eitaa logo
شهدای کرمان
8.4هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
4.2هزار ویدیو
35 فایل
گلزار شهدای کرمان وصیت نامه و دیدار با خانواده های محترم شهدا قرار همنشینی با شهیدان https://eitaa.com/joinchat/790167778C57149595e2 @shahidan_kerman
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍سفره‌ی قناعت است سفره‌ی حضرت زهرا سلام الله و من نمی دانم چرا اما با تمام جانم اين حقيقت را احساس می كنم... @shahidan_kerman
15.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹بِسْمِ رَبِّ الشُّـهَداءِ وَالصِّدیقین 🔸وَ الَّذِينَ يُؤْتُونَ مَا آتَوْا وَ قُلُوبُهُمْ وَ جِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلَى رَبِّهِمْ رَاجِعُونَ أُولَئِكَ يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَ هُمْ لَهَا سَابِقُونَ(۶۰/۶۱ مؤمنون) ✍به سرِ سبزِ تو ای سرو که گر خاک شَوَم ناز از سَر بِنِه و سایه بر این خاک انداز... 🔹گذرگاه عشق و میعادگاه عاشقی قرارگاه ما با خدا پناهگاه ما گلزار مطهر کواکب شهر کریمان خیمه حضرت زهرا سلام الله به عشق حسین علیه السلام برپاست نه برای زیارت آرام و مخلص برای عمل به تکلیف... 🔸لحظه های یاد شهدا در راه شهدا همسفر تا بهشت بال های عشق را می گشاییم در بیکرانگی امن آری این خاک خاک گرم با اصالت خاکی که گویی از سیاره ­ای دیگر است آن قدر حرف برای گفتن دارد که نمی ­داند از کجا بگوید از سجده گاه مردان خدا از پای استوار شهدایش شاید بهتر باشد از خود بگوید. 🔹بر سفره نور نشسته ایم و آرزویمان تنها یک چیز است ما را هم بر سفره عاشقی شان سهیم کنند. 🔸الهی دل تمنای شهادت را دارد قلمم و دلم و جانم را نذر کرده ام برای اخلاص و سجده خالص و سرخی و پاکی خون شهدا... 💢قرار عاشقی با شهیدان به همراه غبارروبی گلزار شهدای کرمان به نیت تعجیل در فرج حضرت مهدی عجل الله ؛ سلامتی مقام معظم رهبری و به نیت آزادی قدس شریف نوزدهم مهرماه ۱۴۰۲... 🔸با قرائت قرآن توسط آقای فؤاد ابراهیم آبادی به همراه قرائت زیارت عاشورا توسط آقای کربلایی احسان بشنام... @shahidan_kerman
6.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍فیلمی ماندگار از روحانی شهید محمد شیخ شعاعی طلاب مدرسه کرمانیها قم... @shahidan_kerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍روشن از پرتوِ رویت نظری نیست که نیست مِنَّت خاکِ درت بر بصری نیست که نیست... 💢ناظرِ روی تو صاحب نظرانند آری سِرِّ گیسوی تو در هیچ سری نیست که نیست... @shahidan_kerman
✍به خدا در دل ما جا داری مادری و همه فرزند توأیم به خداوند که پابند توأیم... 💢شب سی ام گرامیداشت یاد گروهبان یکم شهید علی حسنی کبوتر خانی که در ۲۵ اسفند سال ۱۳۶۳ به درجه ی والای شهادت نائل آمد و مزار مطهرش در گلزار شهدای کرمان قرار دارد. @shahidan_kerman
✍فرازی از وصیت شهید محمد جواد زادخوش... 🔸آنها که می خواهند سعادتمند باشند باید اسلحه به زمین افتاده شهیدان را برگرفته و راه آنها را ادامه دهند و بدانند که آرزوی ما این بوده که روزی رو در رو با دشمن بزرگ اسلام یعنی آمریکا و نوکر ناپاکش اسرائیل صهیونیست بجنگیم. @shahidan_kerman
