تصاویر مربوط به برگذاری جشن میلاد حضرت علی اکبر دیشب در بیت شهید علی شاهسنایی
با نوای کربلایی جوادحیدر و هیئت آل یاسین محله جنیران
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
@shahidalishahsanaei
📜 روایـــــــ📚ــــــــات مهــــــــــدوے
🗑غربال شدن (اَلَک شدن) شیعیان در زمان #غیبت 🗑
☀ امام صادق (ع) درباره شدت فتنههای زمان غیبت میفرمایند:
🍃«وَ اللَّهِ لَتُمَحَّصُن؛
🍃وَ اللَّهِ لَتُمَیَّزُنَّ؛
🍃وَ اللَّهِ لَتُغَرْبَلُنَّ؛
🍃حَتَّى لَایَبْقَى مِنْکُمْ إِلَّا الْأَنْدَر»
☝به خدا سوگند شما خالص می شوید؛
☝به خدا سوگند شما از یکدیگر جدا میشوید؛
☝به خدا سوگند شما غربال خواهید شد؛
☝تا اینکه از شما شیعیان باقی نمیماند جز گروه بسیار کم و نادر.
👈در این روایت شریفه امام صادق علیه السلام هشدار میدهد که خداوند شیعیان را در زمان غیبت دچار آزمایش بسیار سختی خواهد کرد و بسیاری از اشخاصی که منتسب به شیعه هستند غربال میشوند و خالص میشوند و از این میان گروه بسیار اندکی از شیعیان باقی میمانند.
✅ در این میان کسانی نجات خواهند یافت که:
1⃣خود را در زمان غیبت به امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف نزدیک و نزدیک تر کنند؛
2⃣خود را از رذایل اخلاقی پاک کنند و به صفات حسنه نیکو گردانند(تزکیه نفس کنند).
3⃣شناخت امام زمان -عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف- و دعای فراوان برای فرج ایشان، تنها راه نجات در این دوران پر از فتنه است.
📚بحارالانوار، ج5، ص216
@shahidalishahsanaei
#شبهات_وهابیت
⁉️آيا روايت «لست بمنكر فضل أبي بكر» از قول امام باقر علیه السلام صحت دارد؟
🔘توضيح سؤال:
مخالفین شیعه روایتی را نقل میکنند که در آن امام باقر علیه السلام به فضیلت #ابوبکر و #عمر اقرار کرده است
▪️عن الباقر (ع) قال «و لست بمنكر فضل أبي بكر، ولست بمنكر فضل عمر، و لكن أبابكر أفضل من عمر» "الاحتجاج للطبرسي تحت عنوان - احتجاج أبي جعفر بن علي الثاني في الأنواع الشتي من العلوم الدينية -
📝از #امام_باقر عليه السلام نقل است كه فرمود: منكر برتری ابوبكر و عمر نيستم ولی ابوبكر بر عمر برتری دارد.
🔰 #پاسخ :
1️⃣ اين روايت در كتاب الإجتجاج طبرسی است و هيچ سندي ندارد. طبرسی مينويسد : «و روي» و هيچ سندی ذكر نمیكند.
2️⃣ اين حديث از #امام_جواد علیه السلام در پاسخ #يحيي_بن_اكثم است، و نويسنده بين امام باقر و حضرت جواد علیهم السلام كه ملقّب به ابو جعفر هستند آشنايی ندارد، و لذا فرق نگذاشته است.
3️⃣ امام جواد عليه السلام اين مطلب را در برابر طرفداران ابوبكر و عمر فرموده اند و طبيعی است كه وقتی كسي ميخواهد با مخالفين خودش مناظره كند، نميتواند مخالفت علني خود را با تمام عقايد آن ها اعلام كند؛ چون در اين صورت هيچ تأثيری بر آن ها نخواهد داشت. همانند داستان #حضرت_ابراهيم عليه السلام .
📗خداوند كريم داستان را اين گونه نقل ميكند: (انعام ٧۵-٧٩)
فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَي كَوْكَبًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الْآَفِلِينَ.
فَلَمَّا رَأَي الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِنْ لَمْ يَهْدِنِي رَبِّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ.
فَلَمَّا رَأَي الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَذَا رَبِّي هَذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ.
✅ قطعاً وقتي حضرت ابراهيم میگويد كه ستاره و ماه و خورشيد خدای من هستند، به اين خاطر نيست كه حقيقتا اين مطلب را قبول داشته است.
❌امام جواد عليه السلام در اول مناظره از فضيلت ابوبكر و عمر كه مورد قبول خصم او بوده سخن میگويد و بعد با جمله ای ديگر تمام آن را باطل می كند:
▫️فقال علي رأس المنبر : إنّ لي شيطاناً يعتريني، فإذا ملتُ فسدّدوني.
▫️#ابوبكر بالای منبر گفت: شيطانی بر من مسلّط است كه مرا وسوسه میكند.
🔴 نويسنده بازهم اصل امانتداري در نقل را رعايت نكرده است و ادامه سخن را حذف میكند و چه خوب بود كه ادامه را نيز نقل ميكرد.
🔻این یکی از بهترین راه هایی است که برای ابطال نظرات مخالفان پیموده میشود بی آنکه حس عصبیت و لجاجت آنها تحریک گردد نخست با آن ها به عنوان یک فرضیه هم صدا شدن و سپس نتایج فاسد را نشان دادن درست همانند آنچه ابراهیم انجام داد، امام جواد نیز برای بیان مطاعن ابوبکر و عمر نخست با طرفداران آنها در فضل و برتری آنها هم صدا شد و گفت منکر فضل آنها نیستم اما پس از آن این فرض را با بیان مطاعن آنها باطل ساخت.
