eitaa logo
شهدای کرمان
10.1هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
4.5هزار ویدیو
37 فایل
گلزار شهدای کرمان وصیت نامه و دیدار با خانواده های محترم شهدا قرار همنشینی با شهیدان https://eitaa.com/joinchat/790167778C57149595e2 @shahidan_kerman
مشاهده در ایتا
دانلود
✍روز وصلِ دوستداران یاد باد بانگِ نوشِ شادخواران یاد باد کوشش آن حق‌گزاران یاد باد از من ایشان را هزاران یاد باد... 🔸سلام خدا بر شهیدان سلام خدا و اولیاء او بر این جانهای تابناک که هم زندگی و هم مرگشان مایه‌ی اعتلای جامعه اسلامی است و همواره چنین باد ان‌شاء‌الله... @shahidan_kerman
8.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍عصر عصر قیام است و مؤمن بدون وابستگی مکلف به تکلیف... @shahidan_kerman
✍عکس ماندگار سه شهید اصفهانی غواص و کادر گردان ۴۱۰ حضرت رسول (ص) لشکر ۴۱ ثارالله... 🌹شهید سید محسن صغیرا... 🌹شهید رضا مؤذنی... 💢جمله به یادگار مانده از شهید رضا مؤذنی سیر غذا نخورید تا به یاد گرسنگان بیفتید... 🌹شهید اکبر قضاوی... 🔹راوی علیرضا کاشانی ؛ سه اصفهانی اصيل و پرورش يافته در خانواده هايی نجيب و با ایمان آنقدر در دل بچه های گردان جا باز كرده بودند كه اصلا با آنها احساس غريبی نمی كردی و مثل بقيه برادرانت به حساب می آمدند از كمالات و شجاعت و اخلاص اين شهيد از بچه های قديمی تر گردان بسيار شنيده بودم. 🔸شهید سید محسن صغیرا در عين دلاوری و مظلوميت در عمليات والفجر هشت و در ساحل اروند در نبردی نابرابر شهيد و خون پاكش با خون شهدای گردان عجين شد. 🔹شهيد مؤذن با چهره ای زيبا مردانه و مصمم و قامتی بلند و استوار او كه حتی در نرمش صبحگاهی هم به بچه ها درس دلاوری و شجاعت می داد در سد دز حتی نوع ورود نيروهای گروهانش به آب با بقيه فرق داشت و آنها را وادار می كرد از ارتفاع چند متری به داخل آب بپرند. 🔸شهيد اكبر قضاوی با لهجه غليظ اصفهانی و شوخی های هميشگی اش او كه شايد در نگاه اول جديت و شجاعت را چندان در برخوردهايش احساس نمی كردی ولی به هنگام آموزش و به طريق اولی در كشاكش عمليات و نبرد شيری بی همتا و يلی بی مانند بود كه اين دو هم در كربلای شلمچه و در كربلای ۴ و ۵ به ياران شهيدشان پيوستند ياد اين سه عزيز كه خاطراتشان در ذهن و دلمان جا گرفته گرامی می داريم به روان پاكشان درود می فرستيم و به جايگاه رفيعشان غبطه می خوريم. @shahidan_kerman
17.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍سخنرانی عجیب شهید‌ بزرگوار‌ حضرت‌ آیت‌ الله رئیسی رحمت الله علیه سال۱۳۹۳ در خصوص رسیدن به جایگاه شهادت خوب به‌ تاریخ‌هایی که میگه دقت کنید... @shahidan_kerman
✍قلب سید... 🔹شهید سید محسن صغیرا در شهر اصفهان در خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشود روانه مدرسه می شود و شروع به پیمودن مدارج آموزشی و علمی می کند سالهای آخر دوره راهنمایی سید محسن با انقلاب شکوهمند اسلامی همزمان بود او با شعار نویسی بر در و دیوار به مبارزه با طاغوت پرداخت. 🔸پس از پیروزی انقلاب در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ناحیه سیستان و بلوچستان ثبت نام کرد و در مناطق نیکشهر و قصر قند مشغول خدمت گردید در همین سالها ازدواج کرد و سپس به جبهه اعزام شد به دلیل رشادتها و شایستگی هایی که از خود نشان داد به عنوان فرمانده گروهان گردان ۴۱۰ غواص لشکر ۴۱ ثارالله مشغول خدمت گردید سر انجام پس از سالها تلاش و مجاهدت در عملیات والفجر هشت قلبی که به عشق امام و انقلاب می تپید از حرکت ایستاد و به درجه رفیع شهادت نائل آمد. 💢فرازی از وصیت شهید دعا به امام امت یادتان نرود دست از امام نکشید و امام را یاری کنید جلوی یاوه گویان را ببندید و نگذارید هر کسی به این انقلاب بد بگوید حامی این انقلاب باشید. @shahidan_kerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍عاشقان را گر چه در باطن جهانی دیگر است عشق آن دلدار ما را ذوق و جانی دیگر است. @shahidan_kerman