✍سه بردار شهید روحانی شهید ذبیح الله ؛ محمد و سیف الله بهاء الدینی... 🔹ذبیح الله طلبه ۱۸ ساله اسیر جانباز و گمنامی که هیچگاه به وطن بازنگشت درعملیات ام الرصاص به اسارت نیروهای عراقی درآمد اما ماجرا به همینجا ختم نشد. 🔸ذبیح الله هیچ گاه آزاده نشد و به کشورش بازنگشت ماند تا گمنام جاودانه شود شهیدی که در شش سالگی حافظ چند جز قرآن بود. 🔹ذبیح الله با قرآن انس زیادی داشت و ازکسانی بود که این حقیقت را به درستی دریافته بود که قرآن می تواند سبب دگرگونی روحی و تحول جان آفرین گردد و او را به سوی تعالی وقرب الهی سوق دهد. 🔸یادم می آید یک روز که ذبیح الله با آن صورت زیبایش مشغول قرائت قرآن بود پدرش درخواست یک لیوان آب کرد. 🔹ذبیح الله بلافاصله قرآن را زمین گذارد و درخواست پدرش را انجام داد. 🔸من که شاهد ماجرا بودم گفتم: پسرم چرا دست از تلاوت قرآن برداشتی در حالی که برادرت می توانست این کار را انجام بدهد. 🔹ذبیح الله با آن فروتنی همیشگی اش گفت: مادرم چگونه می توانم قرآن بخوانم در حالی پدرم تشنه در کنارم نشسته است. @shahidan_kerman
11.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍تو پیک خلوت رازی و دیده بر سر راهت... 🔸نسیم صبح سعادت بدان نشان که تو دانی گذر به کوی حبیب کن در آن زمانی که دانی... @shahidan_kerman
✍روحانی شهید مدافع حرم سعید بیاضی زاده... 🔸وقتی با سعید هیات می رفتیم این قدر اشک می ریخت که چشم‌هایش مثل کاسه خون سرخ می شد ولی آرام و بی صدا مانند سیل بهار اشک می ریخت آن قدر آرام که کسی متوجه نمی شد. 💢راوی جانباز دفاع مقدس آقای اصغر بیاضی زاده پدر شهید... @shahidan_kerman
✍فرمانده خشن گردان حضرت ابوالفضل علیه السلام لشکر ۴۱ ثارالله سردار شهید علی اکبر محمد حسینی... 🔹عملیات طریق القدس نزدیک بود و فرماند هان با جدیت نیروها را آموزش می دادند فرمانده ما شخص خشن بی گذشت و غیرقابل انعطافی به نظر می رسید خیلی سخت گیری می کرد. 🔸روز اول را به سختی پشت سر گذاشتیم بعد از نماز مغرب لباسها یمان را که گل آلود و کثیف شده بود بیرون چادر انداختیم و به محض ورود به چادر هر یک گوشه ای روی پتو افتادیم. 🔹یکی از برادران گفت :این دیگر چه آدم سخت گیری است به گمانم رحم و مروت ندارد دیگری گفت :ما به جبهه نیامده ایم که این سخت گیری ها را تحمل کنیم و یک نفر دیگر گفت :به نظر می رسد اصلا خندیدن را تا حالا تجربه نکرده است. 🔸خلاصه هرکسی حرفی زد از چادر بیرون آمدم درتاریکی فرمانده را که کنار تانکر آب نشسته بود دیدم به سویش رفتم کوهی از لباس های کثیف و گل آلود مقابلش بود و به سرعت و با مهارت لباس می شست. 🔹با تعجب به محلی که لباس های مان را روی هم ریخته بودیم چشم انداختم لباس ها سرجایشان نبود فرمانده لباسهای ما را می شست. 🔸متحیر و سرگردان پشت سرش ایستادم بچه ها با دیدن آن صحنه بطرفش دویدند او را چون نگین در میان گرفتند سر و صورتش را غرق بوسه کردند. 🔹فرمانده با صدای بلند می خندید و پشت سرهم سوال می کرد چی شده چه اتفاقی افتاده؟ 🔸فرمانده سخت گیر و خشن ما علی اکبر محمد حسینی بعد از پایان آموزش به فرد دیگری تبدیل می شد. 💢منبع کتاب حماسه سابله... @shahidan_kerman