⚠️البته تمام این مطالب در با فرض صحت سند روايت است که اتفاقا از لحاظ سندی هم مخدوش است. به این صورت هم از لحاظ سندی هم دلالتی پاسخ داده شد
🇮🇷 کانال رسمــے
#شهیدعلےشاهسنایے🇮🇷
http://eitaa.com/shahidalishahsanaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
🎥چرا خداوند #حضرت_عیسی علیه السلام را نگه داشت و عمر طولانی داد تا زمان #ظهور حضرت ولی عصر عج الله؟
نکات کاربردی ببینید و انتشار دهید👇👇👇
@shahidalishahsanaei
#همه_بخشیده_میشویم
⛔️تصوری #نادرست درباره شفاعت در آخرت
#شهید_مطهری
بعضی افراد #خیال میکنند که شفاعتهای آخرت مثل شفاعتهای دنیاست. در شفاعتهای دنیا آن کسی که میخواهند نزد او بروند و #شفاعت کنند او میل ندارد، شفیع میرود به زور او را وادار میکند بر خلاف #میلش حرفی بزند یا کاری بکند، یعنی شفیع تأثیر میکند روی مشفوعٌ عنده، نظر او را تغییر میدهد.
چنین چیزی در مورد #خدا امکان ندارد، بلکه خدای متعال رحمتش اقتضا میکند که لطفش متوجه بندگان بشود. آنجا که رحمتش #اقتضا میکند، اوست که شفیع را برمیانگیزد نه #شفیع او را برمیانگیزد. آنجاست که میگوید برخیز #شفاعت کن. او به اراده خدا کار میکند نه خدا به اراده او. خدا تابع اراده شفیع نیست، شفیع تابع اراده اوست.
📚آشنایی با قرآن، ج11، ص 199
@shahidalishahsanaei
💐 #روز_جوان
🌺از اوایل انقلاب، در کارهایی که در اختیار من بوده، به #جوانان مسؤولیت میدادم.
📝رهبرانقلاب: تجربه من این است که اگر ما به جوان #اعتماد کنیم - آن جوانی که شایسته دانستیم و صلاحیتش را داشت؛ نه هر جوانی و هر مسؤولیتی - از غیر جوان، هم بهتر و هم سریعتر پیش میبرد، هم کار را همراه با #ابتکار بیشتری به ما تحویل خواهد داد. یعنی روند پیشرفت در کار حفظ میشود. برخلاف غیر جوان که ممکن است کار را بالفعل خوب انجام دهد، اما روند #پیشرفت در آن متوقف خواهد شد. ۷۷/۲/۷
🇮🇷 کانال رسمــے
#شهیدعلےشاهسنایے🇮🇷
http://eitaa.com/shahidalishahsanaei
معرفی خودمونی؛
اسمش علي.متولد 63 اصفهان.از اون بچه های با معرفت و هیئتی و عاشق اهل بیت مخصوصا عاشق حضرت زهرا(س)
علی آقای ما دلشو زد به دریا تا بره سوریه و کار عباسی بکنه و از حریم اهل بیت دفاع کنه
رفت تا با حرمله های زمانه بجنگه و نذاره حتی یک سنگ بر پیشانی حریم زینبیه و عمه سادات بزنند
علی آقای ما راهشو خوب پیدا کرد و بعد از جنگها و رشادتهایی که انجام داد پا جای پای قمر بنی هاشم گذاشت
و در آخر علی دست در دست محافظ خیمه های اباعبدالله با مدال زیبایی که به او دادند و با پهلوی تیر خورده آسمانی و شهید شد
🔶🔸فرازی از وصیت نامه شهید علی شاه سنایی🔸🔶
👈ای خواهران و برادران دینی به شما سفارش میکنم به خواندن نماز اول وقت و تا جایی که امکان دارد به جماعت...
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
به عبارتی دیگر؛
شهید علی شاهسنایی،از نیروهای لشکر 14امام حسین(ع)بود که به صورت داوطلبانه،برای دفاع از حرم عقیله بنی هاشم عازم سوریه شد.شهید علی شاهسنایی از محله جنیران،واقع درخیابان آتشگاه اصفهان بود.از وی دختری به نام زهرا به یادگار مانده است.
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
به عبارت دیگر؛
🌹اطلاعات شهید🌹
🌷شهیدمدافع حرم🌷
پاسدارشهیدعلی شاهسنایی
🌏محله زندگی
اصفهان محله جنبران
تاریخ تولد
1363/1/15
🌎محل تولد
اصفهان
محل خدمت
لشگرمقدس 14امام حسین(ع)
محل شهادت
سوریه خان طومان
1394/9/30
🌷محل دفن🌷
گلستان شهدای اصفهان
ازشهیدعلی شاهسنایی دختری 2ساله به نام زهرا به یادگارمانده است.
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
معرفی شهید شاهسنایی ؛
نام و نام خانوادگی : علی شاه سنایی
نام پدر: اکبر
محل تولد: اصفهان
تاریخ تولد : ۶۳
تاریخ شهادت: ۹۴/۰۹/۳۰
محل شهادت: خان طومان، سوریه
محل دفن: اصفهان
وضعیت تاهل: متاهل
تعداد فرزندان : ۱ دختر
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
زندگی نامه؛
شهید علی شاه سنایی متولد ۱۳۶۳
از نیروهای لشکر ۱۴ امام حسین علیه السلام بود که به صورت داوطلبانه برای دفاع از حرم عقیله بنی هاشم عازم سوریه شد و به شهادت رسید. وی نهمین شهید مدافع حرم از خطه شهید پرور اصفهان است که در دفاع از حرم حضرت زینب (س) آسمانی شد.
@shahidalishahsanaei
🌷مدافع حرم شهـღـید علے شاهسنایے 🌷
#داســتــانــ_شــهدایــے ❤️ دومدافع 🔰 #قسمــــــت_نوزدهم _وقتی این حرفارو میزد سرشو انداخته بود
#داســتــانــ_شــهدایــے
❤️ دومدافع
🔰 #قسمــــــت_بیستم
_چشمامو بستم و نیت کردم و یہ فال برداشتم
سجادے هم برداشت...
_۵ثانیہ مونده بود کہ چراغ سبز بشہ...