20.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹بِسْمِ رَبِّ الشُّـهَداءِ وَالصِّدیقین 🔹وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا ۖ حَتَّىٰ إِذَا جَاءُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ (زمر/۷۳) 🔸و متقیان خدا ترس را فوج فوج به سوی بهشت برند تا چون بدانجا رسند و همه درهای بهشت به رویشان به احترام بگشایند و خازنان بهشتی به تهنیت گویند سلام بر شما باد خوشا به حال شما که چه خوش عیش ابدی نصیب شما گردید حالی در این بهشت ابد در آیید و جاودان متنعّم باشید. ✍به رحمتِ سرِ زلفِ تو واثقم ور نه کشش چو نبود از آن سو چه سود کوشیدن... 🔸و اینجا سرایی است که جان را پر نموده است از عطر و نور و سبز روییده است میان قلب آری گلزار شهیدان است گلشن فردوس که قدوسیان فیض زیارت در تب و تاب زمان می گسترانند در مأوای عشق و صفا... 🔹چه زیباست دست هایی که پر می شوند از فضل و جودشان به آسمان دلمان التماس کنیم که شاید روزی ما هم گوشه ای با این اسم شهید و شهیده در گلزار شهدا باشیم پس تا آن روز سیره شهدا را تبیین کنیم. 🔸اَللّهُمَ اَرزُقنـٰا فِي اَلْدُنْیٰا زیٰارَۃ اَلْحُسَیْن وَ فِي اَلْاٰخِرَۃ شِفٰاعَة اَلْحُسَیْن... 💢قرار عاشقی با شهیدان به همراه غبارروبی گلزار شهدای کرمان به نیت تعجیل در فرج حضرت مهدی عجل الله ؛ سلامتی مقام معظم رهبری و به نیت آزادی قدس شریف با قرائت قرآن و زیارت عاشورا توسط آقای ایزدی... @shahidan_kerman
✍عکس ماندگار علمداران لشکر ۴۱ ثارالله... 🌹سردار شهید علی عابدینی... 🌹سردار شهید رضا مؤذنی... 🌹سردار شهید رضا حسینی نژاد... 💢شهید رضا موذنی و ماجرای یک بلیت بی نوبت کتاب سرداران سپیده صفحه ۲۲۰... 🔸تازه از جبهه های جنوب آمده بود در حالی که یک پایش تیر خورده بود قرار بود از زاهدان به اصفهان برویم با جراحت او برایمان خیلی سخت بود زیرا تا اصفهان چندین بار باید ماشین عوض می کردیم از زاهدان به کرمان بعد به رفسنجان و بعد به یزد و دو روز بود که در راه بودیم و خیلی خسته دیگر طاقت داشت تمام می شد گفتم بابا تو مجروح جنگ هستی می توانی بی نوبت بلیت بگیری برو از حقت استفاده کن... 🔹او می گفت مگر ما برای انقلاب چه کرده ایم که حقی هم بر گردن انقلاب داشته باشیم در حالی که رضا منتظر اتوبوس بود ناگهان چشمم به یکی از برادران کمیته افتاد و موضوع را به ایشان گفتم و او خیلی زود برای ما بلیت تهیه کرد. 🔸وقتی سوار اتوبوس شدیم به رضا گفتم که چگونه بلیت تهیه کرده ام ناراحت شد و گفت حیف نیست که آدم برود و تیر بخورد و پایش را از دست بدهد برای اینکه مثلا یک بلیت بی نوبت به دست بیاورد من فکر می کنم ارزش انسان ها بیشتر از این حرف هاست. @shahidan_kerman
8.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍آقا جان ما در رکاب شما جان پیش کش می کنیم تا شاید اگر روزی لایق زیارت روی مهدی جانها نبودیم در پیشگاه معبود خجل نباشیم و بگوییم ما در راه سید علی جان ناقابل خود را پیش کش نمودیم اللهم احفظ و انصر قائدنا و مرجعنا امام الخامنه ای... @shahidan_kerman
14.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍قُقنوس روایت شهادت علی عرب حسین فهمیده کرمانی ها به روایت رضا ایرانمنش... 🔹بسیجی شهید علی عرب ققنوس وار سوخت تا عملیات لو نرود یکی از دوستان شهید نقل می‌کند قتی فهمیدم علی به خانه مستمندان سر می‌زند از خودم بدم آمد چطور کسی که چند سال از من کوچکتر باشد با این عشق کار می‌کند مرا قسم داد تا زنده هست به کسی چیزی نگویم آرام رفتم پشت در اتاقش کار هر شبش بود در را از داخل قفل می‌کرد و به مناجات می‌پرداخت. 🔸کوله پشتی اش سنگین بود آر پی جی نارنجک و غیره محکم به خود بسته بود نزدیک کانال رسیدیم در حال رفتن به جلو بودیم اطرافمان میدان مین بود آهسته آهسته جلو می‌رفتیم دشمن در فاصله ۲۰۰ متری ما بود با کوچک‌ترین صدایی ممکن بود متوجه ما شود ناگهان گلوله‌ای به کوله پشتی علی خورد تمام نگاه‌ها چرخید طرف علی اما کسی نمی‌توانست به او کمک کند. 🔹خرجی آرپی‌جی‌ها آتش گرفتند فقط فرصت کرد نارنجک‌ها را از خودش جدا کند خودم را به او رساندم لباس و کوله پشتی اش سوخته و به پشت کمرش چسبیده بود به سینه روی زمین دراز کشید دستش را جلوی دهانش گذاشته بود نکند صدایش بلند شود و عملیات لو برود اشاره کرد آب بهم بده من چفیم را با قمقمه‌اش که در اثر گرمای تنش داغ شده بود خیس کردم و گذاشتم روی لب‌هایش علی با دست آن را گرفت و به دهانش فشار داد و دیگر هیچ حرفی نزد و در همان حالت به دیدار معبود شتافت. 🔸تمام این اتفاق در چند دقیقه بود اما به وسعت زمان درس‌ها به ما می‌آموزد که اگر انسان عشق واقعی به خدا را داشته باشد همه چیز حتی سوختن را فراموش و فقط وصال معبود نهایت آرزویش است. @shahidan_kerman