16.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید حاج قاسم سلیمانی: عارفی پیدا نمی توانید بکنید که مثل مناجات شهید شیخ شعاعی در آب کرده باشد.
@shahidan_kerman
شهدای کرمان
شهید حاج قاسم سلیمانی: عارفی پیدا نمی توانید بکنید که مثل مناجات شهید شیخ شعاعی در آب کرده باشد. @s
ارسالی فرزند شهید شیخ شعاعی
امشب شب شهادت بابای من،که در کنار شهدای لشکر ۴۱ ثارالله کرمان عملیات کربلا چهار در سرمای استخوان سوز دی ماه ۶۵ عملیات کربلای ۴ از جزیره ام الرصاص بابا محمد مهربان مان پرکشید... ۲۹ سال بعد از چشم انتظاری چند تیکه استخوان پدر برگشت.
سالروز شهادت و فرازهایی از وصیت نامه شهید محسن برهانی
همه ی ما آدم های ضعیف و پر ادعا یک روزی چشم به جهان گشودیم، شاید در آن لحظه چه قدر هراسان بودیم و بیمناک. گریه هم می کردیم. در جدایی محیط رحم، اشک می ریختیم و حتی جیغ می کشیدیم. هراسان و وحشت زده بودیم.
بعد، انس گرفتیم و با دنیا دل بستیم. قلب هایمان با هم ارتباط پیدا کرد. محکم شد انگار با یک طناب ضخیم به هم بسته شدند. با همه ی ظاهرش دوست شدیم. رفیق مخلص. بعضی جاها اون نامردی می کرد اما ما هم چنان صادقانه پیوند رفاقت را محکم تر می کردیم. به جای این که پند بگیریم.
بارها بهترین عزیزانمان را از ما گرفت. همان هایی که قبل از ما باهاش دوست بودند، اما درس نگرفتیم. بارها قصد جان خودمان را کرد. اما کجاست پند گیرنده؟ در همین رفاقت ها ندایی طنین افکند. بدنمان را لرزاند. صدا از یک منبع نور می آمد. مطلق نور. چه قدر زیبا بود. دلپذیر و دلنشین. خیلی بیشتر از دنیا جذب شدیم. حرف های خوبی می زد. خوبی اش به این بود که هر چه می گفت، راست می گفت. حقیقت را می گفت.
می گفت: تو خیلی والاتر و برتر از این ها هستی. عظمت و مقامت به این چند سال نیست. اندازه اش نمی شه، جای نمی گیره، تو از اون بالاهایی. اونجاها که الان مغزت خطور نمی کنه. تو از آن کمال مطلق هستی. این دوستت بد دوستیه. اگر باهاش دوست شدی از تو می بُره. اما اگر پشت بهش کردی، بهت رو می آره.
#شهید_محسن_برهانی
@shahidan_kerman
دی ، دی ماه...
آری دی فصل پرواز
بهترین برگزیدگانِ خدا
عازم شدن سمتِ عشق
کدام یک را بگویم برایتان عرفایمان را یا حاج قاسم به یاران شهید پیوسته را
شیخِ بصیر شهید محمد شیخ شعاعی، شهیدِ عشق سردار شهید علی شفیعی ، باب الحوائج گلزار شهدا سردار شهید عبدالمهدی مغفوری
و برهانی را با نور از ساطع نور وصیت نامه اش
امّا امان از دیِ به نیمه نرسیده و سردارِ به وصال پیوسته
به چشم اشک و به دل آه... با تمامِ وجود
شیون از هجر و غمِ جانکاهتان
از خدا می خواهم غرقِ وصالتان بشوم.
@shahidan_kerman
شهدای کرمان
لحظاتی از دیدار صمیمانه و حضور در منزل شهید محمد شیخ شعاعی توسط سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در شهر مقدس قم
فرازی از دلنوشته شهید مدافع حرم محمد علی الله دادی
هیهات اگر یاد و خاطره ی یاران حماسه ساز صحنه های دفاع از کیان و شرف از خاطرمان محو شود. آنها خواهند ماند.
اگر چه امروز ما در حسرت عطر های گمشده حضورشان دست و پا می زنیم، اگرچه، مه هجرانشان تمام تنمان را گرفته اما ما را می بینند، صدایمان می زنند و طنین نوایشان تا ابد جاری است.
#شهید_محمدعلی_الله_دادی
@shahidan_kerman
51.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام شهید گمنام؛ ای گمنامی تر از ستاره ی سهیل؛
چه عطری دارد حضورت!
وقتی اشک می آید یعنی تو مرا خوانده ای!
وقتی پاهایم آرام آرام بالا می روند و در کنار تو آرام می گیرند یعنی تو مرا دعوت کرده ای.
هر از چند گاهی دلم را بر می دارم پیش شهدا میگم ای نظر کرده ی حضرت زهرای اطهر سلام الله؛
آخرین خط وصال من این است که به خاکم بسپارند کنار شهدا...
پ؛ ن
معراج شهدای کرمان چهارم دی ماه هزار و چهارصد و یک
#شهید_گمنام
@shahidan_kerman
ارادت شهید عبدالمهدی مغفوری به حضرت زهرا سلام الله
سردار شهید مهندس عبد المهدی مغفوری ارادت ویژه ای به حضرت زهرا سلام الله داشت، به طوری که حتی حرمت اسم فاطمه سلام الله را هم نگه می داشت.
یک روز به من گفت: چند فرزند دختر داری؟ گفتم: پنج فرزند گفت: آیا اسم هیچ کدام از آنها را فاطمه گذاشته ای؟ بهترین نام برای دختر فاطمه است.
✅راوی همرزم شهید مغفوری
دختر دومم مدام کفش هایش را گم می کرد و پا برهنه می آمد خانه روزی باهم داشتیم می رفتیم مسجد جامع باز کفش هایش را گم کرده بود و پا برهنه می آمد.
گفت: بابا! اگر پاهایم زخم بشود، فرش های مسجد نجس می شود چه کار کنم؟ عبدالمهدی بغلش کرد.
به عبد المهدی گفتم: این دختر زیاد کفش هایش را گم می کند، یک بار دعوایش کن حواسش را جمع کند.
گفت: چون هم نام فاطمه زهرا سلام الله هست نمی توانم بهش چیزی بگویم.
✅راوی: زهرا سلطان زاده؛ همسر شهید عبدالمهدی مغفوری
کتاب کوچه پروانه ها؛ خاطرات سردار شهید عبدالمهدی مغفوری
#شهید_مغفوری
@shahidan_kerman
دعوت حضرت زهرا سلام الله از شهید سید حمید میرافضلی برای حضور در جبهه
خیلی به حضرت زهرا سلام الله علاقه داشت عملیات هم به اسم آن بی بی بود، عملیات ام الحسنین علیه السلام بود.بیان نموده بود حضرت زهرا سلام الله به من گفته اند بیایم جبهه هر چه اصرار کرده بودند بیشتر بگوید فرموده بود بگذارید در دل خودم باشد.
سوم جمادی الثانی روز شهادت حضرت زهرا سلام الله علیه بود، شهید همت آمده بود دنبال یک گردان نیرو، سردار شهید حاج قاسم سلیمانی سید حمید میرافضلی را با شهید همت همراه کرد برای تحویل نیروها، اما گلوله تانک امانشان نداد. سر و دست شهید همت مجروح شده بود و صورت و پهلوی سید حمید میرافضلی
از کتاب پابرهنه در وادی مقدس
@shahidan_kerman