سجادے دستشو دراز کرد و از داشتبرد ماشیـݧ کیف پولشو برداشت و یک اسکناس ۵ تومنے داد بہ مصطفے.
_چراغ سبز شده بود اما سجادے هنوز حرکت نکرده بود
ماشیـݧ ها پشت سر هم بوق میزدند
از طرفے داشتبرد همونطور باز مونده بود و سجادے میخواست ببندتش و کیف پولو فال هم دستش بود
کیف پول و فال رو از دستش گرفتم و ازش خواستم حرکت کنہ
_کیف پولو داخل داشتبرد گذاشتم داخل داشتبرد پر از فال هاے باز شده بود.
روے هر پاکت هم چیزي نوشتہ شده بود
داشتبرد و بستم.
_فال ها دستم بود و قاطے شده بود
سجادے کنار خیابوݧ وایستاد و برگشت سمت مـݧ
دوباره نگاهموݧ بہ هم گره خورد
سجادے نگاهش و دزدید و سمت دستام چرخوند و با خنده گفت:
_إ فال ها قاطے شد
با سر تایید کردم و با ناراحتے گفتم:تقصیر مـݧ بود ببخشید.
ایرادے نداره دوباره نیت میکنم از بیـݧ ایـݧ دو فال یکیشو بر میدارم
چشماشو بست و نیت کرد
_دوتا فال و بیـݧ دستام نگہ داشتم بہ سمتش گرفتم
یکے از فال ها رو برداشت و باز کرد
و خوند.
و لبخندے روے لباش نشست
از فضولے داشتم میمردم.
_با گوشہ ے چشم بہ برگہ اے کہ دستش بود نگاه میکردم اما نمیتونستم بخونم خیلے ریز نوشتہ شده بود
کلافہ شده بودم پاهامو تکوݧ میدادم
متوجہ حالتم شد و فال و بلند خوند
_"دل نهادم بہ صبورے
کہ جز ایـݧ چاره ندارم ..."
_بعدم آهے کشید و حرکت کرد.
خانم محمدے شما فالتوݧ رو باز نمیکنید❓
با بدجنسے گفتم.میرم خونہ باز میکنم
اخم هاش رفت تو هم و با ناراحتے گفت.باشہ هر طور صلاح میدونید.
_خندم گرفتہ بود .
دلم سوخت براش اما دوست داشتم یکم اذیتش کنم
_گوشے سجادے زنگ خورد
چوݧ پشت فرموݧ بود جواب داد و گذاشت رو بلند گو
_سلاااااام علے آقاے گل
_سلام آقاے محسنے فداکار
_إ چیشده علے جوݧ حالا دیگہ غریبہ شدیم کہ میگے محسنے
_نہ وحید جاݧ
حالا قضیہ ے فداکار چیہ❓
سجادے خندید و گفت:هیچے...
باشہ باشہ حالا مـݧ و مسخره میکنے❓
وایسا فردا تو دانشگاه جلوے خانو...
سجادے هول کرد و سریع گوشے و از رو بلند گو برداشت و گفت
وحید جاݧ پشت فرمونم بعدا تماس میگیرم خدافظ...
_بعد با حالت شرمندگے گفت تورو خدا ببخشید خانم محمدے وحید یکم شوخہ...
حرفشو قطع کردم و باخنده گفتم ایرادے نداره خدا ببخشہ...
نگاهے بہ ساعتم انداختم ساعت ۴ بود چقدر زود گذشت اصلا متوجہ گذر زماݧ نبودیم.
آقاے سجادے فکر میکنم دیر شده باید برم خونہ
سجادے نگاهے بہ ساعت ماشیـݧ انداخت گفت:
اے واے ساعت ۴ اصلا حواسم بہ ناهار نبود اجازه بدید بریم یہ جا ناهار بخوریم بعد میرسونمتو.
_باور کنید اصلا گشنم نیست.
آخہ اینطورے کہ نمیشہ
مـݧ اینطورے شرمنده میشم.
تا یک ساعت دیگہ میرسونمتوݧ خونہ.
سرعت ماشیـݧ رو زیاد کرد و جلوے رستوراݧ وایساد
خیلے سریع غذا رو خوردیم
و منو رسوند خونہ
_داشتم از ماشیـݧ پیاده میشدم کہ صدام کرد.
اسمااااااء خانوم❓
(تو دلم گفتم وااااے بازم اسمم و...)
بلہ❓
حرفے باقے مونده کہ بخواید بزنید❓
إم....ݧ فکر نکنم...
_شما چے❓
اصلا... مـݧ کہ گفتم مسئلہ فقط شمایید
اگہ اجازه بدید مـݧ بہ مادرم بگم امشب زنگ بزنـݧ با خوانواده...
حرفشو قطع کردم.
آقاے سجادے یکم بہ مـݧ زماݧ بدید...
ممنوݧ بابت امروز بہ خوانواده سلام برسونید.
خدافظ
_اینو گفتم و از ماشیـݧ پیاده شدم و با سرعت رفتم داخل خونہ بہ دیوار تکیہ دادم و یہ نفس راحت کشیدم
برخوردم بد بود.
بچگانہ رفتار کردم حتما سجادے هم ناراحت شد....
_اما مـݧ ..مـݧ میترسیدم...
باید بهم حق بده.باید درکم کنہ
مـݧ بہ زماݧ احتیاج دارم....
باید بهم فرصت بده...
_پکرو بے حوصلہ پلہ ها رو رفتم بالا
وارد خونہ شدم و یراست رفتم تو اتاقم
لباسامو در آوردم و پرت کردم یہ گوشہ
نشستم رو تخت.سردرد عجیبے داشتم
دو تا دستمو گذاشتم روے شقیقہ هام
_خدایا...خودت کمکم کـ.تصمیم گیرے سختہ
از آینده میترسم.علے پسره خوبیہ اما....
