزار شهید علی آقا عبدالهی 🍃 قطعه ۵۰ ردیف ۱۱۵ شماره ۲۲🌹 @shahidaghaabdolahi
اینجا دلی جامانده از قافله‌ی عشق در آرزوی رسیدن به عشاق بی قراری می کند ... رسمی 🇮🇷 🌱 مزار شهید علی آقا عبدالهی 🍃 قطعه ۵۰ ردیف ۱۱۵ شماره ۲۲🌹 @shahidaghaabdolahi
یادواره شهدا با نمادین تابوت های شهدا و شهید علی آقا عبدالهی رسمی 🇮🇷 🌱 مزار شهید علی آقا عبدالهی 🍃 قطعه ۵۰ ردیف ۱۱۵ شماره ۲۲🌹 @shahidaghaabdolahi
🇵🇸اگر تمام کودکان غزه را هم بکُشند ... باز هم مادری کودکش را در سبدی خواهد گذاشت و خدا او را بزرگ میکند آنقدر بزرگ که کاخ فرعونیان را فرو بریزد... رسمی 🇮🇷 🌱 مزار شهید علی آقا عبدالهی 🍃 قطعه ۵۰ ردیف ۱۱۵ شماره ۲۲🌹 @shahidaghaabdolahi
صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین از آن زمان که غلام توام بزرگ شدم هزار شکر که پای علــم بزرگ شدم ز کودکی شده ذکر لبم حسین حسین من عاشقم به هوای حرم بزرگ شدم رسمی 🇮🇷 🌱 مزار شهید علی آقا عبدالهی 🍃 قطعه ۵۰ ردیف ۱۱۵ شماره ۲۲🌹 @shahidaghaabdolahi
خيلي قشنگه 👌 حرف حساب روز: ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ.. ﺍﮔﻪ ﺑِﺸﮑﻨﻪ، ﺑﺎ ﻫﯿﭻ ﭼَﺴﺒﯽ نِمیشه ﺩُﺭﺳﺘﺶ ﮐﺮﺩ، مثلِ.. "دل آدما" ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ.. ﺍﮔﻪ ﺑِﺮﯾﺰﻩ،ﺑﺎ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰﯼ ﻧِﻤﯿﺸﻪ جَمعش ﮐﺮﺩ، ﻣﺜﻞِ... "آبرو" ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺭﻭ ﺍﮔﻪ ﺑُﺨﻮﺭﯼ،ﺑﺎ ﻫﯿﭻ چیزی ﻧِﻤﯿﺘﻮﻧﯽ ﺑِﺮﯾﺰﯾﺶ ﺑﯿﺮﻭﻥ، مثلِ... "مال بچه یتیم" ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺭﻭ ﺍﻭﻧﺠﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﻗَﺪﺭﺷﻮ ﻧِﻤﯿﺪﻭﻧﯽ، مثلِ...."پدر و مادر" ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺭﻭ ﻧِﻤﯿﺸﻪ ﺗَﻐﯿﯿﺮ ﺩﺍد، ﻣﺜﻞِ... "گذشته" ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺭﻭ ﺑﺎ ﻫﯿﭻ پوﻟﯽ ﻧِﻤﯿﺸﻪ ﺧَﺮﯾﺪ، ﻣﺜﻞِ..."ﻣُﺤﺒﺖ" ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺭﻭ ﻧَﺒﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺩَﺳﺖ ﺩﺍﺩ، ﻣﺜﻞِ..."دوستِ ﻭﺍﻗِﻌﯽ" ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺭﻭ ﻧِﻤﯿﺘﻮﻧﻢ ﺗَﺤﻤﻞ ﮐﻨﻢ، ﻣﺜﻞِ..."ﺁﺩﻣﺎﯼِ ﭼﺎپلوﺱ ﻭ ﺩﺭﻭﻏﮕو" ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﻫَﺰﯾﻨﻪ ﻧﺪﺍﺭﻩ، اﻣﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﺣﺎﻝ ﻣﯿﺪﻩ، ﻣﺜﻞِ..."ﺧَﻨﺪﯾﺪن" ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﮔِﺮﻭﻧﻪ، ﻣﺜﻞِ...."تاوان" ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺧﯿﻠﯽ تَلخه، ﻣﺜﻞِ...."ﺣَﻘﯿﻘﺖ" ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺳَﺨﺘﻪ، مثلِ...."ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻮﺩﻥ" ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺎ ﺍَﺭﺯﺷﻪ، ﻣﺜﻞِ...."ﻋِﺸﻖ" ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺗﺎﻭﺍﻥ ﺩﺍﺭﻩ ﻣﺜﻞِ...."ﺍِﺷﺘﺒاه" یه کسی هَمیشه هَوامون رو داره، مثلِ...."خداااا" @shahidaghaabdolahi 🇮🇷🌹