دوباره از پرویے خودم خندم گرفت(علی)
در اتاق بہ صدا در اومد یہ نفر اومد تو
اول فکر کردم مامانہ
تو هموݧ حالت گفتم:سلام ماماݧ
سلام دختر بے معرفتم
صداے ماماݧ نبود
_سرمو آوردم بالا زهرا بود
اما اینجا چیکار میکرد
إسلااااااام زهرا تویے❓اینجا چیکار میکنی❓
دستشو گذاشت رو کمرشو با لحـݧ لوس و بچگانہ اے گفت:میخواےبرم❓
دستشو گرفتم و گفتم:دیوونہ ایـݧ چہ حرفیہ بیا اینجا بشیـݧ
چہ خبر❓
راستش ظهر بعد از اذاݧ رو بروي مسجد داداشت آقا اردلاݧ و دیدم..
خب❓خب❓
گفت یکم مریض احوالے اومدم بهت سر بزنم...
◀️ ادامــــہ دارد....
💙❣💙
👈 برای نشرکانال فقط #فوروارد و ذکر لینک 👇
🇮🇷 کانال رسمــے
#شهیدعلےشاهسنایے🇮🇷
http://eitaa.com/shahidalishahsanaei
📌#روز_ظهورامام_مهدی_عجل_الله_تعالی_فرجه_الشریف
✨جبرئیل، به هنگام #ظهور و هنگامه #بیعت با حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در #مسجد_الحرام و نیز لشکرکشی برای نبرد با سفیانی و شکست و کشتن او شرکت دارد. 6
✨جبرئیل، به هنگام ظهور و هنگامه بیعت با حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در «مسجدالحرام» و نیز لشکرکشی برای نبرد با سفیانی و #شکست و #کشتن او شرکت دارد.
💫امام زمان علیه السلام:
✨پس از به دست گرفتن حکومت مکه توسط امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و سلطه بر این منطقه، با توجه به جنایات سفیانی از #شام تا #عراق و #شبه_جزیره، مهمترین و ضروریترین کار، عقب راندن و دفع اوست. از این رو، امام عجل الله تعالی فرجه الشریف با سپاهیانی که تحت رهبری ایشان و فرماندهی سیصد و سیزده یار حضرت تشکیل شده است، با هسته اولیه ده هزار نفره به تعقیب سپاهیان سفیانی میپردازند. این تعقیب و عقب راندن سفیانیان تا #درباچه_طبریه ادامه مییابد. سفیانی از منطقه #وادی_یابس فعالیتهای خود را شروع میکند.
☘ این منطقه در اطراف دریاچه طبریه قرار دارد و پرونده جنایات سفیانی، در همان منطقهای بسته میشود که از آنجا آغاز شده بود. جبرئیل، از جمله شاخصترین افرادی است که در این نبرد و لشکرکشی، امام عجل الله تعالی فرجه الشریف را همراهی میکند. در ظاهرً #جبرئیل فرماندهی ملائکه جناح راست و #میکائیل فرماندهی ملائکه جناح چپ را برعهده دارند. 7
پی نوشت ها:
1. بحارالأنوار، ج 17، ص 308.
2. همان، ج56، ص 260.
3. همان، ج 11، ص 328.
4. الخرائج و الجرائح، ج1، ص 85.
5. بحار الأنوار، ج52، ص 230.
6. سیدبن طاووس، الملاحم و الفتن، ص 145.
7. کورانی، علی، معجم أحادیث الإمام المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، ج 3، ص 96.
@shahidalishahsanaei
✳️ مردان حق اهل شهرت نیستند
شهید مرتضی آوینی:
مردان حق اهل شهرت نیستند و از دوربین میگریزند و اگر هم بپذیرند، دشوار سفرهی دل خود را در برابر چشمان نامحرم دوربین میگشایند.
سینهی آنان تماشاگه رازهای نهفتهی خداست و اگر سخن بگویند، نه از رودخانهی «زاب» کویر مینالند، نه از ارتفاعات پر بهمن هوار، نه از خستگی صدها کیلومتر راهپیمایی و نه از زندگی مداوم در هجرت؛ نه از برف و نه از باران. اما دنیاگرایی اهل دنیا باری است گران که کمرشان را خم میکند و پشتشان را میشکند.
ای کاش می شد تا تو را در مأمن گمنامی ات رها کنیم و بگذریم، که تو این چنین می خواستی. اما ای عزیز! اجر تو در کتمان کردن است و اجر ما در افشا کردن، تا تاریخ در افق وجود تو قله های بلند تکامل انسانی را ببیند. کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها؟
🇮🇷 کانال رسمــے
#شهیدعلےشاهسنایے🇮🇷
http://eitaa.com/shahidalishahsanaei
#دلت که بگیرد...
دوای دردت #شهید-گمنام هست!
کنار سردار بی پلاک...فقط تو باشی و او... تو باشی و هزار #درد فاش نشده!
تو #او را نمی شناسی!!
ولی او خوب #تو را می شناسد
دردت را می داند... دلم یک درد و دل حسابی #کنار بارگاهت میخواهد...
درد و دلی از جنس چادر
#خاکی-مادر...
یازهـــرا " سلام الله علیهـــا "
@shahidalishahsanaei
📕 زیباییهای "سجده"
✨ اگر بخواهیم نماز در وجود ما تأثیرگذارتر باشد، غیر از رعایت احکام و آداب در کل نماز، قسمتی از نماز که باید آن را با طول دادن و توجه بیشتر اجرا کنیم «سجده» است. سجدۀ طولانی و با توجه، در از بین بردن کبریایی ما و جا انداختن عظمت و کبریایی خدا در دل ما خیلی اثر دارد.
🔰از آنجایی که خدا میدانست چه آثار و برکات فوقالعادهای در سجدۀ نماز وجود دارد و بندگانش در حالت سجده چقدر به او نزدیک هستند، در هر رکعتی دو تا سجده گذاشته است. شما هم از آن ابتدای نماز که «الله اکبر» گفتی، عشقت به آن لحظات سجده باشد. بگو: «جانم! الان یک رکوع میروم، بعد میروم به سجده.» تا از سجدۀ اول بلند شدی، انگار قلبت دارد از قفسۀ سینه بیرون میآید، دلت دارد از جا کنده میشود که خدا صدا میزند: «صبر کن عزیزم، دوباره برو به سجده» از سجده که میخواهی بلند شوی مثل این است که میخواهند نفست را بگیرند. اینقدر سجده را دوست داری!
✨بعد از سجدۀ دوم، دیگر نمیتوانی بلند شوی. میگویی: «خدایا من نمیخواهم از سجود در خانه تو سر بردارم» خدا میفرماید «دستت را بده به من عزیزم، میدانم تو دیگر نمیتوانی، میدانم دیگر دوست نداری سر از خاک در خانهام برداری، میدانم چقدر سجده را دوست داری. بیا خودم کمکت میکنم» لذا میگویی: «بِحَوْلِ اللَّهِ وَ قُوَّتِهِ أَقُومُ وَ أَقْعُدُ؛ به یاری و قوت خداوند بلند میشوم و مینشینم.»
🔰برای همین اثر فوقالعادۀ سجده است که میتوانیم ذکر سجده را سه مرتبه و بیشتر بگوییم. سعی کن سجدههایت را طولانیتر کنی. نگو: «زودتر نماز را تمام کنم تا به فلان کارم برسم!» نگو: «بروم مغازه، دیر شده است؛ الان مشتریها را از دست میدهم!» نگران نباش، سجده را کمی طولانی کن، آن مشتریای که باید حسابی تو را به نوا برساند میآید، دو دقیقه دیرتر میآید؛ همۀ کارها دست خداست. امام صادق(ع) میفرماید: «اگر بندهاى عجله كند و (از درِ خانۀ خدا زود بلند شود) تا به دنبال حاجتش برود، خداوند میگويد: آيا بندهام نمیداند كه من بايد حوائج را بر آورده کنم؟!»
✨سجده خیلی قشنگ است. انسان در سجده، نهایت کوچک شدن پیش خدا را تمرین میکند. البته این تمرین از اول در دل غوغا نمیکند، اما وقتی مدتی این کار را قشنگ انجام میدهم، خدا میداند که از عشق و عرفان و این مسائل، در دل من خبری نیست، ولی میبیند که من خودم را نگه داشتهام و میگویم «سُبْحانَ رَبّیَ الاَعلی وَ بِحَمدِه» و دوباره میگویم: «سُبْحانَ رَبّیَ الاَعلی وَ بِحَمدِه» دلم میگوید بلند شو دیگر بس است. اما وقتی من یکبار بیشتر بگویم، از یک طرف حال خودم را گرفتهام، از طرف دیگر هم خدا دارد نگاهم میکند. آنوقت خدا به ملائکهاش میفرماید: این بندۀ مرا نگاه کنید. تازهکار است، اما ببینید چگونه از خودش برای من مایه میگذارد. هر کسی یکمقدار وقت بگذارد و کمی به خودش زحمت بدهد، خداوند آنقدر تحویلش میگیرد که تصورش را هم نکرده باشد.
🔰امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «اگر نمازگزار بفهمد هنگام سجده چه رحمتی از جانب خداوند او را در برگرفته، دیگر سر از سجده برنمیدارد.» نقل شده است که گاهی یک سجدۀ امام کاظم(ع) تا به صبح طول میکشید. خدا میداند که اگر اهل تقوا فرصت داشته باشند، درِ خانه خدا چه میکنند.
📚 بخشی از کتاب "چگونه یک #نماز خوب بخوانیم؟" اثر علیرضا پناهیان
🇮🇷 کانال رسمــے
#شهیدعلےشاهسنایے🇮🇷
http://eitaa.com/shahidalishahsanaei
🔸شخصی نزد مرحوم آیت الله حاج شیخ ابراهیم کلباسی آمد و از آخوندی که در ده آنها آمده بود، تعریف زیادی کرد و گفت: او چنان توجه مردم را به خود جلب کرده که همه ی اقشار او را دوست دارند. .
🔸مرحوم کلباسی وقتی این تعریف را درباره ی آن مبلغ شنید، امر فرمود تا او را احضار کردند. وقتی حاضر شد مرحوم کلباسی با عصای خویش چند ضربه به او زد.
.
🔸و فرمود: ای مردک! معلوم می شود که تو در آن روستا هیچ تبلیغ دین نمیکنی و احکام شرع را به مردم نمی رسانی و همه ی عمر خود را صرف جلب توجه مردم به سوی خود میکنی و با چاپلوسی و تملق، همه ی مردم را از خودت راضی نگاه می داری و اگر تبلیغ دین میکردی، چون کلام حق تلخ است و اجرای قوانین حق بر خلاف میل مردم است، قهرأ بعضی ها از تو ناراضی میشدند چنانچه اکثر مردم از اولیای خدا ناراضی بودند و آنها را به سخت ترین بلاها مبتلا می کردند.
.
🔸پس تو علاوه بر این که حق را اجرا نکرده ای، چاپلوسی مردم را هم کرده ای و بر اثر این دو عمل زشت، باید تعزیر و تأدیب شوی..
مرحوم کلباسی دوباره چند ضربه عصا بر آن شیخ زد و او را از تبلیغ دین و لباس روحانیت منع کرد و فرمود: هرگز مثل شما مردم چاپلوس، اهلیت تبلیغ دین را ندارند، وجود شما در لباس روحانیت، موجب هتک حرمت این مقام شامخ و اهانت به روحانیت است!
@shahidalishahsanaei
⭕️ شهادت بیش از ۴۰ نفر در حملات موشکی به مواضع ارتش سوریه و نیروهای همپیمان در حومه حماة و حلب
🔹منابع نظامی سوریه شب گذشته اعلام کردند، مقرهای نظامی ارتش سوریه و نیروهای همپیمان آن در حومه حلب و حماة در معرض حملات موشکی قرار گرفته است.
🔹این حملات بیش از ۴۰ کشته و ۶۰ زخمی در بین نیروهای نظام سوریه و همپیمانانشان برجای گذاشت.
🔹منابع محلی و فعالان مدعی شدهاند، ۱۸ نیروی ایرانی در این حملات به شهادت رسیده اند.
🇮🇷 کانال رسمــے
#شهیدعلےشاهسنایے🇮🇷
http://eitaa.com/shahidalishahsanaei
🌷مدافع حرم شهـღـید علے شاهسنایے 🌷
#داســتــانــ_شــهدایــے ❤️ دومدافع 🔰 #قسمــــــت_بیستم _چشمامو بستم و نیت کردم و یہ فال برداشتم
#داســتــانــ_شــهدایــے
❤️ دومدافع
🔰 #قسمــــــت_بیست_ویکم
_گفت یکم مریض احوالے اومدم بهت سر بزنم...
اردلاݧ گفت❓
آره دیگہ مگہ مریض نیستے❓
دستمو گذاشتم جلوے دهنم و چند تا سرفہ اے نمایشی کردم.
دستم و گذاشتم رو سرمو گفتم چراااااا یکم ناخوش احوالم ...
آره معلومہ اسماء رنگتم پریده هااا چیکار میکنے با خودت 😢
_هیچے بابا یکم کاراے دانشگاه و اینجور چیزا زیاد شده بخاطر هموݧ 😁
آها.خوب دیگہ چہ خبر❓درس و دانشگاه خوب پیش میره❓
آره عزیزم.درس و دانشگاه تو چے❓
اره خدا روشکر
خوب زهرا بشیـݧ اینجا برم دوتا چایے بیارم
نمیخواد اسماء زحمت نکش اومدم خودتو ببینم
بابا چہ زحمتے دو دیقہ اے اومدم....
_گوشیمو از رو تخت برداشتم و رفتم آشپز خونہ
ماماݧ داشت میرفت بیروݧ
سلام ماماݧ
سلام دختر تو میاے نباید بیاے سلامے چیزے بدے❓
ببخشید ماماݧ سرم درد میکرد
چرا چیزے شده❓
حالا تو میخواے برے بیروݧ برو.
آره دارم با خانماے همسایہ میرم خرید واسہ زهرا میوه اینا ببر
چشم .ماماݧ
_سریع شماره ے اردلاݧ و گرفتم
الو اردلان❓
کجایے تو❓
واسہ چے الکے بہ زهرا گفتے مـݧ مریضم❓
سلام علیکم چہ خبرتہ خواهر جان.نفس بگیر
آخہ ایـݧ مسخره بازیا چیہ در میارے اردلاݧ
إ چہ مسخره بازے گفتم شاید دلت براے دوستت تنگ شده
_نخیر شما نگراݧ چیز دیگہ اے هستے.
ببیـݧ اردلاݧ مـݧ کارے نمیتونم بکنم گفتہ باشم، ماماݧ باید با مادرش حرف بزنہ بعد
إ اسماء حالا تو آمارشو بگیر خواستگار اینا نداشتہ باشہ
_ خب فقط تو بیا خونہ بہ حسابت میرسم. خدافظ
_چاے و ریختم و میوه وپیش دستے رو آماده کردم و زهرا رو صدا کردم.
زهراااااا❓بیا حال.کسے نیست خونہ
بہ بہ اسماء خانم چہ چایے خوش رنگے دیگہ وقتشہ هاااا
خندیدم و گفتم آره دیگہ ...
برو بشیـݧ رو مبل الاݧ میارم
چادرتم در بیار کسے نیست
باشہ
_خوب.چہ خبر زهرا❓
سلامتے
چقدر،از درست مونده
یہ ترم دیگہ لیسانسمو میگیرم
إ بسلامتے ان شاءالله
نمیخواے ازدواج کنے❓
دیر میشہ هاااا.
میمونے خونتوݧ دیگہ از دست مام کارے بر نمیاد
چرا دیگہ بخاطر تو از امروز بهش فکر
میکنم
إ زهراااا مسخره بازے در نیار جدے نمیخواے ازدواج کنے❓
چرا خوب،ولے هنوز موردے کہ میخوام نیومده
مگہ تو چے میخواے❓
خوب اسماء جان، براے مـݧ اعتقادات طرف مقابلم خیلے مهمہ، تو خوانواده ما، فقط مائیم کہ مذهبے و مقیدیم
خواستگاراے منم اکثرا زیاد پایپند ایـݧ اصول نیستند،سر همیـݧ قضیہ هم ما با خالمینا قطع رابطہ کردیم
_إ چرا❓
خالم خیلے دوست داشت مـݧ عروسش بشم ولے خوب مـݧ پسر خالم اصلا بهم نمیخوریم.
آهاݧ خب یادمہ چندتا خواستگار مذهبے هم داشتے از همیـݧ مسجد خودمون...
اره ولے خوب اوناهم همچیـݧ خوب نبودݧ
واااا زهرا سخت گیریا بعد ماماݧ بہ مـݧ میگہ.
حتما منتظرے از ایـݧ برادرانے کہ شبیہ شهیداݧ زنده اند بیاݧ خواستگاریت
_با دست زد پشتمو گفت.اسماء قسمت هر چے باشہ هموݧ میشہ،اگہ یہ نفر واقا قسمت آدم باشہ همہ چے خود بخود پیش میره باور کـݧ مـݧ سختگیر نیستم.
_نمیدونم چرا یاد سجادے افتادم
و گفتم آهاݧ بلہ استفاده بردیم از صحبت هاتوݧ زهرا خانوم
_خوب دیگہ مـݧ پاشم برم کلے کار دارم
إ کجا بودے حالا بموݧ واسہ شام.
ن دیگہ قربانت ،باید برم کار دارم
باشہ پس سلام برسوݧ بہ مامانتینا
چشم.حتما
تو هم بیا پیش ما خدافظ
چشم حتما خدافظ
_اوووووف خدا بگم چیکارت نکنہ اردلاݧ
رفتم اتاقم
و از خستگے خوابم برد
_با تکوݧ هاے اردلاݧ بیدار شدم
بیدار شو تنبل خانم ساعت ۱۰ پاشو
شام حاضره
_پتورو کشیدم رو سرمو گفتم .شام نمیخورم
_پتو رو از روم کشیدو گفت خب نخور پاشو ببینم چیشد
_آمارشو گرفتے❓
_خندیدم و گفتم آهاݧ پس واسہ آمار اومدے
_خواستم یکم اذیتش کنم
خیلے جدے بلند شدم و دستم و گذاشتم رو شونہ ے اردلاݧ و گفتم:
_خیلے دوسش داری❓
با یہ حالت مظلومانہ اے گفت :اووهووم
_سرمو انداختم پاییـݧ و با ناراحتے گفتم
_متاسفم اردلاݧ .یکے دیگرو دوست داره.باید فراموشش کنے...
_دستمو از رو شونش برداشت و آهے کشیدو گفت بیا شام حاضره واز اتاق رفت بیروݧ
_سر سفره ے شام اردلاݧ همش باغذاش بازے میکرد
ماماݧ نگراݧ پرسید .اردلاݧ چیزے شده❓
_غذارو دوست ندارے❓
_ݧ ماماݧ جاݧ اشتها ندارم
إ تو کہ گشنت بود تا الاݧ
دلم براش سوخت بادست بهش اشاره دادم و بهش گفتم شوخے کردم
_چشماشو گرد کرد و انگشت اشارشو بہ نشونہ ے تهدید تکوݧ دادو گفت بہ حسابت میرسم.
_وشروع کرد بہ تند تند غذا خوردݧ ...
◀️ ادامــــہ دارد....
💙❣💙
👈 برای نشرکانال فقط #فوروارد و ذکر لینک 👇
🇮🇷 کانال رسمــے
#شهیدعلےشاهسنایے🇮🇷
http://eitaa.com/shahidalishahsanaei
🌷مدافع حرم شهـღـید علے شاهسنایے 🌷
#داســتــانــ_شــهدایــے ❤️ دومدافع 🔰 #قسمــــــت_بیست_ویکم _گفت یکم مریض احوالے اومدم بهت سر بز
#داســتــانــ_شــهدایــے
❤️ دومدافع
🔰 #قسمــــــت_بیست_دوم
_اوݧ شب با ماماݧ صحبت کردم
ماماݧ وقتے فهمید میخواست از خوشحالے بال دربیاره و قرار شد فردا با مادر زهرا صحبت کنہ
_آنقده خوشحال بود کہ یادش رفت بپرسہ کہ امروز چیشد❓
_با سجادے کجا رفتم❓چی گفتیم❓
_هییییییی ..
_چقد سختہ تصمیم گیرے.کاش یکے کمکم میکرد یکے امیدوارم میکرد بہ آینده...
_بعد از یک هفتہ کلنجار رفتـݧ باخودم بالاخره جواب سجادے رو دادم
با مریم داشتیم وارد دانشگاه میشدیم کہ سجادے و محسنے و دیدیم
تا ما رو دیدݧ وایسادݧ و همونطورے کہ بہ زمیـݧ نگاه میکردند سلام دادݧ
_مریم کہ ایـݧ رفتار براش غیر عادے بود با تعجب داشت بهشوݧ نگاه میکرد
_خندم گرفت و در،گوشش گفتم:
_اونطورے نگا نکـݧ الاݧ فک میکنن خُلے هااااا
_جواب سلامشونو دادیم
داشتند وارد دانشگاه میشدند کہ صداش کردم
آقاے سجادے❓
با تعجب برگشت سمتم و گفت بله❓بامنید❓
بلہ باشمام اگہ میشہ چند لحظہ صبر کنید .یہ عرض کوچیک داشتم خدمتتوݧ
_بلہ بلہ حتما
بعد هم بہ محسنے اشاره کرد کہ تو برو تو
مریم هم همراه محسنے رفت داخل
خوب بفرمایید در خدمتم خانم محمدے
راستش آقاے سجادے مـݧ فکرامو کردم
_خیلے سخت بود تصمیم گیرے اما خوب نمیتونستم شما رو منتظر نگہ دارم
_سجادے کہ از استرس همینطور با سوویچ ماشیـݧ بازے میکرد پرید وسط حرفمو گفت:
_خانم محمدے اگہ بعد از یک هفتہ فکر کردݧ جوابتوݧ منفیہ
خواهش میکنم بیشتر فکر کنید
مـݧ تا هر زمانے کہ بگید صبر میکنم
_خندیدم و گفتم:مطمئنید صبر میکنید❓
_شما همیـݧ الاݧ هم صبر نکردید
مـݧ حرفمو کامل بزنم
_معذرت میخوام خانم محمدے
_در هر صورت مـݧ مخالفتے ندارم
سرشو آورد بالا و با هیجاݧ گفت جدے میگید خانم محمدے❓
_بلہ کاملا
_پس اجازه هست ما دوباره خدمت برسیم با خانواده❓
_اینو دیگہ باید از خانوادم بپرسید
با اجازتوݧ
وارد کلاس شدم و رفتم پیش مریم
نشستم
_ اما سجادے نیومد
مریم زد بہ شونم و گفت:إ اسماء سجادے کو پس ؟؟
_نمیدونم والا پشت سرم بود
چے بهش گفتے مگہ❓
_هیچے جواب خواستگاریشو دادم.
_حتما جواب منفے دادے بہ جووݧ مردم رفتہ یہ بلایے سر خودش بیاره
_بازوشو فشار دادم و با خنده گفتم نخیر اتفاقا برعکس
إ خرشدے بالاخره❓پس فکر کنم ذوق مرگ شده.اسماء شیرینے یادت نره ها
_باشہ بابا کشتے تو منو بعدشم هنوز خبرے نیست کہ
_وارد خونہ شدم کہ ماماݧ صدام کرد
اسماااااء❓
سلام جانم❓
بیا کارت دارم
_باشہ ماماݧ بزار لباسامو...
نذاشت حرفم تموم بشہ
_همیـݧ الاݧ بیا..
بلہ ماماݧ
_مادر سجادے زنگ زده بود.تو ازجوابے کہ بہ سجادے دادے مطمعنے❓
^مگہ براے شما مهمہ مامان❓
_چپ چپ نگاهم کرد و گفت ایـݧ حرفت یعنے چے❓
_خب راست میگم دیگہ ماماݧ همش فکرت پیش اردلانہ
_ تو ایـݧ یہ هفتہ ۴ بار رفتے با مادر زهرا حرف زدے تا بالاخره راضیشوݧ کنے اما یہ بار از مـݧ پرسیدے میخواے چیکار کنے نظرت چیہ❓
_اسماء مـݧ منتظر بودم خودت بیاے باهام حرف بزنے و ازم کمک بخواے
ترسیدم اگہ چیزے بگم مثل دفعہ ے قبل...
_حرفشو قطع کردم و گفتم ماماݧ خواهش میکنم از گذشتہ چیزے نگو
_باشہ دخترم.مگہ میشہ تو برام مهم نباشے❓
_مگہ میشہ حالا کہ قراره مهم تریـݧ تصمیم زندگیتو بگیرے بہ فکرت نباشم
_بعدشم تو عاقل تر از ایـݧ حرفایے مطمعـݧ بودم تصمیم درستے میگیرے
_باشہ ماماݧ مـݧ خستم میرم بخوابم
_وایسااا.مـݧ بهشوݧ گفتم با پدرت حرف میزنم بعد بهشوݧ خبر میدم الاݧ هم بابا و اردلاݧ رفتـݧ واسہ تحقیق
_تو دلم گفتم چہ عجب و رفتم تو اتاقم
_اردلاݧ و بابا تحقیق هاشونو کرده بودند و راضے بودن
و قرار شده بود سجادے خانوادش آخر هفتہ بیاݧ براے گذاشتـݧ قرار مدار عقد.
_یک شب قبل از بلہ بروݧ اردلاݧ اومد تو اتاقمو گفت...
_اسماء پاشو بریم بیروݧ
با بی حوصلگے گفتم کار دارم نمیتونم بیام
روسریمو بازور سرم کرد و چادرمم گرفت دستش و با زور هلم داد بیروݧ
_صداشو کلفت کردو گفت وقتے داداش بزرگترت یہ چیزے میگہ باید بگے چشم
_با دادو بیداد هام نتونستم جلوشو بگیرم
_خوب حداقل وایسا آماده شم
باشہ تو ماشیـݧ منتظرم زودباش
_سرمو تکیہ داده بودم بہ پنجره و با چشم ماشیـݧ هایے رو کہ با سرعت ازموݧ رد میشدݧ و دنبال میکردم
_با صداے اردلاݧ بہ خودم اومدم.
اسماء تو چتہ❓مثلا فردا بلہ برونتہ باید خوشحال باشے.چرا انقد پکرے❓
_نکنہ از تصمیمت پشیمونے❓هنوز دیر نشده ها❓
_آهے کشیدم و گفتم.
_چیزے نیست
نمیخواے حرف بزنے❓
_کجا دارے میرے اردلان❓برگرد خونہ حوصلہ ندارم.
_داشتم میرفتم کهف الشهدا
باشہ حالا کہ دوست ندارے برمیگردم الاݧ
_صاف نشستم و گفتم.ݧ ݧ
_برو کهف دوست داشتم آرامش خاصے بگیرم.
_نیم ساعت داخل کهف بودم..
◀️ ادامــــہ دارد....
💙❣💙
👈 برای نشرکانال فقط #فوروارد و ذکر لینک 👇
🇮🇷 کانال رسمــے
#شهیدعلےشاهسنایے🇮🇷
http://eitaa.com/shahidalishahsanaei
♻️نشر پیام صدقه جاریه است♻️
‼️قابل توجه افرادی که بعد از گذشت چهل سال از انقلاب اسلامی هنوز از حکومت ملعون پهلوی تعریف و تمجید می کنند......
🔰در #نهج_البلاغه آمده است كه امام علی علیه السلام فرمودند:
"الرَّاضِي بِفِعْلِ قَوْم كَالدَّاخِلِ فِيهِ مَعَهُمْ. وَعَلَى كُلِّ دَاخِل فِي بَاطِل إِثْمَانِ: إِثْمُ الْعَمَلِ بِهِ، وَإِثْمُ الرِّضَى بِهِ"
👌هركس به كردار عدهای راضی باشد،مانند كسی است كه همراه آنان،آن كار را انجام داده باشد و هر كس به كردار باطلی دست زند او را دو گناه باشد؛ گناه انجام آن وگناه راضی بودن به آن...
✔️جناب #شيخ_رجبعلی_خیاط دوستان و شاگردان خود را از همكاری با دولت حاكم #پهلوی و به خصوص از تعريف و تمجيد آنان بر حذر میداشت. يكی از شاگردان شيخ از وی نقل كردهاست كه فرمود:
✅ روح يكی از مقدسين را در #برزخ ديدم محاكمه ميكنند و همه كارهای ناشايسته #سلطان جاير زمان او را در نامه عملش ثبت كرده و به او نسبت میدهند. شخص مذكور گفت: من اين همه جنايت نكردهام.
به او گفته شد: مگر در مقام تعريف از او نگفتی: عجب امنيتی به كشور دادهاست؟
گفت: چرا!
به او گفته شد: بنابر اين تو راضی به فعل او بودی، او برای حفظ سلطنت خود به اين جنايات دست زد.
📚 منبع:کتاب کیمیای محبت
@shahidalishahsanaei 👈